در بحبوحه انتقادات نسبت به رویکرد گشت ارشاد برخی با دستاویز قرار دادن مرگ مهسا امینی فضای اعتراضی را به خیابان کشانده و کار را تا آتش زدن پرچم کشور، خودروی پلیس و اموال عمومی پیش بردند. اقداماتی که به همین اندازه نیز متوقف نمانده و در برخی از شهرها به زدوخورد کشیده شده است. در فضای بهوجودآمده فعلی برخی چهرههای سیاسی نیز وارد میدان شده و همسو با جو موجود مواضعی را اتخاذ میکنند که گاها متناقض با رویکرد آنها در سالهای گذشته است. این مواضع اگر چه ممکن است منافع فردی در پی داشته و چنین چهرههایی را در فضای سیاسی و رسانهای احیا کند اما با جناحیکردن مسائل جامعه آنها را به حاشیه برده و بدون اینکه کمکی به حل مساله کند صرفا به دوقطبی و تنش ایجادشده دامن میزند. در گفتوگویی که با امانالله قرایی، جامعهشناس و استاد دانشگاه شهید بهشتی داشتهایم ضمن بررسی مهمترین ایرادات رویکرد کنونی گشت ارشاد در مواجهه با بدحجابی، نظر وی درباره مدل مطلوب مواجهه با این امر و شیوه تحقق چنین مدلی را جویا شدهایم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
در چند روز اخیر شاهد بودیم دستاویز قرار گرفتن مرگ مهسا امینی منجر به تشکیل اعتراضات خیابانی شد و برخی کار را تا آتش زدن پرچم و خودروی پلیس جلو بردند. این رفتار چه آسیبهایی به فرآیند مفاهمه و حل مساله وارد میکند؟
خانمی بعد از دستگیری فوت کرده است و حالا یک فضایی در جامعه راه افتاده که حتی برخی به مقدسات هم توهین میکنند. اینکه پرچم را آتش میزنند درست نیست. پرچم، پرچم کشور است. با این رفتارها مفاهمه صورت نمیگیرد و اینگونه نمیشود فضای صحبت را جلو برد. نمیشود با این رویکرد عاطفی به جایی برسیم. زمانی که یک مساله کار را به تجمع رساند آن زمان فضا به سمت احساسی میرود نه ادراکی؛ در نتیجه این رویکرد احساسی شعارهای متناقض داده میشود. زمانی که مطالبهای از مسیر اغتشاش و شورش جلو میرود نمیشود انتظار ایجاد فضایی برای مفاهمه داشت. بنده البته ریشه اتفاقات رخداده را در تعریف مبهم قانون و اجرای آن میدانم و معتقدم قانون باید مورد بازنگری قرار گیرد و افراد کاردان اجرای آن را به عهده گیرند. اگر این فرآیند اصلاح نشود آن وقت شاهد موارد اینچنینی خواهیم بود.
رفتارهای سیاسی در قبال یک مساله همچون گشت ارشاد چقدر میتواند به پیگیری مساله آسیب بزند؟
قطعا آسیب میزند. هرکسی از ظن خود شد یار من. هرکسی بهرهبرداری خودش را میخواهد بکند. از کاه کوه میسازند. اما بنده عوامل درونزا را در آن موثر میدانم نه برونزا را. رسانههای بیگانه و برخی چهرههای زمانی میتوانند فعال شوند که دستاویزی برای بد نوشتن پیدا میکنند. معلوم است آنها به دنبال بهرهبرداری هستند. ما پس و پیش کار را انجام نداده و ضعف در عملکرد نشان دادهایم. وقتی درون ضعیف شد از برون مورد حمله قرار میگیریم. اگر ارتباط بین مردم و تصمیمگیر نزدیک باشد مردم بهراحتی تحتتاثیر عوامل بیرونی قرار نمیگیرند. این ضعف هم یکشبه به وجود نیامده است. سرمایه اجتماعی مهم است. اگر انسجام وجود داشته باشد عوامل بیرونی هرکاری کنند موثر نخواهد بود؛ چراکه خود مردم در مقابل آن مقاومت میکنند. اما الان اتفاقی رخ داده که زمینه برای بهرهبرداری سیاسی و اجتماعی برای عوامل بیرونی و درونی به وجود آورده است و آنها نیز از این بستر برای نفرتپراکنی و آشوب استفاده میکنند.
