سیدابراهیم دهنادی، پژوهشگر: طرح مسکن مهر با هدف کمک به حل مشکل مسکن اقشار کمدرآمد در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد مطرح و ساخت آن در سه سطح دولتی، تعاونی و شخصی آغاز شد. این طرح نیز مانند بسیاری از طرحهای شهری دیگر از یک نظر طرحی موفق و از نظر دیگر ناموفق بود که از این حیث میتوان دلایل ذیل را درخصوص آنها بیان کرد.
حس تعلق مکانی: اقشار یا طبقهای که جهت سکونت در مسکنهای مهر انتخاب میشدند یا افرادی که این نوع مسکنها را انتخاب میکردند از یک طبقه یا قشر خاص نبودند و انواع مهاجران و اقشار پاییندست جامعه را در برمیگرفتند. همین موضوع درنهایت امکان شکلگیری تعلق مکانی و اهلیت را بهشدت کم میکرد و درنتیجه حس نگهداری از فضاهای مشترک را کاهش میداد.
کیفیت مسکنهای مهر: مطالعات اجتماعی و آسیبشناسیهای صورتگرفته در اکثر شهرهای بزرگ ایران حکایت از کاهش تحملپذیری افراد و افزایش خشونت دارد. عدم حضور تولیدات و دستاوردهای فرهنگی همچون گونههای هنر شامل هنرهای شنیداری و دیداری که میتوانند در تلطیف فضای اجتماعی و عمومی سکونتگاهها موثر باشند ازجمله عوامل تاثیرگذار بر این موضوع است که در عوض هدایت رفتاری ساکنان بهسوی گونههایی از تساهل و تسامح میان افراد آنان را به سطح دیگری از رفتارها و نُرمهای ناهنجار سوق داده است. هرچند برای ساخت مسکنهای مهر، زمین فضاهای عمومی را دولت تامین میکند اما کیفیت و سرانه (نسبت زمین به جمعیت) خیلی از امتیازات شهرکهای شخصیساز را ندارد که درنتیجه عوامل مذکور بالطبع کاهش کیفیت این نوع مسکنها را بههمراه خواهد داشت.
انبوهسازان: پرسش مهم در رابطه با ساخت مسکنهای مهر این است که انبوهساز به چه چیزی میپردازد؟ نگاهش در رابطه با اختصاص فضا به فضاهای عمومی و نسبت این فضاها با تعداد و متراژ واحدهای مسکونی چگونه است؟ آیا ایده خاصی که برگرفته از یک آمایش توسعهای باشد وجود دارد یا خیر؟ آیا در طراحی مسکنهای مهر به عناصری مانند منظر شهری و محلهای، سادگی، زیبایی، اشرافیت و عناصر دیگر که مسلما سود سازنده را کمتر میکنند، توجه شده یا آیا نظارتی درست بر سازنده و مدیریت این مساکن انجام شده است؟ آیا انبوهسازان این نوع مسکنها به آرامش و آسایش کنار هم بودن مردم توجه کردهاند یا نه؟ آیا آنان بیشتر به سود بلندمدت توجه دارند یا سود کوتاهمدت؟ تجربه ساخت مسکنهای مهر در کشورمان گویای این است که سود بیشتر و منافع کوتاهمدت سازنده به همه این موارد اولویت داشته است.
مدیریت: در رابطه با سیستم مدیریتی در مجموعههای مختلف مسکن مهر این نکته حائز اهمیت است که هیاتمدیرهها بهدلیل اینکه در اکثر مواقع داوطلبانه کاندیدا نمیشوند، لذا خیلی کم پیشمیآید افراد منتخب در ارتباط با امور اساسی موردنیاز مجتمعهای مسکونی ازجمله حسابداری، مهندسی تاسیسات، مهندسی ساختمان یا مهندسی فضای سبز دارای تخصص لازم باشند و برنامه مالی شفافی داشته باشند. از این رو با تشکیل هیات مدیرههای غیرمتخصص و انتخاب مدیرعامل ضعیف عملکردشان در حد مقبول و تاثیرگذار نخواهد بود.
مشکلاتی از قبیل عدم تامین پارکینگ کافی برای رشد جمعیت ساکن در آینده و نیز در نظر نگرفتن دیگر زیرساختها و خدمات لازم حکایت از عدم برنامهریزی و آیندهنگری کافی توسط این انبوهسازان دارد. همین موضوع سبب میشود هزینههای احتمالی حل بحرانهای پیشرو افزایش چشمگیری یابد.
ازجمله عوامل افزاینده مشکلات مسکنهای مهر، سیاستهایی است که بر مبنای آن اشتغالزایی براساس چرخه اقتصادی حول محور تولید مسکن شکل میگیرد.
