مجتبی اردشیری، خبرنگارگروه فرهنگ:کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران در اسکار 2023، با انتخاب فیلم «جنگ جهانی سوم»، به ماموریت خود خاتمه داد تا فیلمی که در روزهای نخست، بخت چندان زیادی در قیاس با رقبای خود نداشت، بتواند با کنارزدن تمامی آنها، خود را برای حضور در فصل جوایز و البته آکادمی اسکار 2023 آماده کند.
این انتخاب بهمانند تمامی انتخابهای سالیان گذشته، حالا به محلی برای تبادل نظرات موافق و مخالف شده است و در این میان شائبههایی مطرح میشود که باید به آن پاسخ داد. به همین دلیل به سراغ پرویز شیخطادی رفتیم؛ او که سخنگوی کمیته انتخاب است، با قاطعیت از این انتخاب حمایت میکند و میگوید که «جنگ جهانی سوم» در شرایط کنونی، بهترین انتخاب سینمای ایران برای معرفی به اسکار 2023 است و اعضای کمیته هم با توجه به تمام فاکتورهایی که در فیلم موجود است، 9 رای به این فیلم دادند تا آخرین ساخته هومن سیدی با رای مستقیم هر 9 داور کمیته انتخاب، در جایگاه نماینده سینمای ایران برای حضور در اسکار نودوپنجم قرار بگیرد.
گفتوگویی با پرویز شیخطادی؛ سخنگوی کمیته انتخاب و یکی از اعضای آن ترتیب دادهایم که در ادامه نظر شما را به مطالعه آن جلب میکنیم.
آقای شیخطادی، در بیانیه معرفی «جنگ جهانی سوم» بهعنوان نماینده سینمای ایران در اسکار نودوپنجم، به مواردی اشاره کردید که سبب این انتخاب شد. مواردی که با کمی دقت، نهتنها در یکی، دو فیلم رقیب نیز دیده میشد، بلکه حتی یک فیلم، با فراتر رفتن از این معیارها، تجربه اکران جهانی موفق را نیز در کارنامه داشتند. صراحتا اعلام بفرمایید «جنگ جهانی سوم»، چه امتیازهای برتری نسبت به این آثار داشت که توانست انتخاب شود؟
ببینید، درست میفرمایید. تمام 5 فیلمی که به راند آخر رقابت رسیدند، امتیازهای برتریجویانهای نسبت به یکدیگر داشتند که کار داوری را سخت میکرد اما فیلمی که بتواند مجموعه تمامی فاکتورها باشد، همین اثری بود که انتخاب شد. ما در این انتخاب، به موارد متعددی توجه کردیم و اینکه یک فیلم صرفا کارکرد بومی داشته باشد اما جهان نتواند با آن ارتباط برقرار کند یا اصلا فرم و ساختار آن در سطح رقابت بینالمللی نباشد را در ملاکهای نهایی خود قرار ندادیم. این 5 فیلم نهایی، آثار ممتازی بودند که همگی آنها در شاخههای فنی، حرفهای مهمی برای گفتن دارند، اما باید بپذیریم که مجموعه تخصصها و خلاقیتهای هیچیک از این آثار به اندازه فیلم «جنگ جهانی سوم» نبود.
طبیعتا در میان فاکتورهای شما، آن رئالیسم روایتگرانه جامعه امروز هم گنجانده است دیگر؟ یعنی یکی از اصلیترین ملاکهای شما این هم بود که فیلم نماینده سینمای ایران در اسکار 2023، نماینده درست، حقیقی و راستگوی بخش و طبقهای از کشورمان، بدون آن سیاهنماییهای رایج و مورد علاقه جشنوارههای خارجی باشد؟
دقیقا. ببینید نمیتوان تمامی ملاکها را در این موارد خلاصه کرد. فکر کنید ما یک فیلم مبتنیبر فرهنگ ناب ایرانی تولید کردهایم که قرار است گوشهای از فرهنگ ملی و سرزمینی ما را به جهان معرفی کند تا جهان، با آن اثر بتواند با روابط انسانی خاص ما آشنا شود یا بتواند گوشههایی از روابط معرفتی و مذهبی ما را ببیند. خب، آیا این تمام کارکرد یک فیلم است؟ یا آیا این باید هدف اصلی از معرفی نماینده یک کشور برای یک جشنواره خارجی باشد؟
فرض کنید ما فیلمی راجع بختیاریها بسازیم. خب، این فیلم، دارد درباره یک قومیت اصیل و مهم ایرانی صحبت میکند که میتواند معرف گوشهای از فرهنگ و اجتماع امروز کشور ما باشد. خب این فیلم آیا نباید دیگر مولفههای سینمایی را رعایت کند؟ اگر رعایت نکند که حتی مردم و اقوام داخل مملکت نیز متوجه تولید و اکران و اصلا مفهوم این فیلم هم نمیشوند، چه برسد به مخاطب جهانی.
