علی مزروعی-نرگس چهرقانی، خبرنگارگروه سیاست:اگر رسانههای اصلاحطلب را این روزها دنبال کرده باشید احتمالا با روایتهایی بریدهبریده از صحبتهای روحانی درمورد عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم مواجه میشوید؛ صحبتهایی که سعی میکند عرصههای مختلف مدیریتی دولت روحانی از بهداشت و درمان گرفته تا سیاست خارجی و اقتصاد را کارآمد جلوه داده و تصویری کاریزماتیک از روحانی را ارائه دهند. تمام مطالبی که در چند روز اخیر اظهارات روحانی را بازنشر دادهاند رجوعشان به یک کتاب بوده است. «بدون دود و آتش و خون» عنوان کتابی است که طی یک گزارش تحقیقی به بررسی جزئیات جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران پرداخته است. بخشی از این کتاب تحتعنوان «ببخش و فراموش نکن» به روایت جلسهای در اواخر اردیبهشتماه 1400 پرداخته است که در آن روحانی به همراه چند تن دیگر از مردان دولت دوازدهم حضور داشته و سیاستهای اجرایی دولت متبوع خود را برای ثبت در تاریخ بازگو میکنند. آنطور که در این کتاب روایت شده محمد قوچانی، دبیر مرکز جمعآوری اسناد رئیسجمهور نیز در این جلسه حضور داشته است و همین حضور قوچانی نیز به نگارش بخشهایی از خاطرات شفاهی روحانی در ضمیمه شماره چهار نشریه آگاهی نو میانجامد. حضور چهرههای رسانهای برجسته نزدیک به روحانی در این جلسه، انتشار روایات جلسه در سطح کتاب آن هم به فاصله چند ماه و بازنشر همزمان خاطرات روحانی توسط اصلاحطلبان تنها بهبهانه سالروز انتشار کتاب گزارههایی است که شائبه تشکیل یک تیم رسانهای و برنامهریزی دولت روحانی برای روایتسازی را پررنگ میکند؛ روایتسازیای که میتواند تصویر ناکارآمد دولت روحانی را بهمرور اصلاح کرده و به احیای سیاسی او بینجامد. اگرچه بازنمایی تصویری کارآمد از روحانی شالوده اصلی غالب روایات انتشاریافته اصلاحطلبان است اما با بازخوانی همین روایات نیز میتوان اعترافات مهمی از دولتمردان درمورد ناکارآمدی سیاستهای دولت روحانی یافت. در مهمترین اعترافی که در متن کتاب «بدون دود و آتش و خون» از دولتمردان روحانی انتشار یافته، رضا اردکانیان در حضور روحانی میگوید: «دولت دوازدهم پس از برجام، برنامههایش را براساس گشایشهای ناشی از برجام نوشته بود.» او در ادامه خروج از برجام را به تغییر قواعد بازی تعبیر کرده و اعتراف میکند که دولت روحانی برای تغییر بازی آمادگی نداشته و نتوانسته خود را با قواعد جدید وفق دهد. برای اینکه نشان دهیم تصویر ارائهشده از روحانی در این روایات تا چه حد واقعی است شاید بد نباشد یکی از مواردی را که مردم صحتوسقم آن را با گوشت و پوست خود لمس کردهاند، ذکر کنیم. در قسمتی از روایات کتاب بدون دود و آتش و خون که مراحل جمعآوری آن در اردیبهشت 1400 طی شده، به نقل از روحانی آمده است «ای کاش گفته شود که ما چطور مشکلاتی مانند کمبود ماسک را حل کردیم و ماسک نسبتا ارزان و بدون صف به مردم رسید. فکر کنم تا روزهای پایانی دولت میزان مرگومیر ناشی از کرونا به زیر 50 نفر برسد.» رقم موردانتظار روحانی اما در اواخر دولت وی تا 700 نفر در روز رفت و درنهایت نیز او کشور را به روزانه 400 فوتی کرونایی تحویل رئیسی داد. روحانی که یکسال پیش با هدف بازنمایی یک تصویر کارآمد برخی سیاستهای اعمالی خود را موثر عنوان کرده بود هیچوقت تصور نمیکرد تنها گذشت چند ماه زمان این روایتها را بیاعتبار کرده و آن را مخدوش کند. برآورد روحانی از وضعیت کرونایی کشور را میتوان به بسیاری دیگر از حوزههای زیر نظر او در دوره هشتساله ریاستجمهوریاش تعمیم داد. در ادامه به بررسی بخشهایی از روایاتی که این روزها در رسانههای اصلاحطلب دستبهدست میشود، پرداختهایم.
