فرهیختگان: سیدابراهیم رئیسی چهارشنبه به سمرقند میرود. با شنیدن نام این شهر که حالا در کشور ازبکستان است احتمالا به دل تاریخ سفر خواهید کرد. شکوفاییهای علمی، فرهنگی و ادبی سرزمین ماوراءالنهر از پیش چشمتان عبور خواهد کرد و به دستاوردهای تاریخی مسلمانان باوجود همه سختیها، تحت فشارهای بعد از حاکمیت مغولان فکر خواهید کرد. حالا و بعد از حدود 800 سال از آن روزها، سمرقند قرار است باری دیگر ایرانیها را به دل تاریخ ببرد. به مقاطعی که باوجود فشارهای حداکثری و محدودیت شکوفایی و رشد ایران متوقف نمیشد و مسیر بالندگی را ادامه میداد. آنچه میتواند سفر رئیسجمهور کشورمان به سمرقند را به سفری تاریخی تبدیل کند، شرایطجهانیای است که این سفر در آن اتفاق میافتد. علاوهبر شرایط جهانی، لازم است به بهانه این سفر هم اشاره کرد؛ بیستودومین «اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای». اما آنچه اهمیت این اجلاس را برای کشورمان دوچندان میکند، وضعیت متفاوت ایران نسبت به نشستهای پیشین است. ایران در سمرقند، بهعنوان کشوری حاضر میشود که عضویت اصلی آن در نشست سال گذشته مورد اجماع دیگر اعضا قرار گرفته است. اتفاقی تاریخی که آغاز فرآیند آن، شهریورماه سال گذشته در دوشنبه، پایتخت تاجیکستان رقم خورد. نکته قابل توجه درخصوص مهمترین شرایط لازم برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای بهعنوان عضو اصلی آنکه دولت متقاضی عضویت، نباید تحت هیچگونه تحریمهای سازمان ملل باشد. با دانستن چنین شرطی است که لازم میشود بهتحلیل اصلیترین دلایل احتمالی اجماع هشت عضو اصلی این سازمان برای پذیرش عضویت دائمی ایران بپردازیم. ایرانی که از سالها قبل درخواست خود را به اطلاع دبیرخانه سازمان همکاری شانگهای رسانده بود، در ماههای ابتدایی دولت سیزدهم با پذیرش درخواست خود مواجه شد. در شرایطی که دستگاه سیاست خارجی دولت جدید منافع ملی را، در راهبردیتر کردن روابط ایران با کشورهای همسایه و قدرتهای منطقهای معرفی کرده و در راستای تحقق آن قدم برمیداشت. دولت سیزدهم علاوهبر پیریزی چهارچوبهای این سیاست در گسترش واقعی و عینی تعاملات منطقهای، سیاست اعلامی خود را هم باز کردن گره اقتصاد کشور از روند مذاکرات هستهای معرفی کرد و گفتوگوهای وین را ابزاری برای تحقق مطالبات ایران و راهی برای رفع تحریمهای غیرمنطقی و غیرقانونی آمریکا خواند. تغییر راهبردهایی که در نتیجه خود، این پیام را برای کشورهای همسایه ایران و قدرتهای منطقهای شریک داشت که با تغییر دولت در تهران، قرار است سطح روابط تهران-پایتختهای منطقه هم بیش از قبل شود.
این چهارچوب قطعی دولت سیزدهم در سیاست خارجی است که اهداف سفر رئیس یا نمایندگان دولت به وین، نیویورک و سمرقند را در یک جهت میداند نه مقابل هم.
