اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه: پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی، تعدد و کثرت رسانهها، بروز «پدیده ارتباط جمعی شخصی» و «خروج کنشگری از انحصار»، جهان را به «کارگاه بزرگ ارتباطات سیاسی» تبدیل کرده است. بهگونهای که به مدد این انقلاب گسترده ارتباطاتی، برخلاف گذشته مردم میتوانند تولیدات رسانهها را راستیآزمایی کنند و فاصله بین ادعا و عمل آنها را متوجه شوند.
ازجمله ادعاهای رسانههای غربی، بیطرفی، عینیت، پایبندی به صحت و دقت در تولید و انتشار اخبار و حق مردم به دانستن است اما وقایع چند روز گذشته باردیگر ثابت کرده است این رسانهها بیش از پیش و بدون توجه به دسترسیهای مردم به انواع رسانهها و بالا رفتن سواد رسانهایشان ، سانسور، دروغ و برخوردهای دوجانبه را با روشها و تاکتیکهای مختلف همچنان در دستورکار دارند که فقط چند نمونه را یادآوری میکنم، این توضیح که ذکر این مصادیق به معنای تایید عملکرد رسانههای داخلی نیست:
1. حدود 10روز قبل 17 شهریور، ملکه 96 ساله انگلیس بعد از 70 سال سلطنت درگذشت؛ بیبیسی برخلاف ادعاهای همیشگی خود درمورد حق مردم به دانستن و آزادی بیان و باوجود اتهام زنی مستمر به رسانههای دیگر کشورها مبنیبر ایجاد محدودیت در اطلاعرسانی و نقض آزادی و جریان آزاد اطلاعات، کامنتهای صفحه اینستاگرام را در سرویسهای مختلف ازجمله فارسی، انگلیسی و عربی مسدود کرده بود.
2. همچنین بیبیسی فارسی در روزهای اول باوجود وقوع خبرهای مهم در دنیا و نیاز مردم به دانستن این خبرها، هیچ خبری جز مطالب مربوط به درگذشت ملکه و دست بوسی به «پادشاه چارلز سوم» پخش نکرده است؛ انگار مردم ازجمله مردم ایران برخلاف ارزش خبری مجاورت و ضربالمثل معروف «جنگ سگها در میدان اوپرای پاریس اهمیتش بیش از جنگ بالکان است»، فقط نیاز و دوست دارند درمورد ملکه 93 ساله و ابراز احساسات غلیظ کارکنان و مجریان بیبیسی بدانند. درصورتیکه مردم مناطق مختلف ازجمله ایران به وقایع حتی کم اهمیت کشور و محله و شهرشان بیش از مرگ ملکه اهمیت میدهند.
راستی اگر رسانهها و روزنامهنگاران هر کشوری غیر از انگلیس همانند بیبیسی درمورد ملکه یا شخصیت عالیرتبه خود اینگونه عمل و ابراز احساسات و کل کشور و حتی دنیا را هم درگیر میکردند، بیبیسی درمورد آن رسانه، روزنامهنگاران و مردم چه صفتی را به کار میبرد؟
3. اربعین بزرگترین مراسم مذهبی سالانه جهان، معجزه ابررسانه و درعین حال دارای همه ارزشهای خبری است؛ راهپیمایی مراسم اربعین امسال با وجود همزمانی تقریبی با چالشهای امنیتی و ناامنیهای عراق باشکوهتر از گذشته برگزار شد. اما چه شده است بیبیسی، ایران اینترنشنال، منوتو و سایر رسانههای همسو با غرب، از راهبرد سکوت درخصوص پوشش این واقعه صرفنظر کرده و به راهبرد بزرگنمایی اربعین 1401 روی آوردهاند و چه اتفاقاتی را از اربعین امسال پوشش دادهاند؟
4. و اما موضوع جدیدتر اینکه روزنامه آمریکایی «نیویورکتایمز» روز جمعه 16 سپتامبر (25 شهریور) در خبری مدعی شد که آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران به دلیل بیماری، تمامی برنامههایش را در هفته گذشته لغو کرده است. این روزنامه به نقل از چهار منبع مطلع که نامشان فاش نشده نوشته است: «آیتالله خامنهای هماکنون تحت نظر تیمی از پزشکان قرار دارد. یکی از این منابع مطلع هم خبر داد که رهبر جمهوری اسلامی ایران در هفته گذشته با درد شدید معده و تب بالا روبهرو بوده و به دلیل «انسداد روده» تحت عمل جراحی قرار گرفته است.»