اعتراف دولت روحانی؛ همه برنامهها رابه امید برجام بسته بودیم
در بخشی از روایتی که از جلسه تاریخنگاری رئیس و مسئولان دولت دوازدهم در کتاب «بدون دود و آتش و خون» منتشر شده است، روحانی خطاب به حاضران میگوید: «کار ما این بود برجام را در دولت یازدهم به وجود آوردیم و در دولت دوازدهم باید آن را حفظ میکردیم.» واعظی حرف روحانی را تایید کرده و در اینباره ادامه میدهد: «موضوع جنگ اقتصادی و مقابله با تحریمها روی همه کارهای دولت سایه انداخته بود. کار به جایی رسیده بود که وزیر درمورد موضوعات نمیتوانست تصمیم بگیرد و باید مسائل در جلسات متعدد طرح میشد. موضوع فقط تحریم نبود. آنها میخواستند از طریق تحریم و اقتصاد، مردم را درمقابل حکومت قرار بدهند.» اگرچه واعظی با این توجیه سعی میکند مقصر ناکارآمدی اقتصادی دولت را تحریمهای خارجی جلوه دهد اما این استراتژی با صحبتهای رضا اردکانیان، وزیر نیرو کارکرد خود را کاملا از دست میدهد. اردکانیان که در ادامه سعی دارد وضعیت توصیفشده توسط واعظی را بزرگنمایی کند همه را به یک نکته متفاوت توجه میدهد: «من خواهش میکنم که وضعیت جنگ اقتصادی و دوران تحریمها را با شرایط جنگ تحمیلی قیاس نکنید. در زمان جنگ، دولت آقای موسوی از ابتدا میدانست که قرار است کابینه را در شرایط جنگی تحویل بگیرد. اما موقعیت ما را ببینید. دولت دوازدهم پس از برجام، برنامههایش را براساس گشایشهای ناشی از برجام نوشته بود، یعنی تیم اقتصادی دولت آماده جهتدهی به رونق اقتصادی بود. دولت آماده انجام کارهای جدی بود ولی در نیمهراه ناگهان بازی عوض شد. انگار شما یک تیم را به زمین فرستاده باشید و بگویید والیبال بازی کنید ولی وسط بازی بگویید خب حالا با همان تیم باید بسکتبال بازی کنید.» اردکانیان اگرچه با هدف دفاع از دولت این اظهارنظر را مطرح میکند اما ناخواسته به دو موضوع اعتراف میکند؛ اول اینکه دولت روحانی با یک برنامهریزی اشتباه سکان مدیریت کشور را برعهده گرفته و هیچ ایدهای جز برجام برای پیشبرد کشور نداشته است. بعد از شکست پروژه برجام نیز همانطور که اردکانیان به آن معترف است، نداشتن ایده مدیریتی باعث میشود دولت روحانی کاملا کارکرد خود را از دست بدهد. دومین و مهمترین اعترافی که از صحبتهای اردکانیان در حضور روحانی برداشت میشود ارزیابی غلط از واکنش آمریکا به توافق برجام است؛ ارزیابیای که باعث شد دولتمردان روحانی درمقابل پارهشدن برجام توسط ترامپ واکنشی جز بهتزدگی نداشته باشند. این اشتباه را البته پیش از این تقریبا همه مردان دولت دوازدهم ازجمله روحانی به آن معترف بودند و شاید همین امر باعث شده اردکانیان نیز