سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بینالملل: روسیه 300 هزار نیروی نظامی ذخیره را برای حضور در صفوف ارتش این کشور در اوکراین فراخوانده است. مسکو میگوید درحال جنگ با تمام سازمان ناتو در خاک اوکراین است و به همین دلیل میکوشد تمهیدات خود برای این هماورد را افزایش دهد.
ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه دیروز (چهارشنبه) پس از امضای فرمان بسیج نسبی، به مردم این کشور تاکید کرد چنین تصمیمی برای حفاظت از روسیه، حاکمیت، تمامیت ارضی و تضمین امنیت مردم آن اتخاذ شده است.
براساس فرمان پوتین، اقدامات مضاعفی برای امور دفاعی روسیه انجام خواهد شد که شامل فراخواندن صدها هزار نیرو و الزامی کردن دورههای آموزشی نظامی است.
براساس فرمان ریاستجمهوری، تنها آن دسته از افراد ذخیره و در وهله نخست، مشمولان خدمت در نیروهای مسلح که دارای تخصص ویژه نظامی و تجربه مربوطه باشند، مشمول خدمت سربازی میشوند.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی دفتر ریاستجمهوری روسیه روز گذشته درباره این تصمیم کشورش گفت: «رئیسجمهور پوتین بهطور مفصل درخصوص چگونگی تغییر شرایط در طول عملیات نظامی ویژه صحبت کرد و یادآور شد روسیه اکنون در واقع، با توان بالقوه نظامی ناتو و برخی دیگر از کشورهای دارای خطمشی غیردوستانه روبهروست و باید توانایی خود برای مقابله با تهدیدات را افزایش دهد.»
سرگئی شویگو روز چهارشنبه درباره فراخوان 300 هزار نظامی گفت: «ما یک منبع عظیم بسیج داریم؛ یعنی کسانی که قبلا خدمت کردهاند، افرادی که از تجربه رزمی برخوردارند و کسانی که تخصص نظامی دارند و این افراد تقریبا 25 میلیون نفر را در بر میگیرند.» او تاکید کرد: «هیچ صحبتی از بسیج دانشجویان در حال تحصیل در دانشگاهها نیست و تحت هیچ شرایطی این مساله رخ نمیدهد.»
یک روز پیش از آغاز فرآیند بسیج عمومی در روسیه اما یک اتفاق مهم دیگر روی داده بود. تعدادی از استانهای روسنشین اوکراین در شرق و جنوب این کشور گفتهاند خواهان پیوستن به روسیه هستند.
موج جداییها در اوکراین
روز سهشنبه در اقدامی همزمان مقامات مناطق تصرفشده توسط جداییطلبان و ارتش روسیه در اوکراین اعلام کردند درتلاشند تا در این مناطق همهپرسی پیوستن به روسیه را برگزارکنند. تاریخ این همهپرسیها از از 23 تا 27 ماه سپتامبر (اول تا پنجم مهرماه) تعیین شده است.
در همین رابطه «دنیس پوشیلین» رئیسجمهوری خودخوانده دونتسک از رئیسجمهور روسیه درخواست کرده درصورت مثبتبودن نتیجه همهپرسی در این منطقه، موضوع پیوستن دونتسک به روسیه را در کوتاهترین زمان ممکن اجرایی کند. ولادیمیر سالدو حاکم استان خرسون اوکراین نیز که توسط روسیه بر سرکار آمده نسبت به پیوستن منطقه تحت امرش به این کشور ابراز امیدواری کرده است.
هماکنون 100 درصد استان لوهانسک، بیش از 50 درصد از استان دونتسک، ۹۵ درصد استان زاپوریژیا، 95 درصد استان خرسون در دستان جداییطلبان و ارتش روسیه قرار دارد. درصورت پیوستن این مناطق به خاک روسیه، عملیات ارتش اوکراین در آنها از نگاه مسکو عملیات علیه تمامیت ارضی این کشور خواهد بود که بهانهای کامل بهدست کرملین جهت درهمکوبیدن بیشتر اوکراین و زیرساختهایش میدهد. دیمیتری مدودف رئیسجمهور (2012-2008) و نخستوزیر (2020-2012) سابق روسیه که هماکنون معاون شورای امنیت ملی روسیه است میگوید رای مثبت به پیوستن این مناطق به روسیه سبب میشود روسیه با تمامی ابزارها از آنها دفاع کرده و مرزهای این مناطق را به وضعیت «بازگشتناپذیری» برساند.
این چهار استان درمجموع 108.845 هزار کیلومترمربع وسعت دارند که معادل 18 درصد از خاک اوکراین است. این میزان تقریبا معادل کرهجنوبی و بزرگتر از کشورهای مجارستان و پرتغال است.
