نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: در طول چند وقت اخیر سفرای دو کشور کویت و امارات بعد از دو ماه قطع ارتباط دولتهای متبوع خود به ایران بازگشته تا روابط دو کشور از سر گرفته شود. سهشنبه هفته گذشته امیرعبداللهیان، وزیرخارجه کشورمان در دیداری که به بهانه بازگشت سفیر امارات با وی داشت بر لزوم همکاری کشورهای منطقه برای ثبات و استقرار در محیط منطقه تاکید کرد و ضرورت بهرهگیری از ظرفیتهای موجود در توسعه مناسبات فیمابین، تشکیل کمیسیون عالی همکاریهای دو کشور، ساماندهی روابط کنسولی و تسهیل فعالیت نهادهای آموزشی، خدماتی و درمانی ایرانی در امارات را مورد اشاره قرار داد. در ادامه پیرامون پیامهای بازگشت سفیر امارات به ایران و نتایج بهبود روابط بین دو کشور با سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل منطقه به گفتوگو پرداختهایم، مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ارزیابیتان از پیامهای بازگشت سفرای امارات و کویت چیست؟
آقای قرهباش بهعنوان مشاور امنیتی امارات از مدتی قبل مساله بازگشت سفیر را مطرح کرد و بعد هم وزیرخارجه نسبت به این مساله ابراز تمایل کرد. جمهوری اسلامی علاقهمند است که با همه کشورهای همسایه از جمله امارات یک روابط عادی داشته باشد. آنچه در ارتباط با پیامهای بینالمللی و منطقهای بازگشت بعضی از سفرای کشورهای حوزه خلیج فارس مثل امارات و کویت میتوان گفت این است که این بازگشتها نشاندهنده مواضع منطقی است که جمهوری اسلامی ایران براساس یک نگاه امنیتساز برای همه منطقه با اقتدار بر سر آن ایستادگی کرده است. امارات کشوری است که به لحاظ اقتصادی قوی عمل کرده و توانسته گردشگران و سرمایهگذاران قابل توجهی را به خودش جلب کند. قطعا موضوعاتی خارج از مسائل اقتصادی صرف وجود دارد که امارات تلاش میکند روابط دیپلماتیکش با ایران را بهبود دهد. بازگشت سفیر امارات این نکته را نشان میدهد که قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران را بهخوبی پذیرفته است.
ارتباط امارات با ایران چقدر میتواند در کاهش سطح تنش بین امارات و یمن موثر باشد؟
این برمیگردد به اقدامات امارات در سرزمین یمن. اماراتیها مدتی است گوی سبقت را از عربستان ربودهاند و عوامل امارات تلاش دارند تجزیه محدود در جزایر سقطرا و بعضی از مناطق یمن ایجاد کنند. تا زمانی که این حرکتها وجود دارد و تا اماراتیها تلاش میکنند که توسط شورای انتقالی در امور یمن دخالت داشته باشند قطعا یمنیها هم به موضوع استقلال خودشان توجه کرده و تصمیم میگیرند که رابطه خودشان را با کشورهای مختلف به چه شکلی تنظیم کنند. این نکته را باید مورد توجه قرار داد که یمن یک کشور مستقل بوده و درحال حاضر یکی از بازیگران اصلی در منطقه محسوب میشود. بعضی از تحلیلگران سیاسی زمانی که گفتوگوهای ایران و عربستان شروع شد موضوع یمن را بهعنوان یک مساله محوری طرح کرده و ابراز داشتند که ممکن است در مساله یمن هم دو کشور ایران و عربستان گفتوگو کنند اما بیانیهها و مصاحبههای مقامات جمهوری اسلامی بعد از ۵ دور مذاکرات بین دو تهران و ریاض نشان داد استقلال و خودآگاهی و بلوغ امروز انصارالله هیچ نیازی به گفتوگو بر سر مسائل یمن برای کشورهای دیگر باقی نمیگذارد. هر کشوری که بخواهد روابطش به صنعا را به سطحی عادی و غیرخصمانه ارتقا دهد باید با انصارالله گفتوگو کند و جمهوری اسلامی هم زمینه این گفتوگوها را فراهم خواهد، کرد اما به هیچ عنوان در استقلال انصارالله و کشور یمن دخالتی نخواهد کرد.