این جسارت را پیدا کند تا بار دیگر درمقابل روحانی به آن معترف شود. آنچه ارتکاب چنین اشتباهی توسط دولت روحانی را توجیهناپذیر میکند، تذکرات متعدد کارشناسانی است که در زمان مشغولبودن تیم دیپلماسی به جشن برجام مدام آنها را نسبت به غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و شکنندگی توافق انذار داده بودند. اما دیپلماتها سرمستانه این تذکرات را نادیده میگرفتند. مشهورترین تصویر از این سهلانگاری را مردم از نحوه پاسخگویی ظریف به سوالات حسین سلیمی و فواد ایزدی در شورای راهبردی روابط بهخاطر سپردهاند. حسین سلیمی، کارشناسارشد مسائل بینالملل در این نشست ابتدا ظریف را نسبت به تقلیلگرایی انذر میدهد و در ادامه نسبت به ارائه روایتی پیروزمندانه از توافق انتقاد میکند و این نکته را گوشزد میکند که درمورد شرایط آینده صرفا روایتی از مطلوبیتها ارائه شده و وضعیتهای ممکن دیده نمیشود. نادیدهگرفتن هشداری که سال 94 سلیمی درمورد ندیدن «وضعیتهای ممکن در آینده» به ظریف میدهد باعث میشود دولتمردان روحانی در سال 1400 به اشتباهی معترف شوند که 6 سال پیش نسبت به آن هشدار گرفته بودند. فواد ایزدی، دیگر کارشناس حاضر در این جلسه در ضمن سوالی از ظریف میگوید: «چه مکانیسمی وجود دارد تا دولتهایی که بعد از اوباما در آمریکا بر سرکار میآیند به لحاظ حقوقی ملزم به اجرای برجام باشند؟» ظریف در پاسخ به این سوال میگوید آمریکا چارهای جز پایبندی به برجام ندارد و با کنایه میگوید: «اگر آمریکا بخواهد تحریمی را بهقول تام کاتن با یک امضا برگرداند خب برگرداند، چه کسی در دنیا اجرا میکند.» ظریف درحالی مدعی شد کسی تحریمهای کنار گذاشتهشده آمریکا را اجرا نمیکند که حال همقطاران او در دولت دوازدهم با روایتسازی قصد دارند هرگونه سوءعملکردی را به تحریمهای ترامپ گره بزنند. ظریف در ادامه با اشاره به اینکه موارد نقض در حقوق بینالملل نادر است میگوید که آمریکا نمیتواند از توافق خارج شود؛ چراکه مبنای مقبولیتیاش نابود میشود. تصور غلط دولت دوازدهم از توافق هستهای صرفا به زمان امضای توافق محدود نشده و تقریبا تا لحظه خروج ترامپ ادامه مییابد. مردان روحانی که با یک ارزیابی نادرست از آینده و صرفا با تکیه بر برجام زمام دولت را در دست گرفته بودند، مسیری را در پیش مردم قرار دادند که درنهایت چارهای جز تحمل برای پایان دوران هشتساله روحانی نداشته باشند.
البته این تجربه باعث شد که مردم در انتخابات بعدی سراغ افرادی بروند که حداقل نسبت به حکمرانی و قواعد آن آگاه باشند تا دیگر به تعبیر اردکانیان تجربه فرستادن والیبالیست به میدان بسکتبال را تکرار نکنند.
