محمد سعید عبداللهی، دانشجوی دکتری فلسفه اخلاق:مارتا نوسبام1، متولد سال 1947 در امریکا و استاد برجسته فلسفه اخلاق، حقوق و همچنین یونان باستان و روم در دانشگاه شیکاگو است. فیلسوف آمریکایی بیش از 30جلد کتاب نگاشته و مقالات و سخنرانیهای زیادی از او در فضای آکادمیک وجود دارد. در ایران نیز برخی کتابها، مقالات و مصاحبههای او ترجمه شده است. نوسبام درطول زندگی آکادمیک خود افتخارات زیادی به چنگ آورده است که سیاهه کردن آنها خود مجالی فراخ میطلبد. یکی از آخرین افتخارات او جایزه هولبرگِ دولت نروژ بود. نوسبام این جایزه را بهدلیل کارهای تحقیقاتی برجسته و نقش پیشگام و مبتکرانهاش در مطالعات فلسفی، حقوقی و رشتههای مرتبط دیگر به دست آورد. عده بسیاری نوسبام را با رویکرد «قابلیتها» میشناسند. رویکردی که با هم فکری فیلسوف و اقتصاددان مطرح هندی، آمارتیا سن2 پدید آورد. آنها در ایده خود، چهارچوبی دربردارنده هدفها و شرایط ضروری برای کامیابی و خوشبختی انسانها طراحی کردهاند، نقشهراهی که در آن شرایطی مانند سلامتی، تمامیت جسمانی، روابط اجتماعی خوب و مشارکت سیاسی وجود دارد.
نوسبام در چندین زمینه دستی بر آتش دارد، او سنت فلسفه باستان و بهطور مشخص ارسطو را بهخوبی میشناسد، در باب مباحث مختلفی در فلسفه اخلاق ایدههای مبتکرانه و ارزشمندی دارد و کتابهای او گواه این معنی هستند، وی همچنین آثار مهمی در فلسفه سیاست دارد. برای نمونه او کتابی با عنوان «عواطف سیاسی: چرا عشق برای تحقق عدالت اهمیت دارد؟»3 نگاشته است. نوسبام در این کتاب توانسته است بهخوبی توجه مخاطب خود را به این نکته جلب کند که عشق در افزایش عدالت چه نقشی مهمی دارد. او این پرسش مهم را به میان میکشد که پایگاه عشق و همدلی در سیاستهای کلان لیبرال جامعه امروز کجاست؟ چه رابطهای میان عشق، عواطف و سیاست وجود دارد؟ نوسبام در کتابها و مقالات دیگر خود نیز افزون بر تلاشهای فکری و فلسفی دقیق و آکادمیک، همواره نگاهی به شرایط جامعه داشته و سعی کرده در مقام فیلسوف، نقش خویش در جامعه را از یاد نبرد. نگاهی به تحلیلهای سیاسی و اجتماعی او و واکاوی و تبارشناسی مفاهیم فلسفی موجود در جامعه بهخوبی بیانگر این نکته است.
نوسبام، فیلسوف زنی است که افرادی مانند سیمون دوبوار و هانا آرنت را الگوی خویش نمیداند. معتقد است دوبوار الگوی مناسبی برای زنان جوان نیست و ماجراهایش با سارتر، روان بسیاری را بههمریخته است. در باب آرنت نیز بر این باور است که وی هیچگاه الگویش نبوده و از دو سنت فلسفی متفاوتند. نوسبام از میان فیلسوفان زن، آیریس مرداک را الگوی خود میداند و معتقد است او فیلسوف و معلمی خارقالعاده بوده است.