به معنای دیگر، با توجه به چهارچوبهای تبیینشده از سوی رئیسجمهور طی یک سال اخیر میتوان گفت قرار نیست از سوی دولتمردان، دوگانهای تحت عنوان سمرقند-نیویورک یا سمرقند-وین شکل بگیرد چون اصلا راهبرد دولت از یک سال پیش تاکنون «یا این، یا آن» نبوده است. یعنی اگر سیاستهای خارجی دولت سیزدهم را تا اینجای کار راضیکننده و رو به پیشرفت میدانیم، به این دلیل است که دولت علاوهبر اینکه همه تخممرغها را در سبد مذاکره با آمریکا نگذاشته، تخممرغهای باقیمانده را هم از این سبد خارج نکرده است. اگر تا پیش از این، برای مفهوم توازن قوا در سیاست خارجی بهدنبال مصداقی عینی میگشتیم، الآن میتوانیم کارنامه یکساله دولت سیزدهم را برای این مفهوم مثال بزنیم. میتوان گفت این رویکرد از عوامل تعیینکنندهای بوده است که کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی عضو در سازمان همکاری شانگهای را مجاب کرده تا با درخواست ایران برای عضویت رسمی در این سازمان موافقت کنند.
مروری کوتاه بر ظرفیتهای سازمان همکاری شانگهای میتواند به درک درست ما از اهمیت بالای کامل شدن عضویت ایران در این سازمان کمک قابل توجهی داشته باشد.
ظرفیتهای اقتصادی سازمان همکاری شانگهای
انرژی، منابع انسانی و وسعت سرزمینی مهمترین پتانسیلهای کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای محسوب میشوند. 12 کشور عضو این سازمان ضمن دراختیار داشتن 35 درصد خشکیهای دنیا بیش از 40 درصد جمعیت هفتونیم میلیاردی جهان یعنی چیزی در حدود 3 میلیارد نفر را نیز درخود جای دادهاند. این ظرفیتها در کنار دراختیار داشتن بیشترین ذخایر گاز جهان این فرصت را به کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای داده است تا یکچهارم تولید ناخالص دنیا را بهخود اختصاص دهند. درحالحاضر حجم اقتصاد کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای 20 تریلیون دلار گزارش شده که نسبت به 20 سال گذشته 13 برابر شده است. مجموع تجارت خارجی اعضای سازمان حدود 6.6 تریلیون دلار است که طی 20 سال گذشته بیش از 100 برابر شده است. براساس گزارشی که صندوق جهانی پول منتشر کرده است، طی 5 سال منتهی به 2023، ظرفیت اقتصادی کشورهای عضو سازمان شانگهای از اقتصادهای عضو گروه 7 (G7) پیشی خواهدگرفت. یکسال قبل از شیوع ویروس کرونا یعنی در سال 2018 میزان تجارت بین اعضای سازمان معادل 255 میلیارد دلار بوده است رقمی که رشد 17 درصدی نسبت به سال قبل را نشان میدهد. اگرچه سهم ایران از کیک اقتصادی سازمان همکاری شانگهای در مقایسه با رقم 6.6 تریلیون دلار (مجموع تجارت خارجی اعضای سازمان) عدد بزرگی محسوب نمیشود اما همین مقدار نیز حدود یکسوم میزان تجارت خارجی کشورمان محسوب میشود. براساس آمار گمرک ایران، در سال 1400 تجارت کشورمان با اعضای سازمان همکاری شانگهای معادل 54 میلیون و 856 هزار تن کالا به ارزش 37 میلیارد و 168میلیون دلار بوده است که حدود 30 درصد کل تجارت خارجی کشور (120 میلیارد دلار) را تشکیل میدهد. سهم صادرات ایران به اعضای این سازمان 45 میلیون و 349 هزار تن به ارزش 20 میلیارد و 596 میلیون دلار و سهم واردات ایران از اعضای سازمان همکاری شانگهای نیز برابر با 9 میلیون و 507 هزار تن کالا به ارزش 16 میلیارد و 572 میلیون دلار بوده است. در میان 8 شریک عمده صادراتی کشورمان چین، هند و پاکستان بهترتیب در جایگاه اول، پنجم و هشتم جای دارند و هر سه عضو اصلی سازمان همکاری شانگهای محسوب میشوند. درمیان شرکای وارداتی ایران نیز چین و هند ردههای اول و چهارم را دراختیار دارند. عضویت در سازمان همکاری شانگهای میتواند موجب تسهیل تجارت با اعضای آن شده و حجم مراودات اقتصادی ایران را نیز تا حدزیادی افزایش دهد.