نکوهش و تمجید کاهش تعهدات برجامی همزمان؛ چگونه؟
زمانیکه قافیه تنگ میآید و دیگر راه مطلوبی برای فرار از گذشته پیدا نمیشود، بازی با الفاظ در آینده شاید راهگشا باشد. این راه، از چشم قصهگویان دولت روحانی یا بهعبارت بهتر روتوشگران دولت او، دور نمانده و سعی داشتند در روایتی که از روحانی ارائه دادند، با جابهجایی الفاظ از قافیه تنگ، راه دررو بسازند. در همین راستا در بخشی از کتاب «بدون دود و آتش و خون» در گفتوگوی بهراد مهرجو و ولی خلیلی با روحانی راجعبه «کاهش تعهدات برجامی» صحبت شده، روحانی میگوید: «مکرون طرف مذاکرات ما بود. طرف خارجی مدام وقت میگرفت. سال 97 به این شکل گذشت، سال 98 تصمیم گرفتهشد که از تعهدات کم کنیم. از رهبری اجازه گرفتیم که تعهدات کم شود. ایشان قبول کردند و فقط گفتند مدل کاهش تعهدات با ایران باشد. این دوره زمانی 10 ماه طول کشید و درنهایت به طرف خارجی گفتیم، ما دیگر هیچ تعهدی نداریم.» در این صحبت، روحانی خود را بانی و پیشنهاددهنده ایده کاهش تعهدات برجامی میداند. این ایده چه میگوید؟ بعد از خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از برجام در 18 اردیبهشت 97، طی یکسال تا 18 اردیبهشت 98، گفتوگوها و مذاکرات بین سایر اعضای باقیمانده در برجام و ایران بهمنظور تامین منافعملی ایران در سطوح مختلف صورت بگیرد اما در صورت ختمنشدن این گفتوگوها به نتایج مطلوب، در اولین سالگرد خروج آمریکا از برجام طی 5 مرحله، فرصتهای دوماههای به سایر اعضای باقیمانده در برجام داده میشود تا در این مدت در گفتوگوها منافع ایران تامین شود که دراینصورت گامهای ایران قابلبازگشت هستند. این کاهش تعهدات درجایی جالبتوجه میشود که روحانی خود را پیشنهاددهنده این ایده میداند اما 27 تیر 1401 در دیدار با شماری از مقامهای دو دولت خود، با اظهار ناراحتی، کاهش تعهدات برجامی را مانع پایان تحریمها میداند. او میگوید: «اگر دچار مصوبه هستهای مجلس نمیشدیم، تحریمها رفع شده بود.» مشخصا مصوبه هستهای مجلس تحت عنوان «اقدام راهبردی مجلس برای لغو تحریمها» دربردارنده و معادل کاهش تعهدات برجامی با حفظ منافعملی ایران است. طرح اقدام راهبردی مجلس در شرایطی تصویب شد که آمریکا بهصورت غیرقانونی تعهداتش نسبت به برجام را کنار گذاشته بود و انجام یکطرفه تعهدات برای ایران آوردهای نداشت. از اینرو، با تاکید بسیاری از کارشناسان سیاست داخلی و خارجی، این قانون نهتنها منافع ایران در برجام را زنده کرد، بلکه حتی موجب ایجاد نقشه راهی برای ادامه مذاکرات در قالب احیای برجام شد. چراکه یکی از اصلیترین نقاط قوت این قانون راهبردی توسعه دستگاههای سانتریفیوژ ایران در صورت عدم بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی است، مثلا یکی از مواد آن، سازمان انرژیاتمی کشورمان را مکلف کرده تا حداکثر ظرف مدت سهماه پس از تصویب این قانون عملیات نصب، تزریق گاز، غنیسازی و ذخیرهسازی مواد را تا درجه غنای موردنیاز، با حداقل ۱۰۰۰دستگاه سانتریفیوژ نسل دوم پیشرفته آغاز کند. از اینرو، این قانون دست ایران در مذاکرات احیای برجام را پر کرد تا ابزار فشاری به طرف مقابل در مذاکرات برای تامین منافع ایران وجود داشته باشد. اما روحانی و قصهگویانش با جابهجایی الفاظ، قصد دارند همچنان پرستیژ مقصرانگاری سوم شخص را حفظ کنند و نهایتا اقدامات مثبت مجلس در احیای برجام را بهنام خود بزنند تا اگر فردایی برجام مجددا احیا شد، باز قصهگویان روحانی بیایند و تقریظی بر کتاب خود( بدون دود و آتش و خون) بزنند که «کاهش تعهدات برجامی» روحانی، دست ایران در مذاکرات را پر کرد و همین مساله برجام را احیا کرد نه قانون اقدام راهبردی مجلس.
