ندا اظهری، مترجم: انتخاب اینکه یک فارغالتحصیل مقطع دکتری تصمیم بگیرد در مقطع پسادکتری هم تحصیل کند علاوهبر اینکه با علاقه فرد رابطه مستقیم دارد، به اهدافی هم که در حوزه اشتغال برای آنها ایجاد میشود، بستگی دارد. پسادکترا درواقع موقعیت پژوهشی کوتاهمدتی است که فرصت بیشتری را برای آموزش در حوزهای خاص و برنامهریزی برای اشتغال تحقیقاتی در حوزه آکادمیک، دولتی یا صنعتی فراهم میکند و فرصتی را برای توسعه استقلال، مهارتهای فنی و تمرکز بر علاقهمندیهای پژوهشی ایجاد میکند. معمولا محققانی که در مقطع پسادکتری فعالیت میکنند، محققان ازجانگذشتهای هستند که اطلاعات ویژهای دارند اما در برابر کشف موضوعات جدید انعطاف زیادی از خود نشان میدهند و اغلب در مقایسه با کارمندان ثابت، از نظر وضعیت مالی چندان شرایط مساعدی ندارند. داشتن برنامه شغلی برای این مقطع تحصیلی یکی از مراحل ابتدایی و حیاتی است تا دانشجویان و فارغالتحصیلان این مقطع بتوانند در موقعیتی مشترک مشغول به کار شوند. در این میان، برخی کشورها با اجرای اصلاحاتی در مقطع پسادکتری تلاش کردهاند محققان دارای این مدرک را از نظر مالی و ثبات شغلی حمایت کنند.
افزایش حقوق در عین ریزش تعداد محققان در ایتالیا
ایتالیا بهعنوان یکی از کشورهای اروپایی، چند مدتی است که به دنبال اعمال اصلاحاتی در پسادکتری است تا به این واسطه بتواند علاوهبر افزایش حقوق این دانشجویان، امنیت شغلی را برای محققان این مقطع ایجاد کند. شواهد حاکی از آن است که حقوق محققان مطقع پسادکتری نسبتا رقم پایینی را به خود اختصاص میدهد. از این رو، گمانهزنیهایی پیرامون افزایش حقوق این قشر از جامعه مطرح شده است. دولت ایتالیا در برنامهای به ارزش 191.5میلیارد یورویی که از ماه ژوئن در قالب طرح اصلاحی در زمینه بودجه بهبود همهگیری اتحادیه اروپا در پیش گرفته، این هدف را در دستور کار خود قرار داده است. این تغییرات با قراردادهای قبلی پسادکتری که شامل حقوقهای تعریفشده و ماندگاری دستکم دو ساله در یک شغل جایگزین میشود. شواهد حاکی از آن است که معمولا موسسات آموزشی امنیت اجتماعی بسیاری را برای اشتغال دانشجویان پسادکتری فراهم نکردهاند. در حالی که برای استادان دارای مدرک پسادکتری وظایف آموزشی خاصی تعریف نشده و حتی پرداختی آنها نیز محدود شده، علاوهبر این، این قشر از محققان باید سالانه تقاضای اشتغال را مطرح کنند؛ از این رو، هیچ تضمین معتبری برای اشتغال درازمدت آنها وجود ندارد. بهرغم آن که دولت ایتالیا رأی مثبت به اعمال و تثبیت تغییرات ایجادشده داده است، اما هشدار هم دادهاند بدهیهای جدید مالیاتی و قانونی که هزینههای قراردادهایی با پرداختهای بهتر را به هزینههای قراردادهای قدیمی ربط میدهد، بهطور چشمگیری تعداد مشاغل را در سطح ملی کاهش میدهند. درواقع، درست است که در اصلاح قانون پسادکتری، مبلغ دریافتی محققان این مقطع افزایش مییابد اما به دلیل جبران این هزینه، تعداد فعالان این حوزه کاهش مییابد. به گزارش تایمز، درصورتیکه بودجه جداگانهای برای تامین افزایش حقوق محققان پسادکتری اعمال نشود، حدود 15 هزار محقق این مقطع موقعیت شغلی خود را از دست خواهند داد. روسای دانشگاههای برلین، اسپانیا و هلند نیز نگرانیهای مشابهی را از نظر تامین