مزایای عضویت در شانگهای
1. سازمان تمدنی
اعضای سازمان همکاریهای شانگهای کشورهای شرقی هستند و اساسا تاسیس این سازمان نیز آغاز ساختارسازی نرم در شرق برای حفاظت از دستاوردهای آن در برابر غرب بوده است. هرچند این موضوع در ابتدا و حتی امروزه جلوه چندان پررنگ خبری ندارد اما اغلب تحلیلگران بر اهمیت شانگهای در حوزه همکاری میان کشورهای شرقی تاکید دارند.
2. همکاری امنیتی زیربنای همکاریهای دیگر
بخشی از همکاریهای شانگهای به حوزه امنیتی مرتبط است. باید در نظر داشت همکاریهای امنیتی زیربنای بسیاری از همکاریها در حوزههای دیگر بهشمار میروند. بهعنوان مثال دو کشوری که دارای مشکلات امنیتی با یکدیگر هستند تمایل کمتری به برقراری ارتباطات مردمی و اقتصادی با همدیگر دارند اما بدون وجود احساس تهدید، امکان همکاری فراهم میشود.
3. تضعیف تلاش غرب برای منزویکردن کشورها
برخی از کشورهای عضو سازمان مانند چین، روسیه و ایران همواره تحت فشار تبلیغات هراسافکنانه کشورهای غربی قرار دارند. بر همینمبنا واشنگتن تلاش داشته این کشورها را به انحاء مختلف دچار انزوا کند. نمونه برجسته این اقدام را میتوان در حمله روسیه به ساختارهای ناتو در اوکراین دید که موجبشده آمریکا با بهرهبرداری از آن در راستای منزوی ساختن مسکو در جهان بکوشد.
4. امکان مقابله با تحریمها
سازمان همکاریهای چندجانبه شانگهای با ایجاد زیربنایی برای روابط میان کشورها در تمام حوزهها و ارتقای مدام آنها میتواند زمینهای بزرگ برای مقابله با تحریمها فراهم سازد. امروزه بهطور ویژه مسکو، تهران و حتی پکن تحت تحریمهای آمریکا قرار دارند. واشنگتن از طریق محرومساختن این کشورها از بازار مصرف خود و همچنین هیمنه دلار بر مبادلات مالی کوشیده این کشورها را تحریم کند. ارتقای روابط میان کشورهای عضو میتواند ضمن آسانساختن اقداماتی جهت دورزدن تحریمها به شکلگیری سیستم مبادلات دوجانبه نیز منجر گردد.
5. همکاری ضدتروریسم
منطقه غرب آسیا بهدلیل حضور قدرتهای غربی همواره محلی برای بروز ناآرامیهای سرایتپذیر بوده است. ظهور گروههای تروریستی در منطقه یکی از اصلیترین نتایج حضور ابرقدرتها در منطقه است. از آنجا که برخورد با این گروهها نیازمند امکانات گستردهای است، تجمع امکانات و توان مدیریتی چندین کشور در سازمان شانگهای میتواند مانع از تضعیف دولتهای عضو از طریق فعالیت گروههای تروریستی و براندازان مرتبط با غرب شود.
6. همکاری ضد تهاجم خارجی
آمریکا سوابق گستردهای در دخالت نظامی در حوزه کشورهای عضو دارد. جنگ کره، جنگ ویتنام و لائوس و سپس دو نوبت تهاجم به عراق و اشغال افغانستان جزء تهاجمات مستقیم خارجی است. همگرایی کشورهای عضو باعث محدودشدن امکان تحرکات مستقیم قدرتهای بزرگ علیه کشورهای عضو و حتی محیط پیرامونی آنان میشود.
