مرتضی عبدالحسینی، خبرنگار:بازار سهام حمایت مهم یک میلیون و 400 هزار واحدی را ازدست داد و بهنظر میرسد وارد فاز نزولی دیگری شود تا بتواند کفسازیهای مجددی را در حدود یک میلیون و 340 هزار واحد انجام دهد. این ریزشها درحالی است که براساس عوامل بنیادی، بازار سهام مناسبترین گزینه برای سرمایهگذاری و سوددهی است. بهنظر میرسد بیتوجهی مردم به بازار و خروج ادامهدار حقیقیها از این بازار اصلیترین دلیل افت آن باشد و تا زمانی که این سوخت تامین نشود نمیتوان منتظر اتفاقی جدی لااقل تا پایان سال جاری بود. در این گزارش به این موضوع پرداختیم که بیاعتمادی مردم به بازار سهام دو پیامد جدی داشته است. اولا، باعث خروج پول از بازار بورس، کاهش ارزش معاملات و رکود مطلق آن شده است. دوم اینکه، به رونق بازارهای موازی مانند مسکن کمک کرده است. شاید بتوان گفت خروج 22 هزار میلیارد پول حقیقی در پنج ماه ابتدایی سال 1401 از بازار سهام در رونق نسبی بازار مسکن بیتاثیر نبوده و یکی از دلایل رشد معاملات در بازار مسکن همین خروج پول از بورس و ورود آن به مسکن است. درحالیکه میدانیم تقاضای سرمایهای در بازار مسکن بیش از تقاضای مصرفی آن بوده و حضور بیشتر سرمایهگذاران در خرید و فروش خانه هیچ تاثیر مثبتی بهجز افزایش قیمتها را نخواهد داشت. براساس آمارها، بهخصوص از فروردین 1400 به بعد هرگاه خروج پول از بازار بورس شدت گرفته از آن طرف رشد معاملات بازار مسکن تهران تقویت شده است.
افت 6 درصدی شاخص بورس تنها در یک ماه
شاخصکل بورس روز گذشته با ریزش 15 هزار 421 واحدی تا رقم یک میلیون و 397 هزار واحد نزول کرد. شاخص کل با معیار هموزن هم 4755 واحد کاهش یافت و به رقم 405 هزار و 569 واحد رسید. در این بازار 287 هزار معامله به ارزش 2 هزار و 884 میلیارد تومان انجام شد. ریزش شاخصکل و ازدست دادن حمایت روانی یک میلیون و 400 هزار واحدی هرچند ناامید کننده، اما دور از انتظار نبود؛ چراکه مشخص بود که بازار بورس به مخابرهشدن اخبار فرسایشی از برجام واکنش منفی خواهد داد و این موضوع را با کاهش پلهپله ارزش معاملات در دو هفته اخیر نشان داده بود. بازار سرمایه در بررسی هفتگی، ماهانه و ششماهه در تمامی پارامترها افت داشته و سرمایهگذاران خود را بیش از پیش نگران کرده است. بررسی آمارها نشان میدهد که تنها در یک ماه اخیر شاخصکل بازار 6 درصد افت داشته که در خلال آن حمایتهای بسیار مهمی را از دست داده است. در همین دوره، میانگین ارزش معاملات 11 درصد و حجم معاملات تقریبا 20 درصد کاهش داشته که در یک بررسی ماهانه (مقایسه شهریور با مردادماه) افت جدی محسوب میشود. آمار 6 ماهه نیز خبر از افت 5 درصدی شاخص و کاهش 36 درصدی ارزش معاملات و 43 درصدی حجم معاملات دارد. در نگاه یکساله نیز شاخصکل بازار از شاخص یک میلیون و 490 هزار واحدی در شهریور 1400 بیش از 7 درصد فاصله گرفته و ارزش معاملات نیز افت 48 درصدی را تجربه کرده است. به نظر میرسد «بلوا» همچنان در بورس تهران ادامه دارد و نهتنها دو سال است که بازار رنگی غیر از خون ندیده بلکه دل بسیاری از سرمایهگذاران نیز از این بازار خون است.