بنابراین لازم و واجب بود تا ما اثری را مورد توجه قرار دهیم که در آن، به تمامی فاکتورهای یک حضور قدرتمند جهانی اعم از ادبیات، افکار و اذهان عمومی توجه شده باشد. ضمن اینکه به لحاظ فنی نیز در شاخههای مختلف، قدرتمند ظاهر شود. در کنار این مولفهها، پخشکننده قدرتمند نیز امتیاز بزرگی است که میتواند منجر به بیشتردیدهشدن فیلم در سطح بینالمللی شود. ما هماکنون فیلمهای مذهبی تولید میکنیم که حتی برخی اهالی شیعه نیز متوجه آن نمیشوند که این اشکال، به الکن بودن زبان ما برمیگردد. البته که در این بحث باید به این مورد مهم نیز اشاره کرد که ما مفاهیم عمیقی داریم که هیچگاه نمیتوانیم ترجمه جهانی کنیم.
این اتفاق مانند آن میماند که ما توریستهای خارجی را به کشور وارد کنیم اما نتوانیم با آنها صحبت کنیم. در اینجا، موضوع روی ارزشها سوار نیست بلکه روی چگونه ارائه دادن ارزشها استوار است و اینکه مخاطب ما کیست. برخی از جوانان امروز ما، جنگ و سینمای جنگ را متوجه نمیشوند چون آن را خاص کردهایم و چون مترجم خوبی نیستیم، موفق نشدهایم توقیفات چندانی در این حوزه به دست آوریم.
در همین صحبتها و البته در بیانیهای که منتشر کردید، توجه ویژهای به پخشکننده داشتید. پخشکننده متبحر اگرچه امتیاز زیادی برای فیلمی که میخواهد در رقابت اسکار حضور داشته باشد، محسوب میشود اما واقعا همه چیز نیست.
بله، همه چیز نیست اما جزو قوانین اسکار است که میگویند پخشکننده جهانی کار کیست تا بتواند اثر را به موقع برساند و آبروی ما را نبرد. من در مورد اکران جهانی چند فیلم خودم تجارب بسیار تلخی دارم. مثلا در جشنوارهای حضور داشتیم و پخشکننده نمیدانست که برای نمایش آن فیلم، نباید آن نسخه از فیلم را بفرستد و درنتیجه، فیلم، با کیفیت کمی به نمایش درآمد که اتفاق خوبی نبود. بنابراین طبیعی است که پخشکننده تا این میزان مهم باشد.
بالاخره پخشکننده جهانی، لابی میکند و شاید اینطور به نظر برسد که این توجه زیاد شما روی پخشکننده، به دلیل لابیهای است که آنها در ادامه برای موفقیت فیلم انجام میدهند.
این امتیاز برای ما از درجه اعتبار و اهمیت بسیاری برخوردار بود. ما باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که وقتی راجعبه تمدن جهانی صحبت میکنیم، نمیتوانیم خود را از دنیا جدا کنیم. باید هم این موضوع برای ما مهم باشد که بتوانیم حرف بزنیم و دیالوگ برقرار کنیم. ما منابع ادبی بسیاری داریم که هنوز به آنها توجهی نکردهایم. مترجم روس آمده و شاهنامه ما را ترجمه کرده است. ما میتوانیم مفاهیم غیرپیچیده را بهراحتی برای جهان بیان کنیم؛ کاری که «جنگ جهانی سوم» در مدیوم سینما انجام داده است.