بالاخره گزینه اصلاحطلبان برای انتخابات 1400 که بود؟
«علی لاریجانی»، «محمدجواد ظریف»، «عبدالناصر همتی»؛ این سه نام، ماهها قبل از انتخابات ریاستجمهوری 1400 زیاد به گوش میخورد و بسیاری گمان میکردند کاندیدای اصلی اصلاحطلبان یکی از این سه نفر خواهد بود. با این حال، صحبتهای منتشرشده از حسن روحانی در کتاب «بدون دود، آتش و خون» نشان میدهد فرد دیگری غیر از این سه نفر، کاندیدای مطلوب اصلاحطلبان و روحانی بوده است. در این صحبتها روحانی هریک از سه کاندیدای مذکور را بهطریقی کنار میزند تا به صحبت از کاندیدای مطلوب خود برسد. اظهارات او درباره محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجهاش قبل از انتخابات ریاستجمهوری 1400 و بعد از آن جالبتوجه است؛ ماهها پیش (اردیبهشت 1400) زمانیکه فایل صوتی سهساعته ظریف افشا شد، روحانی گفته بود «دزدیدن یک سند و نوار مسالهای است که باید مورد بررسی قرار گیرد که چرا در این مقطع این کار را انجام دادند.» همچنین سخنگوی وزارت خارجه آن روزها گفته بود این [فایل صوتی] یک مصاحبه نبوده و یک گفتوگوی محرمانه بهشمار میرفته که تصمیم برای انتشار آن هم در حیطه اختیارات وزارت امور خارجه نبوده است. تا اینجا محرمانهبودن فایل صوتی ظریف موردتایید روحانی و وزارت خارجه بوده است اما در کتاب نقل شده «همه اعضای جلسه [روحانی، علیرضا معزی و...] همچنان در شگفتند که چطور مصاحبه غیرمحرمانه اینقدر حواشی رقم زده است. کار به شوخی میکشد و روحانی میگوید حالا از افتخارات این است که کسی در دولت بگوید، آمدند مصاحبه کنند و ما انجام ندادیم. همه با صدای بلند میخندند.» شاید کمتر کسی گمان کند ظریف توسط خود اصلاحطلبان کنار زده شده باشد، اما صحبتهای روحانی چیز دیگری میگوید. در بخش دیگری از صحبتهای روحانی در کتاب به علی لاریجانی نیز اشاره میشود. برای نمونه، روحانی مخالفت خود با سیاستهای لاریجانی را با عصبانیت اینگونه رد میکند: «آقای لاریجانی به من میگفت که یارانه را بیشتر کنید و ارز 4200 تومانی را حذف کنید. گفتم نه. یارانه کالایی باید ادامه داشته باشد و ارز 4200 تومانی هم برای تامین کالا بدهیم.» از سه نفر مذکور تنها عبدالناصر همتی مانده که در صحبتهای منتشرشده روحانی درباره او چیزی دیده نمیشود اما خود همتی زمستان 1400 در گفتوگویی با آگاهی نو عنوان کرده بود نگویید منصوب رئیسجمهور نبودم، من منصوب رئیسجمهور بودم، اما شاید خواست اصلی رئیسجمهور نبودم. این سخنان نشانگر عدمموافقت روحانی با شیوه سیاستگذاری همتی در امور دولتی و بانکی بوده است، شاید بیراه هم نباشد که همتی بههمین دلیل گزینه اصلاحطلبان و روحانی نبوده است. با گذر از این سه کاندیدای مطرح به کاندیدای نامآشنا اما کمتر مطرح در انتخابات 1400 میرسیم که گویا موردتایید روحانی و اصلاحطلبان بوده است؛ محمدجواد آذریجهرمی. گفتههای روحانی در جلسهای پیش از انتخابات ریاستجمهوری درباره آذریجهرمی در کتاب «بدون دود و آتش و خون» اینچنین روایت شده: «به نظرم آقای جهرمی هم میتوانست ثبتنام کند.» او حتی در بخش دیگری تاکید میکند «جهرمی باید ثبتنام میکرد.» این ثبتنام نکردن اما به ضرر وزیر ارتباطات دولت دوازدهم تمام نشد. عدمحضور آذریجهرمی در میدان انتخابات سیزدهم باعث شد تا او درمعرض پاسخگویی به کمکاریهای دولت متبوع خود نیز قرار نگرفته و ظرفیت سیاسی خود را برای دورههای آتی انتخابات حفظ کند.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
آقای روحانی! پاسخ به تاریخ هم آدابی دارد(لینک)
«هویت» دولت روحانی به «برجام» گره خورده بود(لینک)
خاطرهنویسهای اطراف روحانی به تناقض رسیدند(لینک)