مجتبی اردشیری، خبرنگار:راهپیمایی اربعین طی سالیان اخیر به یکی از پدیدههای اجتماعی مهم در کشورهای اسلامی، علیالخصوص ایران بدل شده است. این پدیده اجتماعی بهدلیل مولفههای نوظهوری که در خود دارد، امکان بسیاری برای بهرهمندیهای هنری را ممکن کرده است؛ امکانی که بهدلیل پرداخت حداقلی که تاکنون از آن بهعملآمده، همچنان بکری و تازگی خود را حفظ کرده و به سوژهای وسوسهکننده برای هنرمندان سایر رشتهها تبدیل شده است. قطعا سینما بهعنوان یکی از مهمترین شاخههای هنری، میتواند بهرهمندیهای بسیاری از این راهپیمایی بهعمل بیاورد. ظرفیتهای پیدا و پنهان این حرکت بهاندازهای زیاد است که میتوان از دل آن تولیدات بسیاری را در حوزههای سینمایی مختلف مانند مستند، فیلم کوتاه، فیلمهای بلند داستانی و غیرداستانی و... بهعمل آورد، حال آنکه سینما هنوز نتوانسته آنگونه که شایسته ابعاد مختلف این حرکت است، بهرهمندیهای لازم را بهعمل آورده و در این زمینه به تولید اثر بپردازد.
ترمیم نارساییهای سینمای دینی با اربعین
یکی از مولفههایی که سبب شده سینمای دینی طی سالیان اخیر با گونهای کماقبالی از سوی مخاطبان و البته فیلمسازان مواجه شود، نارساییهای فراوانی است که در این حوزه بهچشم میخورد. این نارساییها خود را از عدمکارکرد سوژه تا شکل پرداخت این سوژهها، نبود تضمین برای دیده شدن فیلم و البته نبود فضای مناسب برای یک اکران صحیح، نشان داده است. مجموعهای از عواملی که برای یک فیلمساز کافی است تا سراغ سوژهها و سینمای دینی نرود.
از سوی دیگر، بسیاری از سنگاندازیها و نارساییهای مالی و اداری که همواره سدراه اینگونه سینمایی بوده سبب شده با تشدید وخامت اوضاع، فضای کار در حوزه سینمای دینی، مشکلات بسیاری را بهخود ببیند. مجموعه این نارساییها سبب کاهش قابلتوجه راندمان کمی تولیدات در سینمای دینی شده و اینگونه را با محدودیتهای بسیاری مواجه ساخته است. این راندمان پایین، در تمامی این سالها به محلی برای مطالبه خاستگاه مدیران ردهبالا تبدیل شده است و در این زمینه راهکارهایی تعیینشده که البته تا امروز، تقریبا هیچیک از این راهکارها نتوانستهاند، به مراحل عملیاتی برسند. معدود راهکارهایی که اجرایی شدهاند نیز بهدلیل عدمکارایی لازم، نتوانستهاند آن تاثیرگذاری لازم را روی مخاطبان هدف بگذارند و به همین دلیل فرآیند تولیدات دینی در سینمای ایران با شرایطی مواجه شده که شکلی بنبستگونه دارد.
در این میان، سینمای اربعین بهعنوان یک راهکار نوین زمینه را برای ورود زمینهها بهتر و خلاقانهتر فراهم کرده است تا سینمای دینی -که هماکنون چندسالی میشود دچار کلیشه شده و بهدنبال راهکارهایی نوین در جهت تداوم حیات حرفهای خود است- بتواند با این راهکار حیات جدیدی را آغاز کند و سینمای دینی را به مرحله دیگری رهنمون سازد.
مرحلهای که علاوهبر سوژههای بکر میتوان در زمینه جذب مخاطب نیز به توفیقاتی دستیافت تا راندمان اینگونه با افزایش کیفی همراه شود و زمینههای بروز تحول در اینگونه سینمایی فراهم شود.