از طرفی دیگر تجربه زندگی در بسیاری از شهرکها که دارای خانههای مسکونی انبوه هستند، نشان داده است هرجا مدیریت شهری در بعد کلانش وارد سیستم مدیریتشان شده جز افزودن بر مشکلات پیامد مثبتی را رقم نزده است. این مساله از این منظر قابلبررسی است که در کل سیستم مدیریت شهری ایران شهروندان و خواستها و سلیقههای آنها جایگاهی ندارند و نظر و ایده آنها بالطبع در برنامهریزی برای این نوع طرحها نیز درنظر گرفته نمیشود.
عدم رجوع به عقاید افراد نخبه و باتجربه ضعف بزرگی است که در انجام بیشترها پروژهها و طرحهای در دست اجرا نهتنها درخصوص بازار مسکن، بلکه درخصوص دیگر موضوعات مهم همچنان قابلمشاهده است. از این رو است که معمولا در پایان پروژهها برخی مشکلات نمود مییابند که راهچاره ارزانقیمتی ندارند، اما اگر از ابتدا به نظرات افراد نخبه در این خصوص توجه میشد چنین مشکلاتی یا رخ نمیداد یا حداقل آثار منفی آن به این شدت نبود.
بهعنوانمثال در طرح مسکن مهر، مسکن ملی و... همه برای گرفتن امکانات از دولت جهت انجام پروژه بسیج شدند، درحالیکه چنانچه کمی دقت به خرج دهیم میتوان با ساخت آپارتمانهای نفیس در مناطق مرغوب شهر -که غالبا دولت زمینهای خوبی در این مناطق دارد- اقدام به ساخت واحدهای مسکونی با قیمت منطقی کرد و سود حاصل از آن را در پروژههایی نظیر مسکن مهر، مسکن ملی و... هزینه کرد. انجام این کار نهتنها از سوداگری در بازار مسکن میکاهد، بلکه با سرازیر شدن پولهای سرگردان در بازار به اینسو اثرات مثبتی را در کاهش نرخ مسکن و حتی ارز و طلا بر جای خواهد گذاشت و بخش قابلتوجهی از سودی را که تاکنون به جیب برجسازان و واسطهها میرود بهدست مصرفکنندگان و سازندگان دولتی میرساند. اجرای چنین ابتکاراتی از هر حیث موجب کمک به کاهش شکاف طبقاتی و حل معضل مسکن با اتکا به نقدینگی موجود در دست خود مردم خواهد بود.
یکی از راههای مهم در جهت حل معضل مسکن در شهرهای جدید، اتصال این شهرها به شهرهای بزرگ و کلانشهرها از طریق سیستم حملونقل قطارهای سریعالسیر است.
برای ساخت شهر جدید بهعنوانمثال میتوان از الگوهای موفق شهرسازی مثل شهر شانگهای چین، منطقه لدفانس واقع در حومه پاریس و... الگوبرداری کرد و با کسب مجوزهای لازم عین همان نقشههایی را که قبلا در ساخت این اماکن در آن کشورها به مورد اجرا گذاشته شده با تغییراتی و پس از بومیسازی در ایران پیاده کرد و بهاینترتیب با انجام تغییرات لازم در آنها، بخش عمدهای از هزینههای مالی و زمانی موردنیاز جهت تهیه نقشههای مطالعاتی اولیه برای احداث شهرهای جدید را تا حد قابلملاحظهای کاهش داد. همچنین از این روش برای ساخت دیگر شهرکهای صنعتی، مسکونی و مجتمعهای تجاری میتوان استفاده کرد.
درهرحال راهحل مشکل مسکن در ایران افزایش نجومی سقف اعطای وام مسکن با بهرههای نجومی نیست، بلکه حذف قیمت زمین و هزینههای سربار در ساخت مسکن و اعمال محدودیت در مالکیت مسکن و زمین توسط اشخاص حقیقی و حقوقی است تا با پایان دادن به احتکار مسکن مشکل مستاجران بهصورت اساسی و پایدار حل شود.
فراموش نکنیم زمانی جوانان غیوری در ایران انقلاب کردند تا عدالت را در جامعه برقرار کنند. همین جوانان در برهه دفاع مقدس از کشور در مقابل دشمن خارجی دفاع کردند تا ناموس ایرانی در خانه خود در آرامش و امنیت زندگی کند و امروز نوبت ماست که راه آنان را ادامه دهیم و با حل مشکل مسکن انتقام سختی از عوامل نفوذی در مراکز اقتصادی کشورمان بگیریم و با پاکسازی اقتصادمان از آنان بار دیگر ثابت کنیم که ما عوض نشدهایم و همان غیورمندان ایرانیم که حل مشکلات کشور و مردم را اولویت اول خود میدانیم.