با اعلام رسمی آزادی سیامک و محمدباقر نمازی، دو جاسوس دوتابعیتی توسط مقامات کشورمان، برخی منابع از آزادسازی قریبالوقوع بخشی از داراییهای بلوکهشده مردم ایران از سوی غربیها خبر دادند. به همین بهانه با عبدالرضا فرجیراد، کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو پرداختهایم تا ارتباط این مساله با روند گفتوگوهای وین را مورد واکاوی قرار داده و افق پیشروی مذاکرات لغو تحریمها در شرایطی که غرب درگیر بحران انرژی پیشآمده درنتیجه جنگ اوکراین است را ارزیابی کنیم. در ادامه متن این گفتوگو را میخوانید.
در شرایط فعلی که آینده مذاکرات وین با ابهام روبهرو شده است، آزادی سیامک و محمدباقر نمازی را تا چه میزان با روند مذاکرات مرتبط میدانید؟ آیا اقدام احتمالی طرف غربی در آزادسازی بخشی از داراییهای بلوکهشده مردم ایران را موید این مساله میدانید که آمریکا به این نتیجه رسیده که در مواجهه با ایران راهی جز توافق ندارد؟
شما بحث را با ماجرای آزادی زندانیها شروع کردید، من فقط توضیح بدهم که این مساله مربوط به این روزها نیست. این بحث درواقع سه مرحله دارد. یک مرحلهاش چند ماه پیش شروع شد که قرار بود این مساله با واسطهگری عمان تمام شود اما مانعی پیش آمد که باعث شد متوقف شود.
بعد مذاکرات را عمانیها ادامه دادند تا به دو روز پیش رسید که اینها (محمدباقر نمازی و سیامک نمازی) آزاد شدند، محمدباقر نمازی از ایران خارج شد و سیامک نمازی در ایران ماند. در مرحله سوم ایران میتواند اعلام کند پولهای بلوکهشده ایران در کرهجنوبی، به کدام حساب واریز شود. بنابراین باتوجه به شناختی که از چندماه قبل نسبت به این مساله وجود دارد، این مساله ارتباط چندانی با برجام پیدا نمیکند. مسالهای است که از چندماه قبل شروع شده، مذاکراتش با بنبست مواجه شده است. البته اگر یادتان باشد، آن زمان هم محمدباقر نمازی آزاد شد اما مانعی برای آن پیش آمد که خروجش از ایران متوقف شد که به اینجا رسیدیم که شنبه این هفته تقریبا در مرحله پیش از نهایی قرار گرفتیم و وقتی تمام پول بلوکهشده به حساب ایران واریز شود، این پرونده بسته میشود. پس با این اوصاف ما نمیتوانیم موضوعی که از قبل شروع شده بوده را خیلی به مساله برجام ربط دهیم و بگوییم چون دیروز این اتفاق افتاده پس یک چشمانداز ایجاد شده و توافق صورت میگیرد. خیر اینطور نیست. توافق درحالحاضر با دو مانع روبهرو است؛ یکی همین انتخابات کنگره آمریکاست. در اینخصوص آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که یکی از مشکلات اصلی آژانس است و این موضوع زمانبر است و به انتخابات آمریکا نمیرسد. بههمین خاطر آمریکا ادامه دیپلماسی را گذاشته برای بعد از انتخابات که ایران و آژانس تا آن زمان مذاکراتی داشته باشند و ببینند چطور میتوانند به توافق برسند. قطعا آمریکاییها چراغسبزی به آژانس دادهاند و اگر احساس کنند که توافق از سوی ایران امضا میشود، آژانس هم بهنظرم کوتاه خواهد آمد. اگر احساس کنند توافق امضا نمیشود، یا بهقول خودشان ایران میخواهد زمان بخرد، اجازه نمیدهند آژانس هم امتیازی به ایران دهد. هرچند وزیر خارجه ایران بارها تکرار کرده اگر مطالبات ایران از سوی آمریکا اجرا شود، ایران آماده توافق است. بنابراین خیلی نمیتوانیم مساله آزادی این زندانیان را با مساله برجام در این مقطع گره بزنیم. الان یک بنبست در برجام پیش آمده که این بنبستها را در دو مقطع مورداشاره قرار دادم.