تضمین پرداختهای جذاب با اربعین
یکی از چالشهای جدی که سینمای دینی همواره با آن دستبهگریبان بوده است، نبود سوژههای بکر و مخاطبپسند در این حوزه بوده است. همین اتفاق سبب شده اینگونه سینمایی با نگاهی کلیشهای همراه باشد که در اثر تکرار این روند، دیگر نه نهادهای تصمیمگیر و ذیربط علاقهمند هستند تا در روزگاری که بودجه چندانی برای تخصیص به این آثار ندارند، روی چنین آثاری سرمایهگذاری کنند، نه سینمادارها استقبالی از این فیلمها که شکست آنها در گیشه تقریبا محتمل بهنظر میرسد، بهعمل میآورند و نه مخاطب دوست دارد تا فیلمی کلیشهای و احتمالا پرشعار را در این حوزه تماشا کند. پیادهروی اربعین بهدلیل بهرهمندی از ظرفیتهای بسیار این افق را در پیشگاه هنرمندان بهوجود میآورد که بتوانند ضمن درگیر کردن سوژههای تازه به پرداختهایی نوین در این حوزه را سینما بپردازند. سوژههایی که بهدلیل بکر بودن، تقریبا فرآیند موفقیت را تضمین کرده و روند داستانی را با غنای بیشتری در پیشگاه هنرمندان قرار میدهند. گستردگی ابعاد این پیادهروی و تعدد روحیات افرادی که در این راهپیمایی از کشورها و باورهای مختلف حضور دارند، خود بهترین زمینه برای ورود به این حیطه تضمینشده است. این تضمین از این جهت حائز اهمیت است که سینمای دینی درطول سالیان اخیر محدود به تعاریف و مصادیقی چون بزرگان تاریخ اسلام، وقایع تاریخی و امثال این موارد شده بود که این اتفاق نهتنها ظرفیت جدید را در پیشگاه سینما و مخاطبان آن بهوجود میآورد، بلکه گاهی با پرداختهایی غیرمبتکرانه، زمینه طرد مخاطب را هم فراهم میآورد.
قطعا یکی از دلایلی که سینمای دینی در تمامی این سالها از تولیدات اندکی برخوردار بوده و همان تولیدات اندک نیز در گیشه موفقیتی را بههمراه نداشتهاند، همین عامل بوده است. با این ظرفیت تازه که به یکپای ثابت اجتماع امروز کشور تبدیل شده است، فرهنگسازی خوبی برای مخاطبان فراهم شده است و حالا فیلمسازان ما میتوانند با بهرهمندی از یکسوژه پویا و یکپرداخت هوشمندانه، زمینههای بازگشت اقبال به سینما دینی و جدی گرفتن آن توسط فیلمسازان و مخاطبان را بهخوبی فراهم کنند.
مفری منطقی برای فرار از کهنگی
البته مختصات راهپیمایی اربعین مانند نقشهراهی است که میتوان از تمامی زوایای آن، استفادههای تازه و چندینبارهای بهعمل آورد. اربعین مانند منطقه وسیعی و ذخیره بیمانندی است که دربرابر سینمای دینی گشوده شده است و حالا هنرمندان باید از این ظرف، بهرهبرداریهای خود را بهعمل بیاورند.
این امکان ظرفیت جدیدی درسینمای ایران است که هم بهلحاظ بصری وهم بهدلیل ابعاد داستانی، سروشکل جدیدی را به سینمای دینی بخشیده و رنگولعاب آن را تازه میکند. بسیاری از فیلمهای دینی بهدلیل بازه تاریخی خود، از ادبیات، گریم و فضاسازیهای قدیمی برای باورپذیری استفاده میکنند که این ضرورت علاوهبر اینکه زمان و هزینه بسیاری را به گروه تحمیل میکند، بلکه قدرت ارتباط با مخاطب امروزی را نیز تا اندازههای بسیاری زیادی پایین میآورد.
اینکه سینمای دینی ما بتواند در عصر کنونی، راوی آدمهای امروزی و اعتقادات آنها باشد، علاوهبر اینکه توفیقات بسیار خوبی را بهلحاظ زمان و هزینه برای گروه سازنده بهعمل میآورد، بلکه سبب افزایش پهنه سینمای دینی تا جغرافیای سینمای اجتماعی میشود. بدین ترتیب که میتواند با انگارههای اجتماعی، به یکروایت ناب برسد تا تاثیرگذاری اثر را بیشتر کرده و در فضایی جدید بتواند رسالتهای سینمای دینی را با اثرگذاری بیشتری برای مخاطبش تولید کند.
