تولید مستند «سایه‌های روشن» مربوط به سال 96 تا 98 است که خانه مستند یک‌سری پروژه برای نمایش اتفاقات سوریه داشت.
  • ۱۴۰۱-۰۷-۱۹ - ۰۰:۱۵
  • 00
جنگی که رویاهای زنان را برد
جنگی که رویاهای زنان را برد

حسین نشاطی، مستندساز:تولید مستند «سایه‌های روشن» مربوط به سال 96 تا 98 است که خانه مستند یک‌سری پروژه برای نمایش اتفاقات سوریه داشت. در آن زمان چند مستندساز به سوریه فرستاد تا مشاهدات خود را ثبت و مستند کنند. ما در مستندمان به اتفاقاتی که برای زنان سوری در جنگ افتاده بود پرداختیم. تعدادی از این زن‌ها از خانواده‌های معاند و مخالف دولت بشار اسد بودند. مستند از آنجایی شروع شد که نزد این افراد رفتیم و موضوع را از دید آنها روایت کردیم. اینکه جنگ چه بلایی بر سر آدم‌ها می‌آورد در «سایه روشن» روایت می‌شود.
موضوعات زیادی برای تولید مستند وجود دارد، اما اینکه رفتیم سراغ مستندی درباره سوریه به دلیل این بود که کار را به ما سفارش داده بودند اما دست ما در انتخاب موضوع باز بود. یعنی این مستنداتی که در آن سال‌ها ساخته شد زیر نظر سازمان اوج بود و می‌خواستند روایت‌های مختلفی را از سوریه نشان دهند و چون یک مستندساز نبودیم و تعدادمان زیاد بود دستمان را در انتخاب سوژه باز گذاشتند. یعنی من با اینکه سفارش داده شده بود از بین 60-50 سوژه این موضوع را انتخاب کردم. می‌گفتند شما فکر کنید و به ما بگویید درباره سوریه چه چیزی می‌خواهید بسازید. من همیشه درباره اقتصاد این کشور شنیده بودم و همچنین فعالیت زنان جنگ‌زده را هم بررسی کرده بودم و برای این دو موضوع به سوریه رفتم. کارگران زنی که آنجا کار می‌کردند را انتخاب کردم و با آنها داستانم را روایت کردم. می‌دانستم که جنگ چه بلایی بر سر آدم‌ها می‌آورد و اینجا بهترین فرصت بود که این دغدغه را کامل بیان کنم و فکر می‌کنم نتیجه مستند برای خودم رضایت‌بخش بود.

   نشان دادیم که جنگ چه بلایی سر آدم‌ها می‌آورد؟
سعی کردیم مستند را برای دید عموم بسازیم و موضوعات را بی‌طرفانه روایت کنیم. فقط می‌خواستم بگویم جنگ چه بلایی بر سر آدم‌ها می‌آورد مخصوصا سر کسانی که وسط این بازی نبودند، یعنی زن‌ها! به نظرم ساختار فضایی مستند و شکل آدم‌ها و شکل فضای در و دیواری که وجود داشت، جایی که اینها زندگی می‌کنند یا کار می‌کنند یا رفت‌وآمد دارند کاملا نشان می‌دهد جنگ با اینها چه کرده است و چه اتفاقی برایشان افتاده است. زن‌هایی که قبلا برای خود خانه‌ای داشتند الان باید کارگری می‌کردند. داستان برخی از این زن‌ها جالب است و در فیلم کمتر بدان پرداخته می‌شود چون خود آنها نمی‌خواستند حرفی بزنند. همسران یک‌سری از آنها اسیر، یک‌سری در زندان بودند. یک‌سری فرار کردند و یک‌سری کشته و زخمی شدند و بعضی دیگر در خانه افتادند، اما اشتراکی که بین این زن‌ها بود، اینکه رویاهای آنها بر باد رفته است.

   وقتی مستند را ساختیم داعش در یک قدمی‌مان بود
تولید مستنداتی که بحرانی را روایت می‌کنند شدیدا ضرورت دارد. بحران‌های مختلفی در هر جای جهان اتفاق می‌افتد و متاسفانه در خاورمیانه هم بحران‌های زیادی وجود دارد، ثبت آن برای تاریخ لازم و ضروری است. این موضوع ثبت اگر بی‌طرفانه باشد بهتر است و حتی باعث می‌شود بعدها و نسل بعدی این کار را قضاوت کنند. اما همین هم سختی‌هایی داشت، برای مثال ما در زمان جنگ آنجا بودیم و داعش و مسلح‌ها در سوریه یک کیلومتری حلب بودند و بعضی اوقات توپ می‌فرستادند و موشک می‌زدند. سختی آن بخش بود و باعث می‌شد از نظر زمان و امنیتی یک‌سری جاها نرویم و زمان ما فشرده باشد. 20 روزی سر ضبط بودیم و خیلی از روزها یکی دو ساعت بیشتر نمی‌توانستیم کار کنیم و باید بازمی‌گشتیم، چون کارخانه‌ها بیرون شهر حلب بود و از نظر امنیتی مشکل داشت. بعدها این مشکلات رفع شد، چون داعش از آنجا رفته بود و مسلحین هم در یک استان رفته بودند ولی زمان ساخت این مستند معضلات اینچنینی داشتیم. بحث امنیتی بزرگ‌ترین مساله ما بود. دوست داشتیم زمان بیشتری باشیم و تحقیق کنیم. مستندهایی که سال‌های بعد ساخته شد مثلا دو سه سال بعد، شرایط بهتری داشت، زیرا مستندسازان یک تا سه ماه آنجا بودند و تحقیق کرده و با سوژه زندگی می‌کردند و بعد سوژه را می‌ساختند ولی کاری که ما ساختیم باید آنجا می‌رفتیم و بدون تحقیق بود و پژوهش و کار با سوژه و سوژه‌یابی در یک زمان انجام می‌شد و این اتفاق باعث شد از نظر روایت فیلم به مشکل بخوریم.

   باید براساس نیاز مردم مستند تولید کنیم
در تولید مستندهای بحران باید به یک موضوع توجه ویژه داشت، آن هم اینکه حواس‌مان باشد در حال حاضر هیچ آدمی برتر از دیگری نیست. یک فرد به‌عنوان سلبریتی، شخصیت سیاسی، هنرمند، فیلمساز یا روشنفکر از مردم بالاتر نیستم و باید در مستندهایم کلیت مردم را در نظر بگیرم و آنها را روایت کنم. با این کار می‌توان مردم را با یکدیگر متحد کرد و بعد به کار فرهنگی پرداخت و بررسی کرد که مردم چه نیازهایی دارند و بعد برای برطرف کردن نیازهایشان، دست به اقدام زد. من در جایگاه یک خبرنگار یا یک شخصیت سیاسی یا مستندساز یا هر کس دیگری در ابتدا باید فکر کنم مردم چه نیازی دارند و بعد به سمت روایت آن بروم. اینها دغدغه‌هایی است که من دارم. در سوریه 10 سال پیش این ماجرا اتفاق افتاد و توجهی به خواسته‌های اصولی مردم نداشتند. یک‌سری از خواسته‌ها خلاف اصول یک نظام است و من با آنها کاری ندارم و منظور خواسته‌های اصولی است. در سوریه به هیچ‌کدام از خواسته‌های مردم توجه نشد و یکباره جنگ داخلی شدت گرفت و غربی‌ها از این اتفاقات سوءاستفاده کردند.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