با علیرضا تقوینیا، کارشناس مسائل منطقه گفتوگو کردهایم. وی معتقد است احزاب جداییطلب کرد بهویژه حزب کومله اصالتا احزابی سوسیالیست و چپ هستند اما علیرغم این گرایشهای چپگرایانهشان، صرفا برای تحقق اهداف مدنظر خود به همکاری با رژیمصهیونیستی و آمریکا میپردازند. این کارشناس مسائل منطقه همچنین رویکرد این گروهکها را از این جهت منافقانه میداند که باور، حرف و عملشان دارای تناقضات آشکاری است. علاوه بر این، تقوینیا با یادآوری اقدام شجاعانه سردار شهیداحمد کاظمی در نیمه دهه 70 شمسی در محاصره کردن مقرهای این گروهکهای تجزیهطلب، بر حساسیت ایران درخصوص اقدامات و تحرکات تنشآفرین آنها تاکید دارد. در ادامه متن این گفتوگو را میخوانید.
چه عواملی باعث شد گروهکهای تجزیهطلب کرد بهخصوص حزب کومله و حزب دموکرات کردستان به همکاری و تعامل با رژیمصهیونیستی پرداخته و رویکردهای تنشزایی را در مواجهه با ایران اتخاذ کنند؟
در ابتدا لازم است به این نکته اشاره کنیم که سابقه ارتباط احزاب کردی با رژیمصهیونیستی، امر پوشیدهای نیست. منتها از آنجا که حزب کومله و حزب دموکرات سابقه دشمنی و جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی دارند، این برای موساد و سازمان سیا فرصتی است تا بتوانند با همکاری این احزاب، نیات مغرضانه و شوم خود نسبت به جمهوری اسلامی ایران را عملی کنند. اما نکته قابلتوجهی که باید بر آن تاکید داشته باشیم، این است که حزب کومله و حزب دموکرات (بهطور کمرنگتر) احزاب سوسیالیستی چپ هستند. ایدئولوژی اینها، ایدئولوژی سوسیالیستی است اما برای رسیدن به اهدافشان با امپریالیسم آمریکا و اشغالگران صهیونیست همکاری میکنند. این نکته خیلی مهمی است که باید به آن اشاره شود. نشاندهنده نیات منافقانه این احزاب در ادعاها و اعمالشان است.
همانطور که طی سالهای اخیر شاهد بودهایم، جمهوری اسلامی ایران همواره همزمان با تلاش برای تامین امنیت مناطق مرزی خود، تنشزدایی در این سرزمینها را هم دنبال کرده است. اما در مقاطعی شاهد بودهایم که با حمایت، پشتیبانی و تحریک دولت آمریکا و مقامات رژیمصهیونیستی، گروهکهای تجزیهطلب رویکرد افزایش تنش با جمهوری اسلامی ایران را دنبال کردهاند. مقامات کشورمان بارها تاکید داشتهاند که حضور رژیمصهیونیستی در نزدیکی مرزهای ایران را تحمل نخواهند کرد، درعینحال این مساله را که رویکرد مدارای حداکثری ایران باعث شده گروهکهای تجزیهطلب با سوءاستفاده از این وضعیت با رژیمصهیونیستی ارتباط برقرار کرده و احساس کنند از جانب ایران خطری تهدیدشان نخواهد کرد را چقدر درست میدانید؟
اینکه احساس میکنند خطری از جانب ایران تهدیدشان نخواهد کرد، گزاره درستی نیست. در سال 1375 سردار سرتیپ شهیداحمد کاظمی از فرماندهان نیروی زمینی سپاه، در عملیاتی متهورانه و غافلگیرکننده به عمق 150 کیلومتری خاک اقلیم کردستان وارد شد و اقدام به محاصره مقر حزب دموکرات کرد. بعد از محاصره، در پیامی به آنان گفت تحرکاتی که شما دارید علیه ایران انجام میدهید نشاندهنده جنگطلبی شماست. اگر قصد دارید بجنگید ما آمادهایم، توپخانهمان مستقر است، نیروهایمان هم شما را محاصره کردهاند؛ با هم میجنگیم. اگر قصد دارید صلح کنید هم ما آمادهایم. حزب دموکرات که در آن مقطع متوجه شده بود عزم جمهوری اسلامی ایران برای مقابله کاملا جزم است و قرار است با آنان برخورد شود به صلح تن داد و این قرارداد صلح نیز تا سالها پابرجا بود و آنها این قرارداد را نقض نکردند. تا اینکه بالاخره بعد از خروج ترامپ از برجام، تحت فشار دولت آمریکا یکسری تحرکات را کلید زدند. البته از قبل تحرکاتی در کردستان وجود داشت که بیشتر از سوی پژاک انجام میشد. پژاک هم در سال 90، 91 تقریبا سرکوب شد. آن ارتفاعات مهم توسط تیپ 48 یاسوج تصرف شد و سرکوب شدید پژاک بهواسطه آن عملیاتها صورت گرفت. در ادامه اما با ورود ترامپ به کاخ سفید و استراتژی جدید آمریکا علیه ایران، آنها تحرکاتی داشتند که نیروی هوافضای سپاه در واکنش به آن تحرکات مقر این گروهک را با موشکهای قدرتمند خود هدف قرار داد. آنجا بود که مشخص شد شاهد ادامهدار بودن تنش از سوی آنان خواهیم بود اما نیروهای مسلح ایران از اقدامات متقابل دست برنداشتند و درنتیجه طی سالهای اخیر شاهد بودهایم که سپاه پاسداران در چندین مرحله علیه آنان عملیات انجام داد. افزایش تحرکات این گروهکها نشان از آن داشت که با روی کاری آمدن ترامپ، گروههای کردی تهییج و تحریک شدهاند خصوصا وقتی که تحریمها علیه ایران شدت گرفت و فشار اقتصادی بر مردم زیاد شد آنها احساس کردند میتوانند تحرکاتی داشته باشند که البته این تحرکات همانطور که اشاره شد، تا امروز با واکنش قاطع نظامی سپاه مواجه شده است.
