علما و بزرگان که بعد از حضرات معصوم(ع)، همواره الگویی برای هدایت بشر بوده و جلودار عمل به سنتهای نیک الهی محسوب میشوند، در ماجرای پیادهروی اربعین نیز گوی سبقت را از دیگران ربودند و علمدار این حرکت مبارک شدند. در اینجا فارغ از تقدم و تأخر زمانی و مقامی میان علما و بزرگان، برای نمونه، از گفتار و سیره ایشان در این زمینه یادی میکنیم.
میرزا جوادآقا ملکیتبریزی
میرزا جوادآقا ملکیتبریزی که خود بارها با پای پیاده از عتبه علویه، رهسپار عتبه حسینی شده، درباره مراقبه و بزرگداشت روز اربعین حسینی چنین میگوید: «بههرروی بر مراقبهکننده لازم است که بیستم صفر (اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده بکوشد که امام شهید(ع) را در مزار حضرتش زیارت کند، هرچند تنها یکبار در تمام عمرش باشد، چنانکه حدیث شریف، علامتهای مؤمن را پنج امر ذکر کرده است: 51 رکعت نماز در شبانهروز، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک گذاشتن و بلند بسمالله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ گفتن در نمازها.»
آیتالله سیدمحمود حسینی شاهرودی و 260 مرتبه زیارت اربعین
بهعنوان یکی از استادان و مدرسان با نفوذ معنوی حوزه نجف، بهعلت التزام و اصرار ایشان در پیاده رفتن به کربلا، مساله پیاده رفتن به کربلا بهعنوان یک سفر مقدس رایج شد و با توجه به اینکه در این سفر بعضی ایرانیان نیز گاهی ایشان را همراهی میکردند. رفتهرفته مردم عراق به این مساله توجه کردند و اینگونه سفرهای مقدس رواج یافت. ایشان حدود 260 مرتبه، مسیر کربلا را با پای پیاده پیموده و در این سفر معنوی، جمعی از اطرافیان و شاگردان ایشان را همراهی میکردند. این امر سبب شد پیادهروی کربلا بین طلاب و حوزویان رواج بسیاری پیدا کند.
آیتالله سیدمحمدباقر صدر
ایشان پس از وفات آیتالله حکیم به مقام مرجعیت رسیدند و بسیاری از مردم عراق از ایشان تقلید میکردند، ازجمله اقدامات ایشان در دوران مرجعیت، مساعدت هیئات و موکبهای عزاداری بود و ازجمله اتفاقات تلخ در زمان مرجعیت ایشان، به خاک و خون کشیده شدن مردم عزاداری بود که در سال 13۹7 ق. تحت مساعدت ایشان، با پای پیاده از نجف عازم کربلا بودند، پس از این اقدام حزب بعث و صدام، آیتالله صدر دستگیر شدند و تحت سختترین شکنجهها قرار گرفتند.
مرحوم سیدمحسن امین عاملی
مرحوم سیدمحسن امین عاملی مولف کتاب معروف اعیانالشیعه و ازجمله بزرگانی بود که مکرر با پای پیاده مشرف شد. از وی این خاطره برجایمانده است: «به مدت 10 سال و نیم که در نجف بودم، زیارتهای مخصوص عاشورا، عید قربان و غدیر و عرفه و اربعین را همواره انجام میدادم؛ مگر اندکی. پیش از سفر، نزد طلبکاران در بازار میرفتم و از آنها حلالیت میطلبیدم و به پیادهروی در زیارت، علاقه داشتم. نخست برایم سخت بود و بعد با تجربه دریافتم که آسان است. در این سفر، جمعی از طلاب جبل عامل و نجف و دیگران به من ملحق میشدند و از من پیروی میکردند. من بارها پیاده به زیارت کربلا و امام حسین(ع) رفتم.»
شیخمیرزا حسین نوری
میرزاحسین محدثنوری فرزند مولف کتاب مستدرکالوسائل و از علمای سرشناس شیعه در قرن چهاردهم هجری است. بسیاری شیخمیرزاحسین نوری را احیاکننده مراسم راهپیمایی اربعین حسینی در تاریخ معاصر میدانند. گفته میشود مراسم پیادهروی در عصر مرجعیت شیخمرتضی انصاری نیز با شکوه تمام رواج داشته است، درحالیکه پس از وی، این عمل کمارزش و متعلق به طبقه فقرا و نیازمندان معرفی شد. اما میرزاحسین نوری این مراسم را در میان مردم رونق بخشیده است. مرحوم شیخآقابزرگ تهرانی که از نزدیک شاهد تلاش استادش بود، مینویسد: «استاد ما چون وضع را بدین منوال دید، به این شیوه خداپسندانه [پیادهروی] همت گماشت... در سالهای بعد، رغبت مردم و صالحان به این موضوع بیشتر شد و دیگر عار محسوب نمیشد، بهطوریکه در برخی سالها، تعداد چادرها و خیمههای راهپیمایان، به 30 عدد میرسید و هر چادر به 20 تا 30 نفر تعلق داشت و بهاینترتیب، این سنت حسنه دوباره مرسوم شد و رونق گرفت.»