نظرسنجیهای صورتگرفته در این مناطق نشان میدهد اکثریت ساکنان آن موافق پیوستن به روسیه هستند. این استانها دارای جمعیت گستردهای از روستبارانی هستند که یکپنجم جمعیت اوکراین را تشکیل میدهند.
براساس نظرسنجی صورتگرفته در لوهانسک 93 درصد، دونتسک 94 درصد، زاپروژیه 87 درصد و خرسون 80 درصد از شهروندان نسبت به شرکت در همهپرسی و رای به پیوستن به روسیه اعلام آمادگی کردهاند.
از میان مناطق مزبور، روسیه پیشتر در ۲۱ فوریه ۲۰۲۲ (دوم اسفند ۱۴۰۰) استقلال دو جمهوری را بهرسمیت شناخته بود. تنها سه روز پس از این تصمیم پوتین در روز ۲۴ فوریه (۵ اسفند ۱۴۰۰) دستور آغاز عملیات نظامی برای حفاظت از این دو جمهوری را صادرکرد که منجر به برافروختهشدن جنگی فراگیر در اوکراین شد.
هدف روسیه از آغاز بسیج عمومی
عملیاتهای محدود ارتش اوکراین در استان خارکیف علیه استقرار نظامی روسیه طی هفتههای اخیر، باعث شده بود عملیات روانی گستردهای پیرامون شکست روسها صورت گیرد. هرچند در همان برهه نیز تعدادی از مقامات غربی بهویژه در آمریکا به تاکتیکی بودن عقبنشینی روسها واکنش نشان داده و حتی همچنان کییف پایتخت اوکراین را در معرض سقوط توصیف میکردند اما این عقبنشینی باعث لفاظی مسئولان دولت ولادیمیر زلینسکی شده بود.
دولت کییف تاکید میکرد از قدرت لازم برای بازپسگیری مناطق تصرفشده این کشور برخوردار است؛ ادعایی که به نظر میرسد بیشتر از هرچیز ناشی از ارسال سیل تسلیحات از کشورهای غربی به اوکراین باشد.
با این حال مسکو با اقدامات هفته جاری خود در اعلام بسیج عمومی و تلاش برای الحاق استانهای عمدتا روسنشین اوکراین به خاک خود، نشان داده بههیچوجه قصد کوتاه آمدن دربرابر ناتو در خاک این کشور را ندارد. در ادامه به بررسی اهداف و پیامدهای این اقدامات پرداخته میشود.
1. افزایش سطح درگیری در سایر حوزهها
اعلام بسیج عمومی در روسیه اقدامی در راستای تبدیل جنگ اوکراین به یک نبرد بزرگ میهنی برای روسهاست. درحقیقت مسکو با چنین اقدامی بهجز گسیل صدها هزار نیروی نظامی تازهنفس و آموزشدیده به میدانهای جنگ، در حال صدور پیامی درباره گسترش همهجانبه جنگ به غرب است.
روسیه اگر با تصمیمی جدید 300 هزار نظامی ذخیره را به میدانهای نبرد فراخواند، دلیلی ندارد در ادامه این تصمیم بزرگ، روی به استفاده از اقدام سطح بالا بیاورد. صدور دستور بسیج نیروهای مسلح تنها به معنای توسعه بخش انسانی نیست و احتمالا شامل افزایش در دیگر حوزهها نیز خواهد بود. روسیه احتمالا از سلاحهای قدرتمندتری علیه اهداف ارزشمند و همچنین عمقی اوکراین استفاده خواهد کرد.
2. تحتالشعاع قرار دادن عملیات اوکراین در شرق این کشور
اوکراین طی هفتههای اخیر تعداد زیادی از نظامیانش را که پس از آغاز جنگ توسط کشورهای غربی آموزش دیده بودند، با تسلیحات انبوه ارسالی از سوی ناتو به جبهه خارکیف اعزام کرد. در پی آن بود که نیروهای روسی مستقر در این منطقه از مواضع خود عقبنشینی کردند.
پس از این اتفاق و علیرغم هشدارهای برخی از مقامات غربی درباره تاکتیکی بودن این عقبنشینی، مقامات اوکراین سرمست از این پیروزی مدعی شدند عملیاتشان را تا آزادسازی تمام مناطق تحت تصرف از جمله شبهجزیره کریمه ادامه خواهند داد. به نظر میرسد اقدامات هفته جاری روسیه از لحاظ روانی به دنبال تغییر ادراک ایجادشده در افکار عمومی جهانی است.
