درطول سالیان گذشته بحثهای بسیاری درمورد گرایش به دین یا اعراض از دین در زمینه و زمانه امروز ما، در گرفته است. گروهی با اشاره به موج عظیم مردم شرکتکننده در مناسک مختلف اعم از عاشورا، اربعین و اعتکاف و... این امور را دلیلی بر افزایش گرایش مردم به دین میدانند و درمقابل عدهای بااشاره به قرینههایی بر سکولارشدن مردم و دینگریزی آنها تکیه دارند. گروه دوم گرایش مردم به برخی مناسک را نیز به سبب عطش معنویتخواهی انسان میدانند و بر این باورند که این نوع معنویتخواهی شریعتگریز است و نمیتوان این اجتماعات را دال بر گرایش مردم به دین دانست. تحلیل کارناوالی از اجتماعات مردم در مناسبتهای مذهبی نیز موید دیدگاه این گروه است. آنها این اجتماعات را با کارناوالهایی که در غرب برای شادی و تفریح برگزار میشود و بیشتر هم جنبه اقتصادی- تجاری دارد، مقایسه میکنند. این گروه براین باورند که اساسا این نوع اجتماعات وجه کارناوالی به خود گرفته و از معنا تهی است. لذا صرف حضور مردم در این اجتماعات نه بهدلیل علقه و تعلق به شریعت بلکه صرفا بهدلیل کارناوالیزه شدن آن است.
اما اخیرا در باب پیادهروی اربعین این نوع بحثها بیشتر مطرح میشود. بهطور خاص درمورد پدیده عزاداری عاشورا و مساله اربعین برخی براین باورند که وجود جمعیت عظیم شرکتکننده در مراسمهایی چون عاشورا و اربعین، از طیفها و گرایشهای مختلف، چه بهظاهر مقید به احکام شریعت باشند و چه نسبت به آن کاهل باشند، نه دینگریزی را ابطال میکند و نه گرایش به دین را اثبات. ادعا این است که «باید میان دین و معنویت تفکیک کرد. گفته میشود اربعین خیزش عظیم مردم نسبت به معنویت است و افشاگر عطش مفرط آنها به معنا. اما در باب گرایش به دین نمیتوان با قطعیت سخن گفت. مردم بدون تقید به دین در این مراسمها در جستوجوی معنویت هستند درعینحال که از دین گریزانند.»
باید گفت گرایش انسان به معنویت، در هیچ نظامی حتی در نظامهای فکری سکولار هم مورد انکار قرار نمیگیرد و این امری فطری برای بشر است. البته نظامهای سکولار از دخالت معنویت در بُعد زندگی اجتماعی انسان جلوگیری میکنند و آن را امری فردی تلقی میکنند. اما به نظر میرسد دین، مهمترین خاستگاه معنویت برای زندگی انسان است و مهمترین دلیل رویآوری انسانها به دین، همین وجه تامین معنویت در زندگی آدمی است.
تمام کسانی که عاشورا و اربعین را منبع الهام خود برای معنویتگرایی یافتهاند، درواقع آموزههای دینی را برگزیدهاند و خواسته یا ناخواسته در چهارچوب دینگرایی جای گرفتهاند. لذا نمیتوان پذیرفت که بسیاری از طرفداران آیینهای گرامیداشت عاشورا و اربعین، در جستوجوی معنویتی جدای از دین بودهاند.
شاید بسیاری از شرکتکنندگان در این پدیده عظیم التفات و توجه چندانی به کارکردهای آن و پیامهایی که در درون خود نهفته دارد، نباشند و حتی شاید تبیین کارکردی اربعین بهنوعی تقلیل و تخفیف این واقعه بزرگ هم باشد، اما کارکردهایی که این حرکت در بطن و متن خود دارد مشهود و بارز است.
یکی از این کارکردها دعوت به دین حقیقی و آگاهی است. زائر در زیارتنامه روز اربعین سیدالشهدا میخواند که «وَ بَذَلَ مُهجَتَه فِیک لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَک َمن الْجَهالَةِ و حَیرةِ الضَّلَالَة»، امام حسین(ع) خون قلبش را تقدیم به خدای متعال کرد تا بندگان او را از جهالت، سرگردانی، ظلم، فساد و انحرافات نجات دهد. این همان پیامی است که پیامبران از آدم تا خاتم بهدنبال رساندن آن به مردم بودهاند. حال کنشگر اربعین چه بداند و چه نداند، خواهناخواه این پیام را با خود به جهانیان حمل میکند.
