عضو هیات‌علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
شاید در نگاه اول رشته‌های علوم انسانی، کارآفرین به نظر نرسند یا به نظر برسد که تعداد کمی از آنها می‌توانند، کارآفرین باشند و به این سمت پیش بروند.
  • ۱۴۰۱-۰۷-۱۰ - ۰۴:۰۰
  • 00
عضو هیات‌علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
نگرشِ صرفا نظری از مشکلات علوم انسانی در کشور است
نگرشِ صرفا نظری از مشکلات علوم انسانی در کشور است

فاطمه طاری بخش، خبرنگار:شاید در نگاه اول رشته‌های علوم انسانی، کارآفرین به نظر نرسند یا به نظر برسد که تعداد کمی از آنها می‌توانند، کارآفرین باشند و به این سمت پیش بروند. اما اگر نگاهی دقیق‌تر به این موضوع داشته باشیم؛ متوجه می‌شویم که علوم انسانی نه‌تنها در رشته‌های خود به‌خوبی می‌تواند کارآفرینی داشته باشد، بلکه به سبب رشته‌های مدیریتی که دارد برای رشته‌های دیگر نیز میتواند به‌عنوان منبعی درست برای کارآفرینی تبدیل شود. اگر بذر علوم انسانی در دانشگاه‌های ایران به‌خوبی به ثمر بنشیند، قطعا تاثیر آن در رشته‌های دیگر دیده خواهد شد. 
پیش از این نیز در گزارشی در «فرهیختگان» به اهمیت علوم انسانی و کارآفرینی آن پرداخته و به این نکته اشاره کردیم که نگاه مساله‌محور تا چه حد می‌تواند بر اشتغال دانشجویان اثرگذار باشد. در علوم انسانی ما نه‌تنها معضلات پیچیده‌ای داریم بلکه نظرات بسیار گسترده‌ای درباره این معضلات بیان می‌شود. تنها معضل علوم انسانی نباید مسائل گسترده جهانی باشد و اگر مسائل علوم انسانی در حوزه منطقه‌ای بررسی شوند، قطعا تاثیری بزرگ خواهند داشت. در گزارش امروز طی مصاحبه با محسن ایمانی، عضو هیات‌علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس به بررسی وضعیت فعلی دانشگاه‌های ایران در حوزه علوم انسانی کارآفرین پرداختیم و در کنار آن نیز نظریه کلی علوم انسانی کارآفرین را بررسی و معضلات آن در ایران را مطرح کردیم. 

  علوم انسانی از جنبه نظری هم می‌تواند کارآفرین باشد
محسن ایمانی‌نائینی عضو هیات‌علمی دانشکده علوم انسانی، درباره میزان تحقق علوم انسانی کارآفرین با وجود جنبه‌های نظری در این علم، گفت: «علوم انسانی جنبه‌های نظری دارد، به همین دلیل ممکن است افراد تصور کنند که این علوم به دلیل نظری بودن آن نمی‌تواند، وارد حوزه کارآفرینی شود. در این مورد فرض کنید که تولید یک محصول را مد نظر داشته باشیم؛ مانند دانشکده‌های فنی‌ومهندسی که بالاخره چیزی را تولید می‌کنند یا فرض کنید مانند دانشکده هنر با ساخت اشیای هنری و از این دست موارد را در نظر داشته باشیم ممکن است به‌عنوان کارآفرینی تلقی شود و افراد از این طریق به سمت کسب درآمد بروند؛ یعنی جایی که بحث ساخت محصول به میان می‌آید، شرایط متفاوت بوده و افراد می‌توانند به کارآفرینی بپردازند.»
او در ادامه اضافه کرد: «البته رشته کارآفرینی جزو علوم انسانی است و خود کارآفرینی یک بحث مطرح‌شده در حوزه علوم انسانی و از زیرشاخه‌های مدیریت است. اما اگر ما علوم انسانی را به‌عنوان جنبه‌های نظری در نظر بگیریم می‌توان از این طریق کارآفرینی کرد؛ منظور کارآفرینی‌ای است که فرد برای خود درآمد داشته باشد و شرایطی را فراهم کند تا محصولات علوم انسانی عرضه شود و افردی که اطلاعات علوم انسانی دارند، از آن استفاده کنند.»
