ندا اظهری - زهرا رمضانی، گروه دانشگاه: معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری از سال 85 به مجموعه ساختار دولت اضافه شد تا پیگیری مباحث فناوری و نوآوری با سرعت و جدیت بیشتری در دستور کار دولت قرار گیرد. پس از صادق واعظزاده و نسرین سلطانخواه، سورنا ستاری سومین سکاندار این مجموعه از سال 92 تا هفته گذشته بود. خبر استعفای شخصیت اول حوزه دانشبنیان کشور هفته گذشته در رسانهها چرخید و مشخص شد او پس از 9 سال، 17 شهریور از سمت خود کنارهگیری کرده است و جای خود را به روحالله دهقانیفیروزآبادی، رئیس کنونی جهاد دانشگاهی و معاون سابق تحقیقات، فناوریونوآوری دانشگاه آزاد اسلامی داد. «فرهیختگان» به همین مناسبت مروری بر عملکرد ستاری داشته و در گفتوگو با شخصیتهای علمی و فعالان حوزه فناوری اولویتهای پیش روی معاونت علمی را موردبررسی قرار داده که در ادامه میخوانید.
معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری در یک نگاه
قدمهای اول برای ایجاد زیستبوم فناوری
چندسالی است که با توجه به پیشرفت و توسعه کشور در حوزههای فناورانه، تاکید رهبری هم بر رشد اقتصاد دانشبنیان در کشور و فاصله گرفتن از اقتصاد تکقطبی فروش نفتی است که مستلزم هماهنگی هرچه بیشتر سازمانها، نهادها و دانشگاههاست. این اهمیت باعث شد در سالهای اخیر مقوله دانشبنیانها موردتوجه قرار گیرند و روند فعالیت و اخذ مجوز آنها سهلتر از گذشته شود اما طبیعتا هنوز هم وضعیت به حال ایدهآل نرسیده و کموکاستیهایی هم در این میان وجود دارد. عملکرد این سالها حکایت از تلاش برای پیشبرد و توسعه هرچه بیشتر علموفناوری در کشور است. در سایه این تلاشها، زیستبوم دانشبنیان توانست انسجام لازم را برای تحقق بسیاری از هدفها پیدا کند. اما کار به همینجا ختم نشد و شرکتهای خلاق و نوآور نیز توانستند در قالب زیستبومی جدید نقشآفرینی کنند. علاوه بر تمام این فعالیتهای صورت گرفته، هدفی را که ستاری در سالهای اخیر دنبال کرد و تا حدودی هم به واقعیت پیوست، بازگشت نخبگان به داخل کشور و فراهم کردن شرایط مساعد برای فعالیت آنها و استفاده از قابلیتها و استعدادها و دانش آنها بوده است. طی چهارسال گذشته بیش از 2500 نخبه از 100 دانشگاه خارجی به کشور برگشتهاند که درحالحاضر از ظرفیت این دانشمندان ایرانی در پارکهای فناوری استفاده میشود.
دانشبنیانها چگونه رشد کردند؟
سورنا ستاری زمانی که در سال 92 از رئیسجمهور وقت به سمت معاونت علموفناوری ریاستجمهوری منصوب شد، اوضاع دانشبنیانها خیلی رضایتبخش نبود. در آن سال تنها 55 شرکت دانشبنیان در کشور وجود داشتند که هرکدام از آنها با مشکلات متعددی دستوپنجه نرم میکردند. درست است که هنوز این شرکتها با برخی مشکلات روبهرو هستند اما بهطورکلی مسیر حرکت معاونت در راستای رشد، تثبیت و توسعه زیستبوم فناوری و نوآوری و دانشبنیان بوده است. در گزارشی که سال گذشته منتشر شد، تعداد شرکتهای دانشبنیان به 6030 شرکت رسید که آمارها حکایت از رشد 109 برابری دانشبنیانها دارد. البته این رشد در سال جاری سرعت بیشتری گرفته، بهطوریکه تعداد دانشبنیانها به 7087 شرکت رسیده که رشد قابلتوجهی را حتی نسبت به سال قبل داشته است. بیشترین فعالیت شرکتهای دانشبنیان در زمینه فناوری زیستی، کشاورزی و صنایع غذایی؛ دارو و فرآوردههای پیشرفته تشخیص و درمان؛ برق و الکترونیک، فوتونیک، مخابرات؛ ماشینآلات و تجهیزات پیشرفته؛ وسایل، ملزومات و تجهیزات پزشکی؛ فناوری اطلاعات و نرمافزارهای رایانهای و خدمات تجاریسازی و صنایع فرهنگی، خلاق و علوم انسانی است و بنابر آمار اعلامی میزان فروش هفت هزار شرکت حوزه دانشبنیان کشور در سال گذشته ۴۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است.
خانههای خلاق هدف بعدی توسعه صنایع
درکنار توسعه و رونق شرکتهای دانشبنیان که از اهداف اصلی معاونت علموفناوری ریاستجمهوری محسوب میشود، میتوان به ایجاد و توسعه خانههای خلاق هم اشاره کرد. خانههای خلاق ازجمله هستههای اساسی کمک به تسهیل و تسریع ایده و طرحهای خلاقانه و نوآورانه بهشمار میروند. درحالحاضر 1600 شرکت خلاق و 76 خانه خلاق در کشور مشغول فعالیت هستند. این خانههای خلاق و نوآور، پلتفرم و یکی از هستههای مهم در راستای تسهیل فرآیند تجاریسازی ایده و طرحهای خلاقانه و نوآورانه و ارائه راهحلهای فناورانه در کشور بهشمار میروند و امید میرود با ورود ریاست جدید معاونت، روند رو به رشد دانشبنیانها و خانههای خلاق تداوم داشته باشد.