آنچه در ادامه میآید، ترجمه پرسش و پاسخهایی است که وبسایت vox 4با مارتا نوسبام داشته است. چند نکته در این پرسش و پاسخها بسیار جلوه میکند. نخست آنکه فیلسوف نامدار اخلاق و ارسطو شناس کاربلد معاصر، به جامعه آمریکایی توصیه میکند آثار بنیان گذارن و متفکران هند را بخوانند. او به شخصیت جواهر لعل نهرو5 اشاره دارد و کتاب «کشف هند»6 او را به مخاطبیان خود معرفی میکند. در دهههای گذشته، توجه بسیاری از فیلسوفان برجسته اروپایی و آمریکایی به فرهنگ شرق خیرهکننده است، برای نمونه در فلسفه اخلاق بسیاری از فیلسوفان معاصر سخن از اخلاق در فرهنگهای هندی و چینی میزنند و مقالات و کتابهای زیادی را در این زمینه نگاشتهاند.
نکته دیگری که در سخنان نوسبام بهعنوان یک فیلسوف اخلاق، پررنگ است و در دیگر آثار او نیز به چشم میخورد مساله اختلافنظر است. وی اختلافنظر را پایه و اساس فلسفه ورزی میداند و بر این باور است که یادگیری و ثمره علمی در برخورد آرای متفاوت با یکدیگر است و اساسا نمیتوان فیلسوف واقعی را پیدا نمود که طوطیوار سخنان دیگران را تکرار کند.
نوسبام در پاسخ به یکی از پرسشها به مساله ترس اشاره میکند، مسالهای که چندی بعد کتاب جدید او یعنی «سلطنت ترس» را درپی دارد. او معتقد است بسیاری از احساسات ما مانند عصبانیت، انزجار، حسادت و... تحتتاثیر ترس قرار میگیرند و مخربتر میشوند. وی ترس را امری اجتماعی، خودپسندانه و اغلب نادرست میداند. نوسبام از رهگذر مساله ترس و تحلیل فلسفی آن به شرایط پیچیده امروز کشورش نیز توجه میکند. وی در مصاحبه سال 2016 با هوپ ریز در باب چگونگی شکل گرفتن ترس میگوید، ایده عام ترس این است که چیزی بد و آسیبزننده در بیرون وجود دارد و برای من وزندگیام بد است و من توانایی کاملی برای راندن آن از خود ندارم. گمان میکنم این احساس از کودکی آغاز میشود... . چیزی که من امروز در آمریکا میبینم عدم اطمینان است به اتوماسیون، اقتصاد جهانی، روابط بین نژادها و بسیاری از چیزها که نامطمئناند و پیوسته در تغییر. این چیزها ترسی را به وجود آوردهاند که منحرفشده است. اگر این ترس صرفا درباره چیزهای واقعیای بود که ما را تهدید میکند، پاسخ طبیعی این بود که مشکل را حل کنیم. اما درعوض، چیزی که اغلب هنگام ترس اتفاق میافتد این است که برمیگردیم و دنبال مقصر میگردیم، چون حل مشکلات اقتصادی دشوار است. آنها بسیار پیچیدهاند.
پرسشهای زیر را مجله vox در بخشی با عنوان «9 پرسش» که در آن نه پرسش یکسان را با متفکران و اشخاص نامدار طرح میکند، آورده است.
1. اولین رسانهای که هر روز آن را میبینید؟
شیکاگو تریبون و نیویورکتایمز، این دو روزنامه، هر روز درِ منزلم میآیند.
2. نویسنده یا نشریهای که با آن مخالف هستید، اما همچنان آن را دنبال میکنید؟
با توجه به اینکه فیلسوف هستم، این پرسش بیاندازه خندهدار است. فلسفه سراسر درباب اختلافنظرهای محترمانه و درس گرفتن از این اختلافنظرها است. هیچ فیلسوف شایستهای بهسادگی سخن دیگر فلاسفه را طوطیوار تکرار نمیکند، بنابراین از وجود اختلافنظر ناگزیریم.
با جان استوارت میل، کمتر از هر فیلسوف بزرگ دیگری مخالفم، اما هنوز هم تا اندازهای با او مخالفت میورزم. ارسطو در پارهای از مسائل بصیرت بخش و در برخی موضوعات چنین نیست. در باب افلاطون، کانت، بنتام، سیجویک و رالز، اختلافنظرهای من پررنگتر است، اما همچنان با این ایده، همداستانم که آن ها قلمروهای گستردهای را بهدرستی پیمودند. این سخن را در مورد لرد دِولین یا جیمز فیتزجیمز استفن نمیگویم، اما همچنان از آنها میآموزم تا از این رهگذر از استدلالهای آنها درس بگیرم.