بودجه دارند که تلاشهای بدون بودجه برای رفع شرایط کاری بیثبات منجر به ازدسترفتن موقعیتهای شغلی میشود. براساس اصلاحات صورتگرفته، قرارداد دوساله محققان پسادکتری در صورت ارتباط با پروژههای اروپایی به 5 سال ارتقا یافت و طبق همین قانون جدید، حقوق پرداختی ماهیانه به این گروه از محققان از ماهیانه 19 هزار یورو به 40 هزار یورو افزایش یافت که هم امنیت شغلی و هم مشارکت مالیاتی را تقویت میکند. از سوی دیگر، دوره 6 سالهای را که محققان را به دوره دانشیاری نزدیکتر میکند، کوتاهتر کرده و به 4 سال برای محققانی رسانده است که در سطح ارشد بوده و تولیدات علمی برتری دارند. سالانه56.2 درصد از 13 هزار همکار فوق دکتری که جذب دانشگاهها میشوند، بعد از عضویت، 29 درصد دانشگاهها را ترک میکنند. تنها 9.5درصد از جذبشدههای اولیه دانشگاهی شانس کسب موقعیت شغلی دائمی را پیدا میکنند.
نیاز به اصلاح بودجه در آلمان
به گزارش science، سال گذشته بود که قانونگذار برلین گام بزرگی را برای توجه به وضعیت اشتغال محققان مقطع پسادکترا برداشت. طبق این قانون دانشگاهها موظفند محققان پسادکتری جدید را در موقعیتهای شغلی دائمی استخدام کنند. باوجود اینکه به نظر میرسد این قانون باید وضعیت اشتغال این مقطع را رونق بخشد، شواهد نشان میدهد که منجر به آشفتگی، توقف در استخدام محققان پسادکتری و استعفای عدهای از آنها شده است و پیشبینی میشود که این شرایط به سلطه برلین بهعنوان مرکز پژوهش پایان دهد. این قانون بهخوبی هدفمند شده اما در اجرا دچار نقصان شده است. رقابت سختی برای ظرفیتهای محدود هیاتعلمی وجود دارد و محققان بعد از اخذ دکتری تنها 6 سال با قراردادهای موقت در دانشگاهها و موسسات پژوهشی کار میکنند. قانون برلین با ویدئویی که در وبسایت وزارت پژوهش آلمان منتشر شد، کلید خورد که بهمنظور ارتقای قانون سال 2007 مورد اصلاح قرار گرفت.
این قانون، با ترغیب محققان ارشد پسادکتری و قرار گرفتن آنها در مشاغل نانوآکادمیک درصورت نیاز، فرصتهای شغلی را پیش روی محققان جوان قرار میدهد. بدون اجرای این قانون، محققان ارشد پسادکتری، سیستم را مسدود میکنند. انتقادهای صورتگرفته بیانگر آن است که این قانون شامل حال افزایش بودجه نمیشود تا به واسطه آن بتوان بیش از 100 موقعیت شغلی دائمی را ایجاد کرد و استخدام محققان بیشتری را در مقطع پسادکتری در آینده در دستور کار قرار داد. دولت برلین بر این باور است که دانشگاهها به موقعیتهای شغلی دائمی بیشتری نیاز دارند و برای این کار به بودجههای بیشتری نیاز است. دانشگاه آزاد اسلامی برلین یکی از چهار دانشگاه بهشدت پژوهشی آلمان است که تحتتاثیر این قانون قرار گرفته و استخدام تمام محققان پسادکتری را متوقف کرده است. به عبارتی، دانشگاه باید سازماندهی دوبارهای پیدا کند. بهعنوان مثال، اگر دپارتمانهای دانشگاهی کارکنان دائمی اضافه کنند، به لطف مجموعهای متفاوت از قوانین فدرال، باید دانشجویان بیشتری را در مقطع لیسانس جذب کنند که این امر ممکن است مشکلات بودجهای بیشتری را رقم بزند. این قانون ممکن است بر توانایی دانشگاهها برای جذب استادان معتبر از نقاط مختلف هم اثر بگذارد. بنابراین مساله مهم، اعمال تغییرات بودجهای در جذب محققان پسادکتری در دانشگاههاست.