4 نکته حول بازار سهام
این روزها چند نکته حول بازار سهام وجود دارد که مرور آنها خالی از لطف نیست. 1- متاسفانه یک محدوده مهم حمایتی ازدست رفته و شاخصکل درحالحاضر نیاز به کفسازی در محدودههای یک میلیون و 350 هزار واحدی دارد و در چنین موقعیتی باید منتظر کفسازی بازار سهام بود؛ چراکه با نزولی بودن روندکلی بازار، ورود به آن بهشدت پرریسک خواهد بود. 2- شاخصکل از ابتدای سال جاری در حدود 5 درصد افت داشته، این درحالی است که بسیاری از سهامها سقوطهای اساسی را تجربه کردند که این موضوع ابهامات فراوان حول طریقه محاسبه و صحت خروجی شاخصکل را تقویت خواهد کرد. 3- اخبار برونزا و خارجی، چه اخبار برجامی و چه افت جهانی قیمت کامودیتیها برای بازار مثبت نبوده و فرصت استثنایی رشد قیمتهای جهانی با سیاستهای غلطی مانند اعمال عوارض صادراتی از بین رفت. 4- پول درگردش جامعه (آن میزان از نقدینگی که بهصورت اسکناس بوده یا در حسابهای جاری افراد در بانک قرار دارد) به بالاترین رقم خود در 12 سال اخیر رسیده (در حدود 1200 هزار میلیارد تومان) و نسبت آن در مقایسه با نقدینگی در رقم بیسابقه 22 درصد قرار دارد. اما این پولهای سرگردان روانه بورس نشده و در بازارهای طلا و مسکن جا خوش کرده است.
خروج 160 هزار میلیارد پول از بورس
کاهش 35درصدی شاخص از بالاترین سقف تاریخی خود که در 19مرداد 1399 بهدست آمده بود و عدم رشد مجدد بازار در طول دو سال گذشته نهتنها بسیاری از فعالان بازار را در ضررهای بالا قرار داده، بلکه اتفاقات روزهای اخیر ترس آنها را نسبت به ادامه روند نزولی بازار بیشتر کرده است. چرایی ریزش بازار و عمیقتر شدن آن در یکماه اخیر، بزرگترین سوال و ابهام این روزهای فعالان بازار سهام است. ابهام از این لحاظ که علیالظاهر فاکتورهای لازم برای جذابیت بازار بورس وجود دارد. بهعنوان نمونه نسبت قیمت به درآمد (P/E) بازار سهام درحالحاضر 6.32 مرتبه میباشد که نشان میدهد از لحاظ بنیادی، بازار سهام مناسبترین گزینه جهت سرمایهگذاری است. در واقع نسبت قیمت به درآمد (P/E) بازار با افت 80 درصدی از 35 مرتبه در سال 1399 به 6.32 مرتبه رسیده که کمترین رقم از سال 1394 بهبعد است. علاوهبر این براساس اعلام پژوهشکده پولی بانک مرکزی، در سهماهه ابتدایی سال از 477 شرکت بورسی، 409 شرکت سودده بوده که ظرفیت بنیادی بازار را تایید میکند. درکنار اینها، عوامل دیگری مانند تثبیت قیمت دلار، تثبیت نرخ بهره بین بانکی زیر 22درصد، افزایش شدید پول در گردش جامعه و افزایش انتظارات تورمی را نیز میتوان نام برد که هرکدام بهتنهایی میتوانند عامل مضاعفی برای رشد بازار سهام باشند اما درحالحاضر چنین نیست. بنابراین پاسخ به این سوال که چرا بازار سهام درحال ریزش است، چندان راحت نیست؛ چراکه از یکطرف عوامل برای جذابیت بازار سهام همچنان فعال هستند و در طرف دیگر در مرتبه بالایی از نااطمینانی و بلاتکلیفی اقتصادی در سالهای اخیر بهسر میبریم. ظاهرا عوامل مثبتی که نام برده شد، برای توجیه حقیقیها و ورود پولهای جدید به بورس کافی نبوده و تنها متغیر منفی که بر همه اینها میتواند غالب باشد، «نااطمینانی» موجود در بازار و حول آن است. بهواقع تجربه تلخ سال 99 و از بین رفتن سرمایه بسیاری از سرمایهگذاران و ادامه دخالتهای دستوری