تسهیلگری با تصویب قانون جهش تولید دانشبنیان
بهجرأت میتوان گفت که یکی از مهمترین اتفاقاتی که در دوران ریاست ستاری در معاونت علموفناوری ریاستجمهوری افتاد، تصویب قانون جهش تولید دانشبنیان بود. ستاری معتقد بود از سهسال پیش قانون جهش اقتصاد دانشبنیان در دو مجلس و دو دولت پیگیری و مصوب و سوم خرداد نیز توسط رئیسجمهور بهعنوان یک قانون مترقی ابلاغ شد و آینده ۲۰ ساله حوزه دانشبنیان کشور را با ۱۱ آییننامه رقم خواهد زد.بهطورقطع این قانون برای زیستبوم فناوری و نوآوری کشور تحول بزرگی را بهدنبال خواهد داشت و با مفادی که برای آن تعیینشده، قرار است حوزههای مختلف زیستبوم فناوری و نوآوری، از بخشهای سرمایهگذاری و زیرساختی گرفته تا تولید محصولات دانشبنیان و خلاق توسعه و پیشرفت پیدا کنند. هدف از تصویب این قانون، رفع نقصها و مشکلات قانونی دانشبنیانها و شرکتهای خلاق است.
رشد صادرات دانشبنیانها
محصولات، قطعات، دستگاهها و ماشینآلاتی که اغلب کلیدیترین بخش برای فرآیند تولیدی شرکتها و صنایع کشور را تشکیل میدهند، اغلب جزء موارد تحریمی از سوی دنیا محسوب میشوند که به همین دلیل ایران قادر به تامین آنها از کشورهای خارجی نیست و از این رو یا صنایع بهدلیل نداشتن این دستگاهها یا نقص در عملکرد آنها با مشکل مواجه شده یا تعطیل میشوند. از این رو، با رونق گرفتن اقتصاد دانشبنیان در کشور، بسیاری از شرکتهای دانشبنیان بهسمت ارتباط با صنعت پیش رفتند و درکنار کسب دانش لازم، با دریافت نیاز از سوی آنها، اقدام به تولید قطعات و دستگاههای موردنیاز صنعت کردند تا از این طریق، علاوهبر نیاز داخل و تامین نیاز صنایع، بتوانند در راستای رونقبخش صادرات هم گام بردارند. این کار همچنین به رونق کسبوکار و اشتغالزایی هم کمک کرده و اقتصاد کشور پویاتر از قبل شده است. رقم صادراتی محصولات شرکتهای دانشبنیان در سال 1400 به حدود 800 میلیون دلار رسید که با صادرات محصولات به 70 کشور دنیا حاصل شده است. البته با افزودن آمار غیررسمی صادرات به این رقم، درآمد صادراتی شرکتهای دانشبنیان ایرانی به بیش از یک میلیارد دلار میرسد.
رابطه سیستماتیک بین معاونت علمی با وزارتخانههای علوم و بهداشت و صمت ایجاد شود
محمد شریفخانی، عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعتیشریف و عضو هیاتمدیره صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر: اگر بخواهیم در مقیاس دولت حسن روحانی به کارنامه سورنا ستاری نگاه کنیم، باید بگوییم که کارنامه قابلقبولی دارد؛ چراکه ما در کارنامه رئیسجمهور سابق، هیچ نقطه روشنی نمیبینیم، یعنی در بحث صنعت، تجارت، روابط بینالملل و اقتصاد کار خاصی از دولت قبل ندیدهایم و تنها هشت سال کشور را عقب برد، اما ستاری در چنین شرایطی توانست برخی اقدامات را انجام داد. مهمترین دستاورد او را گفتمانسازی حوزه دانش و فناوری میدانم، البته معاون سابق علمیوفناوری ریاستجمهوری کارهای دیگری را هم انجام داده، اما ایجاد فرهنگ و ساخت باور، اثرات ماندگاری دارد و ستاری توانست این کار را در مقیاس قابلتوجهی انجام دهد و باید به او یک خسته نباشید جدی گفت. البته او با همه نقاط مثبتی که داشت، برخی نقاط ضعف را هم داشت که خوشبختانه این نقاط در روحالله دهقانیفیروزآبادی وجود ندارد و قطعا او میتواند بهتر باشد. بهعبارتدیگر ستاری هرچند یک فرد اجرایی است، اما صنعت را ندیده و شرکتداری نکرده بود. به همین دلیل بسیاری از تصمیماتی که میگرفت بهخصوص در سه یا چهار سال اول دوره مدیریتش، تصمیمات مبتنیبر احساسات بود تا تحلیل یا مبتنیبر یک راهبرد ملی. البته تصمیمگیریهای سریع براساس احساس میتواند هم مثبت و هم منفی باشد. در حقیقت او تجربه صنعتی نداشت و همین مولفه نقطهضعف او بهشمار میرفت که خوشبختانه دهقانیفیروزآبادی تا حدی تجربه شرکتداری دارد. همین نقطهضعف ستاری باعث شد معاونت علمی از دو نهاد بسیار مهم و مکمل که در قبل و بعد زنجیره ارزش معاونت علمی قرار میگرفتند، منزوی شود. یکنهاد وزارت علوم و نهاد دوم وزارت صمت هستند، وزارتخانههایی که در زنجیره ارزش باید نقش پیدا میکردند اما این اتفاق نیفتاد. ستاری تکنفره کار میکرد و ارتباطگیری با این دو نهاد بسیار مهم نداشت و بدون در نظر گرفتن این دو نهاد نمیتوان انتظار داشت که معاونت علمی کار خاصی را انجام دهد؛ از این رو یکی از مهمترین کارهایی که روحالله دهقانیفیروزآبادی باید انجام دهد، این است که راهبردی عمل و رابطه ساختارمند و سیستماتیک بین معاونت علمی با وزارتهای علوم و صمت و بهداشت ایجاد کند؛ هرچند او درحالحاضر نیز رئیس جهاد دانشگاهی است، اما طبیعتا ابعاد وزارت صمت به نسبت جهاد دانشگاهی بسیار بزرگ است که باید مدنظر قرار بگیرد.