ایجاد شبکه پسادکترا در آمریکا
بیشتر فارغالتحصیلان مقطع دکتری در آمریکا، پس از فارغالتحصیل شدن وارد بورسیههای پسادکترا میشوند؛ جایی که دوره دکتری خود را به کار میگیرند و قادرند در حوزه فعالیت و رشته خود تخصصهای جدید را کسب میکنند. اما اوضاع همیشه برای این قشر دانشگاهی و تحصیلکرده بهوقف مراد نمیگذرد و در وضعیت اشتغال با چالشهایی مواجه میشوند. اما مسالهای که وجود دارد این است که آنها به اندازه کافی از مهارتهای لازم در رشته خود برخوردار نیستند تا بهراحتی بتواند وارد صنعت شوند. پیشتر هم رشتههای علوم زیست پزشکی بیشترین جذب دانشجویان دکتری و پسادکتری را نسبت به دیگر موقعیتهای شغلی در دانشگاهها به خود اختصاص داده بود. بیش از یک دهه است که بحران کارآموزی در دانشگاههای این کشور مورد بحث قرار گرفته و سرانجام وقت آن رسیده است که اصلاحاتی در این زمینه صورت گیرد. یکی از شرکتهای آمریکایی در قالب یک پلتفرم شبکهای، پروفایلی را در سال 2016 ایجاد و راهحلی برای بحران کارآموزی و تسهیل تحقیق و توسعه در شرکتهای بیوتکنولوژی ارائه کرد که محققان پسادکتری که اغلب اعضای هیاتعلمی دانشگاهها را تشکیل میدادند قادر به ثبتنام در این پلتفرم بودند تا از این طریق عملکرد خود را با نیازهای دانشگاهی تطابق دهند. همچنین کمپانیهای بیوتکنولوژی قادر بودند شکافهای فناورانه را از طریق برونسپاری دانش به پسادکترا و اعضای هیاتعلمی پر کنند. درواقع این شرکت با ایجاد یک هیات مشاوره و استفاده از ظرفیت سرمایهگذاران، به دنبال مشاور حقوقی بود تا با دانشگاهها و انجمنهای پسادکترا ارتباط برقرار کنند و از این طریق دانشجویان مقطع پسادکترا را در دوره کارآموزی از نظر کسب مهارت تقویت کنند. به گزارش crosstalk، بیشتر محققان پسادکترا در حوزه علوم زیستی در آمریکا را محققان بینالمللی تشکیل میدهند و این در حالی است که قانون کار و محدودیتهای ویزا مانع از مشاوره آزادانه محققان پسادکترا میشود. از آنجایی که بسیاری از محققان پسادکترای خارجی بهعنوان عضو هیاتعلمی مشغول به کار میشوند، باید اصلاحاتی در زمینه مهاجرت صورت گیرد. در این زمینه باید به پسادکتراهای بینالمللی اجازه داده شود برای کسب تجربه دورههای مشاوره را پشت سر بگذارند و مطالعات موردی را برای این امر آماده کنند. درآمدی که از این میان حاصل میشود، از هزینههای عملیاتی از قبیل خدمات شبکه، جذب کارمندان دانشگاهی و بازاریابی حمایت میکند. بیشتر انجمنهای پسادکتری در آمریکا در مشاغل مربوط به شبکه مشغول فعالیت بوده و با آژانسهای شغلی جایگزین و غیردانشگاهی مشارکت میکنند. وظیفه دولت این است که محققان پسادکتری را ترغیب کند تا نهتنها صنعت را بهعنوان یک سابقه برای خود در نظر بگیرند بلکه گزینه مناسبی برای اشتغال باشد. اینجاست که ارزش آموزش مدیران در حوزه آکادمیک و صنعت روشن میشود.