اگر با فیلسوفی مخالف نورزم، ارتباط با او ارزش چندانی ندارد، زیرا در آن صورت چیزی برای یادگیری وجود ندارد.
3. چه کسی بیشتر از همه بر تفکر شما تاثیر گذاشته است؟
احتمالا پدر و مادرم، اما به شکلی پیچیده (که اغلب شامل مخالفت و واکنش است)، و تنها یک تحلیلگر خوب میتواند بداند که این تاثیر چگونه و تا کجا است. اگر منظورتان در باب تاثیرهای فکری بعدی است، بسیاری از اشخاص را میتوانم نام برم: آیسخلوس8، سوفوکل9، اوریپید10، ارسطو، لوکرتیوس11، سنکا، آدام اسمیت، روسو، کانت، میل، رالز، برنارد ویلیامز و دونالد وینیکات.
4. آخرین باری که نظر خود را در مورد چیزی تغییر دادید چه زمانی بوده است؟
در نوامبر12 دریافتم که نقصی عمده در بیان احساساتم وجود دارد، به این معنی که باید دستبهکار شده و کتاب جدیدی بنویسم که نقش اصلی ترس را نشان دهد و اینکه چگونه ترس بر تمامی احساسات تاثیر میگذارد، بنابراین این جدیدترین تغییر چشمگیر است.
5. بدترین عادت فکری شما چیست؟
از عادتهای فکریام راضی هستم. کارهای زیادی انجام میدهم، بسیار تدریس دارم، همکار خوبیام و برای افرادی که دوستشان دارم وقت بسیاری میگذارم. بنابراین به نظر تعادل خوبی وجود دارد. پیشتر یافتن چنین تعادلی بسیار دشوار بود، بهویژه اینکه مطمئن نبودم برای کنفرانسها و سخنرانیها چقدر سفر نیاز است. اکنون قوانین بسیار محکمی دارم: در ماه جولای یا آگوست سخنرانی نمیکنم و در هفتههای درسی هیچ سفر بینالمللی ندارم. از این رو، کلاس لغو شدهای در کار نیست و حداکثر یک یا دو سفر داخلی در ماه وجود دارد. بنابراین تنها در صورت بروز رخداد غافلگیرکنندهای، احساس میکنم که بیش از اندازه سرم شلوغ شده است، برای نمونه جایزه کیوتو به چهارهفته سخنرانی برای بنیاد ایناموری نیاز دارد.
همچنین هر روز صبح پیش از بیدار شدن از خواب، ایمیلهایم را در گوشی همراه میخوانم. مایه خوشحالی است اگر بتوانم سه یا چهار دعوت (آنهایی که خارج از کشورند) را رد کنم، حتی پیش از اینکه بیدار شوم. این عادتی لذتبخش است که روز من را بهدرستی شروع میکند.
6. چه چیزی الهامبخش شما برای یادگیری است ؟
سعادت و اشتیاق.
7. برای گذراندن روز به چه چیزی نیاز دارید؟
این سوال را بیگانه با خود میدانم. هرگز به ذهنم خطور نمیکند که بپرسم چگونه روز را سپری میکنم. از هر روز خود لذت میبرم. به گمانم، مواقعی که جلسات کاری زیاد و یا امتحانات بسیاری برای تصحیح و نمره دادن دارم، باید باور کنم که بهزودی زمانی برای نوشتن پیدا خواهم کرد. اما چنین زمانهایی اندکند.
8. دیدگاهی که دارید اما نمیتوانید از آن دفاع کنید، چیست؟
اینکه بالای 100 سال عمر خواهم کرد.