ایمانی در ادامه درباره موقعیت‌های کارآفرین در علوم انسانی توضیح داد: «دانشجویی وارد رشته زبان انگلیسی و فرانسه می‌شود و وقتی این زبان را یاد می‌گیرد، خودش می‌تواند اقدام به راه‌اندازی آموزشگاه زبان کند و این دیگر کار دولتی نیست بلکه با کسب درآمد حتی می‌تواند افرادی را استخدام کند و در حوزه زبان که یکی از زیرشاخه‌های علوم انسانی، افراد کارآفرین را تربیت می‌کنند. در حوزه رشته حقوق و بحث وکالت، فردی که دفتر وکالت دارد، خود به نوعی کارآفرین محسوب می‌شود یا در حوزه روان‌شناسی و مشاوره هم همین مساله صدق می‌کند. حتی در حوزه تربیت بدنی نیز این‌طور است؛ چراکه افراد می‌توانند اقدام به راه‌اندازی باشگاه بدن‌سازی کنند که در آن مربی رشته‌های مختلف حضور دارند. بحث کارآفرین که مطرح می‌شود، تصور عموم این است که رشته‌های فنی‌ومهندسی و تولیدات هنری پررنگ می‌شود اما دیگر رشته‌ها هم این ظرفیت را دارند.»

  علوم انسانی وابسته به شغل و اشتغال نیست
عضو هیات‌علمی دانشگاه تربیت‌مدرس درباره وابسته نبودن رشته‌های علوم انسانی به تولید شغل بیان کرد: «وقتی علمی در ارتباط با جامعه است، قطعا پایداری آن علم نیز در گرو جامعه است و در برخی از موارد رشته‌های علوم انسانی وابسته به تولید شغل نیستند اما این موضوع همیشه صدق نمی‌کند. ممکن است، فردی در رشته خودش مطالعات خاص به خودش را داشته باشد و اصلا به مقوله شغل توجه نداشته باشد. برای مثال تصور کنید؛ فردی اشعاری را بسراید و دست به انتشار کتاب بزند اما در مقابل برخی به دنبال این هستند که ما صرفا می‌خواهیم در رشته‌ای تحصیل کنیم تا بتوانیم از طریق آن ارتزاق کنیم. عمدتا دانشجویان نیز این مسیر را دنبال می‌کنند و کسانی که به تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی می‌روند، بیشتر به دنبال ارتزاق هستند. البته می‌توانند هم به نیازهای خودشان جواب بدهند و هم پاسخگوی جامعه باشند و ارتزاق شغلی داشته باشند.»
ایمانی در این خصوص افزود: «بیشتر کسانی که درس می‌خوانند، دنبال شغل هستند و خود همین مساله می‌تواند رمز ماندگاری علوم انسانی باشد و این دو قابل جمع هستند. البته هستند کسانی که وقتی وارد علوم انسانی می‌شوند، شغل برایشان مهم است اما دغدغه اصلی‌شان نیز تحصیل در رشته‌ای است که به آن علاقه‌مند هستند و برای توسعه این رشته قدم برمی‌دارند و در آن پیشرفت میکنند. کسانی که برای دل‌شان تحصیل می‌کنند نیز به توسعه علوم انسانی کمک کنند یا درنهایت یک ادیب، شاعر، نویسنده خوبی می‌شوند و شاید پولی زیاد از این طریق کسب نکنند اما به توسعه این رشته کمک می‌کنند.» او درباره افرادی که برای ارتزاق وارد علوم انسانی می‌شوند تصریح کرد: «هر کسی که به قصد ارتزاق وارد رشته‌های علوم انسانی می‌شود، حتما رشته مدنظر خود را انتخاب می‌کند و بیشتر هم افرادی دنبال علوم انسانی هستند که هم ارتزاق را و هم توسعه را می‌خواهند. علوم انسانی در گذشته کارآفرین بوده و در حال و در آینده نیز خواهد بود. همه دانشگاه‌هایی که متخصص تربیت کردند و با مدرک کاشناسی و کارشناسی‌ارشد و دکتری و... فارغ‌التحصیل علوم انسانی به جامعه تزریق کردند. تمامی آموزشگاه‌های خصوصی، مراکز مشاوره، باشگاه، آموزشگاه زبان، دفتر وکالت و... که توسط متخصصان علوم انسانی راه‌اندازی شده است، کارآفرینی محسوب می‌شود. تمامی مراکزی که فردی متخصص در آن کاری کرده است، کارآفرینی محسوب می‌شود. 

