روز 17مرداد به پایان نرسیده بود که نماینده اتحادیه اروپا در مذاکرات، انریکه مورا اعلام کرد مذاکرات پایان یافته و ما متنی تولید کردهایم. پس از این خبر، رسانههای عبری، غربی و عربی و اشخاص وابسته به آنها در یک تقسیمکار با برنامهریزی قبلی، فرامتن مذاکرات را بهدست گرفتند. البته پیش از اعلام خبر رسیدن به متن مذاکرات، آنها فضا را برای این خبر آماده کرده بودند. برای نمونه 16مرداد، بیبیسیفارسی خبری را تحتعنوان «ابراز خوشبینی نمایندگان اتحادیه اروپا نسبت به مذاکرات وین» منتشر کرد. چنانچه از این خبر برمیآمد، این رسانه در دستورکار خود بزرگنمایی متن پیشنهادی اتحادیه اروپا را برعهده داشت؛ چراکه با این کار قصد نهاییبودن این پیشنویس را داشت. روز بعد یعنی همان 17مرداد، دیگر بازیگران فرامتن مذاکرات یعنی رسانههای راوی به صحنه آمدند. در بازه زمانی 17 تا 24مرداد کارویژه رسانهها به چندین بخش تقسیم شده بود، اعم از خبرهایی با محوریت «تعلل ایران در پاسخ به پیشنویس اتحادیه اروپا»، «آمادگی آمریکا برای توافق»، «توافق با ایران به زیان رژیم صهیونیستی و متحد رژیم صهیونیستی است»، «بازرسیهای فراپادمانی آژانس باید بعد از توافق ادامه داشته باشد» و.. هرکدام از رسانه ها روی یکی از این محورها بهطور ویژه متمرکز شده بود. اما اینها تنها تا پیش از 24مرداد بود. پس از آنکه ایران دوشنبه 24مرداد پاسخ پیشنهاد اتحادیه اروپا را اعلام کرد، کارویژه رسانههای عبری، عربی و غربی تغییر پیدا کرد. آنها طی پلن و تقسیمکاری که قبل از انتشار پاسخ ایران داشتند، شروع به روایت پاسخهای ایران کردند. طی همین تقسیمکار، جزئیاتی از پاسخ ایران نیز توسط رسانههای غربی و آمریکایی درز پیدا کرد. البته پیش از اینها نیز با توجه به اهمیتی که مذاکرهکنندگان اروپایی و آمریکا کشورها به روایت مذاکرات میدادند، هر بخش از جزئیات را در زمانهای حساس دراختیار رسانههای خود قرار میداند تا ابتکار رسانهای و افکارعمومی را بهدست بگیرند. پس از این، بیش از یکهفته بعد آمریکا به پیشنویس اتحادیه اروپا پاسخ داد. طی همین 9روزی هم که آمریکا در پاسخ به پیشنویس اتحادیه اروپا تعلل کرد، رسانههای آمریکایی و غربی ابتکار رسانهای را با جزئیات پاسخ ایران بهدست گرفته بودند تا ایران را مقصر تعلل پاسخ آمریکا جلوه دهند، درحالی که در واقعیت ایران در پاسخ به پیشنهاد اتحادیه اروپا بیش از هر زمان دیگری انعطاف نشان داده و همان خطوطقرمز همیشگی خود را بیان کرده بود. گذشته از اینها، پس از آنکه آمریکا پاسخ رسمی خود را به پیشنهاد اتحادیه اروپا اعلام کرد، رسانههای عبری پیشدستی کرده و جزئیاتی از تفاهمات ایران و آمریکا در پیشنویس را ذکر کردند. برای مثال روزنامه صهیونیستی هاآرتص 6مرداد گزارشی از جزئیات احیای برجام منتشر کرد. این رویه دومینووار ادامه داشت و رسانههای دیگری چون جروزالمپست، یورونیوز و... نیز جزئیات را پوشش خبری دادند. از اینسو اما، رسانههای داخلی جمهوری اسلامی ایران بیشتر نظارهگر درز و نشت اطلاعات مذاکرات بودند تا اینکه ابتکار فضای رسانهای را بهدست بگیرند. این ناتوانی رسانههای داخلی در بهدست گرفتن فضای رسانهای کشور، ناشی از ظرفیت پایین رسانههای ایران نیست بلکه بهعلت عدم برنامهریزی منسجم برای جهتدهی محتوایی و پر کردن دست رسانههای داخلی است. غفلت از این ظرفیت، زحمات و تلاش 10ماهه تیم مذاکرهکننده ایران را در افکارعمومی جهان وارونه جلوه میدهد. به همین جهت، برای بررسی تاثیری که خطدهی و کارویژه رسانههای غربی، عبری، آمریکایی و عربی روی فضای مذاکرات دارد، تراکم گزارشها و جهتگیری این رسانهها و فعالان سیاسی مطرح را در این گزارش میخوانید.