3. روسیه حاضر به عقبنشینی نیست
پس از آنکه نیروهای روسیه برخی مواضع خود در جبهه خارکیف را تخلیه کردند، عدهای از کارشناسان غربی مدعی شدند مسکو پس از این شکست به دنبال راه فراری از جنگ است.
پوتین با اعلام بسیج عمومی و همچنین طراحی الحاق چهار استان اوکراینی به خاک روسیه نشان داد بههیچوجه قصد کوتاه آمدن از مبارزه با ناتو در خاک اوکراین را ندارد.
4. تهدید سرزمینهای داخلی ناتو
بهجز آمریکا که در قاره آمریکای شمالی واقع شده است، دیگر اعضای ناتو هیچکدام از قدرت زمینی قابل ملاحظهای برخوردار نیستند.
ارتش روسیه با بیش از یک میلیون نیروی مسلح فعال، دو میلیون و 700 هزار نظامی ذخیره، 25 میلیون شهروند آموزشدیده و درمجموع 70 میلیون نیروی قابل بسیج در کنار تجهیزات فراوان نظامی مانند 15 هزار تانک، قدرت زمینی مهیبی به شمار میرود.
ارتشهای اروپایی درصورت ورود کامل روسیه به جبهه نظامی به هیچ وجه توان هماوردی در برابر آنها را ندارند؛ بهویژه آنکه آمریکا نیز به دلیل فاصله مکانی و همچنین تجهیزات نظامی پیشرفته روسیه قادر به انتقال گسترده نیروهایش به قاره سبز نیست.
فراخوان 300 هزار نیرو با توجه به ابعاد فعلی و توان عملیاتی ارتش روسیه برای کشورهای دیگر اروپایی نیز خطرساز است زیرا کمتر ارتشی در اروپا از این میزان نیروی نظامی بهره میبرد.
5. تصرف مناطق بیشتر و ایجاد ثبات برای الحاق
اگر جنگ همچنان با افت و خیز جریان داشته باشد، روسیه قادر به برگزاری رفراندوم الحاق مناطق اوکراین به خاک خود نیست؛ از این رو مسکو قصد دارد با اعزام صدها هزار نیروی جدید به میدانهای نبرد وضعیت را در تعدادی از استانهای تصرفشده به ثبات برساند تا امکان رفراندوم در آنها فراهم آید. روسیه به دنبال الحاق استانهایی فراتر از 4 استانی است که در آنها همهپرسی در آیندهای نزدیک برگزار میشود.
6. هراس از هستهای شدن اوکراین
اوکراین بلافاصله پس از آغاز جنگ بهدفعات اعلام کرد غیرهستهای شدن این کشور طی دهه 1990 میلادی اقدامی اشتباه بوده است و این کشور باید بار دیگر به سمت سلاحهای هستهای گام بردارد.
مسکو پس از این تهدیدات و برای جلوگیری از ظهور یک قدرت هستهای در مجاورت مراکز جمعیتی و تاسیسات حساس خود، بر شدت حملات به اوکراین افزوده و به دنبال تصرف مراکز هستهای این کشور است.
7. شوک به بازارهای جهانی انرژی در آستانه آغاز فصلهای سرد
با وجود افزایش شدید قیمت انرژی پس از آغاز جنگ اما پس از گذشت چند ماه از آن، سطوح قیمتی بار دیگر کاهش یافتهاند؛ هرچند همچنان با سطح پیش از جنگ فاصلهای قابل توجه دارند. در همین حال تلاشها برای صرفهجویی در مصرف سوخت در اروپا نیز شدت یافته تا وابستگی به انرژی در قاره سبز اندکی کاهش یابد. با اقدامات هفته جاری روسیه اما قیمت نفت 3 دلار در هر بشکه و قیمت گاز نیز تا 7 درصد افزایش یافته است.
به نظر میرسد روسیه از طریق اقدامات تشدیدکننده خود در هفته جاری به دنبال وارد آوردن شوک به بازار انرژی است تا بر میزان نگرانیهای اروپا درخصوص تامین انرژی در زمستان بیفزاید.
8. تصرف شرق و جنوب اوکراین؛ هدف خللناپذیر روسیه
روسیه با دستیابی به مناطق نیمهجنوبی اوکراین موفق خواهد شد بهطور کامل بر شمال دریای سیاه مسلط شود. این تسلط باعث خواهد شد که مسکو مجددا در شمال، شرق و جنوب ترکیه استقرار یابد؛ تقریبا مشابه دوران شوروی.
