الیزابت دوم پادشاه انگلیس در 70 سال سلطنت، جنگ‌های زیادی علیه ملت‌های دیگر رهبری کرد، در دوران او این کشور به استعمارگری نوین رو آورد
شایدبرخی نقش ملکه دردستگاه حکمرانی بریتانیا را تشریفاتی تصورکنند، اما اختیاراتی چون فرماندهی کل نیروهای مسلح، امضای حکم نخست‌وزیری و مصوبات مجلس و امکان انحلال آن خلاف این تصور را اثبات می‌کند.
  • ۱۴۰۱-۰۶-۱۹ - ۰۲:۰۰
  • 50
الیزابت دوم پادشاه انگلیس در 70 سال سلطنت، جنگ‌های زیادی علیه ملت‌های دیگر رهبری کرد، در دوران او این کشور به استعمارگری نوین رو آورد
پایان ملکه آتش
پایان  ملکه آتش

روز پنجشنبه ملکه الیزابت دوم پس از ۷۰ سال حکمرانی بر بریتانیا و ۱۴ کشور دیگر در 96 سالگی درگذشت. انتشار این خبر کافی بود تا خاطرات ۷۰ سال مواجهه ظالمانه حاکم بریتانیا با ایران زنده شود، مواجهه‌ای که از همان ابتدا با شدت زیادی شروع شد و نخستین ماحصل آن برای بریتانیا کودتای ۱۳۳۲ بود. طی این ۷۰ سال مردم ایران بارها طعم تلخ اقدامات سربازان ملکه را چشیده‌اند. جدایی بحرین از ایران، مشارکت در کودتای نوژه، حمایت نظامی تمام‌قد از صدام در زمان جنگ، حمایت از فرقه‌های ضاله در ایران و تلاش برای به آشوب کشیدن کشور ازجمله اقداماتی است که در پرونده حکمرانی الیزابت‌دوم ثبت شده است. مواجهه خصمانه بریتانیا صرفا به ایران محدود نمی‌شود و سایر نقاط جهان نیز طعم تلخ این اقدامات را چشیده‌اند. مشارکت در جنگ کره، جنگ اول خلیج‌فارس، مشارکت در اشغال افغانستان و عراق و دمیدن در آتش جنگ یمن و اخیرا هم اوکراین نمونه‌هایی از سیاست‌های جنگ‌طلبانه‌ای است که ملکه از زمان نخست‌وزیری چرچیل تا لیز تراس توسط ۱۵ نخست‌وزیر مختلف پیش ‌برده است. اگرچه برخی ممکن است متاثر از مراسم دفن پرتشریفات ملکه تصور کنند نقش او نیز در دستگاه حکمرانی بریتانیا کاملا تشریفاتی است، اما اختیاراتی چون فرماندهی کل نیروهای مسلح، امضای حکم نخست‌وزیری، امضای مصوبات مجلس و امکان انحلال آن خلاف این تصور را اثبات می‌کند. در ادامه ضمن بازخوانی رویکرد خصمانه بریتانیا در زمان حکمرانی ملکه الیزابت به نقش سلطنت در ساختار سیاسی بریتانیا پرداخته‌ایم.

  کودتای 28 مرداد
بر‌تخت نشستن ملکه‌الیزابت در سال 1330 یعنی یک‌سال بعد از ملی‌شدن صنعت نفت باعث شد تا او با مشیی کاملا ستیزه‌جویانه با ایران وارد مواجه شود. انگلستان بلافاصله بعد از ملی‌شدن نفت در ایران اعلام کرد که هرکس نفت ایران را خریداری کند، تحت تعقیب قضایی قرار خواهد گرفت. ویلیام راجر لوییس می‌گوید تنها یک‌‌‌‌ماه‌ونیم پس از روی کارآمدن مصدق در سال 1331 عملیات پنهانی انگلیس که در سال ۱۹۵۳ به سرنگونی مصدق انجامید شروع شد. مونتی وودهاووس نماینده محافظه‌کار پارلمان انگلستان به اتفاق چند تن از ماموران وزارت خارجه بریتانیا به واشنگتن رفت تا نظر بریتانیا را با مسئولان سازمان امنیتی آمریکا (سیا) در میان نهد. آنها نقشه براندازی مصدق که نام رمزی «عملیات چکمه» بر آن گذاشته بودند را با روزولت رئیس سیا در میان گذاشتند. عملیاتی که به گفته وودهاوس نیم‌میلیون لیره بودجه برای آن درنظر گرفته شده بود و خود انگلستان نیز نظارت بر اجرای آن را برعهده داشت. جلسات میدلتون کاردار وقت سفارت انگلیس با شخصیت‌هایی همچون سیدضیا طباطبایی، علم و زاهدی نیز با هدف ایفای همین نقش برگزار می‌شد. نهایتا نیز رادیو بی‌بی‌سی رسانه سلطنتی انگلستان با رمز ساعت هم‌اکنون دقیقا 12 نیمه‌شب است آغاز عملیات برای کودتا را اعلام کرد.

  نقش انگلستان در جدایی بحرین
نظر انگلیسی‌‌ها از روز اول راجع به بحرین این بود که بحرین مستقل شود ولی ایران آن را استان چهاردهم می‌خواند. در نوامبر 1967،‌ نیروهای انگلیسی پیرو جنگ‌های داخلی یمن از بندر استراتژیک عدن (نزدیک باب المندب و ابتدای جنوبی دریای سرخ )‌ خارج شدند و نیروی‌های خود را به بحرین منتقل کردند. در نتیجه مذاکرات و توافق‌های پنهانی بین ایران، انگلستان و آمریکا ایران در مورد مساله بحرین کوتاه آمد. شاه در دیدار رسمی خود از هندوستان، ‌در یک مصاحبه بی‌سابقه و ضدملی در طبوعات «دهلی نو»‌ 4 ژانویه 1969 اعلام کرد که «اگر مردم بحرین خواهان پیوستن به کشورم ایران نباشند.» ایران از ادعاهای سرزمینی‌اش نسبت به این جزیره خلیج‌فارس دست خواهد کشید. 9 ماه پس از مصاحبه دهلی‌نو‌،‌ شاه مجددا در مصاحبه‌ای خواستار حل مساله بحرین از طریق کسب نظر مردم به‌طور رسمی به‌وسیله سازمان ملل متحد شد. انگلستان 20 مارس موافقت رسمی‌اش را با انجام پیشنهاد دولت ایران به اوتانت، دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد .نهایتا سازمان ملل بعد از یک نظرخواهی گزینشی و نه رفراندوم جدایی بحرین را اعلام کرد. تنها یک‌روز بعد از اعلام استقلال، بحرین و انگلستان یک قرارداد دوستی با هدف (مشورت) در مواقع ضروری با یکدیگر امضا کردند! 