ارزیابیتان از موضع عربستان بهعنوان مهمترین متحد عربی امارات درمورد بهبود روابط این کشور با ایران چیست؟
زمانی که عربستان در اصلاح روابطش با جمهوری اسلامی پیشگام است و گفتوگوهای فشرده و کارشناسانهای را درباره بازگشت به شرایط سابق دارد قطعا نمیتواند در امور امارات دخالت داشته و برای ارتباط این کشور با ایران تعیینتکلیف کند. اماراتیها سعی میکنند با اعزام سفیرشان به تهران در این مورد هم گوی سبقت را از عربستان بربایند و روابط خودشان را با کشور توانمند و رو به پیشرفت جمهوری اسلامی هرچه سریعتر عادی کنند. به نظر میرسد اماراتیها این دلهره را داشتند که عربستان زودتر روابط خودش را با جمهوری اسلامی عادی کند و ابوظبی در این مسیر عقب بماند. امارات نگاهی کاملا رقابتگونه در حوزههای مختلف با عربستان دارد که در مورد ارتباط با ایران این امر کاملا محسوس است. این گام امارات باید با گام مستحکمتری از جانب ایران در ایجاد روابط صمیمانه پاسخ داده شود تا به سیاست حفظ امنیت در کل منطقه کمک بیشتری کند.
سیاست کشورهای عربی درباره بهبود روابط با ایران یک تاکتیک مقطعی است یا یک راهبرد بلندمدت؟
اینها کشورهای کاملا مستقلی نیستند و تاثیرپذیری زیادی از کشورهای فرامنطقهای بهویژه آمریکا دارند؛ بنابراین به دنبال تنشزدایی کامل با ایران نیستند اما همین که به سمت تنشزدایی حرکت کنند و سفرای خود را به ایران بازگردانند یک گام رو به جلو در منطقه پرتنش غرب آسیا محسوب میشود. هیچ تضمینی وجود ندارد که بعد از این ارتباط دیگر تنشی بین دو کشور ایجاد نشود. به دلیل اینکه حتی کشورهایی توانمندتر و مستقلتر از دولتهای عربی نیز گاهی تحتتاثیر آمریکاییها روابط خودشان با سایر کشورها را گسترش و کاهش میدهند، اما تنشی که کشورهای عربی در طول 7 سال گذشته با جمهوری اسلامی تجربه کردند برای آنها هیچ آوردهای نداشته و قطعا از این تجربه غیرسازنده در حرکتهای سیاسی دیپلماتیک آینده خود بهره خواهند برد.
دولتهای عربی همزمان با بهبود روابط با ایران با رژیمصهیونیستی نیز روابط خود را گسترش دادهاند. این تناقض رفتاری چگونه قابل توجیه است؟
تعاملات دولتهای عربی با رژیمصهیونیستی خیلی سازنده نیست؛ چراکه ملتهای عربی با این ارتباطات مخالفند و این را میتوان در شعارهای اعتراضی مردم سودان و مغرب نسبت به ارتباط با رژیمصهیونیستی ملاحظه کرد. قطعا ایجاد ارتباط با جمهوری اسلامی میتواند ملاحظات کشورهای عربی را درباره گسترش روابطشان با رژیمصهیونیستی بیشتر کند. علیرغم رویکرد ایرانهراسانهای که غربیها در پیش گرفتهاند کشورهای حوزه خلیج فارس ترجیح میدهند با جمهوری اسلامی تعامل داشته باشند. افزایش تعاملات این دولتها را با واقعیات مواجه کرده و رویکرد ایرانهراسی آمریکا در منطقه را نیز به شکست میکشاند.
۸ سال قطع روابط دیپلماتیک چه اثرات منفی را بر منافع دو کشور گذاشته است؟
ما با اماراتیها قطع ارتباط نکردیم، آنها این کار را کردند و متوجه شدند که این قطع رابطه برای آنها سودی ندارد و از منافع سیاسی و اقتصادی ارتباط با جمهوری اسلامی نیز محروم شدهاند. باید این نکته مورد توجه قرار گیرد که جمهوری اسلامی ایران برای حفظ منافع و تامین امنیت خودش به جز رژیمصهیونیستی با همه کشورها درحال گفتوگو و مذاکره است و هرکس که این ارتباط را قطع بکند قطعا جمهوری اسلامی متضرر اصلی نخواهد بود. در این مساله اماراتیها کمتر از ما ضرر نکردهاند و به نظر میرسد آنها از این تجربه درس خودشان را آموختهاند و میدانند که متضرر اصلی ایران نبوده به همین جهت بهسمت ازسرگیری ارتباط با ایران بازگشتهاند.