در دوران جنگ سرد شوروی بهطور مستقیم در شمال دریای سیاه مستقر بود، در سمت قفقاز جناح شرقی ترکیه را پوشش میداد و از طریق متحدانش در عراق و سوریه، در مرزهای جنوبی این کشور نیز استقرار داشت.
در حال حاضر نیز روسیه از کنار جنگ 2020 قرهباغ بر میزان استقرار نظامی خود در ارمنستان و آذربایجان افزوده است. با در نظر گرفتن تثبیت حضور نظامی روسیه در سوریه که از سال 2015 آغاز شده است، تسلط بر نیمه شمالی دریای سیاه، دربرگیری ترکیه در دوران شوروی را بار دیگر برای روسیه به ارمغان خواهد آورد.
این احاطه اما تفاوتی بزرگ با دوران شوروی دارد. اگر در آن دوره مسکو به دلیل ترویج ایدئولوژی قادر به دخالت فراگیر در امور داخلی کشورها از طریق حمایت از گروههای چپ بود، امروزه به دلیل ملیگرایی صرف و جدایی از دیدگاههای ایدئولوژیک تنها خطری بیرونی برای ترکیه است.
به همین دلیل اگر در دوران شوروی، ترکیه فرار به سمت غرب را انتخاب کرد، در دوره جدید احتمالا همانگونه که پس از حضور روسیه در سوریه رخ داده است، آنکارا مسیر مدارای حداکثری با مسکو را در پیش میگیرد.
اردوغان در سالهای اخیر پس از آنکه شکست سیاستهایش در سوریه آشکار شد، در برابر حضور سنگین روسیه در مرزهای جنوبی خود به همکاری با مسکو روی آورد. این همکاریها در حوزه خرید سامانه پدافند هوایی اس-400 از روسیه باعث شده آمریکا از تحویل جنگندههای رادارگریز و نسل پنجم اف-35 به این کشور خودداری کند.
چرا شکست روسیه دور از انتظار است
با وجود شواهد آشکار از تحت فشار بودن ناتو در اوکراین اما تبلیغات ناتو بر این مبنا قرار دارد که روسیه قطعا در این جنگ شکست خواهد خورد. ادعایی که بیشتر به جهت حفظ روحیه کشورهای غربی و ادامه جریان تسلیحات به اوکراین صورت میگیرد. با این حال به نظر میرسد به دلایل محکمی شکست روسیه از ناتو در خاک اوکراین دور از انتظار است.
1. روسیه قابلیتهای جایگزین دارد
برخی مدعی هستند ارتش روسیه از نیروی انسانی توانمندی بهرهمند نیست و به دلیل روحیه کم سربازان و ضعف در تدارکاترسانی، در جنگ اوکراین قابل شکست دادن است. حتی اگر چنین موضوعی درست باشد روسیه برای جبران شکستهای تاکتیکی خود دارای تسلیحات راهبردی برای قطعیسازی دورنمای پیروزی است.
2. متحدان اوکراین باوری به پیروزی آن ندارند
متحدان اوکراین در جنگ اعتقادی به پیروزی کییف در این جنگ ندارند و در حداکثریترین هدف به دنبال فرسایش دستگاه نظامی و اقتصادی روسیه در این جنگ هستند.
آنها همچنین از شکست روسیه در جنگ اوکراین هراس دارند، زیرا معتقدند چنین اتفاقی میتواند باعث تحریک مسکو در استفاده از تسلیحات هستهای شود.
3. نبرد برای روسیه قدرتمندتر و حیاتیتر است
در جریان جنگ بخشی از خاک اوکراین جدا شده و این مساله باعث برافروخته شدن احساسات مردم و مسئولان این کشور شده است. با این حال شکست کشورهای متوسط از ابرقدرتها برایشان قابل تحملتر است تا آنکه ابرقدرتی بخواهد شکست را تحمل کند. اگر روسیه در جنگ اوکراین دچار شکست شود به دلیل برداشت بسیاری که مقامات و شهروندان این کشور از کشورشان دارند، این مساله به بروز مشکلات بسیاری مانند ناآرامیهای سیاسی و خیابانی منجر خواهد شد همانگونه که شکست روسیه در جنگ 1905 با ژاپن موجب آن شد. از سوی دیگر شکست، زیانی بزرگ به پرستیژ روسیه وارد آورده و میتواند مشکلات جداییطلبانه را در داخل کشور برای مسکو ایجاد کند. بر همین اساس جنگ اوکراین برای کرملین حیاتیتر از جنگ برای دولت زلینسکی است. این مساله در کنار شرایط نابرابر مادی، از لحاظ ذهنی نیز یک نابرابری بزرگ میان دو طرف ایجاد کرده است.