این توهم گروهکهای تجزیهطلب مبنیبر اینکه میتوانند به هدفشان برسند که تجزیه ایران باشد، از کجا سرچشمه میگیرد؟
آنها توهمی ندارند بلکه منفعتشان در مبارزه است، یعنی اگر مبارزه نکنند حیات آنها دچار ناکامی و نابودی خواهد شد. بنابراین برای آنکه علائم حیاتی از خود نشان داده و اعلام کنند ما هنوز هستیم، و با این هدف که کمکهای نظامی و اقتصادی کشورهای منطقه به آنها ادامه پیدا کند، سعی میکنند رفتارهای خودشان را اینطور و در این قالبها بروز دهند.
گرچه آنان میدانند خوابشان برای تجزیه ایران تا زمانی که یک دولت مرکزی قدرتمند و مقتدر در تهران استقرار داشته باشد تعبیر نمیشود و آنها نخواهند توانست ایران را تجزیه کنند. اما بالاخره حیاتشان در این است و اگر بخواهند پول بگیرند، باید مبارزه کنند باید اقداماتی انجام دهند تا از سوی آمریکا و کشورهای معارض با ایران به آنان کمکهایی برسد. اگر مبارزه نکنند حیات آنان دچار فروپاشی خواهد شد.
تصوری که این گروهکها از مردم کردستان ایران و عراق دارند آن است که پشتوانه مبارزاتشان اقبال مردم بومی این مناطق است. این تصورشان را تا چه میزان به واقعیت نزدیک میدانید؟
در اینکه عدهای از مردم کرد موافق جداییطلبی هستند، شکی نیست اما اینطور نیست که در اکثریت باشند. ما کردهای وطنپرستی داریم. اصالتا ایرانی هستند و اینطور نیست که جداییطلبها دست برتر را داشته باشند و اکثریت از آن آنها باشد. اما بههرحال عدهای هم هستند که فریب این تجزیهطلبها را خوردهاند و با سیاستهای تفرقهافکنانه دشمنان دارند همکاری میکنند. نمیتوان این را منکر شد که آنها بههیچعنوان از پشتیبانی مردمی برخوردار نیستند اما بههرحال این آرزوی آنها درباره آینده ایران هیچگاه محقق نخواهد شد. آقای جلال طالبانی در این باره جملهای بیان کرده و آن اینکه ما کردها نباید کشور تشکیل دهیم، چون کافی است ایران، ترکیه، سوریه و عراق مرزهایشان را روی ما ببندند؛ در آن صورت ما از گرسنگی خواهیم مرد، چون نه به دریا متصل هستیم، نه به کشوری دیگر، بنابراین نباید بهدنبال تجزیهطلبی باشیم، باید دنبال احقاق حقوقمان باشیم، دنبال نوعی خودمختاری باشیم نه تجزیه.
حملات گسترده سپاه به مواضع تجزیهطلبها چه پیامی برای دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و رژیمصهیونیستی خواهد داشت؟
پیام این حملات اخیر آن است که جمهوری اسلامی، هیچگونه مسامحهای با ناامنی در مرزهای خود ندارد. هرگونه اقدامی که امنیت ملی او را دچار خدشه کند با قدرت و قاطعیت پاسخ داده میشود و آنها نخواهند توانست در اطراف کشور جای پای مستحکم و ایمنی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران پیدا کنند.
این گروهکهای جداییطلب چه افقی پیشروی خود و مناسباتشان با مردم بومی منطقه، جمهوری اسلامی ایران و دیگر دولتها همچون عراق و ترکیه میبینند؟
بهاعتقاد من حرکات مسلحانه هیچ افق روشنی ندارد که بخواهیم تصور کنیم نتیجه خاصی را برای آنان به ارمغان خواهد آورد. هیچگونه نتیجهای برای آنان نخواهد داشت جز آنکه کشتههای بیشتری بدهند ولی باید توجه داشته باشیم که دشمن دارد کارش را انجام میدهد. نکته قابلتوجه آنکه عدهای هستند که برای رقمی مثل ماهانه 500 دلار حاضرند به این گروهکها بپیوندند. بالاخره وضعیت مردم این مناطق، وضعیت خوبی نیست و ممکن است برای 500 دلار هم با آنان همکاری داشته باشند، این را نمیشود منکر شد و آمریکا از همین استفاده میکند. بهنظرم راهکار ما باید این باشد که تا حد ممکن در مناطق کردستان و دیگر مناطق مرزیمان از لحاظ اقتصادی نسبت به رفاه مردم جدیت داشته باشیم. وقتی آنها رفاه پیدا کنند بدونتردید از پیوستن به این گروهها خودداری میکنند و این گروهها نیز خودبهخود از حیز انتفاع ساقط خواهند شد.
نکته پایانی آنکه ما باید در این مناطق با تمام نیرو امنیت برقرار کرده و همزمان با آن، در آنجا رفاه برقرار کنیم، اگر شرایط اقتصادی را بهبود ببخشیم گروهکهای جداییطلب و اقدامات مسلحانه هم از بین خواهند رفت.