موضوع دیگری که دهقانیفیروزآبادی باید مدنظر قرار دهد، وجود راهبرد و متمرکز شدن روی راهبردهاست. با توجه به اینکه کارهای دمدستی زیاد و جذاب است، باید حواسمان باشد که امروز اکوسیستم فناوری کشور به بلوغ خوبی رسیده و دیگر نمیتوان با این جوان بالغ با کارهای مقطعی برخورد کرد. بهطور مثال میتوان مهدکودک یک کودک خردسال را تغییر داد اما قطعا نمیتوان کلاسها و رشته یک دانشجو را تغییر داد و امروز نیز ما در حوزه فناوری با یک جوان بالغ روبهرو هستیم و برای دهقانیفیروزآبادی مهم است که اعداد و ارقام مربوط به این حوزه را بهخوبی بداند. وقتی از یک صنعتی صحبت میکنیم که نیاز به پیشرفت و فناوریهای جدید دارد و معاونت علمیوفناوری است که باید زیرساختهای آن را فراهم کند، بهخوبی باید بدانیم که نیاز به چه حمایت و چه میزان سرمایه دارد و در غیر این صورت مسیر مانند گذشته به ایجاد چند استارتاپ، چند طرح، برگزاری چند نمایشگاه یا بازدید از صنایع چند کشور محدود میشود. البته این اقدامات نیز کارهای مفیدی است اما باید از این مرحله عبور کنیم.
معاونت علمی صنایع بزرگ را به سمت دانشبنیان سوق دهد
حامد افشاری، معاون فناوری دانشگاه آزاد استان تهران و رئیس واحد علوم و فناوری پردیس: زمانی که سورنا ستاری وارد معاونت شدند، بحث دانشبنیان و... شکل درستی به خود نگرفته بود و نیاز بود فرهنگ بحث دانشبنیان و اینکه ما میتوانیم و شرکتهای حوزه فناوری شکل بگیرند. کارهای ترویجی، فرهنگسازی و ایجاد اکوسیستمی که به خودباوری برسد، نیاز بود. او با گذر زمان و با توجه به فعالیت فراجناحیای که اعمال کرد، توانست مساله ترویج اکوسیستم فناوری و نوآوری را به سرانجام برساند و مقوله خودباوری بین جوانان را تقویت کند. در این 9 سال جریانی اتفاق افتاده است اما هنوز نتوانسته ارتباط بین شرکتهای دانشبنیان با صنایع بزرگ و ورود صنایع بزرگ به بحثهای دانشبنیان شکل پررنگی بگیرد و اقتصاد دانشبنیان به اقتصاد بزرگی تبدیل شود. به عبارتی، میتوان گفت سورنا ستاری در این 9 سال بستری را فراهم کرد. عملکرد او در این سالها قابل تقدیر است. او توانست جریانی را به اثبات برساند و خودباوری اینکه حتی مردم عادی هم در حال حاضر نسبت به دانشبنیان حساسیت و عرق خاصی دارند و امیدواریم با حضور دهقانی این کارکردها و عملکردها بتواند وارد مباحث تجاریسازی و افزایش GDP کشور شود.
دهقانی با حضور در معاونت میتواند صنایع بزرگ را به سمت مسائل دانشبنیان سوق داده و شرکتهای دانشبنیان را وارد صنایع کند تا به این واسطه خلق ثروت کنند واین تولید ثروت باعث افزایش کیفیت زندگی مردم جامعه شود. درواقع این صنعت است که میتواند برای تولید ثروت، بهبود اقتصاد و GDP کشور حرف برای گفتن داشته باشد. شرکتهای دانشبنیان کوچک باید با صنعت در ارتباط باشند که با توجه به نگاه دهقانی امیدواریم این اتفاق بیفتد و با ورود صنایع نیز شکل خواهد گرفت. معاون جدید علمی و فناوری بیشتر به دنبال این باشد که بتوانند بحث رگولاتوری را انجام دهد تا وزارت صمت، وزارت علوم، دانشگاه آزاد اسلامی و جهاد دانشگاهی را به سمت کارهای اجرایی سوق دهد و معاونت علمی بیشتر وارد کارهای ستادی شود. تجاریسازی و صادرات محصولات دانشبنیان تقویت شود و حتی در دنیا بازاری برای حوزه محصولات فناورانه داشته باشیم. تقویت اکوسیستم فناوری و نوآوری کشور نیاز به این دارد که صندوق نوآوری و شکوفایی هم با معاونت علمی همراهتر شود. بدنه معاونت علمی از نظر ستادی تقویت شود و بیشتر مباحث رگولاتوری را در دستور کار قرار دهند و ستادهای فناوری تقویت شوند؛ ارتباط ستادها با صنایع افزایش پیدا کند و نیروهای کارآمدتر به اکوسیستم فناوری ورود پیدا کنند. بین فناوری و صنعت ارتباطات و شبکههای تبادل فناوری تقویت شوند تا بتوانند این ارتباطات را ایجاد کنند. حضور معاونت در دانشگاهها نیز اهمیت زیادی دارد. در حال حاضر شاهد رکود در دانشگاهها در عرصه فناوری هستیم. این امر باید تقویت شود تا ایدههای جدیدتر و محصولات جدیدتری دوباره شکل بگیرند و مراکز رشد و پارکها دوباره تقویت شوند تا بتوانند ورودی صنعت باشند.
