میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بینالملل: در شرایطی که بحران در قفقاز و در میان دو کشور آذربایجان و ارمنستان همچنان ضرباهنگ پرنوسان خود را ادامه میدهد، جمهوری اسلامی ایران همچنان بر مواضع ثابت و اصولی خود درمورد پرهیز از به وجود آمدن یک منازعه بلندمدت جدید و همچنین خللناپذیری مرزهای بینالمللی در منطقه پافشاری دارد. در این میان براساس بیانیهای که وزارت امور خارجه آذربایجان منتشر کرده است ایران تلویحا آمادگی خود را برای میانجیگری بین باکو و ایروان اعلام کرده است. در عین حال گفته میشود که تحرکاتی نظامی از سوی جمهوری اسلامی در امتداد مرزهای شمال غرب انجام گرفته که میتواند نشاندهنده عزم جدی ایران برای مقابله با هر گونه خلل و تغییر در خطوط مرزی بینالمللی در منطقه باشد. با توجه به شرایط منطقهای و ملاحظات جمهوری اسلامی، به نظر میرسد که رویکرد تهران در قبال بحران قفقاز تاکنون سازنده و مبتنیبر منافع ملی بوده است. با این حال درصورت تداوم بحران و وخامت هر چه بیشتر اوضاع در قفقاز، احتمالا لازم است تا در رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر دو نکته توجه و تمرکز بیشتری صورت گیرد. در وهله نخست و در بعد داخلی باید تلاش شود تا زمینه اقناع افکار عمومی در رابطه با سیاستها و رویکردهای درپیشگرفتهشده در قبال این بحران فراهم شود. درواقع با توجه به قرابتهای فرهنگی و برخی حساسیتهای موجود داخلی درباره تحولات منطقه قفقاز، افکار عمومی داخلی باید کاملا در جریان این موضوع قرار گیرند که هرگونه تغییر و تحول در منطقه قفقاز و خطوط مرزی آن به چه شکل و به چه میزانی میتواند بر منافع سیاسی و اقتصادی ایران تاثیرگذار باشد. در سایه ارائه چنین اطلاعاتی است که قضاوتهای عمومی، بهویژه در نواحی مرزی به سطحی فراتر از جانبداریها و حساسیتهای خاص و سطحی رسیده و به حمایت و همراهی هر چه بیشتر با رویکردهای رسمی منتهی خواهد شد. بهطور طبیعی نهادهایی چون صداوسیما و در کنار آن خبرگزاریها میتوانند در این باره نقش محوری داشته باشند، نکتهای که متاسفانه تاکنون مورد غفلت قرار گرفته است.
اما در مورد دوم و در بعد خارجی، ایران در حالی برای میانجیگری بین دو طرف اعلام آمادگی کرده که به نظر میرسد با توجه به برخی ملاحظات، محدودیتها و پیچیدگیهای سیاسی و فرهنگی، نسبت به اثرگذار بودن میانجیگری مستقیم جمهوری اسلامی تردیدهایی وجود دارد. با این همه راههایی برای میانجیگری یا مداخله غیرمستقیم تهران در حل بحران قفقاز وجود دارد. تمرکز روی جلب همراهی وهمکاری روسها میتواند یکی از همین راهها باشد. در طی دو سه سال اخیر و بهویژه در زمان وقوع جنگ میان آذربایجان و ارمنستان، مسکو با ایفای نقشی منفعل در این بحران عملا عرصه را بر ارمنستان تنگ کرده و زمینه جولان آذربایجان و حامیان اصلیاش یعنی ترکیه و رژیمصهیونیستی را در منطقه فراهم کرده است. مسکو برای درپیشگرفتن این رویکرد منفعلانه دلایل خاص خود را دارد؛ تنبیه دولت غربگرای ارمنستان از یکسو و اخیرا ایجاد برخی تنشها در منطقه بهمنظور اخلال در جریان صدور نفت و گاز به اروپا از طریق خط لوله باکو_ تفلیس_جیحان میتواند بخشی از این عوامل به شمار آید. در این شرایط تهران میتواند با توجه به روابط نزدیک خود با مسکو و ایروان، برای نزدیکی هر چه بیشتر این دو کشور به یکدیگر و رفع سوءتفاهمات میان آنها تلاش کند. نزدیکی روسیه و ارمنستان فینفسه میتواند سدی بر سر راه نفوذ کشورهای چون ترکیه و رژیمصهیونیستی در منطقه شده و توازن قوای درهمریخته کنونی میان آذربایجان و ارمنستان را به وضعیت پیش از جنگ بازگرداند.