هادی مرزبان، کارگردان تئاتر:
معتقدم مردم به هنر تئاتر نیاز دارند و اگر پیشنهادی مبنی‌بر ساخت تله‌تئاتر شود، حتما قبول خواهم کرد و هر قدمی برای رشد تئاتر برمی‌دارم.
  • ۱۴۰۱-۰۶-۲۹ - ۰۳:۴۰
  • 00
هادی مرزبان، کارگردان تئاتر:
تولید تله‌تئاتر آرزوی بچه‌های تئاتر است
تولید تله‌تئاتر آرزوی بچه‌های تئاتر است

یکی از برنامه‌های تولیدی تلویزیون تا همین دهه گذشته، پخش تله‌تئاترهایی با حضور بازیگران شناخته‌شده بود. اکثر این تله‌تئاترها اقتباسی بودند از نمایشنامه‌های مطرح دنیا که از شبکه‌های سیما روی آنتن می‌رفتند. هادی مرزبان یکی از همین هنرمندانی است که بیش از دو دهه در تلویزیون، تله‌تئاتر کار کرده است. «ملودی شهر بارانی»، «استاد معمار»، «خانه ارواح»، و‌... ازجمله کارهای او در حوزه تله‌تئاتر است. کمرنگ شدن و سپس حذف تله‌تئاترها مدتی است که دغدغه بسیاری از اهالی هنر است. «کاتب اعظم» عنوان تله‌تئاتری است که این شب‌ها از شبکه دو روی آنتن می‌رود. مهدی غفوری، نویسنده و کارگردان هنری و علی عبادی، کارگردان تلویزیونی این مجموعه هستند و بازیگرانی همچون امین زندگانی، سیامک صفری، نادر فلاح، نازنین فراهانی، فاطمه گودرزی، حدیث میرامینی و... در آن نقش‌آفرینی کرده‌اند. به بهانه شروع مجدد فصلی از تله‌تئاتر در تلویزیون با هادی مرزبان درباره علل حذف تله‌تئاتر در این سال‌ها و معایب و مزایای آن گپی زدیم که در ادامه می‌خوانید.

شما ازجمله هنرمندانی هستید که از دهه 60 تا اواخر دهه 80، یعنی حدود سه دهه، تله‌تئاترهای بسیاری را بازی و کارگردانی کرده‌اید. سال‌هاست که خبری از شما و همکاران‌تان در این حوزه نیست و به نوعی تله‌تئاتر فراموش شده است. چه اتفاقی در روند تولیدات تله‌تئاترها رخ داد که کم‌کم از جدول پخش شبکه‌های تلویزیونی هم حذف شدند؟
بیشتر تله‌تئاترهایی را که ما تولید می‌کردیم، به‌اصطلاح فرنگی و اقتباسی از نمایشنامه‌های خارجی بودند. در همان زمان هم یکی از گله‌مندی‌های ما این بود که چرا نمی‌گذارند نمایشنامه‌های ایرانی را کار کنیم؛ به‌هر‌حال تئاتر ایرانی برای مخاطب آشناتر و ارتباط گرفتن با آن راحت‌تر است. همواره دوست داشتیم که نمایش‌های ایرانی را به اجرا ببریم منتها مخالفت شد و پس از مدتی هم به قولی تله‌تئاتر در تلویزیون به حاشیه رانده و کم‌کم حذف شد.

چرا با تغییر مدیریت‌ها مجددا به سراغ ساخت تله‌تئاتر نرفته‌اید؟
درست در همان زمانی که ویروسی به نام کرونا در جهان شیوع پیدا کرد، ما در حال تمرین نمایش «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» بودیم. همان‌طور که می‌دانید، برای تولید یک نمایش به عوامل اجرا، مصرف‌کننده (تماشاگر) و یک صحنه نمایش نیاز است که با وجود ویروسی به نام کرونا ما دیگر مکانی نداشتیم که تئاتر را روی صحنه ببریم. به همین دلیل من فرصت را غنیمت شمردم و به مدیرکل هنرهای نمایشی پیشنهاد کردم که بهتر است به‌جای خانه‌نشینی، مجددا ژانر تله‌تئاتر را احیا کنیم تا تئاتر را از انحطاط نجات دهیم. یادمان نرود که تئاتر در ایران به وسیله همین پخش در تلویزیون زنده نگه داشته شد. فکر می‌کنید چرا؟ چون در همان اوایل دهه چهل شمسی، هنرمندانی مانند عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی، علی نصیریان و... شب‌های جمعه در تلویزیون تئاتر زنده اجرا می‌کردند. باور کنید همان تئاترها از جوان گرفته تا پیر، همه را پای تلویزیون کشاند و باعث شد تا نسل‌های متفاوت، هنر تئاتر را بشناسند.