امیدوارم فیروزآبادی هم در مدتی که متصدی این امر هستند، اثر جاودانهای را از حوزه خود برای اقتصاد کشور به جا بگذارند که میتواند بسیار نقشآفرین باشد بهطوری که در صورت تحقق اقتصاد دانشبنیان تحول بزرگی در کشور به وجود خواهد آمد.
رتبهبندی شرکتهای دانشبنیان بهشکل جدیتری دنبال شود
نادر نادری، مدیرعامل شرکت فناوران نانومقیاس: سورنا ستاریفردی علمی بود. در حقیقت او کار با شرکتهای دانشبنیان را میشناخت و به همیندلیل تسلط کاملی به این حوزه داشت. یکی از کارهای خوبی که او انجام داد، همین بود که تلاش کرد معاونت علمی و فناوری را وارد بازیهای سیاسی نکند و همین مقوله هم به او کمک کرد. به عبارت دیگر سیاسینکردن معاونت باعث شد تا ستاری راحتتر بتواند همافزایی لازم در این حوزه را ایجاد کند، تا جایی که همه فعالین این حوزه یکدست شده بودند. بهطوری که همه دولتها نگاهشان این بود که معاونت علمی و فناوری به خوبی کار میکند. او تلاش کرد تا حوزه دانشبنیان را محدود به تهران نکند، بهطوری که میدیدیم در شهرهای دیگر حضور پیدا میکند و تلاش دارد تا این حوزه را به کل کشور گسترش دهد و تاحدی هم در این حوزه موفق بود. البته هنوز هم تمرکز در تهران و شهرهای بزرگ است، اما اقداماتی برای گسترش حوزه دانشبنیان به کل کشور انجام داده بود. اخیرا نیز قانون دانشبنیان به تصویب رسید که نشان از تلاشهای معاونت برای تبدیلشدن اقدامات این حوزه به یک قانون است و تصور میکنم این قانون در این حوزه برای آینده بسیار اثرگذار است. اگر بهخاطر داشته باشید شرکتهای دانشبنیان در حوزه مالیات مشکلات زیادی داشتند اما وقتی حمایت از این شرکتها در قالب قانون درمیآید، همه بخشهای کشور موظف به رعایت آن هستند و این کار را برای فعالیت آنها آسان میکند. ستاری یک ایدهای هم داشت و اینکه تلاش میکرد تا اقتصاد نفتی را معضل بزرگ ایران نشاندهد و هدفش هم این بود که از این معضل فاصله بگیرد و در عمل نیز به این سمت حرکت کرد؛ بهطوری که از شرکتهای کوچکی که اصلا در چهارچوب اقتصاد نفتی حرکت نمیکنند، حمایتهای جدی کرد. ستاری بحث صادرات محصولات فناوری را بهشکل جدی دنبال میکرد اما بعد از این نیز باید جدیتر گرفته شود. البته منظور از صادرات، خام فروشی نیست بلکه باید بهسمت افزایش صادرات محصولات فناورانه حرکت کنیم که اگر این اتفاق در دولت جدید نیز بهشکل جدی پیگیری شود، حتما اتفاقات خوبی خواهد افتاد. معتقدم اعتباراتی که در اختیار معاونت بزرگی مانند معاونت علمی و فناوری قرار دارد، کم است و روحالله دهقانی فیروزآبادی باید در این حوزه متمرکزشده و بتواند به زیستبوم فناوری کشور بودجه قابل توجهی را تزریق کند. قطعا اعداد بودجههایی که میتواند به این اکوسیستم تزریق شود پیشران خوبی خواهد بود. موضوع دیگری که قرار بود در دوران معاونت ستاری هم انجام شود اما عمل نشد، بحث رتبهبندی شرکتهای دانشبنیان است. اگر قرار باشد با همه شرکتهای دانشبنیان طبق یکشیوه رفتارشود، چندان اتفاقی نخواهد افتاد. هرچند که در حالحاضر نیز تا حدودی رتبهبندی صورتگرفته اما مدیریت جدید باید براساس رتبهبندی مشخص، از شرکتها حمایت کند. متاسفانه گاهی میدیدیم وقتی یک هیاتی میخواست به خارج از کشور برود، یک شرکت دانشبنیان که تازه فعالیتش را شروع کرده بود میتوانست در این سفر حضور داشته باشد، درحالیکه باید چنین کارهایی براساس رتبه شرکتها انجام شود و اگر این مساله در دوره جدید معاونت جدیتر دنبال شود، اتفاق خوبی خواهد بود.
4 پیشنهاد برای تحول در زیستبوم فناوری و نوآوری کشور
سیدمحمدجواد صدریمهر، رئیس پارک علموفناوری دانشگاه آزاد اسلامی: رویکرد سورنا ستاری در سالهای ریاست رویکرد قابلقبولی بود و درواقع شاخصههای امروز کشور در حوزه فناوری و نوآوری با زمانی که ستاری ریاست را برعهده گرفتند بسیار متفاوت است. بخشی از ارتقای این شاخصهها مربوط به شرایط رشد فناوری در دنیا و کشور و حرکت علمی در دانشگاههای کشور است و بخشی دیگر هم مربوط به مدیریت کلان اعمالشده توسط معاونت علموفناوری ریاستجمهوری در این سالهاست.