تقویت رشتههای STEM برای جذب بیشتر در استرالیا
گزارشها حاکی از آن است که کیفیت کاندیدای مقطع پسادکتری در استرالیا رو به کاهش است و در تلاش است با مداخله دولت، نیروی کار در حوزه رشتههای STEM (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات) را رشد دهد. هدف از این اقدام، ارائه اصولی بهمنظور افزایش تجربه و اشتغال محققان پسادکتری در این کشور است تا بتوانند شکافهای آموزشی را در این مقطع دانشگاهی پر کنند. هنگامی که حرف از اجرای برنامه ظرفیت سازی به میان میآید، مهم است که بدانیم تلاشها باید در کجا متمرکز شوند. برای درک بهتر پیشرفت و توسعه وضعیت اشتغال محققان پسادکتری، مطالعاتی صورت گرفته است. یافتهها نشان میدهد درحالیکه محققان پسادکتری به طور متوسط بیش از هفتهای 38 ساعت کار میکنند، برنامه درازمدتی برای حضور در پژوهش دارند که چالش بزرگی برای ماندگاری و امنیت شغلی آنها به شمار میرود.
دانشپژوهان پسادکتری کانادایی بهعنوان کارمند شناخته میشوند
یکی از چالشهایی که پیشروی محققان پسادکتری در کانادا وجود دارد، پرداختهای پایین، مزایای شغلی نابرابر و نبود دورههای کارآموزی و تخصص برای آنهاست که همین امر باعث میشود وضعیت شغلی این گروه دانشگاهی در معرض خطر قرار گیرد. از این رو، دولت کانادا چند سالی است که دورههای مربیگری و آموزشهای پیشرفته را برای محققان پسادکتری در نظر گرفته است. اغلب این محققان با توجه به موقعیتی که دارند، از نظر اشتغال بازار کاری بسیار رقابتی دارند و طولانی شدن دورههای آموزشی باعث میشود بسیاری از آنها نتوانند در این رقابت پیروز شوند. میانگین سن محققان پسادکتری در کانادا 34 سال است. تا سالها پیش، میزان بیکاری پسادکترهای سابق در مقایسه با فارغ التحصیلان مقطع دکتری بسیار بالاتر بود. اما شواهدی وجود ندارد که نشان دهد پسادکترای سابق از میانگین دکترای کانادایی که به طور مستقیم وارد نیروی کار شده، پیشی گرفته یا حتی به آن رسیده است و حتی هیچ مزیتی از نظر بازار کار برای آموزشهای پسادکتری وجود ندارد و تنها سالانه برای این آموزشها هزینه می کنند. از سوی دیگر، افزایش تعداد پسادکتری بهعنوان کارمند در دانشگاه ها، نه بهعنوان دانشجو یا کارمند، امکان دسترسی آنها را به مزایای شغلی میدهد. با وجود این، آن دسته از محققان پسادکتری که بودجه خود را از سوی جوایز خارجی دریافت می کنند، هنوز کارمند محسوب نمی شوند و دارای مزایای محدود یا بدون مزایا هستند. هنوز شماری از این پسادکترا هستند که حقوق یکسانی دریافت نمیکنند و مزایای مختلفی دارند. کانادا در قالب طرحی اصلاحی قرار است علاوه بر کنترل و نظارت بر سیستم آموزشی و پیگیری نتایج آن، حداقل استانداردهای حمایتی از آنها را برقرار کند؛ تمام دانشپژوهان پسادکتری شاغل در کانادا را بهعنوان کارمند طبقهبندی کند و یک خطمشی ملی واحد در زمینه آموزش پسادکتری ایجاد کند.