دولت (هم در دولت تدبیر و امید و هم در دولت فعلی) در بازار و بعضا بیبرنامگی آنها که همگی در بیاعتمادی و نااطمینانی در بازار تعریف میشوند، مهمترین عاملی است که وضعیت بازار را به این روزهای بیرمق و خستهکننده رسانده است. این وضعیت یک خروجی مهم داشته و آن «ازدست رفتن وجاهت بازار سهام و کمرنگ شدن سرمایه اجتماعی در آن است.» وقتی از کمرنگ شدن سرمایه اجتماعی در بازار سهام و ازدست رفتن وجاهت بازار صحبت میشود، منظور خروج 155.6 هزار میلیارد تومان پول حقیقی در 24 ماهه اخیر از بازار سهام است. همچنین از ابتدای سال نیز تا بهحال 22 هزار میلیارد تومان از بازار خارج شده و اینمقدار برای مردادماه در حدود5.6 هزار میلیارد تومان بوده است. البته بهعبارت صحیحتر از ابتدای سال تا پایان مرداد ماه 22 هزار میلیارد تومان تغییر مالکیت حقیقی به حقوقی رخداده و این میزان از پول توسط حقوقیها به بازار وارد شده است. هرچند ورود و وجود پول حقوقی در بازار اتفاق بدی نیست اما خروج پول حقیقی میتواند نشاندهنده ازدسترفتن وجاهت بازار باشد که در بالا مطرح شد.
افت 4 برابری معاملات بورسی و رشد 2 برابری مسکن
اینکه «بورس در رکود رفته است» نهفقط از توصیفات بالا، بلکه در تحلیلهای آماری نیز دیده میشود، بهطوریکه براساس آمارها، میانگین ارزش معاملات بازار سهام در مردادماه 1401 با افت بیسابقهای به چهارهزار و 225 میلیارد تومان در روز رسیده است. از طرف دیگر در این ماه 130 میلیارد برگ سهم مبادله شده (حجم معاملات) که حاکی از افت 30 درصدی در مقایسه با تابستان سال 99 است. براساس آمارهای موجود میانگین ارزش معاملات در بازار بورس در تابستان 1400 حدود 14 هزار میلیارد تومان بوده که این مقدار درحالحاضر در شهریور 1401 به کمتر از 3 هزار و 700 میلیارد تومان رسیده (چهاربرابر کاهش) و این مقدار کمترین رقم از ابتدای سالجاری تاکنون است. همچنین میانگین ارزش معاملات روزانه بورس تهران در سال 1400 حدود 6 هزار میلیارد تومان بوده که آمارهای شهریورماه 1401 حاکی از کاهش 50 درصدی است. میزان ارزش معاملات از جهت حائز اهمیت است که پویایی و نقدشوندگی بازار در گرو آن است و عدم وجود آن بهمعنای افت جریان پولی و در ادامه افت بازار سهام است. درحالیکه میانگین ارزش معاملات بورس تهران در مردادماه در حدود چهارهزار میلیارد تومان بوده و مجموع ارزش معاملات این ماه نیز 88 هزار میلیارد تومان بوده که درمقابل آن ارزش معاملات مسکن تهران در همین ماه 27.5 هزار میلیارد تومان بوده است. براساس آمار معاملات مسکن تهران که توسط بانک مرکزی منتشرشده، ارزش معاملات مسکن در پایتخت درحالی در خردادماه جاری 43 هزار میلیارد تومان و در تیرماه نیز 36 هزار میلیارد تومان بوده که آمار معاملات بازار سهام روزبهروز درحال کاهش است. بهطورکلی ارزش معاملات مسکن تهران در تابستان جاری بیش از دوبرابر ارزش معاملات در تابستان سال گذشته است. میانگین ارزش معاملات ماهانه بازار مسکن تهران در سال 1399 در حدود 12هزار میلیارد تومان بود، این درحالی بود که در همان زمان ارزش معاملات بورس تهران تنها در یک روز به این نصاب میرسید، بنابراین بهوضوح مشخص است که رکورد در بازار سهام به تقویت و رونق بازار مسکن و سایر بازارهای موازی کمک کرده است.