این همان ظرفیتپذیری جدیدی است که راهپیمایی اربعین میتواند برای سینمای دینی و حتی اجتماعی کشور فراهم آورد. بدین ترتیب علاوهبر اینکه حدیثنفس جدید وارد اینگونه سینمایی میشود، بلکه سینمای اجتماعی را نیز با حیات جدیدتری مواجه ساخته و واگویهای جدید از نیازها و ضروریات امروز را مطرح میکند که ساختمان سینمای دینی را با هوایی تازه مواجه و اینگونه را با اقبال بیشتری در تمامی شاخههای تولید، توزیع و پخش همراه میکند.
گشایش ظرفیتی جدید در سینمای ملی
با این امکان، سینمای ملی با ظرفیتی جدید مواجه میشود که توفیقات بسیاری را شامل مدیران سینمایی، هنرمندان، سینماداران و مخاطبان سینمایی میکند. این پوستاندازی در بسیاری از گونههای سینمایی کشور بهوقوع پیوسته است؛ از کمدی و سینمای اجتماعی تا سینمای اکشن و حتی ژانر وحشت که تنها نمونههای انگشتشماری درطول سال تولید میشود؛ تمام اینگونهها موفق شدهاند تا با بازتعریفی که بنابر ضرورت زمان و مکان انجام دادهاند، به یکپویایی نوین رسیده و ریلگذاری تولیدات و روند استقبال از این آثار را با هوایی تازه مواجه کنند. اربعین اما در بازه کنونی برای سینمای دینی یکضرورت بزرگ است که مشخصههای آن از پس از انقلاب تاکنون روی یک خط صاف درحال حرکت بوده است و به همین دلیل شتاب چندانی در این حرکت دیده نشده است. بنابراین اربعین بهعنوان یک گزاره جاافتاده برای تمامی ایرانیان، حالا میتواند در مسیر پویایی سینمایی دینی به فعلیت درآمده و اینگونه را با ظرفیتهای جدیدی که بههمراه دارد، بهگونهای پرثمر و پرمخاطب در نقشه سینمایی کشور تبدیل کند. البته تولیدات فاخر در این حوزه، ویژگیهای مختلفی دارند ازجمله اینکه به نسبت دیگر آثار مشابه در سالیان گذشته، از هزینه کمتری برخوردار هستند و دیگر اینگونه نیست که کارگردان شاخص سینمای دینی بخواهد در این زمینه به فیلمسازی بپردازد، بلکه تمامی کارگردانان سینمای دینی و سینمای اجتماعی میتوانند به این زمینه ورود کنند. ثانیا آنکه زمینه ورود این آثار در جشنوارههای مختلف سینمایی و اکران بیشتر فراهم شده و به همان نسبت، میزان اقبال آن از سوی مخاطب بیشتر میشود. ثالثا آنکه زمان کمتری از فیلمسازان و تیم تولید خواهد گرفت. در شرایط کنونی سینمای دینی بنابر مختصاتی که دارد، زمان بسیاری را از مرحله تحقیق و نگارش تا تولید و پستولید میگیرد؛ این امکان سبب میشود تا زمان بسیار کمتری به نسبت این روند، برای تیم تولید اثر رقم بخورد و مهمتر اینکه راندمان تولیدات دینی مدیران سینمایی را با افزایش قابلتوجهی مواجه میسازد که دیگر نیاز به همیاری دولت و مجلس را از سر اینگونه کم و سینماگران را به این فضا هدایت میکند که بهشکلی مستقل به این زمینه ورود کنند. البته یکی از چالشهای سینمای دینی در تمامی این سالها دولتی بودن آن بوده است که تا حمایت دولت نباشد، امکان تولید این آثار فراهم نمیشود. در شرایط کنونی که سینمای دینی به این شیوه به مرحله چابکسازی میرسد، امکان ورود بخش خصوصی به این تولیدات باز شده و این خود، یکی از ارزندهترین نعمتهایی است که اربعین و پیادهروی آن برای سینمای دینی بههمراه خواهد آورد. تمامی این موارد تاکنون در حکم چالشهایی محسوب میشوند که راه تنفس سینمای دینی را بند آورده بودند و هریک بهمثابه یکی از مراحل هفتخوانی بوده که فیلمساز را از ورود به سینمای دینی منصرف کرده است. با این راهکار نوین، سینمای دینی، یک پوستاندازی خوب در حذف روند بروکراسیهای رایج بهخود دیده و هنرمندان بیشتری را درگیر فرآیند تولیداتی میکند و به یک آشتی گسترده با مخاطب ایرانی میرسد. همان رویایی که مدیران سینمایی، دههها در جستجوی تعبیر شدن آن بودند اما توفیقی در این زمینه بهدست نیاوردند، حال در عملیاتیترین مرحله خود، قرار داشته و میتواند یک عصر شکوفا را برای سینمای دینی ایران بهارمغان بیاورد.
