سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بینالملل: روابط ترکیه و یونان بار دیگر به سمت تنش کشیده شده است. آنچه از طرفین بهخصوص ترکیه شنیده میشود، جنگطلبانه بهنظر میرسد.
رجبطیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه در هفتههای اخیر گفته یونان قدرت مقابله با کشورش را ندارد. او تاکید دارد که آتن باید آماده باشد زیرا احتمال دارد ارتش این کشور شبانه به یونان حمله کند. حلوصیآکار وزیر دفاع ترکیه نیز در روزهای اخیر پس از شرکت در یکی از مراسمهای نیروی هوایی کشورش تاکید کرد: «بارها به یونان گفتهایم که از تاریخ درس عبرت بگیرد.» آکار پس از این تهدید با سوار شدن بر یک فروند جنگنده اف-16 و پرواز بر فراز دریای اژه تلاش کرد هشدار خود علیه آتن را معتبرتر سازد. این اقدام وزیر دفاع ترکیه همچنین واکنشی به فعالیت سامانههای پدافند هوایی اس-300 یونان علیه پرواز جنگندههای این کشور در آسمان دریای اژه بهشمار میآید. درمقابل این تهدیدات «نیکوس دندیاس» وزیر خارجه یونان نیز تلاش کرده با ارسال نامههایی به سه نهاد بینالمللی ضمن درخواست کمک از آنان بیشترین بهرهبرداری را از تهدیدات مقامات ترکیه برای مخدوشسازی چهره این کشور انجام دهد. یونان نامههایی به «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو، «جوزپ بورل» رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمانملل، ارسال کرده است که محتوای آن ابراز نگرانی درباره تهدید اردوغان به اشغال نظامی جزایر یونانی دریای اژه است. با وجود ادعای مقامات یونانی اما مواضع مسئولان ترکیهای چندان بیراه نیست. آتن با سوءاستفاده از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول تمام جزایر دریای اژه را بهتصرف خود درآورده است. یونان از طریق این جزایر عملا مرزهای دریایی غربی ترکیه را تحتالشعاع سلطه و نفوذ خود قرار داده است.
ریشههای تاریخی
تنش میان ترکیه و یونان ریشههای تاریخی عمیق و بههمپیوستهای دارد. هرچند قبایل ترک در برهههای متحد امپراتوری یونانیزه شده روم شرقی بودند و در سال 626 در همپیمانی با هراکلیوس پادشاه روم شرقی به ایران حمله کردند اما مواجهههای بعدی ترکها و یونانیان خونبار بوده است. بردگان ترک که در قالب سرباز در ارتش خلفای عباسی خدمت میکردند در مرزهای روم شرقی با این امپراتوری میجنگیدند. با این حال پس از آنکه قبایل ترک وارد سرزمینهای اسلامی شدند، آنها با کسب قدرت سیاسی متمرکز بهصورت مستقیم با حکومت یونانی روم شرقی درگیر شدند. پس از آن نیز حکومتهای منبعثشده از قبایل ترکتبار این منطقه چه امپراتوری عثمانی و چه جمهوری ترکیه بهشدت با یونانیتباران و سپس یونان درگیر بودهاند.