او در دوره تصدی مسئولیت خود سه کار بزرگ را انجام داد؛ یکی ایجاد وسیع زیرساختهای فیزیکی برای حوزه فناوری و نوآوری بود. توسعه فیزیکی پارکهای علموفناوری در این سالها، ایجاد ساختمانهای مراکز نوآوری، ایجاد ساختمانهای مراکز رشد و ایجاد شتابدهندهها کارهایی بودند که معاونت علموفناوری ریاستجمهوری بهعنوان توسعه زیرساخت فیزیکی انجام داد. دومین کاری که میتوان در این سالها از آن یاد کرد بحث فرهنگسازی است. بههرحال مطرح کردن این ادبیات در محافل و جلسات دولتی و حتی بردن این ادبیات نوآوری و فناوری در حوزه رسانه، برنامههای تلویزیونی و حتی دانشگاهها کار بزرگی بود که در دوران ستاری انجام شد. بحث سوم هم بحث ایجاد بسترهای قانونی و تسهیلگری بود که بهخوبی هم انجام شد و میتوان شاخص آن را در سال 1401 در قانون جهش تولید دانشبنیان دید.
اما از این نقطه به بعد بهنظر میرسد که زیستبوم فناوری و نوآوری کشور نیازمند حرکتهای جدیدی است. همانطور که در دوران ستاری، زیرساختها توسعه پیدا کرد و ما تعداد زیادی ساختمان در حوزه فناوری و نوآوری داریم، امروز باید نرمافزارهایی برای این زیرساختها ایجاد و برای این زیرساختها باید فرآیندهایی انجام شود. من این زیرساختها را به تعداد زیادی کیس کامپیوتر تشبیه میکنم که طی این سالها ایجاد، تولید و قرار داده شده و حالا نیازمند این است که سیستمعامل مناسبی روی آن نصب شود.
ما باید بهدنبال سیستمعاملها، سازوکارها، روالها و نرمافزارهایی باشیم که هم بتوانند زیرساختهای فناوری را درست به حرکت درآورند و هم بتواند اینها را با هم به یک شبکه تبدیل کنند. درواقع ما باید با توجه به نیازها و مختصات بومی کشورمان، یک شبکه بزرگ فناوری در کشور داشته باشیم. کار دومی که بهنظر میرسد مناسب است در دوره جدید در اکوسیستم فناوری و نوآوری کشور انجام شود، توسعه فناوری و نوآوری در شهرستانهاست. در این سالها بنابر ضرورت، زیرساختهای فناوری بیشتر در تهران و چند شهر بزرگ رشد و توسعه پیدا کرده اما از اینجا به بعد بهنظر میرسد لازم باشد بهسمت مناطق دور از مرکز و شهرستانها سرایت کند و جوانانی که در شهرستانها و مراکز کمتربرخوردار زندگی میکنند، بتوانند با استفاده از خلاقیتی که دارند در همان منطقه محل زندگی، نیازها و مشکلات منطقه خود را سامان دهند و حل کنند.
بحث سومی که مناسب است در دوره جدید به آن دقت بیشتری شود، بحث درآوردن فناوری از یک موضوع لوکس و تبدیل آن به فناوریهای کاربردی است؛ فناوریای که بتواند مشکلات کشور را حل کند و بتواند حل مسالهای از کشور داشته باشد. امروزه وقتی کسی عنوان میکند که یک استارتاپ دارد، به ذهن خیلی از افراد میرسد که یک اپلیکیشن موبایلی دارند که در حوزه آیتی ساخته شده است، درحالیکه الزاما اینگونه نیست، بلکه استارتاپ میتواند در تکتک صنایع منطقهای حضور داشته باشد و مشکل آنها را حل کند.
ما در صنعت مبل و منبت در ملایر و در صنعت چرم در تبریز استارتاپهای زیادی داریم و در کشتیسازی در بندرعباس نیز استارتاپهای زیادی میتواند وجود داشته باشد. در صنایع مرکبات در شمال کشور و در صنعت خرما در جنوب کشور نیز استارتاپهای متعددی ممکن است وجود داشته باشد، یعنی امروز فناوری و نوآوری باید تبدیل به فناوری و نوآوری کاربردی برای حل مشکلات کشور شود، بهجای اینکه بهعنوان یک کالای لوکس یا اپلیکیشنی در داخل موبایل دیده شود. این یک حرکت ملی را میطلبد که البته دهقانیفیروزآبادی بسیار در این قضیه صاحبنظر و صاحبتجربه و تخصصند و یقین دارم در دوره او تاثیر فناوریهای کاربردی را در تکتک نقاط کشور خواهیم دید.
موضوع چهارم و آخری که بهنظر میرسد در دوره جدید در تکمیل دورههای قبل باید انجام شود، تقویت بازارهای داخلی و بازارهای بینالمللی برای محصولات فناورانه جوانان ایرانی است. بهویژه در بعد بینالمللی توسعه بازار اهمیت ویژهای دارد تا بتوانیم بازارهای بینالمللی را روی محصولات فناورانه داخلی باز کنیم. بهنظر میرسد این چهار موضوع، موضوعات اولویتدار حالحاضر فناوری در کشور باشد. دهقانی هر جایی که پیش از این بودند چه در دانشگاه آزاد، چه در دانشگاه شریف و چه در جهاد دانشگاهی، منشأ تحول و حرکتهای جدی بوده و قطعا در معاونت فناوری ریاستجمهوری هم این توفیقات افزون خواهد شد.