پلی برای تولیدات مشترک
یکی از نخستین جرقههایی که راهپیمایی اربعین میتواند برای سینمای ایران بهارمغان بیاورد، اجرایی شدن پروژه تولیدات مشترک است. اتفاقی ویژه درسینمای ایران که مدیران سینمایی طی دورههای مختلف تلاشهای بسیار را انجام دادند تا بتوانند توفیقاتی در این زمینه کسب کنند اما با گذشت بیش از چهاردهه از فعالیت سینمای ایران و با وجود تمامی افتخارآفرینیهای که بسیاری از تولیدات ملی، در عرصه جهانی بهدست آوردهاند، اما بازهم تولیدات مشترک بهعنوان پاشنه آشیلی مطرح است که سینمای ایران از ابتداییترین شکل آن نیز بهرهمند نیست.
این خود ضعف بزرگی است که چگونه سینمایی که خود را تا اندازههای یک سینمای صاحبسبک در جهان معرفی میکند، نتوانسته با کشور دیگری وارد تولید مشترک جریانساز شود.
اربعین و راهپیمایی آن میتواند این خلأ را در سینمای ملی بپوشاند. در این راهپیمایی افراد مختلفی از دهها کشور حضور دارند که دولت این کشورها نیز سهم بسزایی در تسهیل این مراودات دارند. بنابراین این ظرفیت خود میتواند به تولیدات مشترک میان کشورهای اسلامی منجر شود و اینکه از این طریق میتوان زمینههای همکاری بیشتر میان کشور را پدید آورد.
بهعبارت دیگر زمینهای که مدیریت سینما طی دهههای مختلف قصد داشت تا با زور آییننامه و برخی تسهیلگریها به آن دست یابد، هماکنون بهشکلی ساده در اختیار قرار دارد و تنها یک همت و عزم محکم میخواهد تا زمینههای اجرایی آن بهوقوع پیوسته و تولیدات مشترک بسیاری درطول سال میان این کشورها صورت بگیرد.
این تولیدات مشترک، آورده بسیاری برای سینمای ملی بههمراه دارد و سبب میشود شناخت بیشتری از سینمای ایران در میان این کشورها رقم خورده و تولیدات ملی ما در سطح کلانتری به اکران بینالمللی رسیده و گوشههای زیادی از هزینههای این تولیدات، از این مسیر ممکن شده تا سینمای ایران در نگاه نخست بتواند خود را وارد بازار کشورهای منطقه کرده و در میان کشورهای اسلامی نیز سالنهایی را به نام خود ثبت کند. بخشی از فرآیند جهانیسازی سینما که از این طریق میتواند گام محکمی برای رسیدن بهمراتب بلندتر این آرمان بردارد.
در خدمت کمیت و کیفیت
همانگونه که مشخص است راهپیمایی اربعین بهعنوان یکی از شاخصههای حیات اجتماعی سالیان اخیر میتواند اثرات بسیاری بر مقولات کمی و کیفی سینمای ملی داشته باشد.
فارغ از تمامی مزایایی که به آن اشاره شد، فعالیت سینمایی در این حوزه میتواند به ترویج اندیشهها و نشر مبانی زلال اسلامی در قالب فیلم و سریال ختم شود. مزیت بابرکتی که مدیران سینمایی و هنرمندان ما بهدنبال آن هستند و حال این شیوه بهعنوان یکی از سادهترین روشهای انتقال میتواند آن را اجرایی کند.