  دستان ملکه پشت پرده ساواک
هرچند پس از کودتای ۲۸ مرداد، انگلیس جایگاه سیاسی خود را در منطقه به آمریکا داد، اما این بدان معنا نیست که به‌طور کلی از منطقه خارج و غیر فعال شد، بلکه روابط سیاسی خود را با ایران کماکان حفظ کرد و رونق بخشید. در ۲۸ مرداد ۳۲ ایده تاسیس و زیربنای ساختاری سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) از طرف سیا، موساد و اینتلیجنس سرویس شکل گرفت. ازجمله مهم‌ترین اقدامات جاسوسی انگلیس در ایران، تاسیس شبکه اطلاعاتی_جاسوسی ماهوتیان در استان‌های شمالی کشور بود که طی آن نیرو‌هایی از ساواک به سرپرستی سرتیپ ماهوتیان از معاونین ساواک فعالیت اطلاعاتی مستقلی را با هدایت مستقیم mi6 در در ایران انجام می‌دادند. فعالیت اصلی و مستقیم این شبکه بر ضد عوامل شوروی و سرویس کا.گ.ب در استان‌های شمالی ایران تعریف شده و نتیجه گزارش‌های آنها نیز دراختیار سرویس جاسوسی انگلیس قرار می‌گرفت. همچنین انگلیسی‌ها با نفوذ در دفتر ویژه اطلاعات و شخص حسین فردوست اطلاعات ذی قیمتی را حاصل و به دست می‌آوردند و در پی آن خواسته‌ها و ایده‌های خود را با شاه در میان می‌گذاشتند و به کار می‌بستند. 

  کودتای نوژه
پس از شکست حمله‌نظامی آمریکا در صحرای طبس بلافاصله دو طرح حمله نظامی عراق و کودتای نوژه با ایران در دستورکار جبهه‌غربی قرار می‌گیرد. مطابق نقشه‌کودتا، برنامه‌ریزی شده‌ بود تا سپهبدسابق مهدیون و سرتیپ‌سابق آیت‌ محققی، همچنین شاخه‌سیاسی با مسئولیت رضا مرزبان و قادسی، شاپوربختیار را به‌عنوان اصلی‌ترین مهره‌آمریکا برای هدایت رژیم پس از کودتا، به حکومت برسانند... از همین‌روی مجموعه‌ای از اعوان و انصار داخلی و خارجی و به‌خصوص منطقه‌ای آمریکا، بختیار را از لحاظ مالی و نظامی حمایت می‌کردند. اجرای کودتای نوژه زمانی قطعیت می‌یابد که سفیران آمریکا و انگلیس در فرانسه با بختیار ملاقات و تقدم انجام کودتا نسبت به طرح‌های دیگر، چگونگی اجرا و تاریخ وقوع آن را مشخص کردند.

  انگلستان با پول ایران به عراق تانک تحویل داد
در شرایطی که در فاصله پیروزی انقلاب اسلامی تا آغاز جنگ، بریتانیا نه پول ایران را پس داده و نه تانک‌های چیفتن فروخته‌شده را به ایران تحویل داده بود از ارسال قطعات یدکی تانک‌های قبلی و تعمیر و نگهداری این تجهیزات هم خودداری کرد و در راستای تلاش برای تجهیز و تقویت رقبا و دشمنان منطقه‌ای ایران، شروع به فروش تانک‌های ایرانی و ارائه تجهیزات یدکی و متخصصان سرویس و آموزش آنها به اردن و عراق کرد. عراقی‌ها رسما از لندن خواهان دریافت همین تانک‌های متعلق به ایران و قطعات آن به‌صورت نو و حتی ارائه خدمات به تانک‌های چیفتن غنیمت گرفته‌شده از ایران بودند. بریتانیا بی‌ملاحظه و بی‌محابا برخلاف قرارداد خود به تجهیز ارتش عراق با تجهیزات متعلق به ایران مشغول شد. عراقی‌ها همچنین به حکومت اردن وعده داده بودند که آنها را نیز از نعمت تانک‌های چیفتن غنیمتی ایران بهره‌مند کنند. از این رو مقامات نظامی اردن جداگانه از بریتانیا خواستند تا به آنها تجهیزات و خدمات تعمیر و نگهداری چیفتن را ارائه بدهد، جواب لندن به امان در این باره مشابه با جواب به بغداد بود. بخشی از تانک‌های تحویل داده‌شده به اردن نیز بعدها سر از جبهه نبرد علیه ایران درآورد تا انگلستان بدهی خود به تهران را به‌جای تانک با شلیک تانک پاسخ داده باشد.

  صنایع نظامی بریتانیا تمام قد علیه ایران
دیوید کرن؛ دیپلمات سابق آمریکا در بغداد می‌گوید: «دولت انگلیس تنها چندهفته بعد از آنکه عراق از سلاح شیمیایی در حلبچه استفاده کرد، با اعزام یک وزیر کابینه انگلیس به بغداد اعتبارات بازرگانی داده‌شده به دولت عراق را دوبرابر افزایش داد.» مجله تایمز مالی چاپ انگلیس نیز در همین باره می‌نویسد: «یک شرکت انگلیسی مقادیر زیادی گلوله‌های حاوی گازهای سمی چون هنسلین، ترونیات و نیز بمب‌های آتش‌زا (شبیه بمب‌هایی که آمریکا در ویتنام به‌کار برد) را به عراق صادر کرد. همچنین در زمینه لجستیک نظامی شرکت‌های هانی ول (Honey Well)، کوتینگ تی‌آی (Ti Coating)، یونیسیز (Unisys)، اسپری (Sperry corp)، راک ول (Rock Well)، هیولت پکارد  (Hewlett_Paekard)، کار زیس_یو اس (Carl Zeiss_US) و بکتل (Bechtel) در تجهیز ماشین جنگی عراق نقش داشته‌اند. در برنامه موشکی دولت صدام در جنگ علیه ایران شرکت‌های هانی ول، سمیتکس (Cemetex)،تک ترونیکس (Tek Tronix)، هاولت پکارد، ایستمن کداک (Est Kodak)، الکترونیک اسوسی ایتز (Electronic Associates) ، سیستم‌های کامپیوتری بین‌المللی (international computer systems ) و EZ Logic Data system inc به فعالیت پرداختند.