1. نبرد ملازگرد (1071 میلادی)
نبردهای صدر اسلام شامات و مصر را از چنگال روم شرقی درآوردند اما این مناطق جزء سرزمینهای مادری روم شرقی به شمار نمیرفتند. این دو سرزمین متصرفات رومیها بودند اما سرزمین اصلی به حساب نمیآمدند؛ هرچند یونانیها تسلط و حضور دیرپایی در آنها داشتند. سرزمین اصلی رومیها آناتولی یا همان نیمه غربی ترکیه امروزی و همچنین انتهای شبهجزیره بالکان یا همان یونان امروزی بود. این مناطق با وجود آنکه شاهد لشکرکشیهای سنگین مسلمانان بود اما هیچگاه از این لشکرکشیها نتیجهای عاید نشد. نبرد ملازگرد در ۲۶ آگوست سال ۱۰۷۱ اما ورق را برگرداند. در این روز آلپارسلان امپراتور سلجوقی موفق شد رومانوس دیوژن امپراتور روم شرقی را شکست داده و وی را به اسارت بگیرد. با این حال آلپارسلان با عفو، امپراتور روم شرقی را برای بازگشت به پایتختش آزاد گذاشت اما رومیها پس از بازگشت امپراتورشان وی را مجازات و زندانی کردند. در پی آن امپراتور سلجوقی به دلیل عدم اجرای توافقات به سردارانش فرمان حمله سراسری به سرزمینهای روم شرقی در آناتولی را صادر کرد که در پی آن بخش بزرگی از این منطقه بهطور کامل گشوده شد. نبرد ملازگرد که در آن برای اولین بار مسلمانان موفق به اسارت امپراتور روم شده بودند به دلیل تاثیرات قاطعش یکی از دلایل شکلگیری جنگهای صلیبی بود.
2. فتح قسطنطنیه (1453 میلادی)
علیرغم گشوده شدن سرزمینهای آناتولی و شبهجزیره بالکان توسط ترکان و بهویژه حکومت عثمانی اما قسطنطنیه پایتخت روم شرقی که در اواخر حیات این حکومت تاریخی تنها قلمرو آن بود، هربار در برابر تهاجمات پایداری میکرد. با این وجود سلطان محمد فاتح در سال ۱۴۵۳ با تصرف این شهر امپراتوری 1100 ساله و تاریخی روم شرقی یا بیزانس را که برای مسیحیان اهمیتی مقدس داشت، برانداخت.
3. اشغالگری یونانیان در خاک ترکیه (19۲۲-19۱۹میلادی)
حکومت عثمانی با یونانیان همانند دیگر اقوام و ملل تحت سلطه شان درگیر بودند اما به دلیل سویه مذهبی جنگها که دخالت روسیه و ملل اروپایی را در حمایت از مسیحیان بالکان در پی داشت، جایگاه یونانیان در مقابله با عثمانیها به دلیل حضور دیگر اقوام برجستگی بیهمتایی نداشت. آنچه به درگیری میان آنها شدت بخشید، شکست عثمانی در جنگ جهانی اول بود. پس از این شکست ارتشهای فرانسه، ایتالیا و یونان به آناتولی وارد شدند. در پی ورود نظامی کشورهای اروپایی به سرزمین اصلی ترکها، آنها به رهبری «مصطفی کمال آتاتورک» موفق شدند طی جنگهایی آنان را از سرزمین اصلی خود به بیرون برانند. به دنبال حفظ سرزمینهای اصلی ترکها بود که آتاتورک در سال 1923 با اعلام پایان خلافت عثمانی کشور ترکیه را پایهگذاری کرد. یونانیها در بین سالهای 1919 تا 1922 در تراکیه شرقی (سرزمینهای اروپایی جمهوری ترکیه فعلی) و همچنین سواحل دریای اژه مستقر شده بودند. این مساله موضوعی بسیار مهم برای ترکها بود بهگونهای که اخیرا اردوغان از یونانیها خواسته شکستشان در ازمیر را به یاد بیاورند. از نگاه مردم ترکیه هجوم یونان به سرزمینهای داخلی ترکیه و آزار ترکهای مسلمان یک گستاخی غیرقابل بخشش از سوی آتن است.
4. حمله ترکیه به قبرس (1974 میلادی)
قبرس در سال 1878 تحت سلطه انگلیس درآمد، با آنکه از لحاظ سیاسی و رسمی همچنان جزئی از امپراتوری عثمانی به شمار میرفت. تسلط انگلیسیها بر قبرس باعث شد اختلافات میان ساکنان ترک این جزیره با یونانی تباران اوج بگیرد. در سالهای پس از جنگ جهانی دوم یونانی تباران تلاش داشتند با خرید خانه ترکها بر سراسر جزیره مسلط شوند. با این حال آنچه اختلافات را به جنگ کشاند کودتای ملیگرایان یونانی در سال 1974 علیه دولت مرکزی این کشور بود تا بتوانند قبرس را به یونان ملحق کنند. در پی آن ارتش ترکیه به سرعت وارد قبرس شده و 38 درصد از این جزیره را در نوار شمالی تحت کنترل خود گرفت. در سال 1983 ترکتباران حاضر در این منطقه با نام قبرس شمالی از دولت قبرس اعلام استقلال کردند؛ هرچند این موضوع تاکنون در سطح بینالمللی به رسمیت شناخته نشده است. اصلیترین حامی حکومت خودمختار قبرس شرقی ترکیه است که تلاش دارد با تامین نیازهای اصلی این حکومت آن را دربرابر یونانیتباران قبرس و دولت یونان حفظ کند.
مشکلات کلان
در این بخش مشکلات کلان موجود بین ترکیه و یونان که در روابط میان دو کشور دیرپا بودهاند، مورد بررسی قرار گرفتهاند.
1. قبرس
دولت ترکیه بهعنوان کشوری که از سال 1952 عضوی از ناتو بوده و نگهبان جنوب شرقی اروپا دربرابر تهاجم شوروی به شمار میرفت در سال 1974 با انجام عملیات نظامی در بخشی از اروپا، دیگران را غافلگیر کرد. این عملیات نظامی هرچند با توجه به ابعادش محدود بود اما به تسلط ترکیه بر بیش از یکسوم قبرس منجر شد. استفاده از قدرت نظامی توسط ترکیه که دارای دومین ارتش بزرگ ناتو از لحاظ تعداد نیروی نظامی است، باعث بروز وحشت نسبت به نظامیگیری آنکارا شد.
در سوی دیگر تسلط بر قبرس شمالی باعث شد ترکیه بتواند ضمن در دستگیری یک سرپل در قبرس که درصورت لزوم میتوان جنگ را در آن شعلهور ساخت و بهانه جویی کرد، بر آزادی دریایی خود در مدیترانه که در حال محدود شدن بود بیفزاید. اقدام جسورانه ترکیه در حمله نظامی به قبرس و حفظ نیروی نظامی در آن و همچنین حمایت اروپاییها از همتباران یونانیشان زخم بزرگی در روابط دو طرف است.
2. دریای اژه
پس از پایان جنگ جهانی اول و براساس توافقنامه لوزان در سال 1923 یونان کنترل تمامی جزایر دریای اژه را که برای صدها سال در اختیار امپراتوری عثمانی بودند در اختیار گرفت. این درحالی است که برخی از جزایر چند صد کیلومتر با خاک یونان و تنها چند کیلومتر با خاک ترکیه فاصله دارند.
فارغ از اهمیت سرزمینی و دفاعی جزایر، آنها به سه دلیل عمده دیگر نیز اهمیت دارند. یونان از طریق این جزایر میتواند تحرکات دریایی ترکیه را بهشدت محدود کند. برخی از جزایری که تنها چند کیلومتر از خاک ترکیه فاصله دارند درصورت اعمال مرزهای دریایی یونان، مرزهای آبی قابل استفاده ترکیه را در برخی مناطق 1500 متر میرسانند. از سویی محدود شدن مرزهای دریایی ترکیه در دریای اژه باعث محروم شدن این کشور از منابع کشف شده در دریای مدیترانه میشود. در شاخه سوم نیز در دست داشتن انبوهی از جزایر در فاصله 500 کیلومتری از خاک اصلی یونان، یک سرشکستگی بزرگ ملی برای ترکیه است.
مشکلات جدید
پیشزمینههای پررنگ تاریخی در روابط ترکیه و یونان باعث شده تا هر تغییری در روابط این دو کشور با سوءتفاهم روبهرو شود. همچنین هرکدام از این سوءتفاهمات فی مابین نیز پس از شکلگیری باعث برانگیختگی خاطرات رقابتهای گذشته میشود.
1. یونان؛ جایگزین ترکیه در اتحاد با آمریکا
ترکیه به دلیل مشکلات گستردهای که پس از جنگ جهانی دوم با آن مواجه شد خود را ناچار از اتکا به یک ابرقدرت دید. ترکیه پس از جنگ جهانی دوم با شوروی روبهرو شد که بسیار عظیمتر و حتی خطرناکتر از امپراتوری روسیه تزاری به نظر میرسید. شوروی ضمن آنکه یک قدرت هستهای به شمار میرفت از طریق قفقاز با ترکیه همسایه بود و تهدید متعارف نظامی علیه این کشور به حساب میآمد. از سوی دیگر متحدان پانعرب و انقلابی شوروی در عراق و سوریه و همچنین بالکان محیط پیرامونی ترکیه را محاصره کرده بودند. از این رو آنکارا برای ایجاد امنیت خارجی خود راه را در اتکا به یک ابرقدرت دید.
از سوی دیگر امنیت داخلی ترکیه نیز به دلیل جداییطلبی کردها و حمایت شوروی از چپگرایان بهشدت تهدید میشد. آنکارا برای مقابله با این جداییطلبان به آموزش، تسلیحات و کمکهای مالی نیاز داشت. ترکیه برای آنکه مردمش به سمت ساقط کردن نظامی سیاسی گام برندارند نیاز داشت زیرساختهای کشور را توسعه دهد. ایجاد زیرساختها نیز باید توسط شرکتهای معتبری صورت میگرفت که امضای قرارداد با آنها نیازمند ارزهای خارجی مانند دلار و پوند بود. ترکیه به دلیل صادرات ضعیف، به ارزهای خارجی دسترسی نداشت و برای تامین آن باید از وام و کمکهای خارجی بهره میگرفت.
علیرغم چنین شرایطی، غرب نیز نیازمند ترکیه بود. در منطقهای آشوبزده ولی مهم، ترکیه یک متحد باثبات به شمار میآمد. این کشور در تمام طول جنگ سرد محافظ جنوب شرق اروپا بود.
با این وجود پس از پایان جنگ سرد، جایگاه ترکیه رو به افول گذارد. در سالهای اخیر نزدیک شدن آنکارا به مسکو و تهران و همچنین دور شدن از واشنگتن باعث شده تا غرب اعتمادش را به این کشور از دست بدهد. بر همین اساس آمریکا درحال افزایش تمرکز و سرمایهگذاریهای نظامی در یونان است؛ موضوعی که خشم و حسادت ترکیه را برانگیخته است.
2. برهم خوردن موازنه نظامی
ترکیه یکی از شرکای اصلی جنگنده نسل پنجم رادارگریز اف-35 است. برخی از قطعات حساس این جنگنده نیز قرار است در ترکیه تولید شود. با این حال به دلیل خرید اس-400 از روسیه، ترکیه با وجود سفارش اولیهاش برای دریافت 100 فروند جنگنده اف-35 از دریافت آنها به دلیل تحریمهای آمریکا باز مانده است. آنکارا با توجه به این توقف و رشد بیوقفه تسلیح همسایگان به جنگندههای جدید در پی آن برآمد تا 80 فروند جنگنده اف-16 خود را ارتقا داده و 40 فروند جنگنده جدید از همین نوع را خریداری کند؛ موضوعی که اجرایی شدن آن به دلیل مخالفتهای واشنگتن و بهطور ویژه کنگره در هالهای از ابهام است. در چنین وضعیتی یونان 18 فروند جنگنده رافائل ساخت فرانسه را سفارش داده و از اوایل تابستان علاقه خود برای خرید جنگنده اف-35 را اعلام کرده است. در سوی دیگر مصر نیز که در دریای مدیترانه در بلوک مقابل ترکیه قرار دارد 30 فروند جنگنده رافائل را به فرانسه سفارش داده که تاکنون 24 فروند از آنها تحویل شدهاند. قاهره همچنین به تازگی 44 فروند جنگنده میگ-29 از سریام را دریافت کرده و 26 فروند جنگنده سوخو-35 را در سفارش دارد. یونان در حوزههای دیگر نیز درحال تجهیز خود است و 27 سامانه موشکی Spike NLOS را با قیمت 70 میلیون یورو به رژیمصهیونیستی سفارش داده است. تجهیز گسترده دشمنان ترکیه در منطقه با ایجاد برتری فناوری در آنان میتواند برای منافع آنکارا زیانبار باشد.
3. ائتلافسازی در مدیترانه
ترکیه علی رغم تنشهای گسترده با ایران و روسیه در منطقه و بهطور ویژه سوریه، موفق شد روابط ویژهای را با تهران و مسکو برقرار کند. این روابط به ترکیه اجازه میدهد تا درصورت لزوم از تشدید تنشها جلوگیری کند. آنکارا اما در جناح غربی خود در مدیترانه به جای رقبا با دشمنان بزرگی روبهروست. یونان، قبرس، رژیمصهیونیستی و مصر هرکدام دلایل زیادی برای تقابلجویی علیه ترکیه دارند. یونان و قبرس بنا به دلایل تاریخی و قضیه قبرس شمالی با ترکیه مشکل دارند. رژیمصهیونیستی نیز به دلیل ارتباط این کشور با حماس و حملات اردوغان به جنایتگری این رژیم اعتماد خود به ترکیه را از دست داده است. در طرف دیگر روابط مصر با ترکیه متاثر از وقایع پس از تحولات موسوم به بیداری اسلامی است. در آن برهه آنکارا از اخوانالمسلمین حمایت میکرد. محمد مرسی رئیسجمهور منتخب مصر که در اخوان عضویت داشت در کودتایی توسط عبدالفتاح السیسی حاکم کنونی مصر در سال 2013 به شکلی خونبار ساقط شد. از این رو السیسی دشمنی عمیقی با ترکیه و سیاستهای نفوذ آن در کشورش و همچنین لیبی دارد. آنکارا میداند ائتلاف این کشورها در حوزههای مختلف میتواند مشکلات زیادی برای این کشور در دریا ایجاد کرده و آن را در حالتی شبهمحاصره قرار دهد.
4. لابی علیه ترکیه و منشأ فشار
ترکیه هرچند چندین دهه مراودات بسیار نزدیک با غرب را در کارنامه خود دارد اما با وجود خواست قلبی آنکارا غرب از پذیرش این کشور در نهادهای اصیل خود مانند اتحادیه اروپا جلوگیری کرده است. در جنگ یونان و ترکیه که ریشههای تاریخی دارد یکی از اصلیترین صفآراییهایی که به تبع شرایط این دو کشور و تاریخ شان شکل میگیرد به مساله تمدنی مرتبط است. در تنش میان یک کشور ترکتبار مسلمان و یک کشور مسیحی اروپاییتبار غرب به شکل آشکاری از مورد دوم حمایت میکند. مقامات یونانی نیز با استفاده از این وضعیت همواره کوشیدهاند از روابط خود با کشورها و جوامع غربی برای تحریک این کشورها علیه بهرهبرداری کنند. اگر غرب با ترکیه مشکلی داشته باشد، شکایتهای یونان علیه این کشور بهانه بیشتری به آنها برای تضعیف آنکارا میدهد. در همین راستا نخستوزیر یونان در جریان سخنرانی خود در کنگره آمریکا که طی چند ماه گذشته صورت گرفت، تلویحا از واشنگتن خواست تا از فروش تسلیحات جدید به آنکارا خودداری کند. پس از آن بود که اردوغان در واکنشی خشمگینانه به نخستوزیر یونان تاکید کرد که دیگر حاضر نیست بههیچوجه با او دیداری داشته باشد.
5. حمایت از مخالفان دولت ترکیه
ترکیه معتقد است یونان در پی مداخله در امور داخلی این کشور است. یکی از شواهد مقامات دولت اردوغان پناهنده شدن 8 تن از نظامیان حاضر در کودتای ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶ به یونان است.
پیشتر نیز اوجالان رهبر پ.ک.ک بعد از رانده شدن از سوریه در سفارت یونان در کنیا مستقر بود.