مهمترین نهادهای غیر دولتی سازمان همکاری شانگهای شورای تجاری سازمان همکاری شانگهای (SCO)
این شورا مهمترین نهاد غیردولتی سازمان محسوب میشود. شورای تجاری سازمان همکاری شانگهای در سال 2006 براساس تصمیم شورای سران کشورهای سازمان بهمنظور ارتقای همکاری اقتصادی بین کشورهای عضو تاسیسشده و مقر آن در مسکو است. شورای تجاری یک نهاد غیردولتی است که شأنیت مشاورهای داشته و ماموریت اصلی آن سازماندهی رایزنیهای گسترده و ارائه توصیهها و پیشنهادات در مورد بهبود شرایط همکاری اقتصادی به رهبران سازمان همکاری شانگهای است.
انجمن بین بانکی سازمان همکاری شانگهای (SCO IBC)
این انجمن در سال 2005 با حضور بانکهای کشورهای عضو و با هدف تامین مالی پروژههای توسعه توسط اعضا و سایر کشورهای همکار با سازمان همکاری شانگهای تاسیس شده است. تاکنون حاصل فعالیتهای این انجمن اختصاص 15 میلیارد دلار به 63 پروژه بوده است. چین تاکنون با هدف پیشبرد پروژه یککمربند، یکجاده بیشترین سرمایهگذاری را از طریق سازوکارهای انجمن بین بانکی انجام داده است. بانک توسعه چین تا پایان سال 2017، 7.69 میلیارد دلار و 3.34 میلیارد یوان به بانکهای عضو کنسرسیوم بین بانکی SCO وام داده است. همچنین در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای که در سال 2018 در چینگدائو برگزارشد، شیجینپین ، رهبر چین متعهد شد 30 میلیارد یوان (4.69 میلیارد دلار) بهعنوان وام ویژه دراختیار انجمن بین بانکی سازمان همکاری شانگهای قرار دهد تا در راستای پیشبرد پروژههای حملونقل فرامرزی و پارکهای صنعتی مورد استفاده قرار گیرد.
باشگاه انرژی سازمان همکاری شانگهای (SCO)
روسیه در سال 2006 پیشنهاد ایجاد یک نهاد انرژی تعاونی داخلی را داد، اما عدمتوافق بر سر ماهیت دقیق باشگاه مانع از شروع فعالیت آن تا سال 2013 شد. عضویت کشورهای ناظر سازمان همکاری شانگهای یعنی ایران، مغولستان، افغانستان و بلاروس و همچنین شرکای گفتوگو، ترکیه و سریلانکا، در باشگاه انرژی تعداد کل اعضای باشگاه انرژی را به چهارده عضو میرسانند. هدف باشگاه انرژی ایجاد یک انجمن برای بحث در مورد همکاریهای انرژی بین دولتها، پیشنهاد پروژههای جدید برای حل مشکلات حملونقل و همچنین طرح ایدههایی برای تولید و مصرف انرژی است. این باشگاه همچنین الگویی موثر برای توسعه پروژههای تولید انرژیهستهای ارائه میکند و به اعضا این فرصت را میدهد تا برنامههای هستهای خود را توسعه دهند. اعضای باشگاه انرژی درحالحاضر پیشرفت قابلتوجهی در ارتقای همکاری انرژیهستهای داشتهاند. چین و روسیه جز صادرکنندگان مهم رآکتورهای هستهای به سایر کشورها محسوب میشوند و قزاقستان و ازبکستان نیز بهعنوان دیگر اعضای اصلی سازمان شانگهای نقش مهمی در تامین اورانیوم ایفا میکنند. در سال 2014، قزاقستان 55 درصد از تولید اورانیوم خود را به چین صادر کرد و دو کشور توافق کردند که بهطور مشترک یک مرکز تولید سوخت ایجاد کنند.