  نظریه‌پردازی و عملگرایی در علوم انسانی منافاتی با هم ندارند
ایمانی در ادامه درباره نظریه‌پردازان حوزه علوم انسانی گفت: «کسانی که نظریه‌پردازی می‌کنند، سراغ عمل نمیروند و برخی از این افراد به نظریه‌پردازی بسنده می‌کنند. اما منافاتی با یکدیگر ندارند. کسانی که بحث  نظریه‌پردازی را مطرح می‌کنند، به‌هر‌حال در تمامی حوزه‌های علوم انسانی می‌توانند نظریه‌پردازی کنند  و مورد خاصی ندارد، اما برخی علایق‌شان این طور است که بیشتر در حوزه‌های عملی علوم انسانی وارد شوند و برخی در حوزه‌های عملی علوم انسانی وارد می‌شوند حتی برخی نیز در دو حوزه ورود می‌کنند. این موضوع به علایق افراد بازمی‌گردد، ممکن است فردی علاقه داشته باشد در حوزه‌های عملی کار کند یا فردی در حوزه نظری کار کند و بیشتر به علایق افراد بازمی‌گردد. علوم انسانی توانایی داشتن این دو فرد در کنار یکدیگر را دارد.»
او در ادامه درباره کارآمدی متدهای علوم انسانی کارآفرین توضیح داد: «بستگی دارد که هر فردی چقدر در استفاده از این متدها تلاش کند و تخصص داشته باشد. درک و دانش  او از این متدها چقدر است و کسی که خودش کارعملی در این حوزه‌ها کرده باشد، به‌خوبی می‌تواند موثر واقع شود چون کسی که صرفا به ارائه مباحث نظری بسنده می‌کند قطعا تجربه کمتری دارد. البته باز هم می‌گویم که این موضوع بستگی به علاقه فرد و  میزان تلاش او دارد. کسی که تلاش می‌کند و وارد جریان‌های عملی شده است قطعا بیشتر می‌تواند در این حوزه کارآمدی داشته باشد، نسبت به کسی که وارد حوزه عملی نشده است و صرفا در حوزه نظری کار کرده است. این که فرد تا چه حد وارد وادی عمل می‌شود، بستگی به تلاش خود فرد دارد و این که چقدر در بعد نظری و عملی قرار گرفته است. اگر فردی از بعد نظری فعال‌تر باشد می‌تواند به لحاظ تئوریک مبنای قوی‌تری برای ورود به عمل داشته باشد.»