برخلاف دروغ این روزنامه آمریکایی، در هفته اخیر دو برنامه با حضور رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد که یکی از این برنامهها توسط نیما نکیسا، دروازبان سابق تیم ملی رسانهای شده بود. همچنین یک روز پس از انتشار این خبر، مراسم عزاداری اربعین حسینی با حضور رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه امامخمینی(ره) برگزار شد. از این دیدار فیلمها و تصاویری از سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای منتشر شد، همچنین فیلمهایی که ایشان هم در حال حرکت و هم به حالت ایستاده به ابراز احساسات دانشجویان عزادار امام حسین(ع) پاسخ میدادند که حاکی از صحت و سلامت ایشان بود.
5. رسانههای مختلف ازجمله بیبیسی، ایران اینترنشنال، منوتو، العربیه، رادیوزمانه، صدای آمریکا، سازمان منافقین و شبکههای اجتماعی همسو و وابسته به جریان تحریف هم بدون تحقیق و بررسی با بازنشر مطلب نیویورکتایمز، سونامی دروغ را رقم زدهاند.
6. دروغهای اینچنینی بهویژه درمورد مقاممعظمرهبری مسبوق به سابقه است، ازجمله اینکه مایکل لدین کارشناس روابط خارجی آمریکا بارها از جمله در دی 88 از وخامت حال و... رهبری خبر داد و رسانههای غربی هم آن را بازنشر دادند. همچنین آمدنیوز در25 دی ماه 1396 باوجود دیدار مقاممعظمرهبری با میهمانان شرکتکننده در اجلاس بینالمجالسکشورهای اسلامی اعلام کرد بود رهبری در بخش مراقبتهای ویژه بستری است و «فردی که دیدارکرده «میرطاهر» بدل رهبری بوده نه خود رهبری؛ و در پاسخ به مطالبی که در این خصوص در رد ادعای آمدنیوز منتشر کردم، نوشته بود: «استاد ارتباطات از بیترهبری چه خبری میتواند داشته باشد» که همان موقع نوشتم: «قضاوت و اظهارنظر در این مورد را به مردم واگذار میکنم؛ گذشت زمان هم دروغ بودن خبر آمدنیوز را ثابت خواهد کرد.»
7. این دروغپردازیها و برخوردهای دوگانه و مغرضانه درمورد ایران ادامه خواهد داشت و به نظر میرسد رویکرد و راهبردهای آنان نهتنها تغییر نخواهد کرد بلکه خشم آنان در مورد ایران تشدید هم خواهد شد. همچنین از تاکتیکهای دروغ بزرگ، بمباران اطلاعات، تکرار، تحریف، مقایسه، سانسور بیش از پیش استفاده خواهند کرد.
8. بیتردید ادامه رویکردها و راهبردهای مغرضانه رسانههای غربی و استفاده از تاکتیکهای مختلف ازجمله دروغ درمورد ایران بیشتر از روی استیصال و ناکامی است اما مجددا در شرایط حساس کشور، افزایش سواد رسانهای را بیش و پیش از همه برای مسئولان و رسانهها ضروری میدانم تا با تعامل و استفاده بهموقع، درست و حداکثری از ظرفیت عظیم رسانه، راهبردهای روایت اول و بازدارندگی را محقق کنند و کنشگری آفندی در حوزه رسانهها را سامان دهند.
9. همچنین مجدد ضرورت افزایش سواد رسانهای مردم را برای واکسینه شدن درمقابل دروغ رسانههای مغرض و برخورد فعال با پیامهای رسانهها در عصر تعدد و کثرت رسانهها یادآوری میکنم. و تغییر در ساختار رسانههایداخلی، «بازسازی انقلابی در حوزه فرهنگ و رسانه»، و ایجاد «مجموعههای کنشگری فعال رسانهای» را فریاد میزنم.
10. و نکته پایاتی اینکه اعتبار رسانه به مرور و تلاش او برای بیان حقیقت و دقت در تحلیل و صحت در اخبار و... به دست میآید اما امری دائمی نیست و با مواضع مخدوش، عاری از حقیقت و بیان اخبار کذب، اعتبار رسانه در داخل و خارج زایل میشود و پشتوانه اعتماد مخاطبان را از دست خواهد داد. کاری که نیویورکتایمز این روزها در بیان ادعای دروغ کسالت رهبر انقلاب انجام داد، از آن دست رویدادهای مهم در عرصه رسانه بود که نشان داد رسانههای غربی حتی رسانهای مانند نیویورکتایمز بدون توجه به ضرورت حفظ اعتماد مخاطبان برای نیل به اهداف زودگذر حاضرند روی اعتبار چندینساله خود قمار کنند.