حمایت از دانشبنیانها و توسعه زیرساختها عادلانه دنبال شود
دکتر میثم فرجاللهی، عضو هیاتعلمی دانشگاه علموصنعت: اگر بخواهیم منصفانه کارنامه سورنا ستاری را بررسی کنیم، به دلیل شخصیت فردی و کارهایی که در معاونت علمی انجام داده، فرهنگ شرکتهای دانشبنیان و پارکهای علم و فناوری را بهخوبی در کشور جا انداخته و از نظر فرهنگسازی اقدامات خوبی انجام گرفته است؛ حمایتهای خوبی از شرکتهای دانشبنیان صورت گرفته و فرهنگ دانشبنیانی در ذهن مسئولان بهخوبی جا افتاده و چنین کارهای خوب و مثبتی در کشور صورت گرفته و زیرساختهای آن الحق والانصاف خوب شکل گرفته و جلو رفته است. اما انتقادات جدی به عملکرد معاونت علمی ریاستجمهوری وجود دارد و در کنار کارهای مثبتی که همراه تیم خود داشته، بهتر است اصلاح شود و توجه جدی به این مقوله صورت گیرد.
سورنا ستاری شخصیت بسیار فعال و علمی است و با پشتوانه فکری قوی وارد کار شد اما به نظر میرسد یک «پولپاشی» در معاونت صورت گرفت که خیلی جاها حسابوکتاب درستی نداشت و میتوانست این تقسیم پولها و حمایتها منطقیتر و با حسابوکتاب بهتری انجام شود. در مجموع با توجه به اینکه معاونت ستاری، معاونت باسابقهای در کشور نبود و دولت روحانی نیز خیلی دغدغه علم و فناوری را نداشت، بهرغم انتقادهایی که از او و عملکردش وجود دارد، کارنامه مثبتی داشت که بخش زیادی از آن هم به این موضوع برمیگشت که دولت سابق خیلی با علم و فناوری همراه نبود و دغدغه جدی روی این زمینه نداشت.
به نظر من یکی از مشکلات جدی، عدم عدالت در حمایت از شرکتها بوده است و حتی دانشگاه ها؛ اگر فضای حاکم بر معاونت علمی را مشاهده کنید، به اذعان خیلی از دوستان، این عدالت حمایتی رعایت نشده است. از برخی از دانشگاهها و افراد حمایتهای ویژهای صورت گرفته که این خود، عامل نارضایتی بین استادان و شرکتهای دانشبنیان بوده است. نکته دوم این است که عدالت توسعه حمایتی هم صورت نگرفته است. بهعنوان مثال، ممکن است در تهران 100 شتابدهنده داشته باشیم اما در کل استان فارس ممکن است تنها یک شتابدهنده وجود داشته باشد یا در سیستانوبلوچستان حتی یک مورد هم وجود نداشته باشد. بنابراین، این موضوع زیرساختهای حمایتی به صورت عادلانه در سطح کشور هم توزیع نشده و تجمع زیاد و سنگینی در شهر تهران داریم.
نکته بعدی این است که به نظر میرسد افراطهایی صورت گرفته است. بهعنوان مثال، در مجوزهایی که به شتاب دهندهها داده شده خیلی افراط شده است بهطوری که مجوزهای زیادی به شتابدهندههایی داده شده که فعال هم نیستند و تنها به صرف سوءاستفاده از آن اقدام به اخذ مجوز کردهاند. این مساله، یک جاهایی بدون حسابوکتاب صورت گرفته است. یکی دیگر از بخشهایی که نیاز به بررسی دارد، این است که روی یک سری موضوعاتی سرمایهگذاری شد که انتخاب موضوع کاملا اشتباه بوده و باعث شد هزینههای سنگینی در این قبیل حوزهها صورت گیرد که شاید اگر در بخشهای دیگر سرمایهگذاری میشد، بهتر میتوانست هزینه شود.
نکته آخر هم انتخاب افراد است؛ در حال حاضر، ستادهای متعددی ذیل معاونت هستند و برخی از افرادی که در این ستادها مسئولیت گرفتهاند، واقعا ناکارآمد بودهاند و آن ستاد نتوانسته کار خود را بهخوبی انجام دهد و مثمر ثمر باشد.
دهقانی فیروزآبادی یک دانشمند، فناور، کارآفرین، توانمند و مسلط به اوضاع است؛ لذا به نظر من او از نظر توان اجرایی و ایده بهمراتب از ستاری توانمندتر است؛ شناخت بسیار خوبی نسبت به صنعت و فضای فناوری و نوآوری کشور دارد و امیدوارم اتفاقات خوبی رقم بخورد. پیشنهاد من به ریاست جدید معاونت، رفع انتقاداتی است که اشاره کردم. بهعنوان مثال، بحث باحسابوکتاب حمایتکردن، انتخاب موضوعات درست برای حمایت و عدالت حمایتی است. ما وظیفه داریم از هر جوان نخبه، کارآفرین و نوآور در هر نقطه از کشور بهطور یکسان حمایت کنیم اما در حال حاضر این اتفاق نمیافتد؛ یک جوان سیستانوبلوچستانی واقعا دسترسی که یک جوان تهرانی دارد، ندارد و انتظار یکی بودن این دو با هم دشوار است ولی باید این شکاف پر شده و این اختلاف کم شود. حرکت در این مسیرها بسیار مهم است.