پس از نظر شما، حذف تله‌تئاترها به دلیل کناره‌گیری هنرمندان نبوده و مسیری بوده که مسبب اصلی آن خود تلویزیون است؟
بله، برخی‌می‌گویند حذف تله‌تئاترها به دلیل کمبود بودجه است، در‌حالی‌که می‌بینیم سریال‌های پرخرجی سالانه ساخته می‌شوند و با پول هر کدام از آن سریال‌ها ما می‌توانیم بیش از 20 تله‌تئاتر را تولید کنیم. فکر می‌کنم دلیل این مساله، این باشد که هنوز مدیران سازمان صداوسیما پی نبرده‌اند با وجود تئاتر و هنرهای نمایشی، ریشه بسیاری از مشکلات مانند اعتیاد، مشکلات جوانان و... حل خواهد شد. به‌هرحال یکی از تعاریف تئاتر، این است که آینه جامعه و عصر روزگار خودش باشد‌ و درنتیجه زمانی که مشکلات را بازنمایی کند و آموزش درست در خودش داشته باشد موجب پیشگیری بسیاری از مشکلات خواهد شد. تا زمانی که به تله‌تئاتر به چشم «مطربی» نگاه کنند، مساله تولید آن حل نخواهد شد.

اهالی تئاتر، از بازیگران گرفته تا کارگردانان، تاکنون خواستار احیای ژانر تله‌تئاتر در تلویزیون شده‌اند؟
یکی از آرزوهای بچه‌های تئاتر همین است که مجددا تله‌تئاترها تولید شوند. در زمان شیوع ویروس کرونا بهترین زمان بود که این اتفاق بیفتد تا اهالی هنر از بیکاری نجات پیدا کنند.

چه زیرساختی باید فراهم شود تا ژانر تله‌تئاتر در تلویزیون احیا شود و مخاطب هم ذوق و دلیلی برای دنبال کردن آن داشته باشد؟
به عقیده من، تئاتر و تله‌تئاتر پرمخاطب است. تنها زیرساختی که احتیاج است، پیدا کردن آگاهی و شناخت مدیران و مسئولان مربوطه از هنر و قدرت تئاتر است.

از حرف‌های شما می‌توان این نتیجه را گرفت که دولت باید با تئاتر و هنرهای نمایشی همکاری بیشتری کند و به حمایت از تئاتر برآید. درست است؟
بله، مدت‌هاست که بچه‌های تئاتر نان عشق می‌خورند؛ یعنی اگر عاشق این هنر نبودند به‌هیچ‌وجه با این میران درآمد اندک کار نمی‌کردند. همیشه گفتم و باز هم می‌گویم که در تمام دنیا دولت‌ها به تئاتر کمک مالی می‌کنند. کمک مالی‌ای که اکنون دولت ما به تئاتر می‌کند بسیار ناچیز است و حتی کرایه رفت و برگشت هنرمندان را هم شامل نمی‌شود. اگر می‌خواهیم تئاتر یا تله‌تئاتر درست داشته باشیم، دولت باید بودجه را افزایش دهد و هزینه کند. در لندن هر شب نزدیک به 400 تئاتر روی صحنه می‌رود و از بین تمام آن نمایش‌ها، 5 نمایش مهم و بزرگ دنیا با کمک مالی دولت اجرا می‌‌‌شوند. لازم به ذکر است که اهالی تئاتر بعد از چند دهه کار کردن خط قرمزها را می‌شناسند و نسبت به این هنر آگاهی دارند. باید بگویم تنها مشکل کنونی ما در تئاتر، مشکل مالی است. به‌هر‌حال هر کاری هزینه‌ای دارد و بچه‌های تئاتر هم باید درآمدی داشته باشند. امیدوار هستم که دولت و سیاستگذاران فکری به حال بودجه تئاتر کنند. بودجه‌ای مناسب برای تهران و شهرستان‌ها تامین شود که هنرمندان با ذهنی آسوده بتوانند کار کنند.