  پشتیبانی همه‌جانبه از سلمان رشدی
شاید بتوان یکی از جدی‌ترین اقدامات تحریک‌آمیز چنددهه اخیر انگلستان تحت سلطنت الیزابت دوم را، حمایت تمام‌قد لندن از نویسنده‌ای دانست که به اعتقاد صدها میلیون مسلمان به زننده‌ترین شکل ممکن توهین کرده بود. سلمان رشدی، نویسنده مرتد کتاب آیات شیطانی همچنین به‌قدری از سوی دولت انگلستان تحت حفاظت قرارگرفته بود که کمتر در مجامع عمومی حاضر می‌شد. در این‌باره گفته می‌شود پلیس انگلیس سالانه یک‌میلیون دلار برای محافظت از این نویسنده هتاک هزینه می‌کرد که این مساله موجب انتقادهای گسترده جامعه انگلستان شد. رشدی در واکنش به این اعتراضات درجایی این‌طور گفته بود: «بزرگ‌ترین مشکلی که بود و من همیشه به آن فکر می‌کردم، این بود که من نمرده بودم. اگر من مرده بودم هیچ‌کس در انگلیس به هزینه‌های امنیت من اعتراض نمی‌کرد.» حمایت‌های انگلستان از رشدی به همین‌جا ختم نشد، حدودا پنج‌سال بعد از نوشتن کتاب موهن آیات‌ شیطانی بود که این نویسنده هتاک، به پارلمان انگلیس دعوت شد و بعد از دیدار و گفت‌وگو با نمایندگان احزاب سیاسی این کشور برای قدردانی از حمایت‌های بی‌نظیری که از او در انگلستان شده گفت: «دولت لندن همیشه بهترین دلگرمی برای من بوده است.» ملکه انگلستان همچنین برای او سنگ‌‌تمام گذاشت و در سال 2007 میلادی، به این نویسنده هتاک لقب سِر اعطا کرد تا خشم مسلمانان بیش‌ازپیش نسبت به دولت این کشور برانگیخته شود.

 حمایت از عاملان حمله به کنسولگری‌های ایران در عراق
سال 98 و در اثنای درگیری‌های خیابانی شهرهای عراق که بعدا به تشرین یا انقلاب اکتبر 2018 مشهور شده بود، در مقطعی، سطح التهاب به‌طور مشکوکی در شهرهای شیعه‌نشین ازجمله بصره، کربلا و نجف بالا رفت. این افزایش سطح التهاب به‌میزانی بود که درنتیجه آن ده‌ها تن از حاضران در میدان اعتراضات کشته و زخمی شدند. علاوه‌بر درگیری‌های خیابانی، چند ترور هدفمند به‌دست افراد ناشناس صورت گرفت که به بنزینی بر آتش التهابات تبدیل شد. در این میان، طرفی برنده بود که می‌توانست اتفاقات را از زاویه‌دید خود و آن‌طور که می‌خواهد روایت کند. شبکه‌های عربی‌زبان غربی به پوشش و روایت 24ساعته تحولات آن شب‌های خیابان‌های بغداد، کربلا، بصره، میسان و... می‌پرداختند و با استدلال‌هایی موهوم سعی می‌کردند دلیل وضعیت بد معیشتی مردم عراق و فساد گسترده مسئولان آن کشور را با چشم‌بستن بر دخالت‌های آمریکا، مرتبط با ایران بدانند. همزمان با این عملیات‌های رسانه‌ای گسترده شبکه‌های تحت‌حمایت سفارت آمریکا و سفارت انگلیس در بغداد‌، گروهک‌هایی ازجمله گروهک تحت‌امر آیت‌الله خودخوانده‌ای به‌نام محمود الصرخی بودند که با تحریک جوانان شهرهای زیارتی و شیعه‌نشین عراق مثل کربلا و نجف، حملاتی را به کنسولگری‌های جمهوری اسلامی ایران در این شهرها ترتیب دادند که رسانه‌های غربی به‌شکل گسترده‌ به پوشش این حملات می‌پرداختند. در آن مقطع بود که گروه‌های مبارز شیعه ازجمله کتائب حزب‌‌الله عراق، اقدام به انتشار بیانیه‌هایی در معرفی حامیان پشت‌پرده این گروهک‌های آشوبگر کردند. یکی از جدی‌ترین مواردی که کتائب حزب‌الله درخصوص گروه محمود الصرخی افشا کرد، نقش سرویس‌های اطلاعاتی انگلیس و سفارت این کشور در حمایت اطلاعاتی و مالی از گروهک‌هایی مثل گروهک الصرخی برای حمله به‌منافع گروه‌های مقاومت بود. 

  عامل بمب‌گذاری‌های اهواز
«نادری»، «کیانپارس» و... نام خیابان‌هایی از اهواز است که سال 84 به طرز مشکوکی مورد بمب‌گذاری قرار گرفته بود. این بمب‌گذاری‌ها منجر به شهادت بسیاری از عشایر غیور عرب و مجروح‌شدن ده‌ها نفر از مردم غیور این منطقه شد. از این‌رو، شناختن عامل این بمب‌گذاری حائز اهمیت می‌شود. افراد بمب‌گذار پس از دستگیر‌شدن، طی اعترافات خود به عامل اصلی این بمب‌گذاری‌ها اشاره کرده‌اند؛ «انگلیس». بمب‌گذاران طی این اعتراف تاکیدکرده‌اند انگلیس از آنها خواسته تا ناآرامی ایجادکنند و بمب‌گذاری را بر گردن اعراب اهواز با نیت جدایی‌طلبی بیندازند. علاوه‌بر این اعترافات، وزیر اطلاعات دولت نهم، غلامحسین محسنی‌اژه‌ای در آن سال اعلام کرد دخالت برخی شبکه‌ها در حوادث بمب‌گذاری‌های اهواز و ارتباط آنها با عوامل خارجی به‌ویژه انگلیس به اثبات رسیده است. همچنین فرمانده ارشد سپاه در منطقه جنوب با اشاره به سابقه انگلیس در آموزش و حمایت عوامل انفجارهای پیشین اهواز، گفت: «اگر وزارت امور خارجه بخواهد این مساله را مورد پیگیری دقیق قرار دهد، با مدارکی که ما از انگلیسی‌ها دردست داریم به نتایج خوبی می‌رسند. انگلیسی‌ها همواره به دنبال سرازیرکردن سلاح و مهمات به ایران بوده‌اند و به‌طور متوسط هر سال 12هزار قبضه سلاح در خوزستان کشف می‌شود و نیروهای ما هرماه با عوامل انتقال محموله‌های چندصد قبضه‌ای اسلحه درگیرند.» 