در صادرات فناوری آنطور که باید کار نکردهایم. دهقانی باید همت سنگینی را روی صادرات فناوری و ارزآوری بگذارد که نکته مهمی است. نکته دیگری که میتوان پیشنهاد کرد این است که ما نباید اشتغال و فناوری را تنها برای نخبگان داشته باشیم بلکه خیلی از اقشار جامعه ما جوانانی هستند که آن سطح از نخبگی را ندارند؛ بهعنوان مثال، جوان روستایی و حاشیهنشیناند؛ ما برای اشتغال آنها، حضور فناوری در زندگی آنها و ایجاد شغل برای آنها هم کارنامه مثبتی نداریم و میتوانیم در ایجاد اشتغالهای فناورمحور ارزان برای ایجاد اشتغالهای خانگی و سطح پایین جامعه هم کار کنیم؛ چراکه الزاما اشتغال و کارآفرینی و نوآوری تنها برای نخبگان و رتبههای برتر تهران نیست. خوب است جوانان روستایی حاشیهنشین هم از این طعم فناوری استفاده کنند، برای آنها اشتغال ایجاد شود و آنها را وارد موضوعات پیشرفت و توسعه کنیم.
یکی از ایرادات جدی که در موضوع مدیریت فناوری در کشور ما وجود دارد، این است که فناوری در کشور ما یک مدیریت واحد ندارد. ما بخشی به نام معاونت فناوری ریاستجمهوری، بخشی به نام جهاد دانشگاهی، بخشی به نام معاونت فناوری وزارت علوم، بخشی به نام شورای عالی انقلاب فرهنگی داریم و بخشی هم به نام پژوهشگاههای ذیل وزارتخانه داریم مانند پژوهشگاه نیرو، پژوهشگاه جهاد کشاورزی و... . ما واقعا مدیریت واحدی برای فناوری در کشور نیاز داریم. دهقانی باتوجه به شناختی که به فضای جهاد دانشگاهی دارد همچنین در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم حضور داشتهاند و در حال حاضر در معاونت ریاستجمهوری مشغول به کار شدهاند، با توانمندی شخصیتی که دارد باید بتواند فناوری و نوآوری را در کشور به مدیریتی واحد تبدیل کند و یک فرمانده در کشور داشته باشیم. شما مشاهده میکنید که موضوعات متعددی بهطور موازی در جاهای مختلف مطرح و هزینه میشود و پژوهشگاهها و پژوهشکدههای مختلفی روی آن کار میکنند و اینها هزینههایی است که هدر میرود. اگر یک فرماندهی در کشور داشته باشیم، بهرهوری ما در مصرف بودجههای فناورانه و حمایتی مفیدتر و بهرهورتر میشود. به نظر من دهقانی باید این مدیریت فناوری را در معاونت علم و فناوری تجمیع کند و حتی شورایی را ذیل معاونت فناوری ریاستجمهوری تشکیل شود که تمام بحثهای فناوری و نوآوری در آنجا مدیریت شود. در حال حاضر معاونت فناوری وزارت علوم به نوعی نقش معاونت علمی را بازی میکند و در مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری کار مشترک را انجام میدهد که ممکن است موازیکاری به وجود بیاورد که میتواند ضرر و زیان سنگینی برای کشور به دنبال داشته باشد. پیشنهاد میکنم همه این مراکز ذیل معاونت علمی ریاستجمهوری تعریف شوند یا حداقل با هماهنگی آنها مدیریت شوند.
روند اعتمادسازی نسبت به دانشبنیانها را باید تقویت کرد
مهدی شفیعی، مدیرعامل شرکت دانشبنیان آتیهپردازان شریف: جهشی که ستاری در معاونت علموفناوری ریاستجمهوری ایجاد کرد، این بود که از دوره بسته سلطانخواه به دوره بازی ورود کرد. در دوره سلطانخواه، همهچیز با نگاه بدبینی بود، بهعنوانمثال مبادا حمایت از شرکتهای دانشبنیان باعث شود پولی را که دریافت میکنند صرف مصارف دیگر کنند یا کسبوکار خصوصی راه بیندازند یا در پروژههای خود از آنها استفاده نکنند. ستاری رویکرد متفاوتی را اعمال کرد، بهگونهای که معتقد بود همه راست میگویند مگر خلاف آن ثابت شود. مدل تنبیهی هم که داشت این بود که اگر شرکتی که از آن حمایت میشد کار خلافی کرده، دیگر از آن شرکت حمایت نمیکردند. دومین نکته مثبتی که میتوان به آن اشاره کرد این است که ستاری ترندها را شناسایی کرد و به حوزههایی مسلط شد که خودش هم درحال عملیات و پیشرفت بود، مانند حوزه دیجیتال، دیجیکالا، اسنپ، تپسی، حوزه بایو، سیناژن، آریوژن و بهعبارتی توان خود را روی حوزههایی که فعالیتی ندارند، هدر نداد. بهنوعی ستاری خود را در کسبوکارها اهرم کرد؛ چه از نظر مجوزی، لابیگری و چه از نظر مالی و... . نکته مثبت سومی که در دوره ستاری میتوان اشاره کرد، این است که روح دانشبنیان و معاونت علمیوفناوری در جاهای مختلف کشور رسوخ کرد. بهواسطه اینکه ستاری مورد اعتماد بود و خبرهای مربوط به او پوشش داده میشد، با هزینه حداقلی روح امید دانشبنیان وارد بازی شد. نکته چهارم این است که در بعضی جایگاهها مانند قسمت شرکتهای دانشبنیان از وجود مدیران خوبی استفاده میکرد که اتفاقات خوبی را در کشور رقم میزدند. نکته پنجم این است که ستاری در کشور اکوسیستمسازی کرد، بهطوریکه شتابدهنده و صندوقها را راهاندازی کرد و با صندوقهای دانشگاهی ارتباط برقرار کرد. نکته دیگر این بود که صنایع را هم درگیر کسبوکار کرد و به آنها هم روح دانشبنیانی دمید. نکته بعدی زبان و ادبیات حوزه فناوری را ساده کرد، بهعنوانمثال بحث گذر از کارخانه تا صنعت را مطرح کرد.