9. چه کتابی را بیشتر توصیه کردهاید؟
بیشتر کتابهای موردعلاقهام معروف هستند، بنابراین نیازی به توصیه آنها نیست. با اینحال سوای زندگینامه گاندی که مشهور است، کتابهای بنیانگذاران بزرگ هند بهاندازه کافی خوانده نمیشوند. بنابراین دو کتاب را توصیه میکنم، کتاب «کشف هند» اثر جواهر لعلنهرو و «نابودی طبقه»13 اثر امبدکار14، دو شاهکاری که اکثر آمریکاییها آن را نخواندهاند.
پینوشتها
1. Martha Nussbaum
2. Amartya Sen
3. Martha C. Nussbaum (2015) Political Emotions, Why Love Matters for Justice, Harvard University Press
4.https://www.vox.com/conversations/2017/4/23/15343212/9-questions-for-martha-nussbaum
5. جواهر لعلنهرو، متفکر و سیاستمدار بزرگ هندی است که او را بنیانگذار هندنو مینامند. خانواده نهرو اصالتی کشمیری دارند و از برهمنان آن منطقهاند که در زمان آخرین پادشاهان مغول هند به دهلی آمدند. پدرش از وکلای معروف دادگستری بود که شهرت و ثروت بسیار بهدست آورد. جواهر لعل نهرو در 14 نوامبر 1889 به دنیا آمد. سالهای کودکی در خانه مرفه پدری و با معلمان خصوصی درس خواند و بعدتر به انگلستان فرستاده شد و در دانشگاه کمبریج تحصیلاتش را ادامه داد. فعالیتهای سیاسی وی پس از جنگ جهانی اول آغاز شد وجود شخصی مانند گاندی نیز در پرورش افکار و ایدههای او بیتاثیر نبود. او در مسیر مبارزات و تلاشهای خود برای هند مستقل بارها به زندان رفت. فعالیتهای او بهاندازه چشمگیر و مهم بود که در سال 1929 به ریاست نهضت کنگره رسید. در آن زمان او تنها 40 سال بیشتر نداشت و از جوانترین کسانی بود که به این سمت رسیده بودند. او درطول زندگی سیاسی خویش سفرهای کاری بسیاری رفت، جالب آنکه در سال 1936 و به هنگام بازگشت از اروپا، موسولینی دیکتاتور ایتالیا از او دعوت کرد تا با یکدیگر دیدار کنند. نهرو که بهشدت مخالف تفکر فاشیستی موسولینی بود، این دیدار را رد کرده و اجازه نداد تا ابزاری برای تبلیغات او شود. بعدها دعوت هیتلر را نیز برای سفر به آلمان رد کرد.
سالها بعد مبارزات مردم هند به مرحلهای رسید که انگلستان دیگر نمیتوانست تسلط خود را ادامه دهد و درنتیجه حکومتی موقت در هند تشکیل شد که جواهر لعل نهرو مقام نخستوزیری و وزارت خارجه را برعهده داشت. در آگوست 1947 هند رنگ استقلال را به خود دید، با آغاز حکومت مستقل هند بازهم جواهر لعلنهرو نخستوزیر شد. او با طرحی پنجساله سعی کرد که مبانی استقلال اقتصادی هند را نیز فراهم آورد.
نهرو از ممتازترین نویسندگان و فیلسوفان هند نیز بهشمار میرود، تا آن اندازه که بسیاری از دوستداران ادبیات افسوس میخورند که او نخستوزیر شده است وگرنه در دنیای ادبیات جایگاهی بسیار بزرگتر مییافت. کتابهای «نگاهی به تاریخ جهان» ، «زندگی من» و «کشف هند» از مشهورترین آثار او هستند که همگی نتیجه زندانهای طولانی نهرو است. (برگرفته و خلاصهای از بخش اول کتاب «اندیشههای نهرو» ترجمه و گردآوری محمود تفضلی که مجموعه آثار جواهر لعلنهرو ترجمه کرده است. نشر کتابهای پرستو، چاپ دوم، 1344 )
6. The Discovery of India
7. این گفتوگو در وبسایت ترجمان موجود است.
8. Aeschylus
9. Sophocles
10. Euripides
11. Lucretius
۱۲. این گفتوگو در سال 2017 انجام شده است.
13. Annihilation of Caste
14. B.R. Ambedkar