  مباحث کارآفرینی در علوم انسانی از سمت اساتید مطرح می‌شود
ایمانی در ادامه درباره وضعیت ایران در حوزه به‌کارگیری متدهای علوم انسانی کارآفرین اشاره کرد: «در ایران این موضوع به اساتید بازمی‌گردد و اساتید در این موضوع نقش دارند. این که چقدر به دانشجویان جهت می‌دهند بسیار مهم است. این که اساتید تا چه حد نقش دارند و دانشجو را در این وادی تشویق می‌کنند، بسیار مهم است. لذا برداشت من این است که اساتیدی که خودشان کارآفرین هستند، دانشجویان را بیشتر به سمت کارآفرینی در حوزه علوم انسانی سوق می‌دهند. چون با فضای آن آشنا هستند و راهنمای بسیار خوبی برای دانشجویان محسوب می‌شوند. اما اساتیدی که در حیطه نظری کار می‌کنند، بیشتر روی جنبه‌های نظری تاکید می‌کنند، اما من فکر می‌کنم که در حال حاضر بستر بهتری نسبت به گذشته فراهم شده است و در حوزه‌های عملی و کارآفرینی دانشجویان بیشتر کار می‌کنند و به آن ورود پیدا می‌کنند. فکر می‌کنم در هر رشته‌ای تاکید به اخلاق حرفه‌ای شده است که این موضوع باعث  می‌شود که دانشجویان به صورت حرفه‌ای‌تر وارد کار شوند.» او در ادامه اشاره کرد: «این موضوع را من نسبت به گذشته بیشتر مشاهده می‌کنم که بحث‌های کارآفرینی که عموما یا مطرح نمی‌شد یا بسیار کمتر مطرح می‌شد، در حال حاضر بیشتر مطرح و به آن توجه می‌شود. از سمت اساتید بیشتر بر این موضوع تاکید می‌شود و دانشجویان نیز از این موضوع استقبال می‌کنند که به سراغ کاری بروند که بتوانند کارآفرین باشند و شرکت دانش‌بنیانی راه‌اندازی کنند. به نظر من برای دانشجویان بستر خوبی فراهم شده و  آنها در حوزه  عملی و فعالیت‌هایی که منجر به کارآفرینی می‌شود حضور پررنگ‌تری دارند. بسیار مسیر خوبی فراهم شده است؛ دانشجو دیگر چشم به دولت ندوخته و خودش سعی می‌کند که تلاش کند و شرکتی راه‌اندازی کند.»

  نگرش صرفا نظری از معضلات علوم انسانی است
ایمانی درباره معضلات علوم انسانی کارآفرین در ایران تصریح کرد: «من فکر می‌کنم که یکی از این مسائل خود نگرش‌ها است که مثلا توقع‌شان از علوم انسانی صرفا نظری است. ممکن است برخی از اساتید و دانشجویان به علوم انسانی این نگاه را داشته باشند اما علوم انسانی می‌تواند کار عملی را در بطن خود داشته باشد. فکر می‌کنم مهم‌ترین معضلی که وجود دارد این باشد. به‌هرحال آموزش تا زمانی که  بتواند در حوزه کارآفرینی نقش داشته باشد که این موضوع نیز بازمی‌گردد به اساتید که باید در این مورد، حوزه‌های عملی بیشتری را در معرض دانشجویان قرار دهند و نمونه‌ها و الگوهای موفق در زمینه علوم انسانی کارآفرین را به دانشجویان معرفی کنند. فکر می‌کنم اساتید به‌خوبی می‌توانند در این حوزه نیز موثر واقع شوند.»
او در ادامه درباره دیگر معضلات علوم انسانی کارآفرین بیان کرد: «وجود مشوق‌ها نیز می‌تواند دانشجویان را بیشتر به سمت علوم انسانی کارآفرین سوق دهد. کمبود امکانات نیز در این حوزه معضل محسوب می‌شود؛ چرا‌که اگر امکانات بیشتر در اختیار فردی که می‌خواهد در حوزه علوم انسانی کارآفرینی شرکتی راه‌اندازی کند قرار بگیرد، پتانسیل بیشتری را در دانشجویان ایجاد می‌کند. مثلا اگر برخی از ابزارهایی که باید خریداری شود در اختیارش قرار بگیرد، قطعا دانشجو انگیزه بیشتری خواهد داشت. تمامی این موارد می‌تواند به عنوان مانع تلقی شود. نکته بعد نیز نخریدن محصولاتی است که در این حوزه تولید می‌شود. اگر فردی در حوزه علوم انسانی کارآفرینی کند اما نتواند محصولی را بفروشد، قطعا بی‌انگیزه می‌شود. امیدوار هستیم که بستر علوم انسانی کارآفرین فراهم شود.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