با بروز فضای تنش در جامعه این توقع بهوجود میآید که هر یک از قوای سهگانه متناسب با ظرفیت خود وارد عمل شده و برای کنترل شرایط ایفای نقش کنند. در چنین فضایی مجلس که نمایندگان مردم در آن حضور دارند باید بروز بیشتر در جامعه داشته باشد. برخلاف این توقع در سه هفته گذشته به غیر از چند وعده برای پیگیری ماجرای مهسا امینی و اصلاح ساختار کنش دیگری را از رئیس و نمایندگان مجلس شاهد نبودهایم. رویکرد مجلس در مواجهه با ماجرای مهسا امینی باعث شده است وجههای منفعل از بهارستان در اذهان عمومی تداعی شود. در گفتوگویی که با مهرداد لاهوتی، نماینده سه دوره مجلس داشتهایم، عملکرد مجلس در مواجهه با اعتراضات اخیر مورد بررسی قرار گرفته است. لاهوتی معتقد است: «مجلس علیرغم اینکه فرصت بهتری نسبت به دولت برای ایفای نقش در بین مردم داشته در ماجرای اخیر اصلا نقشی ایفا نکرده است.» مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
عملکرد مجلس و دولت در ماجرای مهسا امینی و بحران اجتماعی پس از آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگرچه با واکنشهای ضربتی مسائل بهبود ریشهای پیدا نمیکنند اما عملکرد دولت بهویژه شخص رئیسجمهور که با خانواده خانم امینی تماس گرفتند و علیرغم آگاهی نسبت به برخوردهای احتمالی نامناسب به فضای دانشگاه رفتند قابل تقدیر است. مجلس نیز در کنار دولت میتوانست موثرتر عمل کند. به غیر از وعده آقای قالیباف برای پیگیری و ریشهیابی مساله کنش خاص دیگری از مجلس شاهد نبودهایم و حتی گاه صحبتهایی از جانب نمایندگان مطرح شد که صرفا بر شعله گرفتن آتش بهوجودآمده دامن میزد. مجلس در ماجرای اخیر اصلا نقشی ایفا نکرده است. نمایندگان و دولت دو شأن متفاوت با یکدیگر دارند. نمایندگان مجلس این فرصت را داشتند که به نسبت دولت نقش پررنگتری ایفا کرده و با حضور در حوزه انتخابیه خود با مردم وارد گفتوگو شوند. همین مردمی که معترض هستند قرار است به نمایندگان رای بدهند و گفتوگوی مستقیم با آنها خیلی از مسائل را میتوانست حل کند.
مجلس چگونه میتوانست در این فضا کنش موثر از خود نشان دهد؟
نماینده کسی است که از مردم رای گرفته است و ارتباط بیشتری با مردم دارند. نمایندگان در این ایام بهجای فاصله گرفتن باید در دل مردم حضورمییافتند. ما باید این واقعیت را قبول کنیم که در بخشی از جامعه یک فضای بیاعتمادی بهوجود امده است و این بیاعتمادی هم صرفا در مورد دولت نیست و سایر نهادها از جمله مجلس نیز متاثر از همین امر هستند. مخاطب همه اعتراضات که صرفا قوه مجریه نیست. این واقعیت را مجلس باید قبول کند که یک فضای بیاعتمادی در بخشی از اجتماع به وجود آمده و از بین بردن آن نیاز به تلاش و گفتوگو با مردم دارد. برای جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان در جهت دامن زدن به آتش بهوجود آمده مجلس میتوانست بهعنوان بخشی از ساختار حکمرانی موثرتر ایفای نقش کند. مجلس میتوانست حداقل با عذرخواهی کمی فضا را تلطیف و مدیریت کند اما در این ایام شاهد چنین کنشی از طرف نمایندگان نبودیم.
اینکه مجلس در بزنگاهها از خود بروز موثری نشان ندهد و منتظر پایان قضیه بماند این تلقی را بهوجود میآورد که مجلس کارکرد خود را از دست داده؟ نمونهای از این انفعال را در ماجراهایی مثل صیانت و شفافیت نیز میبینیم؛ آیا این باعث نمیشود شأنیت مجلس در اذهان عمومی از بین برود؟
من احساس میکنم آرامآرام ظهور و بروز مجلس کمتر شده و نمایندگان مردم کنار میروند. خیلی از تصمیمهای مهم به جای مجلس در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی گرفته میشود. مثلا بحث اصلاح ارز ترجیحی که ۱۸ میلیارد دلار به آن اختصاص داده شده بود صرفا ۸ میلیارد آن مصوبه مجلس بوده و مابقی در شورای هماهنگی اقتصادی تخصیص داده شده بود. یا همین طرح صیانت توسط نمایندگان مردم تصمیمگیری نشده و به شورای عالی فضای مجازی ارجاع داده شد. نمایندگان که در دل مردم هستند و نمیتوانند جدا زندگی کنند، طبعا تصمیماتشان نیز تاثیر بیشتری از مشورت مردم دارد و اگر اختیارات مدام کاهش یابد نقش مردم به حاشیه رانده میشود.
بهانه ایجادشده برای اعتراضات اخیر را چقدر واقعی میدانید؟
ریشه اتفاقات رخداده به بهانه فرهنگی در نهایت در مسائل اقتصادی گنجانده شده است. این امر ریشه در نگرانیهای پیشینی دارد. در زمانهای مختلف هر بار بهانههای برای بروز اعتراضات پیدا میشود. مثلا در سال ۹۸ گرانی بنزین بهانه بود و امسال فوت خانم امینی جامعه را متاثر کرد. در اعتراضات مردم نیز ممکن است برخی با الفاظ رادیکال بخواهند فضا را به انحراف برده و به آشوب بکشند، طبیعی است که دشمنان کشور نیز از این فضا به نفع خود بهرهگیری کنند. مثلا عربستان سعودی با استفاده از شبکه ایراناینترنشنال بر این موج سوار شده است تا ضررهایی به کشور وارد کنند. هزینه آسیبهای واردشده نیز درنهایت به جیب خود مردم تحمیل میشود.
راهحل پایان فضای پرتنش فعلی را چه میدانید؟
اینکه بگوییم همه معترضان مقصر هستند و با دید تخریب به آن نگاه کنیم رویکرد مناسبی نیست و حتی اگر مناسب باشد نیز در مقطع زمانی فعلی که تنشها شدت یافته موثر واقع نمیشود. در یک کلام باید گفت که ما کشور را از جیب مردم گران اداره میکنیم. تا زمانی که بخواهیم دولت را از جیب مردم و گران اداره کنیم طبعا اعتراضات نیز امر ناگزیری است؛ چراکه مردم وقتی با آمارهای مثبت مواجه میشوند و آثار آن را در زندگی خود درک نمیکنند دچار بیاعتمادی میشوند. به لحاظ ایجابی کوچک کردن دولت باید بهطور جدی در دستورکار قرار گیرد. البته باید این نکته را متذکر شد که ادامه فضای آشوب فعلی به صلاح هیچکس نیست. برخی الان به دنبال این هستند که جهت دیگری به اعتراضات داده و افغانستان دیگری بسازند. علیرغم درک گلهمندیها باید توجه داشت که با توجه به دخالت دشمنان کشور در اعتراضات، تداوم این رویه صرفا شرایط کشور را پیچیده کرده و زندگی مردم را سخت میکند.