اقتباس از نمایشنامه‌های مطرح دنیا همواره در ایران رواج داشته است؛ اما آیا می‌توان در بستری همانند تله‌تئاتر، برای معرفی اسطوره‌های ایرانی، نمایشنامه‌هایی را خلق یا اقتباس کرد؟ درواقع می‌توانیم با این بستر، نمایش‌هایی متناسب با فرهنگ خودمان هم تولید کنیم؟
سال‌های پیش که به ایران بازگشتم، اولین حرفی که زدم در رابطه با همین مساله بود که «تئاتر من باید بوی نجیب نم کاهگل بدهد.» یعنی نمایشی که قرار است من روی صحنه ببرم باید خصلت و هویت ایرانی داشته باشد. متاسفانه برخی از استادان دانشگاه‌های ما به محض اینکه هواپیمایشان از زمین بلند می‌شود، هویت ایرانی از یادشان می‌رود و معتقدند که باید اثر خارجی را روی صحنه برد! البته این را نمی‌گویم که ما نباید از نمایشنامه‌های غیرایرانی اقتباس کنیم، به‌هر‌حال همه ما می‌دانیم که ذات تئاتر غربی است و به کشور ما هم وارد شده است. حرف من این است که قبل از رفتن به سراغ آثار بزرگان غربی، ابتدا بزرگان خودمان را بشناسیم. در کشور خودمان منابع و نویسنده‌های بسیار خوبی داریم که اول باید آنها را بشناسیم و از آنها قصه و نمایشنامه تولید کنیم، پس از آن سراغ نمایشنامه‌های کشورهای دیگر برویم. چند سال پیش، برای مطالعه‌ای در تاریخ بیهقی حدود 40 متن که پتانسیل به اجرا درآوردن داشتند، پیدا کردم. این متن‌ها در ادبیات ما پر است. متاسفانه آثار خودمان را نمی‌بینیم و برای اینکه بزرگ‌نمایی کنیم، آویزان اسامی بزرگ دنیا می‌شویم.

پناه بردن اهالی تئاتر به نمایشنامه‌های خارجی برای فرار از خط قرمزها و گرفتن مجوز نیست؟
 برخی از دوستان مثل همین حرف را می‌زنند که به اجرا در آوردن نمایشنامه‌های خارجی، خط قرمزهای کمتری دارد. من معتقدم که مردم ما با محتوای ایرانی راحت‌تر از خارجی ارتباط برقرار می‌کنند. چه خوب می‌شد اگر در تله‌تئاترهایمان هم از نمایشنامه‌های ایرانی استفاده می‌کردیم البته که متاسفانه ما سال‌هاست در این حوزه دیگر اثری تولید نکرده‌ایم.

همان‌طور که شاره کردید، پس از سال‌ها وقفه در تولید تله‌تئاتر یکی از شبکه‌های تلویزیونی تله‌تئاتری تحت عنوان «کاتب اعظم» را روی آنتن برده است. از نظر شما می‌توان پخش آن را قدم مثبتی برای شروع و پخش تله‌تئاترهای دیگر دانست؟
بله، هر جا که شمعی از تئاتر روشن شود، اتفاق خوبی است. مملکت ما به تئاتر نیاز دارد و همان‌طور که سال‌هاست در تلاش هستیم تا مردمان کتاب‌خوان‌تری داشته باشیم؛ باید تئاتر دیدن را چه در تلویزیون و چه در صحنه اجرا رواج دهیم. متاسفانه تئاتر در سبد اقتصادی مردم نیست و به‌نوعی اهمیتی برای خانواده‌ها ندارد. ما باید مردم را آلوده کتاب و تئاتر کنیم و اگر مردم ماهی دو بار تئاتر ببینند، اوضاع بسیار متفاوت‌تر از الان خواهد شد. البته با تمام این اوصاف، برای رونق تئاتر، بحث کمک بودجه‌ای که دولت باید به تئاتر کند را هم نمی‌توان نادیده گرفت.

از نظر شما حضور چهره‌ها یا ستاره‌ها در تئاترها می‌تواند در دیده شدن آن و جذب مخاطب تاثیرگذار باشد؟
بارها پیش آمده که کارگردانی، صرفا برای فروش رفتن بلیت‌های تئاترش از سلبریتی استفاده کرده است. باید توجه کرد کسی که مخاطب این‌گونه نمایش‌هاست، برای تماشای تئاتر نمی‌آید، بلکه برای دیدن سلبریتی محبوبش آمده است. این روند برای تئاتر قشنگ نیست و ما باید کاری کنیم که مخاطب نیاز به تماشای تئاتر را در خودش احساس کند.

باتوجه به تمام صحبت‌هایی که درباره تله‌تئاتر کردیم، اکنون بعد از سال‌ها فاصله که در این حوزه داشته‌اید آیا حاضر هستید بار دیگر نمایشی را برای پخش در تلویزیون آماده کنید؟
بله، صددرصد. در حال حاضر هم متن‌های بسیاری برای ساختن دارم. در دهه 60 برنامه‌ای در تلویزیون به نام «ما می‌توانیم» به کارگردانی مجتبی یاسینی را بازی می‌کردم که به‌نوعی آموزش تئاتر به کودک و نوجوانان بود و افراد بسیاری را مجذوب به هنر نمایش کرده بود. مدتی پیش به سازمان صداوسیما رفتم و تولید مجدد این برنامه را با ویژگی‌های متفاوت‌تری پیشنهاد دادم، اما تمایلی نشان ندادند. معتقدم که مردم به هنر تئاتر نیاز دارند و اگر پیشنهادی مبنی‌بر ساخت تله‌تئاتر شود، حتما قبول خواهم کرد و هر قدمی برای رشد تئاتر برمی‌دارم.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