مسکن؛ میزبان فراریان بورسی
این روزها هرچه بازار سهام در ابهام است و فضای خاکستری حول آن پررنگتر میشود، بازار مسکن به سرمایهگذاران خود سود میدهد و بیشازپیش درحال جذب منابع مالی سرگردان در اقتصاد است. براساس آخرین گزارش منتشرشده از سوی بانک مرکزی، متوسط بهای هر مترمربع آپارتمان در تهران طبق دادههای بانک مرکزی، برابر با 42 میلیون و 729 هزار تومان اعلامشده که در مقایسه با تیرماه، افزایش 2.5 درصدی و در مقایسه با مردادماه سال گذشته رشد 38 درصدی را ثبت کرده است. علاوهبر این افزایش تعداد و ارزش معاملات نیز حاکی از رونق نسبی بازار مسکن در چند ماه اخیر است. بهطور خاص در مردادماه سال 1401 ،تعداد آپارتمانهای مسکونی معاملهشده در شهر تهران در حدود 7.8 هزار واحد مسکونی بوده که نسبت به ماه مشابه سال قبل 42.3 درصد افزایش را نشان میدهد. علاوهبر این مجموع ارزش معاملات مسکن در شهر تهران از ابتدای سال تا پایان مرداد درحالی بیش از 120 هزار میلیارد تومان بوده که این رقم برای مدت مشابه سال 1399 (پنجماه ابتدایی 1399) تنها 70 هزار میلیارد تومان بوده است. این رشد 70 درصدی معاملات مسکن در حالی بوده که در بازه مذکور ارزش معاملات بازار سهام دقیقا 70 درصد کاهش داشته است. کاهش معاملات در بازار بورس یکی از نتایج خروج پولهای حقیقی از بورس است و از همین رو به بررسی رابطه ارزش معاملات مسکن و خروج پول حقیقی پرداختهایم که نکات جالبی را گزارش میکند. در نمودار مشاهده میشود که طی دوسال اخیر و بهخصوص از فروردین 1400 به بعد رابطه معکوسی بین ارزش معاملات بازار مسکن و خروج پولهای حقیقی از بورس برقرار بوده و هرکجا که خروج پول از بورس ادامه داشته، رشد معاملات مسکن نیز قابلتوجه بوده است. این رابطه بین کاهش ارزش معاملات مسکن و همچنین خروج پولهای حقیقی از بورس با رشد معاملات مسکن که مورد ادعای این گزارش و نمودار نیز هست به این معنی نیست، تماما آنچه از بورس بیرون رفته درنهایت وارد بازار مسکن شده اما بههرحال بخشی از رونق بازار مسکن در تابستان مدیون رکورد عمیق بورس است. یکی از دلایل اصلی هجرت از بورس به بازار مسکن امنیت سرمایهگذاران در این بازار است؛ چراکه بازار ملک یعنی زمین و مسکن، امنترین پناهگاه برای سرمایهگذاران بهخصوص در شرایط تورمی و نااطمینانی، بهحساب میآید. حجم بالای «خانههای خالی» و «زمین بیکار» در تهران و شهرهای مختلف کشور و حتی این اواخر در روستاهای خوش آبوهوا نظیر روستاهای «شمال» نشان میدهد اکثر ایرانیها ترجیح میدهند پساندازهای خود را در بازار ملک انجام دهند. چون «عایدی بلندمدت سرمایهگذاری ملکی» درکنار «ریسک صفر بازار ملک»، آن را بیشاز هر بازار و حوزهای، برای ایرانیها جذاب کرده است.