  عملیات‌ ویژه خرابکاری هسته‌ای انگلیس و شرکا
«پروژه خرابکارانه حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران با «استاکس‌نت» [ویروس رایانه‌ای برای تخریب دستگاه سانتریفیوژ] تنها بخشی از عملیات سایبری گسترده‌تر مشترک رژیم‌صهیونیستی و آمریکا و انگلیس برای انجام اقدامات خرابکارانه در زیرساخت‌های نظامی و غیرنظامی ایران بوده است.‌« این را کارگردان مستند «روز صفر» آلکس گیبینی با استناد به دست‌کم 5 منبع نظامی و اطلاعاتی آمریکا که درباره این برنامه‌ها آگهی مستقیم داشته‌اند، می‌گوید. او تقسیم کار بین انگلیس و آمریکا و رژیم‌صهیونیستی را این‌طور روایت می‌کند که برای حملات استاکس‌نت علیه برنامه هسته‌ای ایران از اطلاعات سازمان جاسوسی انگلیس -«ستاد ارتباطات دولت انگلیس»- استفاده شده است. رژیم‌صهیونیستی نیز بخش تهاجمی‌تر کردن ویروس استاکس‌نت را برعهده گرفت، سپس به‌صورت یکجانبه نسخه جدید آن را به کار گرفت. همین نسخه بود که پژوهشگران موفق به کشف آن شده و توانستند رد سازمان‌های اطلاعاتی واشنگتن و تل‌آویو و انگلیس را در آن کشف کنند. 

  دراویش گنابادی؛ تکیه زده بر کاخ باکینگهام 
موسسه‌ انگلیسی small media در سایت خود درباره اهدافش توضیح داده و این اهداف را کمک به گردش آزاد جریان اطلاعات در جوامع بسته معرفی می‌کند و تحقیق و انتشار گزارش‌ها را راهی برای ارتقای آن می‌داند. این موسسه چند سال پیش خود زمانی که هنوز رئیس این فرقه(نورعلی تابنده) نمرده بود، در گزارشی با موضوع اقلیت‌های مذهبی در ایران، آشکارا از فعالیت‌ها و جهت‌گیری‌های این فرقه حمایت کرد. رسانه سلطنتی انگلستان، بی‌بی‌سی نیز با استناد به مفاد این گزارش، حمایت تمام و کمالی از فرقه‌ دراویش گنابادی کرده است. از این گذشته، دیگر رسانه‌های غربی و آمریکایی مانند
رادیو فردا، دویچه‌وله، صدای آمریکا و سایت اروپای آزاد نیز مقاله‌ای با مضمون گزارش اسمال مدیا، باعنوان «اینترنت؛ راهی برای تمرین ایمان و انجام فرایض مذهبی» منتشرکردند.

  ردپای انگلیس در ترور سردار سلیمانی
«شرکت انگلیسی «جی فور اس» سال 98 امور امنیتی فرودگاه بغداد را برعهده دارد. این شرکت در بخشی از عملیات، اطمینان از هدف برای انجام ترور [سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس] شرکت کرد.» اینها را قیس الخزعلی، دبیرکل جنبش عصائب اهل الحق عراق در گفت‌وگو با شبکه‌ای عرب‌زبان بیان کرده است. وی در گفت‌وگو به نکات مهمی درخصوص روتین فرودگاه بغداد و مسائل امنیتی آن در شب ترور پرداخته است: «روتین فرودگاه بغداد این است که هنگام نشستن یک هواپیما در فرودگاه، شرکت جی فور اس باید در مکان مشخصی از فرودگاه حضور داشته باشد. اما در آن روز [ترور فرماندهان اسلام] و آن پرواز خودروی این شرکت انگلیسی در مکان خود حضور نیافت، بلکه دقیقا در مقابل راه‌پله هواپیما و محل پیاده شدن مسافران ایستاد، بنابراین این امر نشان می‌دهد که این شرکت مسئول انجام این ماموریت شده است.» الخزعلی همچنین بیان کرد: «افسران امنیتی به دوربین‌های رصد در نزدیکی پله هواپیما دست یافتند که ماموریت آنها رصد حرکت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس بود.» با استنادات متقنی که الخزعلی در گفت‌وگوی خود ارائه داد، چندی بعد کمیته تحقیق وزارت کشور عراق، این شرکت انگلیسی را به دخالت در ترور شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس متهم کرد.

 حامی تفرقه‌افکنان و شیعه‌های انگلیسی
انگلیسی‌ها بیشتر از موضعگیری آشکار، برای هموارکردن مسیر سلطه خود از تفرقه‌افکنی بهره می‌برند. از همین‌رو، انگلیسی‌ها با حمایت همه‌جانبه از گروهی که خود را شیعه می‌دانند اما در اهداف و عمل همچون انگلیسی‌ها هستند، سعی دارند راهی برای سلطه در درون ایران باز کنند. جریان موسوم به «شیعه انگلیسی» که سال‌هاست درصدد تفرقه‌افکنی بین مسلمانان و برجسته‌سازی نقاط اختلاف مذاهب اسلامی است، به‌طور کامل توسط انگلستان حمایت می‌شود. مثلا ایامی که به ابتکار امام‌خمینی(ره) هفته وحدت نامیده شد، مورد مخالفت این گروه است و همان ایام را دهه برائت نامیده‌اند. برای اثبات این مدعا، می‌توان به فیلمی با عنوان «بانوی بهشت» پرداخت که به وقایع تاریخی حساس و مهم تاریخ اسلام می‌پردازد. این فیلم که با توهین به عایشه [همسر پیامبر]، سعی در دامن‌زدن به اختلافات شیعه و سنی دارد، توسط یک شرکت تولید فیلم در انگلستان منتشر شده است. این فیلم که کارشناسان هزینه تولید آن را حدود 15میلیون دلار تخمین زده‌اند، در بخش مسائل مالی سعی بر اقدامات بی‌نام و نشان دارد اما همان‌طور که در وب‌سایت کمپانی سازنده آن گفته شده، توسط شرکتی انگلیسی ساخته شده است.