حرکت اربعین محصول و پیامد حرکتی است که پایهگذار آن علمای طراز اول شیعه بودهاند و نوع این حرکت نیز ریشه روایی در آموزههای دینی ما دارد. لذا همه این مردم که در راهپیمایی اربعین شرکت میکنند در مسیر این نهضت هستند، خواه به آن واقف باشند و خواه نباشند، خواه آن را ابراز کنند یا نکنند. مهم آن نتیجه و اثری است که این حرکت با خود در پی دارد. این درواقع تصرف دین است. امامحسین و کربلا با جان مردم پیوند دارند و مردم خود را مکلف به پیروی میدانند. اگر این احادیث منقول از ائمهاطهار درباره بزرگداشت اربعین و اگر توصیه و عمل اولیای دین و علما نبود، این پدیده نمیتوانست به این شکل ظهور و بروز پیدا کند. اشارات روایات به پیروان و محبان توصیه میکند که نگذارید عاشورا سرد و فراموش شود و پیروان نیز با این مناسک به این توصیه عمل کرده و میکنند. پس به جز عطش معنویتخواهی، عامل پیروی نیز در کار است؛ پیروی از اولیای دین.
از سوی دیگر بیمعناشدن مرزهای جغرافیایی و نمود امت اسلامی، وحدتبخشی، نمود از خودگذشتگی و کمک به همنوع و... ازجمله کارکردهایی است که این حرکت با خود دارد و این امور را در جایی غیر از دین نمیتوان جستوجو کرد. کسانی که از این واقعه تحلیل کارناوالی ارائه میکنند مثالی از کارناوالهای مرسوم بیاورند که این امور را در خود داشته باشد. در نمونههای غربی، انگیزهها و هدفهای بهشدت متفرق و آشفتهای وجود دارد؛ انگیزههای کاملا مادی و لذتجویانه. نه بذلی، نه بخششی، نه تلاشی، نه جدیتی، نه آرمانی، نه هدفی، نه شوری و نه حرارتی در آنها نیست. اگر جنبه تفریحی آن را بگیریم، هیچ چیزی از آن باقی نمیماند و هیچکس دیگر حاضر نیست حتی یک ساعت از وقتش را صرف آن کند.
از سوی دیگر حرکت اربعین نشان داده پدیدهای بهشدت انقلابی است. این حرکت بهدنبال تغییر پارادایم جهانی است. این حرکت بهخودی خود نشان میدهد کنشگران آن پارادایم حاکم بر جهان را نمیپذیرند. مانند حرکتی که امام حسین(ع) در روز عاشورا داشتند. اربعین امری است که با ظلم و عدالت و با واژهای به اسم مظلومیت پیوند خورده است. لذا در لایههای زیرین ذهن بشر هم میشود بحث مبارزه با ظلم و عدالتخواهی و طرفدار مظلوم بودن را یافت و از این منظر میشود اربعین را کنشی کاملا انقلابی دانست. به هر ترتیب وجود کارکردهای مثبت برای این حرکت را میتوان از همین سکوت و نادیدهگرفتن جهانی یا تلاش برای تحریف و تخفیف آن هم حدس زد. همین که این پدیده در سطح رسانههای جهانی به عمد نادیده گرفته شده، مبین اهمیت آن است؛ وگرنه کدام رسانه است که به لحاظ خبرساز بودن رغبت نکند این پدیده را پوشش دهد؟ بسیاری از فیلمسازان و مستندسازان و عکاسان دنیا دنبال چنین صحنههای زیبایی هستند. چرا حضور پیدا نمیکنند؟ چرا منعکس نمیکنند؟ یا اگر منعکس میکنند، بازتاب و پژواک گستردهای پیدا نمیکند. جریان و فیلترهایی وجود دارد که نمیخواهد این پدیده به چشم آید. این خود نشان میدهد این پدیده کارکردهای فراوان و ناشناختهای دارد. اصلیترین کارکرد آن شاید همین باشد که در متن خود دعوت به دین میکند، وگرنه کارناوالی تهی از معنا نمیتواند تهدیدی برای جریان رقیب باشد، پس چرا به هر نحو ممکن بهدنبال بایکوت آن یا تحریف و تخفیف آن هستند؟
معنویت حاکم بر اربعین معنویتی است که صرفا بهدنبال تسکین آلام و رنجهای بشر نیز نیست، چراکه اتفاقا کنشگران این عرصه حرکتی را انتخاب کردهاند که اتفاقا توام با رنج است و تحمل سختیهای این مسیر از لوازم آن است. آنها بهدنبال امری ورای تسکین آلام بشری هستند که همان اقامه دین برای دنیا و آگاهیبخشی به جهانیان است.
به هر روی معنویت منهای شریعت در بستر اربعین جایگاهی ندارد و کنشگران این عرصه خواهناخواه با عمل خود و با کارکردهایی که این کنش با خود به همراه دارد، دین حقیقی را فریاد میزنند و نمیتوان از این پدیده تحلیلی سکولار ارائه داد.
در این رایطه بیشتر بخوانید:
در مسیر خادمی زوار اربعین (لینک)
در قاب نمیگنجد (لینک)
پیادهروی اربعین یک انسان جدید خلق میکند (لینک)
دشمن میخواهد پیادهروی اربعین را ضعیف نشان دهد (لینک)
چند روایت معتبر از پیادهروی اربعین (لینک)
مطالعه درباره شیعه ما را بهدفاع از عدالت تشویق میکند (لینک)