بنابراین آنچه در این بازه زمانی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، اینکه این شکل فیلمسازی وارد چرخه حیات طبیعی سینمای ایران شود. روندی که اگر کرونا نمیآمد، احتمالا تاکنون شاهد نخستین فعالیتهای سینمای ایران در این حوزه بودیم اما اکنون زمان بسیار مغتنمی است که با یک برنامهریزی هوشمندانه به این واردی ورود و زمینه را برای تکثر تولیدات در این زمینه فراهم کنیم.
قطعا در این مسیر سهم مدیریت سینما بسیار بیشتر از بخش خصوصی اندیشیده میشود. اینکه چنین تولیداتی به مرز تکثر و دیده شدن برسد، در فضای کنونی در اختیار مدیریت سینما قرار دارد تا بتواند با ارائه تسهیلات و مشوقهایی زمینه ورود به این شکل فیلمسازی را فراهم کرده و جریانسازی خوبی از محل این اتفاق بهوجود بیاورد تا با یکریلگذاری درست محل ارتزاق سینمای دینی را برای سالیان متمادی فراهم آورد.
اگرچه مدیریت سینما در شرایط فعلی ماموریتهای بسیاری را در جهت حفظ و ارتقای سینما کلاسهبندی کرده اما این ریلگذاری بهدلیل اهمیتی که برای سینمای ملی دارد و تغییر شاخصههای کمی و کیفی را بههمراه دارد به یکی از مهمترین ماموریتهای مدیران سینمایی تبدیل شده است تا در پناه آن راندمان تولید در سینمای دینی با افزایش قابلتوجهی همراه شده و این روند با مشارکت بخش خصوصی به اکرانهایی موفق در داخل و خارج از کشور نایل آید. این مهم جز با ریلگذاری درست، منطقی و حسابشده فراهم نخواهد شد.
هنرمندان بدون پیشداوری و قالب آماده به راهپیمایی اربعین بروند
1. اربعین حماسه بزرگی است که از جنبههای مختلفی میتوان وجوه آن را مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد. این حماسه وجوه متمایز فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اعتقادی، آرمانی، هویتی و... دارد. ملت بیدار مسلمان، امروزه این حرکت را در راستای رسیدن به تداعی آخرالزمانی تلقی میکنند و به همین دلیل است که چنین استقبال باشکوهی از آن به عمل میآید؛ چراکه آرمانهای آخرالزمانی طی این چند روز پیادهروی تجلی پیدا میکند. اینکه افراد بسیاری از خود میگذرند برای دیگران و آنچه را که دارند و برای بهدست آوردن آن رنج بسیار کشیدهاند خالصانه در طبق اخلاص میگذارند و پیشکش زوار میکنند، خود یکی از اصلیترین جلوههای وحدت و تمرین آمادگی برای پیشواز مهمان بزرگی است که امت واحده اسلامی انتظارش را میکشند. حرکتی که در راهپیمایی اربعین بهشکلی میلیونی شاهد آن هستیم، تجلی این نگاه است حال آنکه این جمعیت در باقی ایام سال از چنین روحیهای برخوردار نیستند که همین، خاص ایام اربعین است و سبب ویژهتر شدن این ایام شده و پیامهای صریح سیاسی و اجتماعی را برای دیگر کشورها و دولتها بههمراه دارد. این جاذبه و مغناطیسمی است که ایجادکننده این جریان یعنی امام حسین(ع) دارد و سبب شده این شکوه چند دهمیلیونی راهپیمایی اربعین، در تمام جهان، بینظیر و یگانه باشد. قطعا هنرمندان بسیاری هستند که دوست دارند در این حوزه فعالیت داشته باشند اما این کار فارغ از تمام ابعاد تکنیک و ملزوماتی که نیاز دارد، در نگاه نخست نیازمند درک درست از این حرکت است که باید با نگاهی سیاسی و عرفانی توام باشد تا بتوانند از این رهگذار ابعاد مختلف آن را دریافت و در خود تکرار کنند. این هنرمند باید توفیق حضور بهعنوان فردی را که میخواهد به تمام این حقیقت راه پیدا کند، داشته باشد وگرنه اگر تنها با ابزار تکنیک و فرمول قدم در این وادی بگذارد، نتیجه، یک کار ماشینی خواهد بود که نمیتواند آن تاثیرگذار مطلوب و بهینه را بههمراه داشته باشد. اگر این کار اعتقادی با یک نگاه موشکافانه و ظرافت همراه باشد و تمام ابعاد آن را از همه وجوه مورد مداقه قرار دهد، حاصل، کار ارزشمندی خواهد شد. البته در این مسیر باید این مهم لحاظ شود که آن هنرمند بدون هیچ پیشداوری به این عرصه ورود کند تا بتواند خود را بهشکلی واقعی، در امواج این حرکت بزرگ رها کند. تنها در این صورت است که دریچهای از نور در او باز میشود و اگر روح پاکی داشته باشد میتواند بهدرستی و با موفقیت، بازتابی از این رویداد را در اثر خود منعکس کند. این مهم حتما باید در قالبهای مختلف و بهخصوص در سینما که نیاز است، بهدرستی طی شود تا فیلمساز و هنرمند ما بتواند وجوهی از حقیقت اربعین را در آثارش نمایان کند.