  رسانه‌های سلطنتی
بخش عظیمی از دستورکار کاخ باکینگهام علیه ایران به رسانه‌های لندن‌نشین سپرده می‌شود. این رسانه‌های فارسی‌زبان در تقسیم ‌کاری هماهنگ سعی در مدیریت فضای افکار عمومی داخل ایران را دارند تا انگلستان را به آرزوی دیرینه و ناشدنی‌اش یعنی سلطه همیشگی بر ایران برسانند. دو رسانه اصلی فارسی‌زبان و به اصلاح «سلطنتی» بی‌بی‌سی‌فارسی و من‌وتو هر روزه سعی در وارونه نشان دادن حقایق کف میدان ایران هستند. من‌وتو بیشتر در بخش مسائل اجتماعی ایران تمرکز کرده و بی‌بی‌سی‌فارسی در سال‌های اخیر با گرم بودن اجاق موضوع برجام، سعی در به کرسی‌نشاندن منافع بریتانیا در مذاکرات دارد. دیگر رسانه‌‌ لندن‌نشین اما سعودی‌ای که خبرنگاران مشترک بسیاری با بی‌بی‌سی فارسی داشته و دارد، ایران‌اینترنشنال است. هدف این رسانه ترکیبی کار کردن با غلبه‌ مدیریت سیاسی افکار عمومی در ایران است. با این حال، دست این رسانه‌ها و مواضع ضدونقیضان برای افکار عمومی روزبه‌روز آشکارتر می‌شود. 

  تلاش برای دخالت در امور داخلی ایران
انگلیس پیشینه‌ای طولانی در تفرقه‌افکنی و دخالت در امور ایران دارد. یکی از بارزترین این دخالت‌ها به سال 1388 برمی‌گردد. قضیه از جایی شروع می‌شود که قبل از دهمین انتخابات ریاست‌جمهوری، انگلستان با اعزام سفیر جدید خود، سایمون گس به تهران سعی کرد در انتخابات نفوذ داشته باشد. متعاقب برگزاری انتخابات دهم و فتنه‌ پس از آن، نیروهای وابسته به سفارت انگلستان در تهران ورود چشمگیری در انتخابات ایران که موضوعی قطعا داخلی بود، داشتند. به جهت همین دخالت‌ها برای اولین‌بار چند کارمند محلی سفارت انگلستان توسط نیروهای امنیتی ایران دستگیر و دو دیپلمات انگلیسی به‌دلیل عملکرد مداخله‌جویانه‌شان از کشور اخراج شدند. یکی از کارمندان مذکور در سفارت در اعتراف‌های خود گفته: «سفارت انگلیس در طول دوره‌های اخیر به دلیل سیاست‌های خصمانه علیه نظام و محدودیت‌های شدیدی که دیپلمات‌ها داشتند و ترس از اینکه عملیات جمع‌آوری اطلاعات آنها افشا شود، اقدام به استفاده از کارکنان محلی و برای این کار شبکه‌ مرتبطان را ایجاد و اداره‌ عملیات را از داخل کشور آغاز کرد. به همین دلیل به بنده و سایر کارکنان دستور داده شد با ایجاد شبکه به تامین اخبار و اطلاعات موردنیاز انگلیس اقدام کنم که درطول پنج سال فعالیت خود در این سفارت تا سال گذشته 130 مرتبط داشتم که امسال با افزایش 50 نفری، تعداد مرتبطان بنده 180 نفر شد. تماس‌ها و ملاقات‌های ما با مرتبطان در رستوران‌ها و کافی‌شاپ‌ها صورت می‌گرفت و تلاش می‌شد این ملاقات‌ها در مکانی غیر از سفارت انجام شود. سفارت هزینه‌ آن را پرداخت می‌کرد و آنها را میهمان سفارت می‌دانست و بعدا مطالب و گفت‌وگوها به اطلاع مقامات سفارت می‌رسید.»

  جنگ‌های ملکه 
ملکه الیزابت دوم در 7 دهه حکومت خود به‌طور مستقیم و غیرمستقیم در کشتار میلیون‌ها تن از مردم کشورهای مخالف نقش داشته است. نیروهای او در این مدت در 12 جنگ مشارکت داشته‌اند که در دو مورد آن انگلیس منحصرا شرکت داشته است. در ادامه به این جنگ‌ها اشاره شده است.

 ۱- جنگ کره
در سال 1950 به دنبال حمله کمونیست‌های مسلط بر شمال شبه‌جزیره به منطقه جنوبی، آمریکا برای ازدست‌نرفتن این منطقه به شبه‌جزیره‌کره لشکرکشی کرد. در این لشکرکشی دست‌کم 14 هزار نیروی نظامی ارتش انگلیس نیز حضور داشتند. 
هرچند ملکه الیزابت در سال 1952 به پادشاهی رسید اما نیروهای انگلیسی تا پایان جنگ در سال 1953 به مدت دوسال در دوران سلطنت ملکه الیزابت در این جنگ مشارکت داشتند. تلفات این جنگ 1.5 میلیون کشته بود.
 
۲-بحران سوئز 1956
مصر در سال 1956 کانال سوئز را ملی اعلام کرد. با وجود آنکه جمال عبدالناصر رئیس‌جمهور وقت مصر احتمال حمله خارجی را کم ارزیابی کرده بود، در ۲۹ اکتبر ۱۹۵۶، ارتش رژیم‌صهیونیستی وارد شبه‌جزیره‌سینا شده و دو روز بعد نیز جنگنده‌های انگلیسی و فرانسوی با پرواز از روی ناوهای هواپیمابر مواضع مصر در این منطقه را بمباران کردند. 
درنهایت رژیم‌صهیونیستی موفق شد برای نخستین بار شبه‌جزیره سینا را اشغال کرده و انگلیس و فرانسه نیز کانال سوئز را تصرف کردند. 
با این وجود تهدیدات مشترک آمریکا و شوروی علیه این سه دولت باعث شد آنها به‌طور کامل از مواضع تحت اشغال خود عقب‌نشینی کنند. 
کارشناسان سیاسی معتقدند یکی از اهداف اولتیماتوم واشنگتن و مسکو به لندن و پاریس به این جهت بود تا نشان دهد این دو قدرت به تاریخ پیوسته‌اند و از این به بعد آمریکا و شوروی تعیین‌کننده هستند.
 

۳- جنگ‌های جنوب شرق آسیا (دهه 1950 تا 1970)
ویتنام، کامبوج و لائوس که پیش‌تر جزئی از مستعمرات فرانسه بودند در دهه 1950 شاهد موجی از استقلال‌طلبی شدند. این منطقه به دلیل تسلط کمونیست‌ها بر خاک اصلی چین در سال 1948 و حمله کره‌شمالی به کره‌جنوبی در سال 1950 به‌شدت زیر ذره‌بین قدرت‌های غربی بود و منطقه «هند و چین» مرکز اصلی برخورد میان بلوک‌های جهانی بود. انگلیس نیز در همراهی با آمریکا در بمباران‌های ویتنام و لائوس به‌شکل مخفیانه حضور داشت. این جنگ‌ها بیش از 4 میلیون کشته برجای گذاشت. 

