• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۱-۰۶-۱۷ - ۰۴:۱۵
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۱
  • 2
  • 0

سروش صحت رشتی نیست!

این تصور که سروش صحت رشتی است را با خودم داشتم تا وقتی که به برنامه‌اش دعوت شدم.

پیمان طالبی: مدت‌ها پیش گمان می‌کردم سروش صحت رشتی است، یعنی همشهری ماست. چرا این فکر را می‌کردم؟ اسمش و قیافه و تیپ هنری‌اش یا حتی مدل سبیلش مرا به یاد آرتیست‌های رشتی می‌انداخت. البته احتمالا «جهان با من برقص» و آن تصویر دلخواه و دلبر از گیلان هم بی‌تاثیر نبود. الان که این یادداشت را شروع کرده‌ام یادم افتاد که در سریال خاتون نقش یک کتابفروش در دهه 30 در رشت را هم بازی کرده، پس این هم مزید بر علت بوده. 
این تصور که سروش صحت رشتی است را با خودم داشتم تا وقتی که به برنامه‌اش دعوت شدم. تمام آن گفت‌وگو را هم با این تصور انجام دادم که دارم با یک همشهری صحبت می‌کنم. حتی این را جزو مشترکات‌مان می‌دانستم که هردویمان جوری حرف می‌زنیم که اصلا مشخص نیست شمالی هستیم و یک‌جورهایی لهجه نداریم. این لهجه نداشتن البته امتیاز نیست – حتی نقص هم می‌تواند باشد – اما من که از بچگی هم‌محلی‌ها و همکلاسی‌هایم هم معتقد بودند که‌ من همشهری‌شان نیستم چون لهجه ندارم، انگار توانسته بودم بعد از مدت‌ها کسی مثل خودم را پیدا کنم.  یک چیز دیگر هم می‌تواند دلیل رشتی پنداشتن صحت در ذهن من باشد. شاید ربطی هم نداشته باشد اما خب به‌هر‌حال یکی دیگر از نقاط تلاقی صحت و رشت است. آن هم اینکه مجموعه «کتاب اردیبهشت» که نتیجه زحمات اوست، چندوقت پیش در رشت هم شعبه‌ای به راه انداخت. مکانی برای کتاب خواندن و کتاب خریدن و دیدن کتاب‌بازها. نه، مثل اینکه چاره‌ای نیست! از اول این یادداشت هر چه کردم که درباره برنامه «کتاب‌باز» حرف نزنم، نمی‌شود. انگار نام صحت با «کتاب‌باز» و مفهوم کتاب‌بازی گره خورده است.  برای من مدت‌هاست که تلویزیون به پایان رسیده است. زمانی که در تیم تحریریه و رسانه برنامه «شوکران» بودم و دیدم که چطور نتیجه زحمات یک گروه بسیار حرفه‌ای و باسواد به سادگی هرچه تمام‌تر از آنتن تلویزیون پایین کشیده شد، دیگر پرونده تلویزیون در ذهنم بسته شد. من برای اتمام اجباری برنامه شوکران هیچ‌گاه دلیلی پیدا نکردم پس برای پایان «کتاب‌باز» یا «کتاب‌باز بدون سروش صحت» هم دلیلی نخواهم یافت. الان هم نمی‌خواهم بگویم و بنویسم که کتاب‌باز و سروش صحت را به تلویزیون برگردانید چون آش شورتر از این حرف‌هاست یا من ناامیدتر از قبل شده‌ام. 
سروش صحت – حتی اگر همشهری من نباشد – یکی از شیفته‌ترین آدم‌ها در نسبت با کتاب است و جای چنین آدمی طبیعتا در جوار کتاب و کتابخوان‌هاست. چنانکه دیگر نقش‌هایی که در سینما – یعنی خاستگاه اصلی‌اش – به او پیشنهاد می‌شود هم در دایره کتاب و کتابخوانی است (سریال خاتون). اگر مشتری مطبوعات بوده و مطالب مربوط به صحت در جراید را دنبال کرده باشید، احتمالا کم یادداشت و گزارش درباره او یا گفت‌وگو با او نخوانده‌اید که لید مطلب، با دیدار اتفاقی خبرنگار با صحت در یک کتابفروشی شروع شده باشد. همین یعنی صحت با تلویزیون و بی‌تلویزیون، با کتاب‌باز یا بی‌کتاب‌باز به راه خود ادامه خواهد داد، شاهدم هم اینکه آخرین بار او را در کتابفروشی اردیبهشت نازی‌آباد دیدم، در دورهمی مجله کرگدن! اما می‌خواهم بگویم تلویزیون با این دفع حداکثری که بیش از یک دهه از عمر آن می‌گذرد، یکی پس از دیگری دارد مخاطبانش را از دست می‌دهد، یکی‌اش خود من که تا مدت‌ها کتاب‌باز را به عشق اینکه یکی از همشهری‌هایم آن را اجرا می‌کند، تماشا می‌کردم!

در این رابطه بیشتر بخوانیم:

بازی دوسر باخت با «کتاب‌باز»(لینک)

حذف صحت به مردم و صداوسیما ضربه می‌زند(لینک)

این بازی، صحت ندارد(لینک)

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار