حمیدرحمانی، کارشناس ارشد معاونت فرهنگی وزارت ارشاد :ایران از نظر مصرف نوشتافزار، یک کشور مصرفکننده بود. اگر قدری به تاریخچه این حوزه برگردیم، تحول صنعت نشر با ورود خودکار بیک به ایران اتفاق افتاد. قبل از آن فقط خودنویس و قلم و دوات بود که هم محدودیت و هم کثیفکاری زیادی داشت. یکی از ایرانیان دو سال منتظر بود تا توانست یک دستگاه دستدوم مونتاژ خودکار بیک را وارد ایران کند و تحول صنعت نشر در آنجا اتفاق افتاد. بعد از آن کارخانه پارسمداد در سال ۵۵ در ایران تاسیس و به بنیاد پهلوی تحویل داده شد. بعد از آن ما اتفاق خاصی در صنعت نشر نداشتیم.
ورشکست شدیم تا به اینجا رسیدیم
10 سال پیش جوششی بین افراد دلسوخته فرهنگی اتفاق افتاد و فضایی برای تولید یکسری از نوشتافزارها که میتوانستند هویتساز برای ایران باشند، ایجاد شد. ایراننوشت، یکی از آن تشکیلاتی بود که بهصورت خودجوش بهوجود آمد و خود را به بازار نشان داد. روزهای اول تعداد تولیدکنندگان کم بود و سهم کمی در بازار داشتند. تجربه اینکه ارزشهای فرهنگی و دینی را چطور در قالبهای نوشتافزاری بهوجود آوریم قبلا وجود نداشت و فرازونشیبهای خیلی زیادی برای تولیدکنندگان داشت و یکی از این سختیها ورشکستگی بود تا به نمونه و کارهای امروزی رسیدیم. بضاعت تولید در ایران چند سال پیش این نبود و بههرحال تکنولوژیها و صنایع کمک کردند و سرمایهگذاریها انجام شد تا به اینجا رسیدیم که ۴-۳ کارخانه خودکار و مدادرنگی داریم و خودمان پاککن تولید میکنیم، قیچی و خطکش تولید میکنیم. درست است وقتی که به محصولی نگاه میکنیم شاید چیز خاصی نباشد ولی برای ما یک قدم مثبت است، چون هر یک از این کارها جلوگیری از خروج ارز و واردات بود. این صنعت بسیار کارآفرین است. تعداد زیادی مشغول به کار در این صنعت هستند، فروشگاههای زیادی هم از آنها حمایت میکنند. یعنی اگر بخواهیم بازار و واحدهای توزیع را جمع و تفریق کنیم، کسبوکارش پررونق است و سرمایهدرگردش بالایی دارد. به عدد دقیقی نرسیدهایم ولی من فکر میکنم صنعت دانشآموزی حدود ۱۲ هزار میلیارد باشد. تعداد فروشگاههای نوشتافزار در کشور ما نزدیک به ۱۳-۱۲ هزار است و رقم این قابلتوجه است، کارآفرینی و گردش مالی آن قابلتوجه است و نکته مهمتر اینکه از یک واردکننده صرف به کسی تبدیل شدهایم که ۲۰ درصد واردات میکند و البته ۸۰ درصد مواد اولیهای را هم که وارد میکنیم به دلخواه خودمان است و این موضوع ارزش دارد.