کار دهقانیفیروزآبادی کمی دشوار است؛ چراکه بازیکنی که پیش از او بازی میکرد، بلدکار بود، اما این حوزه، حوزه جذابی است و با توجه به اینکه تا رسیدن به نقطه 100 فاصله داریم، انتظار داریم درحالحاضر با حضور دهقانی که از استادان دانشگاه صنعتی شریف است، به دستاوردهای شیرینتری و دستیافتنیتری دست پیدا کنیم. پیشنهاد من این است که باز هم اعتماد کند. پیشتر به شرکتهای کوچک اعتماد کردیم و شروع به نهال سازی کردیم و درحالحاضر بیش از 600 شرکت دانشبنیان داریم. او میتواند در هر حوزه پنج تا 6 شرکت را گلچین و بار بیشتری را به آنها تحمیل کند؛ بهطورقطع این شرکتها میتوانند جهش عددی هم ایجاد کنند. رویکردی که آغاز شده بود به کمک شرکتهای منتخب در حوزههای دانشبنیان ادامه دهد تا صنایع بزرگ ما دانشبنیان و تقویت و به شرکتهای دانشبنیان منتخب متصل شوند و این ارتباط استراتژیک شود. نکته پیشنهادی بعدی این است که اگر میخواهیم در حوزه علموفناوری اتفاق چشمگیری رخ دهد، باید بذرپاشی انجام و دست شرکتها تا حدودی باز گذاشته و اعتمادسازی شود. با وجود معاونت فناوری وزارت علوم و جهاد دانشگاهی، هنوز هم معاونت ریاستجمهوری مهمترین نهاد است؛ چراکه دسترسیها به بالادست مانند ریاستجمهوری راحتتر است و میتواند هماهنگکننده باشد و اتفاقات خوبی را رقم بزند.
حمایت از شرکتهای دانشبنیان شفاف و بروکراسی کمتر شود
سبحان فروغی، مدیرعامل شرکت دانشبنیان پگاه داده کاوان شریف: مهمترین کار مثبتی که در دوران معاونت سورنا ستاری بر معاونت علمیوفناوری دنبال شد، بحث سربازی نخبگان بود، بهطوریکه وقتی صلاحیت کسانی که در شرکتهای دانشبنیان فعالیت میکردند، احراز میشد میتوانستند بهجای اینکه به خدمت سربازی بروند، در همین شرکتها فعالیت کنند. البته این موضوع نیز اخیرا با مخالفتهای سازمان نظاموظیفه همراه شد و از میزان سهمیههایی که برای سربازی نخبگان در نظر گرفتهشده بود، کاسته شد، اما این موضوع را میتوان جزء نکات مثبت کارنامه کاری او برای شرکتهای دانشبنیان دانست.
یکی از موضوعاتی که باید به آن توجه شود، این است که در ایران بحث تامین مالی برای شرکتها کار سخت و پیچیدهای است و گرفتن وام و دیگر تسهیلات صرفا به کسانی که میتوانند از طریق رابطه به این وامها برسند، امکانپذیر است؛ با توجه به اینکه عمده شرکتهای دانشبنیان این امکان را ندارند، عملا تسهیلات آنطور که باید به آنها نمیرسد، درحالیکه معتقدم تسهیلات باید براساس نظام رتبهبندی که برای این شرکتها در نظر گرفته میشود، اعطا شود. سال گذشته نیز آمار وامهای پرداختی منتشر شد که براساس آن چند ده هزار میلیارد تومان وام به این شرکتها پرداخت شد، اما در نهایت مشخص نشد که این وامها به کدام شرکتهای دانشبنیان رسیده است. برای شرکت خودمان درخواست وام کردیم اما روند و شرایط به حدی پیچیده بود که عملا امکانش دریافت وام را نداشتیم، هرچند وعده داده بود مشکلات موجود در این مسیر حل شود، اما اتفاقی نیفتاده است.
سورنا ستاری در حوزه آیتی میتوانست جلوی برخی مداخلهگریها را بگیرد اما نهتنها این اتفاق نیفتاد بلکه درطول زمان شرایط بدتر شد، بهطوریکه امروز شرایط آیتی دولتیتر شده و بروکراسی برای فعالیت در این حوزه برای شرکتها وجود دارد. معتقدم معاونت علمیوفناوری برای پروژههای بسیار کوچک جای خوبی بود. پروژههایی که نیاز به بودجه کمتر از یکمیلیارد تومان داشتند اما برای شرکتهای متوسط و بزرگ بود و نبود معاونت خیلی اثرگذار نبود! یعنی در عمل معاونت تنها بهدرد تیمهای کوچک و ایدههای کوچک میخورد و حتی نحوه حمایتها هم برای این حوزه تعریف شده بود. البته منظور صرفا حمایت مالی است؛ چراکه حمایتهایی مانند آموزش و مشاوره شرایط متفاوتی داشت و چندان هم برای شرکتهایی که چندسالی بود فعالیتشان را شروع کرده بودند، اثرگذار نیست.
دوره جدید معاونت باید حمایتهای بیشتری را از شرکتها داشته باشد و بروکراسی را کمتر کند. همچنین مساله دیگر بحث شفافیت است که باید در حمایتها وجود داشته باشد. متاسفانه در دوره قبل اگر درباره حمایتهای مالی صحبت میشد، مشخص نبود که این حمایتها به دست کدام شرکتها رسیده است، درحالیکه باید در هر نوع حمایتی، شفافیت وجود داشته باشد، این کار باعث میشود مسیر درستی از سوی معاونت طی شود.