۴- جنگ در جنوب یمن 1963
انگلیس بندر عدن و از طریق آن دیگر مناطق جنوب یمن را برای پشتیبانی از مسیر مواصلاتی خود به مستعمراتش در آفریقا و آسیا تصرف کرد. یکی‌دیگر از اهداف لندن نیز عدم دستیابی دیگران به این منطقه از جمله عثمانی بود زیرا تسلط بر آن باعث تهدید متصرفات این کشور می‌شد. 
در سال 1963 یمنی‌ها بر علیه سلطه امپراتوری بریتانیای‌کبیر دست به انقلاب زدند که در 30 نوامبر 1967 به پیروزی منجر شد. به دنبال این پیروزی یمن‌جنوبی تشکیل شد که به شوروی گرایش داشت.

۵-جنگ فالکلند 1982 
جزایر فالکلند که آرژانتینی‌ها «مالیوناس» می‌خوانند در سال 1833 تحت سلطه بریتانیا درآمد. در سال 1982 دولت آرژانتین طی یک عملیات نظامی موفق شد این جزایر را آزاد کند. این حمله به جنگی ده هفته‌ای منجر شد و طی آن ارتش انگلیس با اعزام ناوگان بزرگی از نیروی دریایی خود از جمله ناوهای هواپیمابر موفق شد بار دیگر جزایر فالکلند را اشغال کند. 
فاصله فالکلند تا آرژانتین تنها 480 کیلومتر است درحالی که بریتانیا با آن 12 هزار کیلومتر فاصله دارد. بوینس آیرس این جزایر را همچنان بخشی از خاک خود می‌داند.

۶- جنگ اول خلیج فارس 1991
عراق در سال 1990 با حمله به کویت این کشور را اشغال کرد. پس از صدور هشدارهای اولیه آمریکا در راس ائتلافی از 35 کشور به عراق حمله کرد. از 956 هزار سرباز حاضر در ائتلاف 700 هزار تن آمریکایی و 43 هزار تن دیگر انگلیسی بودند. پس از آن نیز لندن در کنار آمریکا همواره به همراه نیروی هوایی خود درحال اعمال فشار بر دولت بغداد با حملات سنگین هوایی بود. 
انگلیس همچنین به‌طور جدی در برنامه نفت در برابر غذا مشارکت داشت که طی آن عراق دربرابر صادرات نفت خود می‌توانست با نظارت‌های سنگین دست به واردات غذا بزند. علی‌رغم چنین برنامه‌ای اما تحریم‌ها در عمل موجب کشته شدن میلیون‌ها تن در عراق به دلیل کمبود مواد غذایی شد. 

۷- اشغال افغانستان 2001
حمله به برج‌های دوقلو تجارت‌جهانی در نیویورک که به گفته آمریکا توسط گروه القاعده انجام شد با 3 هزار کشته‌ای که به‌بار آورد موجب شکل‌گیری یک جنگ بزرگ شد. آمریکا مدعی بود طالبان که بر افغانستان مسلط است گروه القاعده را پناه داده و این گروه از خاک این کشور درحال برنامه‌ریزی عملیات‌هایی برای کشتار مردم در غرب است. با وجود مخالفت‌ها اما آمریکا در همان سال با همراهی گسترده انگلیس به این کشور حمله کرده و آن را اشغال کرد. 
این جنگ بیش از 200 هزار کشته دربر داشت و نهایتا نیز با سقوط کابل در تاریخ 24 اوت 2021 و فرار آمریکا در 30 اوت به پایان رسید. 

۸- اشغال عراق 2003
برخلاف اشغال افغانستان که در فضای عاطفی پس از جنایت 11 سپتامبر صورت گرفت، اشغال عراق به بهانه وجود سلاح‌های کشتار جمعی چندان آسان نبود. کشورهایی زیادی از جمله فرانسه و آلمان در بلوک غرب مخالف حمله به این کشور بودند. با این‌حال آمریکا بار دیگر با همراهی بی‌بدیل انگلیس به این کشور حمله کرد. مشهور است که واشنگتن هیچ اقدام بزرگی در منطقه غرب آسیا را بدون مشورت و کسب همراهی لندن آغاز نمی‌کند. 
انگلیس پس از استقرار در عراق کنترل استان مهم بصره را که بیش از نیمی از تولید نفت این کشور را دراختیار داشت، به‌دست گرفت. 
تونی‌بلر نخست‌وزیر وقت انگلیس در همان زمان به‌زعم خود گفته بود که کشورش با اشغال عراق، تهدیدی نظامی علیه ایران نیز ایجاد کرده بود. 
علی‌رغم چنین اظهارنظری اما نیروهای غربی حاضر در عراق طی سال‌های 2006 تا 2008 با ضربات گسترده‌ای از سوی گروه‌های مقاومت روبه‌رو شدند که درنهایت در سال 2008 به شکست نظامی آنها منجر شد به‌گونه‌ای که در همین سال لندن نیروهای خود در استان بصره را از آن خارج کرد. گفته می‌شود این جنگ باعث کشته شدن بیش از یک میلیون تن شده است.

۹- تجزیه سودان 2011
سودان در سال 1956 از انگلیس استقلال گرفت. تبعات سنگین جنگ جهانی دوم باعث شده بود تا این کشور از نظر منابع مالی و انسانی در مضیقه قرار گیرد و کشورهایی زیادی را از دست بدهد.  با این‌حال علی‌رغم شکست در بسیاری از این کشورها، لندن تلاش کرد همچنان به نفوذ خود در آنها ادامه داده و با اجرای سیاست‌هایی بار دیگر به افزایش بهره‌برداری خود از منابع این کشورها بپردازد.  سودان نیز به دلیل جمعیت و وسعت زیاد و همچنین منابع مالی فراوان یکی از این مناطق نفوذ بود که به زعم انگلیسی‌ها برای کنترل بهتر باید به قطعات کوچک‌تری تقسیم می‌شد. 
منطقه جنوب سودان به همین دلیل همواره محل رفت و آمد جاسوسان و همچنین هیات‌های تبلیغ مذهبی بود تا بتوانند این منطقه را از نظر دینی و سیاسی از منطقه شمالی جدا سازند. 
انگلیس در همراهی با آمریکا و رژیم‌صهیونیستی موفق شد پس از مدت‌ها درگیری خونین در جنوب سودان با تجزیه آن کشور «سودان جنوبی» را ایجاد کند.