گفته میشود قطر و سوئیس هم در این بین نقش موثری داشتهاند، این مساله را چطور ارزیابی میکنید؟
کار با عمانیها شروع شد و قرار بود پول هم بهحساب عمانیها واریز شود. چون گویا یکی از شروط آمریکاییها این بوده که این پول صرف مواد غذایی و دارو شود لذا باید بهحساب سوئیفت ریخته شود. اگر خاطرتان باشد، سال گذشته حسابی در سوئیس برای اینطور کارها باز شد و سوئیسیها در این حد در این قضایا مشارکت داشتند. قطریها هم فعال هستند و علاقهمندند در جریان مذاکرات میان ایران و آمریکا نقشآفرینی کنند اما شروعکننده این کار عمان بود.
همانطور که گفتم قطر هم در اینبین فعال بوده است. شاید میزان فعالیت قطر بیشتر از عمان بوده. عمان نقش قبلیاش بیشتر بود و حالا این قطر است که نقش بیشتری دارد اما این کار را عمان شروع کرد و درجریان هستم که پیگیر مساله بود و چند ماه قبل خوب پیش رفتند و به مانعی برخورد کردند. تلاش داشتند مانع برداشته شود اما قطریها در مذاکراتی که با آمریکاییها دارند به این مسائل اشاره میکنند. پیامی میآورند پیامی میبرند، اما نقش اصلی را در این مورد ابتدا عمان داشته است.
دیدار و گفتوگوی اخیر اسلامی و گروسی را چه میزان در روند مذاکرات موثر میدانید؟
دراینباره باید گفت ماجرای پرونده ایران در آژانس، به امضای توافق وابسته شده است. برداشت اشتباهی برای آمریکا و اروپا بهوجود آمده که ایران نمیخواهد توافق کند. میتوان گفت اگر آنها به این نتیجه برسند که ایران بهطور قطعی توافق را امضا میکند به آژانس و گروسی چراغسبز نشان خواهند داد تا بهنحوی قضیه را حلوفصل کند. اما اگر همچنان این برداشت اشتباه برای آنان وجود داشته باشد، طبیعتا آژانس هم با ایران به توافق نخواهد رسید. بنابراین موارد مرتبط با این مساله به برداشت آنان از نتیجه مذاکرات اسلامی و گروسی بستگی دارد. درواقع باید دید گروسی چه گزارشهایی به طرف غربی خواهد داد.
باوجود فشار لابیهای صهیونیستی و برخی محافل ایرانستیز فکر میکنید بالاخره این پروندهها بسته خواهد شد؟
نکته قابل توجه در اینباره آن است که طی دو سال گذشته، لابیهای صهیونیستی و لابیهای عرب، تاثیری بر تصمیم کاخ سفید برای انصراف آنها از توافق نداشتهاند. این مساله درباره اروپا هم صادق است. در سفر آقای بایدن به تلآویو هم شاهد آن بودیم. بعد از آنکه طرفهای صهیونیست چند ساعت پشت درهای بسته با او صحبت کردند و چهار طرح برای مقابله با ایران به او پیشنهاد دادند، انتظار داشتند بایدن در زمان سخنرانی بگوید این طرحها را اجرا میکنیم اما او در آخر یک جمله گفت و آن اینکه ما تصمیم صددرصدی داریم که در مواجهه با ایران، از طریق دیپلماسی پیش برویم. او چرا این حرف را زده است؟ چون در شرایط فعلی حاکم بر دنیا راه دیگری برای آنها وجود ندارد. در شرایطی که جنگ اوکراین دارد اوج میگیرد و دنیا نگران است روسیه از سلاح هستهای استفاده کند، در زمانی که اوکراین دارد پیشروی میکند و این بحرانها وجود دارد، در شرایطی که اروپا درگیر بحران اقتصادی و انرژی شده است و در شرایطی که غرب دارد خودش را آماده میکند تا اگر روسیه اقدامی برای استفاده از سلاح اتمی انجام داد اقدامات متقابلی بهعمل آورد، راه دیگری پیشروی آنان نیست.
اگر آنها بیایند اعلام کنند ما در منطقه خاورمیانه دیگر قصد نداریم با ایران توافق کنیم و پرونده ایران را به شورای امنیت میبریم، شورای امنیت میخواهد چهکار کند؟ شورای امنیت میخواهد قطعنامهای جدید صادر کرده و ایران را ذیل فصل هفتم ببرد، دوباره تحریمهای جدی بهتصویب برساند که درنتیجه این موارد، تنشها هم در منطقه بیشتر میشود. چنین اتفاقی در شرایط فعلی هم بهمعنای دادن امتیاز به روسیه است. بنابراین آمریکاییها و اروپاییها راهی جز اینکه از طریق دیپلماسی پیش بروند ندارند.