ما در کشورمان کاراکتر ملی نداشتیم
صنعت نوشتافزار پیچیده است و تکمحصول نیست. فقط با کاغذ سروکار ندارید. انواع کاغذهاست. فقط با مرکب و جوهر سروکار ندارید، انواع خودکارهاست. در یک خودکار، پلاستیک، چوب، فلز، مواد ترکیبی، مواد سمی وجود دارد، همه اینها باید در کنار هم بنشیند و خودکار تولید شود. جنس ساده، اما تولید آن پیچیده است. خودکاری که ملاحظه میکنید ساچمهای بر سر آن است که ۴ کشور در دنیا حق تولید آن را دارند. سوئیسیها آن را اختراع کردند و آلمانیها به بازار آوردند و ارائه دادند. آلمان، ژاپن، هند و اخیرا در چین هم آن را تولید میکنند، یعنی هر کشوری حق ساختن آن را ندارد. این مداد با همین سادگی که نگاه میکنید پیچیدگی دارد و ۴-۳ کشور در دنیا فرآیند این را دارند که چوب را تبدیل به مداد کنند. هرجایی این اقدام انجام نمیشود. قدیمترها چوبها را میتراشیدند تا تبدیل به مداد شود. سه کشوری که این فرآیند را انجام میدهند چین، کانادا و آمریکا هستند. الان یکسری مدادهای پلیمری درست میکنند که تکنیک و صنعت آن متفاوت از مداد چوبی و ذغال گرافیت است. الان مدادهای پلیمری که تولید آن یک صنعت شیمیایی است به ایران آمده و در ایران یکی دو کارخانه آن را تولید میکند. از نظر طراحیها و تولید در این چند سال بهویژه در این 10 سالی که گذشت، روندی روبهجلو داشتیم. ما در کشورمان کاراکتر ملی نداشتیم و اینها مواردی است که دستبهدست همدیگر میدهد. اگر از یک کاراکتر انیمیشن، کتاب و... تولید شود، مطمئنا میتواند در صنایع نوشتافزار تاثیر بسزایی بگذارد. یک دورهای کلاه قرمزی و مجموعههای عروسکی آمد و بعد از صداوسیما حذف شد و هر کسی روی این کاراکتر سرمایهگذاری کرده بود دیگر فروش نداشت. غیبت عروسک جنابخان هم در صداوسیما باعث شد تولیدات عروسکی و نوشتافزاری آن قطع شود، چون مردم دیگر آن را نمیدیدند. هر کاراکتر میتواند ۳۰۰-۲۸۰ محصول را ایجاد کند. ولی وقتی کاراکتر نداشته باشید مجبور میشوید در قالبهای کلاسیک و سنتی وارد شوید که در اینها سهم بازار و مخاطب محدودتر است.
در نمایشگاه ایراننوشت به قوه تخیل دانشآموزان توجه کردیم
نمایشگاه نوشتافزار ایراننوشت و تفاوتش با نمایشگاه دو سال قبل را از خیلی جهات میشود بررسی کرد. تعداد شرکتکنندگان، تعداد بازدیدکنندگان، سطح مساحتی که نمایشگاه قرار دارد. مثلا دو سال پیش اینجا ۴۰۰-۳۰۰ متر آزاد بود و الان یک متر هم آزاد ندارد. تعداد تولیدکنندگان هم متنوع شده، همچنین در هر یک از تولیدکنندگان نمونه کارهای قدیمی و جدید متنوع شده است و این مقایسه را به چشم عام هم میتوانید ببینید. در فروشگاهی که اینجاست دورههای قبل تعداد محصولات یا شرکتکنندگان محدودتر بود، یعنی در دورههای قبل سیستم فروشگاهی سبد یک خانوار را تکمیل نمیکرد ولی الان اینجا خیلی از خانوادهها هم حق انتخاب دارند و محصول باکیفیتی دریافت میکنند. نمیگویم سالهای گذشته این نبود ولی محدودتر بود. الان کسی که میآید میتواند ۲۰برند مدادرنگی را ببیند. درصورتی که در دورههای گذشته ۱۲-۱۰ مدل بود. شاید افراد عادی این تنوع را احساس نکنند یا به قول معروف گذرا عبور کنند. اینجا محصولات دانشآموزی را بهتر دیدیم. گفتیم یک دانشآموز تنها به نوشتافزار نیاز ندارد و باید به قوه تخیل او هم کمک کنیم، بنابراین یکسری ناشران و محصولات اسباببازی و سرگرمی را هم آوردیم. هر چقدر مساحت این نمایشگاه بزرگتر باشد مسلما این موقعیتها بیشتر میشود و خانوادهها محصولات آموزشی خود را در یک محیط کنار هم میبینند. در موقعیتهای دیگر خانوادهها برای اینکه بخواهند وسایل کمکآموزشی، نوشتافزار، اسباببازی و... را خریداری کنند باید به ۴ مکان متفاوت مراجعه کنند اما نمایشگاه امسال توانسته تاحدی تمام این محصولات را یکجا جمع کند.