۱۰-توطئه علیه سوریه 2011
با شکل‌گیری زمینه‌های بهار عربی در آخرین روزهای سال 2010 و سقوط حاکمان تونس، مصر و لیبی در سال 2011 تنش‌ها به سوریه نیز کشیده شد. انگلیس نیز به‌عنوان بخشی از بلوک غربی وارد قضایای سوریه شده و یکی از توطئه‌گران درگیری‌های خونین این کشور بود. 
پس از آن نیز با مشخص شدن ثبات نظام سوریه، انگلیس در کنار فرانسه تلاش کردند با استفاده از حضور نظامی آمریکا در شرق این کشور، در بخش‌هایی از سوریه مستقر شوند. منطقه التنف در مثلث مرزی سوریه، عراق و اردن یکی از مناطقی است که نیروهای انگلیسی به‌همراه نیروهای آمریکایی به‌طور مشترک در آن مستقر شده‌اند تا مسیر اتوبان بغداد-دمشق را مسدود سازند. 

۱۱-توطئه و جنگ در اوکراین (2014 و 2022)
لندن در سال 2014 با حمایت از اعتراضات خیابانی در اوکراین موفق شدند دولت قانونی این کشور را ساقط کنند. درپی تسلط غرب‌گرایان اوکراین بر کی‌یف دولت روسیه نیز در واکنش به اقدام غرب، شبه‌جزیره‌کریمه را از خاک اوکراین جداساخته و به خاک خود ملحق ساخت. دو استان روس‌نشین دونتسک و لوهانسک نیز در همان سال با ایجاد جمهوری‌هایی خودخوانده از اوکراین اعلام استقلال کردند اما این جنگ نیز با آتش‌بس برای مدتی خاموش شد. 
در مدت آتش‌بس ناتو به تسلیح گسترده اوکراین پرداخت و در اواخر سال 2021 و سال 2022 نیز با وجود مخالفت اغلب کشورهای اروپایی مانند فرانسه و آلمان، آمریکا و انگلیس با تحریک روسیه منجر به حمله این کشور به اوکراین شدند. درحال حاضر نیز واشنگتن و لندن بزرگ‌ترین حامیان سیاسی و تسلیحاتی دولت زلیسنکی در کی‌یف هستند. این جنگ تاکنون نزدیک به یکصد هزار کشته درپی داشته است. 

۱۲- جنگ یمن 2015
یمن حوزه نفوذ سنتی انگلیس است. به‌ جز آن این کشور برای امنیت کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس که پیش‌تر به لندن وابسته بوده‌اند نیز اهمیت دارد. 
در سال 2015 عربستان سعودی در راس ائتلافی از کشورهای عربی از جمله امارات به یمن حمله کرد که در این مسیر از پشتیبانی قدرت‌های بزرگی مانند آمریکا و انگلیس نیز بهره می‌برد. 
با به بن‌بست رسیدن ریاض و ابوظبی در این جنگ، واشنگتن و لندن به صورت مستقیم‌تری وارد جنگ شدند به‌گونه‌ای که تاکنون چندین عضو از نیروهای ویژه ارتش انگلیس در این جنگ کشته شده‌اند. هم‌اکنون نیز ناوگان انگلیس در محاصره یمن نقش دارد و نیروهای ویژه این کشور نیز در مناطقی مانند شرق یمن مستقر هستند. این جنگ نیم‌میلیون تن کشته به‌دنبال داشته است. 

  پادشاهی برای تمام فصول حکومت
اغلب رسانه‌ها این‌گونه تبلیغ و القا می‌کنند که جایگاه پادشاه یا ملکه بریتانیا تشریفاتی است. با وجود این مشخص نیست به چه جهت میزان وظایف تشریفاتی مورد ادعا تا بسیار گسترده و مهم است. 
از لحاظ شخصی پادشاه به‌طور کامل دارای مصونیت قضائی است و به‌هیچ‌وجه نمی‌توان او را محاکمه کرد. شاید بر همین اساس باشد که او تنها فردی است که می‌تواند حتی بدون گواهینامه یا خودروی پلاک‌گذاری‌شده رانندگی کند. 
به‌جز استثنائات درباره شخص پادشاه، او در حوزه حکمرانی نیز دارای اختیارات بسیار گسترده‌ای است. پادشاه قادر است جلسات پارلمان را به‌تعویق انداخته یا آن را به‌طورکلی منحل کند. نخست‌وزیر با حکم پادشاه انتخاب‌شده و او قدرت عزل‌ونصب وزرا را داراست. لوایح و مصوبه‌هایی که در مجلس عوام یا اعیان به تصویب می‌رسد برای تبدیل شدن به قانون باید امضای پادشاه یا ملکه را اخذ کنند. 
در حوزه نظامی نیز پادشاه فرمانده نیروهای مسلح است و نظامیان باید برای اعلام وفاداری به او سوگند بخورند. اعطای درجه به افسران یا خلع درجه آنها نیز در حیطه وظایف اوست. نیروهای نظامی نیز بنابر دستور او می‌توانند جابه‌جا و در مناطق موردنظر خود مستقر شوند. 
پادشاه فارغ از املاکی که به‌طور شخصی در اختیار دارد، املاک و ساختمان‌های بزرگی را نیز به‌دلیل جایگاه حکومتی خود تحت کنترل دارد. بسیاری از هزینه‌های نهاد سلطنت توسط دولت پرداخت می‌شود به‌عنوان نمونه و براساس گزارش روزنامه «ساندی تایمز» در سال ۲۰۱۶، بیش از یک‌میلیارد پوند هزینه مراسم نودمین سال تولد الیزابت دوم در سراسر بریتانیا شد. 
اختیارات پادشاه انگلیس برخلاف ادعاها بسیار عمیق و متعدد است به‌گونه‌ای که او رسما مسئولیت اداره نهادهای اطلاعاتی کشور مانند MI6 و MI5 را برعهده دارد. 

  سرزمین‌های تحت نظر خاندان پادشاهی
پادشاه بریتانیا بر قلمروهایی حکومت یا نظارت می‌کند که شامل سه لایه اصلی هستند. در لایه ‌نخست، وی بیشترین اختیارات و در لایه ‌سوم وی کمترین اثر را دارد. 
در لایه ‌نخست بریتانیا یا «پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی» قرار دارد. این کشورها به‌طور مستقیم تحت‌سلطه او هستند. 
 در لایه ‌دوم پادشاه به جز بریتانیا، رئیس حکومت 14 کشور دیگر نیز به‌شمار می‌رود و هرچند در آنها نیز پادشاه است اما میزان اعمال نفوذش در ساختار چنین کشورهایی محدودتر است. 
در لایه‌ سوم ملکه ریاست کشورهای مشترک‌المنافع را برعهده دارد که شامل 56 کشوری می‌شود که پیش‌تر مستعمره بریتانیا بوده‌اند و هم‌اکنون نیز براساس ساختارهای بازمانده از دوران استعمار روابط ویژه‌ای با لندن دارند. این کشورها مستقل بوده و ملکه حاکمیتی حتی در سطح تشریفاتی بر آنها ندارد اما صرف وجود چنین ساختاری حاکی از نفوذ دستگاه سلطنت است. 