اینکه احتمال دارد درصورت پیروز شدن جمهوریخواهان در کنگره آمریکا، روند مذاکرات هم با موانع بیشتری روبهرو شود را تا چه میزان جدی میدانید؟
با پیروز شدن جمهوریخواهان در کنگره کار مقداری مشکل میشود. نه اینکه مذاکرات انجام نشود اما امتیاز دادن مشکل میشود. البته میدانید که شانس دموکراتها نسبت به چندماه پیش مقداری بهتر شده اما الان نمیتوانیم با قطعیت بگوییم که در انتخابات پیروز میشوند. باتوجه به کارهایی که ترامپ انجام داد، کارهای مثبتی که بایدن از نظر اقتصادی برای آمریکا انجام داده و نقشآفرینی آمریکا در اوکراین، مقداری برای دموکراتها مثبت تلقی شده، کمی رأیشان بالا آمده. اگر جمهوریخواهان در انتخابات پیروز شوند، مذاکرات ادامه پیدا میکند اما کار بایدن سخت میشود چون باید بیشتر به جمهوریخواهان امتیاز دهد و امتیاز بگیرد، بهعبارتی باید لابی کند تا آنها با توافق موافقت کنند. البته جمهوریخواهان هم میدانند که راه دیگری وجود ندارد. وقتی ترامپ از برجام خارج شد، خیلی زود متوجه شدند چه اشتباه بزرگی کرده که حرفهای جان بولتون و نتانیاهو را گوش کرده. طرف آمریکایی، به ایران التماس کرد که هرچه بخواهید به شما میدهیم، با ما ملاقات کنید تا اعتبارمان از بین نرود اما طرف ایرانی ملاقاتی با او انجام نداد.
ناآرامیهای داخلی بهوجودآمده در ایران را تا چه میزان بر تند شدن ادبیات طرفهای غربی مذاکرات موثر میدانید؟ درمجموع در شرایط فعلی فکر میکنید روند مذاکرات به چه سمت خواهد رفت؟
این ناآرامیها کار بایدن را سخت کرده است. یعنی حتی اگر انتخابات کنگره نبود و این ناآرامیها رخ داده بود، کارشان کمی مشکل میشد و از طرف مخالفان سیاسی خود مورد حمله قرار میگرفتند مانند آنچه که در خارج شاهد هستیم. اما چون قبل از این ناآرامیها، آنها تصمیمشان را گرفته بودند که بعد از انتخابات این مذاکرات را ادامه بدهند، الان دارند مقداری تند میروند که به جمهوریخواهان نشان دهند درمقابل بهانهای که آنها میآورند، دربرابر ایران ایستادگی کردهاند و اگر تا الان توافق نشده است دموکراتها محکم ایستادهاند و اجازه نمیدهند سوءاستفاده بشود.
نکته پایانی آنکه شخصا بهعنوان یک آدم دلسوز بارها این مساله را تکرار کردهام که هرچه بهنتیجهرسیدن توافق بهتاخیر بیفتد، گرفتاریهایی پیش میآید که روند آن را بیشتر بهعقب میاندازد. یکی همین مسائل داخلی است که به آن اشاره کردید، دیگری انتخابات کنگره آمریکا و لابیهای گستردهایاست که وجود دارد و فشارهایشان هم درحال افزایش است. معتقدم اگر این توافق 6 ماه پیش بهنتیجه رسیده بود و داراییهای بلوکهشده ایران آزاد میشد و مشکلات اقتصادی مرتبط با آن حل میشد و ژئوپلیتیک ایران باز شده بود، حتما مشکلات داخلی فعلی هم به این شدت به وجود نمیآمد یا شاید اصلا بهوجود نمیآمد. جلوی ضرر را هر زمان بگیرید خود یک موقعیت قابل استفاده است. با اینحال علیرغم اینکه نتیجه توافق بهتاخیر افتاده است، نباید بر سر یکی دو مورد مساله را خیلی صفر یا صد کنیم. خساراتی که الان دارد به کشور وارد میشود چندان کمتر از آن نیست که حالا ما بخواهیم روی یک موضوع چنددرصد کوتاه بیاییم.