به چه طریقی باید مطالبه صحیح و کنش نتیجهبخش نسبت به مساله بهوجودآمده داشته باشیم؟
جامعه ایرانی از ابتدا با حجاب آشنا بوده است. دختر و زن ایرانی با حجاب قرابت دارد و این امر در خانواده به او آموزش داده میشود، اما زمانی که تنش و دوقطبی ایجاد میشود ممکن است شاهد چنین واکنشهایی در کنار گذاشتن حجاب نیز باشیم. ما در فضای امروز باید مصلحتاندیشی کنیم و با آرامش فعالیت فرهنگیمان در زمینه حجاب را از طریق خانوادهها جلو ببریم. باید آرامآرام رویه هارا اصلاح کنیم و روش کار را عوض کنیم. ما ۲۰ سال در مدارس درس پرورشی گذاشتیم آیا امروز میتوانیم مدعی باشیم درست عمل کردیم. همچنین باید یک تجدید نظری در قانون صورت گرفته و تعریف واحدی از حجاب ارائه شود و همه دستگاهها پای کار بیایند و با فرهنگسازی و درایت اصلاح امر صورت گیرد. رئیسجمهور و مجلس باید برای دقیقتر کردن قانون لایحه یا طرحی را ارائه کنند تا یک تعریف واحد و مورد اجماع ارائه شود. باید با آرامش و درایت از طریق نمایندگان مجلس یک طرح و لایحه مورد تصویب قرار گیرد تا قانون فعلی مشخصتر شود. درنهایت در اجرا هم باید افراد متخصص به کار گرفته شوند تا ضابطان قانون با رویکردی تخصصی و غیراحساسی به اجرای قانون بپردازند. امروز بدنه معاندین در فضای رسانه مترصد فرصتی برای هجوم به کشور هستند. از این جهت باید تصمیمات خیلی اندیشمندانه اتخاذ شود. امیدواریم آشوبی که اتفاق افتاده به سلامت پایان یافته و مشکلات بیشتری برای جامعه ایجاد نشود و مساله به خیر، صلاح و به نفع جامعه پایان یابد.
ارزیابی شما از عملکرد پلیس امنیت اخلاقی در مواجهه با بدحجابی و نتایج این مواجهه چیست؟
الان پلیس را در جلو این قضیه قرار دادهاند، اما ۳۰ سازمان دیگر در این قضیه مسئولند که همه پای خودشان را از این ماجرا بیرون کشیدهاند و دخالت نمیکنند. به هرحال یک دختر ما به هر دلیلی در مرکز پلیس امنیت اخلاقی فوت کرده است آیا این اتفاق یک ضرر برای کشور محسوب نمیشود؟ آیا این اتفاق در ارتباط بین مردم و دولت ایجاد قرابت میکند؟ باید ببینیم روش فعلی سود بیشتری دارد یا ضرر بیشتری؟ این روش کار را من نمیپسندم. چرا باید چنین آشوبی به راه بیفتدکه آبروی نظام از داخل و خارج مورد هجمه قرار گیرد.
چه ایراداتی باعث شده تا شاهد چنین نتایجی باشیم؟
بنده به روش کار ایراد دارم. به قانون هم ایراد دارم. اصلا حجاب چه چیزی است. آیا از حجاب تعریف واحدی وجود دارد. وقتی از حجاب تعریف واحدی وجود نداشته باشد برچه مبنایی دختران بیحجاب تشخیص داده میشوند. چون تعریف واحدی نیست هر فرد با سواد و بیسوادی به سلیقه خود هر طور که میخواهد حجاب را رعایت میکند. اول باید تعریف واحدی توسط علمای دین که در این باره متخصص هستند ایجاد شده و بعد این تعریف به قانون تبدیل شده و توسط افرادی مورد اعمال قرار گیرد که دارای تخصص باشند. نکته دارای اهمیت دیگر روش و شیوه بهکارگیری قانون است. قانون برای اذیتوآزار مردم به وجود نیامده است. قانون از ارزشها و هنجارها مایه میگیرد و برای رفاه و راحتی حال مردم وضع میشود. نمایندگان ما به پس و پیش قانونی که درباره حجاب تصویب کردهاند نیندیشیدهاند و حال با یک قانون مبهم پلیس را در مقابل مردم قرار دادهاند. قانونگذاران تمام جوانب را در نظر نگرفتهاند و باید در نتیجه نظر علما تعریف واحدی از حجاب ارائه دهند. کسانی که افراد را به مرکز پلیس امنیت برده و افراد را مورد پرسوجو قرار میدهند نیز تحصیلات و تخصصی در این زمینه ندارند. این موارد باعث شده کشور متضرر شود، شکاف بین مردم و دولت افزایش یابد و شاهد اعتراض و اعتصاب مردم باشیم.
اگرچه قانون فعلی کلی بوده و تعاریف دقیقی در آن ذکر نشد است، اما کمآسیبترین شیوه به کارگیری آن چیست؟
روش مطلوب بهکارگیری قانون فعلی این است افرادی در پلیس امنیت اخلاقی به کار گرفته شوند که دارای تحصیلات عالی و تخصصی در زمینه برخورد با ناهنجاریها باشند. هر یک از بخشهای مختلف کشور فرهنگ خاص خود را دارد و آن فردی که در پلیس امنیت فعالیت میکند باید علاوهبر درک درست از ویژگیهای خلقی طرف مقابل، از جامعه پیرامونی خود نیز شناخت داشته باشد تا درنهایت تصمیمات و رفتار احساسی از خود بروز ندهد، بلکه ادراکی عمل کند یعنی پس و پیش و نتایج کار خودش را بتواند پیشبینی کند و بداند که اثرات رفتارش بر افراد چیست. این امر زمانی محقق میشود که افرادی را به کار بگیریم که در زمینه روانشناسی، مددکاری اجتماعی و حتی جامعهشناسی توانمند باشند.