1- بریتانیا
کشور بریتانیا به پایتختی لندن دارای 4 قلمرو است. سه قلمرو آن یعنی انگلستان، اسکاتلند و ولز در مجموع جزیره بریتانیا را تشکیل می‌دهند. ایرلند شمالی به‌عنوان قلمرو چهارم در شمال شرقی جزیره ایرلند واقع شده است. 
انگلستان و ولز نخستین قلمروهایی هستند که در سال 1536 از طریق «قانون اتحاد» به یکدیگر پیوند خوردند. در سال 1707 نیز اسکاتلند به وسیله قراردادی سیاسی با نام «پیمان اتحاد انگلستان و اسکاتلند» تحت‌سلطه لندن قرار گرفت و با آن پادشاهی بریتانیای کبیر را ایجاد کرد. 
در سال 1801 ایرلند با پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند متحد شد که این اتحاد تا سال 1922 دوام داشت. در این سال با استقلال ایرلند، شمال شرقی این جزیره با نام ایرلند شمالی در قالب سرزمین‌های بریتانیا باقی ماند. 
بریتانیا هرچند دارای ملت‌های متفاوتی است اما همه‌شان جزو کشور بریتانیا بوده و تحت تسلط مستقیم لندن قرار دارند. این مناطق و ملت‌ها هرکدام از دولت‌هایی محلی با سطوح گوناگونی از خودمختاری بهره می‌گیرند که در پایتخت این مناطق حضور دارند. پایتخت اسکاتلند شهر ادینبورو (ادینبورگ)، ولز کاردیف و ایرلند شمالی بلفاست است. 
قلمرو بریتانیا: 
1. انگلستان
2. اسکاتلند
3. ولز
4. ایرلند شمالی

2- قلمرو مشترک‌المنافع
خاندان پادشاهی انگلیس امروزه به‌طور رسمی ریاست 15 کشور یا 18 قلمرو را برعهده دارند که با عنوان «قلمرو مشترک‌المنافع» شناخته می‌شوند. کشورهای مشترک‌المنافع گرچه از کشور بریتانیا استقلال گرفته‌اند اما این استقلال به معنای قطع ارتباط‌شان با خاندان سلطنتی نیست.  پادشاه، خود در بریتانیا مستقر است که از چهار قلمرو انگلستان، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی تشکیل شده است. او دیگر کشورها را از طریق «فرماندارکل» اداره می‌کند. فرماندارکل نماینده پادشاه یا ملکه بوده و به نیابت از او ریاست کشور را برعهده دارد و نقشی معادل پادشاه یا رئیس‌جمهور را ایفا می‌کند. ارتش در این کشورها نیز با عنوان سلطنتی خطاب قرار می‌گیرد مانند «ارتش سلطنتی استرالیا» و «ارتش سلطنتی کانادا». 
15 کشور عضو قلمرو مشترک‌المنافع 18.7 کیلومترمربع وسعت و بیش از 150 میلیون نفر جمعیت دارند. 
کشورهای عضو «قلمرو مشترک‌المنافع»: 
1. بریتانیا
2. کانادا
3. استرالیا
4. نیوزیلند
5. جامائیکا
6. گرانادا
7. باهاما
8. توالوو 
9. آنتیگو و بابودا
10. بلیز 
11. سنت ‌لوسیا
12. پاپوآ گینه‌نو
13. سنت‌وینسنت و گرنادین‌ها
14. جزایر سلیمان
15. سنت‌کیس و نویس

3- اتحادیه کشورهای مشترک‌المنافع
اتحادیه کشورهای مشترک‌المنافع مجموعه‌ای از ۵۶ کشور است. این کشورها درحال حاضر مستقل بوده و به جز موزامبیک و کامرون همه آنها پیش‌تر مستعمره بریتانیا بوده‌اند. این کشور‌ها در مجموع یک سوم خشکی‌ها و یک سوم از جمعیت جهان را شامل می‌شوند. 
بر مبنای اعلامیه 1971 سنگاپور، این اتحادیه پیرامون توسعه ارزش‌های مشترک مانند حقوق بشر، حکومت قانون، آزادی‌های فردی، برابری، دموکراسی، تجارت آزاد، صلح‌جهانی و همکاری‌های چندجانبه به فعالیت می‌پردازد. حضور کشورها در اتحادیه کشورهای مشترک‌المنافع به‌صورت داوطلبانه صورت می‌گیرد و نماد آن نیز پادشاه بریتانیاست. 
وسعت کشورهای اتحادیه 29 میلیون کیلومترمربع است که جمعیتی در حدود 2 میلیارد و 500 میلیون نفر را شامل می‌شود. 

اعضای اتحادیه کشورهای مشترک‌المنافع
اروپا  (3 کشور)
1. بریتانیا
 2. قبرس
3. جزیره مالت

آسیا (8 کشور)
4. هند
5. پاکستان
6. بنگلادش
7. مالزی
8. سریلانکا
9. برونئی
10. سنگاپور
11. مالدیو

آفریقا (21 کشور)
12. آفریقای‌جنوبی
13. نیجریه
14. کنیا
15. تانزانیا
16. زامبیا
17. غنا
18. کامرون
19. موزامبیک
20. نامیبیا
21. اوگاندا
22. بوتسوانا
23. توگو
24. رواندا
25. گامبیا
26. سیرالئون
27. سوازیلند
28. سیشل
29. گابن
30. لسوتو
31. مالاوی
32. موریس

اقیانوسیه (11 کشور)
33. استرالیا
34. نیوزلند
35. پاپوآ گینه‌نو
36. ساموآ
37. تونگا
38. فیجی
39. کیریباتی
40. نائورو
41. وانواتو
42. تووالو
43. جزایر سلیمان

آمریکای شمالی (12 کشور)
44. کانادا
45. ترینیداد و توباگو
46. جامائیکا
47. باربادوس
48. دومینیکا
49. سنت‌کیتس و نویس
50. سنت‌وینسنت و گرنادین
51. آنتیگوا و باربودا
52. باهاما
53. بلیز
54. گرانادا
55. سنت لوسیا

آمریکای جنوبی (یک کشور)
56. گویان

در این رابطه بیشتر بخوانیم:

ویدئو: پایان ملکه آتش(لینک)

ام آی ۷(لینک)

تولد کاریکاتوری(لینک)

 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