این عالم وارسته پس از سالها تعطیلی، برای اولینبار در عید قربان بههمراه 30 تن از دوستان و اطرافیانش به پیادهروی از نجف تا کربلا اقدام کرد که سهروز طول کشید. از آن پس تصمیم خود را بر تکرار این عمل اعلام کرد و تا پایان عمر، تقریبا همهساله مراسم اربعین را برپا میکرد. آن مرحوم برای آخرینبار در سال 1319 ق. با پای پیاده به زیارت بارگاه اباعبدالله(ع) مشرف شد.
علامهامینی؛ صاحب الغدیر
یکی دیگر از شخصیتهای برجسته حوزه علمیه نجف که بهطور مرتب، در مراسم اربعین شرکت میکرد، علامه امینی مولف کتاب ارزشمند «الغدیر» بود که در این سفرها، همواره تعدادی از مومنین او را همراهی میکردند. علامهامینی وقتی به نزدیکی کربلا میرسید، حالش منقلب میشد و قطرات اشک از چشمانش جاری میشد.
حاجآقا مصطفی خمینی
آیتالله حاجآقا مصطفی خمینی نیز از عالمان و استادان نجف بود که همواره در مراسم پیادهروی حضوری پیوسته و جدی داشت. حضور ایشان در این مراسم بهقدری زیاد بوده که خاطرات فراوانی از حضور ایشان توسط علما و دوستان ایشان برجایمانده است. مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین سیدتقی درچهای در خاطرهای در رابطه با حاج مصطفی خمینی(ره) میفرماید: «…چندین بار همراه آیتالله حاجآقا مصطفی خمینی از نجف پیاده بهسوی کربلا رفتیم… در این سفرها دوستانی چون آقایان اسلامی، علیان، احسانی، کیانی، حلیمیکاشانی، آقای مجتبی قائمی، آقای حاجآقا نصرالله شاهآبادی و آقای رضوانی که درحالحاضر امام جماعت مسجد حاجسید عزیزالله هستند، همراه بودند. حاجآقا مصطفی با پایبرهنه و حتی بدون جوراب حرکت میکرد و از هرکس مختصر صدایی داشت، میخواست اشعاری را در مقام و عظمت امام حسین(ع) بخواند و با شنیدن این اشعار، خودش طوری منقلب میشد که از شدت گریه، شانههایش بالا و پایین میرفت. حاجآقا مصطفی خمینی همیشه دیوان شیخ محمدحسین غرویاصفهانی را همراه داشت و وقتی کنار دجله و فرات که دیگر نزدیک کربلا بود میرسیدیم، او به اسم کوچک مرا صدا میزد تا قسمتی از آن را بخوانم و بهمحض شروع، مثل کسی که بغضش بترکد، شروع به گریه میکرد. طی چند کیلومتر من زمزمه میکردم و جمع دوستان بهخصوص حاجآقا مصطفی گریه میکردند. ناگهان یکی از دوستان چشمش به گنبد مطهر حضرت امام حسین(ع) میافتاد و بهدنبال آن، موج شوق و گریه در میان جمع بلند میشد… .»
سیدموسی صدر (امام موسی صدر)
امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان یکی از شیفتگان مراسم پیادهروی از نجف به کربلا بود. مرحوم آیتالله سیدمحمدعلی موحدابطحی، یکی از عالمان بزرگ اصفهان که در نجف با امام موسی صدر هم بحث بود، میگوید: «وقتیکه امام موسی صدر همراه ما پای پیاده از نجف به کربلا میرفت، در این سفر حضوری عاشقانه داشت و در وقت دعا و زیارت عاشورا، از همه باحال تر بود و هنگام گریه، چشمانش از شدت گریه سرخ میشد و وقتی نوبت ذکر مصیبت و خواندن اشعار و نوحهسرایی به او میرسید، با حال جانکاهی در مصیبت اهلبیت(ع) اشعار فارسی و عربی فصیحی میخواند و هنگام کار و حمل اثاثیه سفر، وی بیش از همه کار میکرد و هنگام شوخی و مزاح، مزاحهایی بیان میکرد که بعد علمی و اخلاقی جالبی داشت.»