2. رویداد اربعین از جنس شعر است؛ یک جریان سیلان و قدرتمند هنری است. اینکه ما از پیش، قالبهایی را پیشبینی کنیم، اشتباه بزرگی است که خود تبدیل به مانعی بزرگ در جهت عدمانجام آن میشود. در این مسیر، باید قالبها را دور انداخت و با ابزار بیانی مسلط قدم در این راه بگذاریم. واجب است در این مسیر، قالبها و پیشداوریهایی که درام دارد یا قالبهای فیلمنامههای مرسوم را کنار بگذاریم؛ چراکه قطعا نمیتوانند ما را به نقطه مطلوب برسانند. هنرمند باید خود را رها کند و در این رها شدن است که حقیقت متجلی میشود؛ چراکه در دریای پر از سوژه نمیتوان با برنامهریزی و قالب آماده فعالیت کرد، زیرا همهچیز آنجا خود را نشان میدهد. مسیر پیدا میشود و اینکه چگونه باید وارد این جریان بزرگ انسانی شد که با عشق و علاقه و شور ترتیب داده شده است و در یک حرکت همگانی، بهسمت یک نقطه طلایی در حرکت هستند. هنر اربعین یکی از نمادهای هنر دینی است که میتواند الهامبخش باشد و دایره تاثیرگذاری آن به میزان قابلتوجهی گسترده است.
3. واقعه اربعین و حالا راهپیمایی شکوهمندی که طی سالیان اخیر بهانجام میرسد، مانند آبهای اقیانوس، در کوزه نمیگنجد. لیکن چارهای نیست، چون باید قطرهای از این دریای زیبایی را بهمخاطب منتقل کنیم، پس باید بهاندازه ظرفیت خودمان از آن وام بگیریم و آن را به مخاطب منتقل کنیم؛ مانند کسی که کوزهای آب از اقیانوس برمیدارد تا به دیگران درک و توضیح این حقیقت را برساند.
اقیانوسی از محبانی که هریک سوژهای دارند
1. فرهنگ ما ایرانیها ممزوج با فرهنگ حسینی است، بهطوریکه همه آحاد دل در گرو این فرهنگ دارند و با آن زیست میکنند. با ورود به مضامین این فرهنگ میتوانیم خواسته قلبی جماعتی عظیم را برآورده کنیم و به آثار ماندگاری در این حوزه برسیم. ضمن اینکه نباید تمام شاخصههای محتوایی را که از این حرکت میگیریم تنها در سینما خلاصه کنیم. اما اگر در همین سینما از زاویهای زیباشناختی به موضوعات این راهپیمایی نگاه کنیم، میبینیم که تا چه اندازه میتوان به کارهای ماندگار نایل آمد. همچنین میتوانیم از این وادی بسیار از نیازهای سرگرمی در جه لذت مخاطب را نیز فراهم آورد، بنابراین اینگونه نیست که آثار پرداختی در این حوزه صرفا آثاری خشک هستند و با فرمول کلاسیک و قدیمی بهدست مخاطب میرسند.