فیلمهای دیگر، چگونه رقیبی بودند؟
درباره «پسر دلفینی» بحثهای مهمی درگرفت و این فیلم با تمام قابلیتهایی که داشت، نتوانست بهعنوان اثر منتخب معرفی شود. درباره «موقعیت مهدی» و «بدون قرار قبلی» نیز آن بحثها شکل گرفت و با وجود قابلیتهای بسیاری که داشتند، نتوانستند انتخاب نهایی ما باشند. درباره «تفریق» که فیلم مهمی است نیز این بحثها در گرفت. تمام این آثار، فیلمهایی بودند که نمایش جهانی داشتند و حتی جوایزی را گرفته بودند اما ما مجبور بودیم که از میان این آثار مهم، آن اثری که کاملتر بود و از شانس بیشتری برخوردار بود را بهعنوان خروجی کمیته معرفی کنیم.
آن 57 فیلمی که تماشا کردید، آثاری بود که از بالا ارائه شد یا کمیته انتخاب به این تعداد فیلم رسید؟
این تعداد فیلم، متقاضی بودند و ثبتنام کرده بودند. یعنی فیلمهایی که به شکلی قانونی، مراحل تولید را پشت سر گذاشته بودند و توانسته بودند از شورای پروانه ساخت و پروانه نمایش، مجوز دریافت کنند، در این لیست حضور داشتند.
بنابراین «برادران لیلا» و «شب، داخلی، دیوار»، حتی در فهرست ابتدایی 57 فیلم نبود، درست است؟
بله، این دو فیلم حضور نداشتند.
این رویه را صحیح میدانید؟ در یک سالی، چنین تصمیمهایی اتخاذ میشود تا تمام آثار مهم، در رقابت حضور نداشته باشند. آیا این شکل ورود دادن، به معنای دخالت غیرمستقیم در جهتدهی به رای شما نیست؟
همواره به همین ترتیب است که کمیته انتخاب، دخالتی در عناوین آثار یا تعداد آنها ندارد. یک تعداد فیلم میآورند و کمیته آنها را تماشا میکند. اتفاقا ما تمام این فیلمها را بدون حضور کارمندان فارابی تماشا کردیم و در ادامه، هیچ توصیه و پیشنهادی هم به ما نشد و اساسا راهبردی ارائه نشد. این، از جمله شروط بنده برای حضور در این کمیته بود و احتمالا از سوی دیگر اعضای محترم نیز مطرح شده که به این شرط در این کمیته حضور پیدا میکنیم که هیچ فردی، اشاره و توصیهای نداشته باشد. البته که نهتنها این اتفاق رخ نداد بلکه خواستههای ما مبنیبر بازبینی دوباره برخی فیلمها نیز اجابت شد تا درنهایت به یک انتخاب مطمئن برسیم.
آیا این انتخاب مطمئن شما، با حفظ تمام مواردی که در راستای یک نمایندگی درست از سینما و البته جامعه کشور مطرح است، میتواند برای داوران پرتعداد آکادمی نیز مطمئن و درست باشد؟
ببینید، در فیلم، تفکری وجود دارد که مخاطب خود را درگیر میکند. فیلم، نظریهای ارائه داده که این نظریه، کاملا جهانی است. تمام فیلم این است که شرایط میتواند انسانها را تغییر دهد. فیلم، این نظریه را بهخوبی و با مهارت خوبی مطرح کرده است. علاوهبر این مورد، فیلم به لحاظ مهارتها و خلاقیتها، بسیار عالی است. بازیهای چشمگیری دارد، فیلمبرداری آن فوقالعاده است. در برخی جاها، میزانسنهای کارگردانی اثر، درجه یک است، موسیقی فیلم تکاندهنده است، گریمش حرف ندارد و... تمامی این موارد سبب شدند تا تقریبا جای هیچ شکی باقی نماند تا «جنگ جهانی سوم»، نماینده سینمای ایران برای شرکت در اسکار 2023 باشد.
شخصا چقدر به موفقیت این فیلم در این دوره از اسکار و افتخارآفرینی آن امیدار هستید؟
به نظرم 50. 50 است. نباید فراموش کنیم که در این دوره، آثار خوبی از سینمای کره، هند و انگلستان وجود دارند. در این دوره، آثار و رقبایی جدی حضور دارند ولی فکر کنم با این فیلم میتوانیم حضـــــــور مقتدرانــــه و آبرومندانهای در این دوره از رقابتهای اسکار تجربــــه کنیم.