این همان زاویه زیباشناختی اثر است که باید موردتوجه هنرمندان ما قرار گیرد که اگر بخواهیم بهدقت به این موضوع نگاه کنیم، متوجه میشویم که اساس و شالوده این راهپیمایی، خود یکحرکت زیبا و جدید است که طی سالیان اخیر باب شده و میبینید که تا چه اندازه مورد استقبال قرار گرفته است. بنابراین اگر آثار این حوزه نیز با همین میزان زیباشناختی و دقت برنامهریزی و عملیاتی شوند، مطمئنا به جذب مخاطب نایل میآیند.
2. اگر چرخیدن سیارات به دور منظومه شمسی و گشتن زمین به دور خورشید جذاب است، قطعا گشتن دلباختگان این وجود پاک بهدور حرمش هم جذابیتهای بسیاری دارد. یک هنرمند تشنه همین جذابیتهاست و کافی است یکبار مسیر نجف تا کربلا را پیاده برود تا با دریایی از سوژه و داستان مواجه شود. این مسیر آنقدر نورانی است که هرچه از آن برداشت کنیم، باز به انتها نمیرسد، لذا باید به مسیر آمد و دید که زمینه اجرایی شدن این تولیدات فراهم شود.
3. راهپیمایی اربعین جلوهگری بسیاری دارد که قطعا قاب هیچ دوربینی نمیتواند تمامیت آن را ثبت کند. همچنان هیچ مدیومی نمیتواند دربرابر این عظمت انسانی و روحانی سر تعظیم خم نکند و به ستایش آن نپردازد، بنابراین در تصویرگری چنین مراسم بزرگی باید به این بیت اکتفا کنیم که «آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم بهقدر تشنگی باید چشید». باید به این مقوله توجه کنیم که ما در ترسیمگری این رخداد بزرگ، باید ابتدا در حد بضاعت و توان خود گام برداریم و در این مسیر ورود کنیم.
باید با هر نگاهی که وارد این حوزه میشویم، به این اصل اعتقاد داشته باشیم که جلوه واقعی این راهپیمایی کار ما انسانهای کوچک نیست و باید ابتدا خود حضرت بخواهد. در صورتی که این افتخار نصیب هنرمند شود و در صورتی که بضاعت خود را بشناسد، باید مطمئن باشد که اثر تولیدشده، کاری جذاب و مخاطبپسند خواهد بود که میتواند ماندگاری بالایی داشته باشد. راهپیمایی اربعین اگرچه اقیانوسی از حرکت انسانی است اما در همان حال اقیانوسی از سوژههایی ناب است که سینما تشنه روایتگری آنهاست. این سوژهها را باید شکار و در قاب دوربین و هنر ثبت کرد تا این فرهنگ، بهشکل جاافتادهتری برای دلدادگان حضرت تبیین شود، البته تصویرگری این سوژهها سرگرمیبخش نیز هست و دوستداران بسیاری خواهد داشت.
هنرمندان و اهالی رسانه را از سراسر جهان به این راهپیمایی دعوت کنیم
1. راهپیمایی اربعین دیگر بخشی از زندگی مردم شده و وجوه آن برای تمامی خانوادهها شناخته شده است. این شناخت حداکثری خود زمینهای را ایجاد میکند تا آثار هنری در شاخههای مختلف با الهام گرفتن از این حرکت عظیم به خلق آثار متفاوت بپردازند. البته این بیم وجود دارد که شرایط محیط و اقیانوس آدمهای حاضر در آن، مشکلاتی را در زمینه تولید اثر و کیفیت کار پدید آورد که بازسازی دقیق این کار را برای فیلمساز از حیث تصویرگری این میزان عظمت ممکن نکند، بنابراین فارغ از این چالش باید این اتفاق مهم از زوایای مختلفی موردتوجه قرار بگیرد که یکی از این جنلهها، اثر داستانی بلند است که مخاطبان بیشتری دارد و میتوان پیام این راهپیمایی و عظمت آن را برای مخاطبان این آثار جاودانه کرد. همچنین این پیادهرویها خوراک مناسبی را برای انواع مستندها فراهم میکند تا به شیوههای مختلف، دوربین را بهمیان زائران برده و با سوژههای فراوانی که این راهپیمایی به آنها میدهد، روایتهای مستندی را بهتصویر بکشند و تولیدات این عرصه را بارور کند. در دیگر بخشها نیز به همین میزان میتوان دست به تولید محتواهای تازه زد تا گوشههایی از این حرکت بزرگ انسانی بهتصویر کشیده شود.
2. راهپیمایی اربعین از زوایای مختلفی از ظرفیت نگاه هنری و ادبی برخوردار است. یک بخش مهم آن را میتوان در جنگ هشتساله ایران و عراق خلاصه کرد که اکنون فرزندان آن نسل و حتی برخی افراد باقیمانده از آن زمان، بهترین شیوههای برادری و ایثار را در شکل میهمان و میزبان برگزار میکنند. ضمن اینکه در همین زمینه باید به حضور انسانهای مختلف از ملیتهای گوناگون اشاره کرد که تلاقی میان این انسان میتواند به قصههایی زیبا ختم شود. باید به این تلقی درست برسیم که هریک از این افراد، قصه مستقل خود را دارند و اگر بتوانیم به این افراد درست نزدیک شویم و درونیات آنها را بشناسیم، میتوانیم به هزاران قصه با کارکردهای فراوان ادبی و هنری دستیابیم که هریک از آنها استعداد خلق یک اثر مستقل را دارند. در شکل کلی قضیه نیز باید روی این مهم صحه بگذاریم که کدام حرکت انسانی عظیم در جهان را داریم که طی آن، آدابی اینچنینی لحاظ میشود. اینکه زائرها از کشورهای مختلف خود را به نجفاشرف میرسانند و از آنجا پای پیاده به کربلا میروند؛ افرادی که مشکل اقتصادی دارند اما با وام و حتی قرض تلاش میکنند خود را به این سفر برسانند. از آنسو، ما میزبانانی را داریم که درآمد ماهیانه و سالیانه خود را جمع میکنند تا بتوانند در موسم اربعین، پذیرای زوار امام حسین(ع) باشند. اینها تمامشان میتوانند در اشکال و زاویه دیدهای مختلف به آثاری ادبی و هنری تبدیل شوند.
3. همان اندازه که داستان اربعین و پیادهروی آن برای تمام دوستداران امام حسین(ع) شیرین است، به همان اندازه برای بسیاری از قدرتهای متخاصم دنیا خطرناک مینماید. همین، خود بزرگترین دلیلی است که سبب میشود آنها مانع از انتشار گسترده و حداکثری محصولات و تولیدات این حوزه شوند. باید به این نکته مهم اشراف داشته باشیم که متاسفانه در حوزه رقابت رسانهای در دنیای امروز، دست پایین را داریم، حتی اگر بخواهیم موشکافانهتر به این موضوع بنگریم باید بگوییم که در این حوزه حتی دستمان به رسانههای پرمخاطب جهان عرب هم نمیرسد، چه برسد به رسانههای مهم و معتبر اروپایی و آمریکایی که ما هیچ نفوذی در آنها نداریم. ما در تمامی این سالها شبکهای رسانهای راه انداختهایم و با آن به افرادی که از خود ما هستند و مانند ما فکر میکنند، خوراک میدهیم -که البته این نمیتواند کافی باشد. این مهم نیاز به همفکری مدیران فرهنگی و سیاسی و سیاستگذاران این حوزه دارد تا بهشکلی جدی به آن ورود و دغدغههای مهم این حوزه را رفع کنند. ما باید پایگاهی داشته باشیم تا محتوای موردنظر خود را آنجا در ابعاد بینالمللی بهنمایش بگذاریم تا از این مسیر بتوانیم همفکران بیشتری را جذب کنیم و علاوهبر خودیها، خوراک لازم را برای دیگران نیز فراهم آوریم، حتی میتوانیم در این فرآیند تبلیغاتی و رسانهای، متفکران، هنرمندان، اهالی رسانه و حتی سیاستمداران بسیاری را از نقاط مختلف جهان، بهنحوی درگیر این راهپیمایی و از آنها دعوت کنیم تا نظارهگر این اقیانوس عظیم انسانی باشند و بدین ترتیب مرحله نفوذ را بهخوبی انجام داده و این چهرهها، ابعاد مختلف این حرکت را در تریبونها و رسانههای خود بهنمایش بگذارند.