تایمز اسرائیل در صفحه انگلیسی خود اغلب گزارشهای خبری از مذاکرات را منتشر میکند. نمیتوان گفت این رسانه موضع خنثیای دارد و همیشه اخبار ضدتوافق را با شدت زیادی بازنشر میدهد، اما در همین موارد هم گاهی صرفا به ذکر اخبار اکتفا میکند که ما این موارد را در گروه مطالب «با سوگیری کمتر» دستهبندی کردیم. این رسانه هم مشابه سایر رسانههای صهیونیستی تنها راه مقابله با ایران را گزینه نظامی معرفی کرده و بدون اشاره به نقش مخرب آمریکا در گزارشهای خود مدعی است ایران برجام را نقض کرده است. روزنامه تایمز البته در همسویی با یائیر لاپید، نخستوزیر فعلی رژیمصهیونیستی مخالف صددرصدی توافق نیست اما آن را برای جلوگیری از پیشرفت ایران در زمینه هستهای کافی نمیداند. این جهتگیری باعث میشود تا تایمز در زمره منتقدان به بنیامین نتانیاهو بهعنوان مخالف صددرصدی توافق دستهبندی شود. البته باید گفت حمله به تاسیسات هستهای ایران مسالهای است که در همه جریانهای سیاسی و رسانهای رژیمصهیونیستی ازجمله تایمز بر سر آن اجماع وجود داشته و تبلیغ نیز میشود.
سی.ان.ان از معدود رسانههایی است که با مشی حرفهایتری به ارائه گزارش و تحلیل درمورد مذاکرات وین میپردازد و تقسیمبندی گزارشهای این رسانه به ضدایرانی یا ضدآمریکایی کار سادهای نیست. این رسانه بهطورکلی خط تحلیلی خود را با تقبیح خروج ترامپ از توافق جلو برده و درنهایت با تمرکز بر مطالبات ایران دلیل نرسیدن به توافق را پافشاری تهران بر این مطالبات عنوان میکند. در طول چند هفتهای که از ارائه پیشنهاد اتحادیه اروپا میگذرد CNN بارها گزاره ادعایی«رسیدن ایران به نقطه گریز هستهای» را پررنگ کرده و در شرایطی که بستهشدن پروندههای پادمانی یکی از مطالبات جدی ایران است از لزوم نظارت آژانس سخن گفته است. بهطورکلی CNN سعی داشته با بازنشر صحبتهای مقامات آمریکایی وجهه خود را متعادل نشان داده و مواضع خود را از زبان شخصیتهای سیاسی به مخاطب منتقل کند.
پولیتیکو در پوشش اخبار مرتبط با احیای برجام مانند اکثر رسانههای مستقر در آمریکا تصویری مخدوش و ضدایرانی از فرآیندهای مرتبط با احیای برجام ارائه کرده است. بهعنوان مثال این رسانه آمریکایی در یکی از گزارشهای خود در رابطه با مناقشات نظامی اخیر منطقه بدون اشاره به نقش منفی آمریکا در گسترش این مناقشات، ریشه اصلی درگیری اخیر در سوریه را ایران میداند و اینگونه تحلیل میکند که در هفتههای اخیر همزمان با پیشرفت مذاکرات، فعالیت نظامی گروههای وابسته به ایران نیز افزایش پیدا کرده است، زیرا ایران بهدنبال این است تا از سوریه بهعنوان یک اهرم فشار در مذاکرات استفاده کند. درکنار این تحلیل مخدوش از شرایط منطقه، پولیتیکو در بسیاری از گزارشهای خود در این مدت به نگرانی سران رژیمصهیونیستی از احیای توافق هستهای اشاره کرده و درنهایت نیز از زبان سران رژیمصهیونیستی نتیجه احیای برجام را تقویت سپاه پاسداران و شبهنظامیان وابسته به ایران دانسته است.
BBC فارسی درمورد اخبار روز مذاکرات معمولا با موضعی خنثی گزارش میدهد. در گزارشهای بیبیسی اظهارات مقامات درگیر با روند مذاکرات درکنار یکدیگر قرار داده میشوند و در ادامه یک پیشبینی در مورد آینده مذاکرات ارائه میشود. این گزارشها اما صرفا به این بخش محدود نمیشود و در ادامه بخشهایی از گذشته مذاکرات نیز ذکر و همواره ایران مقصر برجام معرفی و مطالبات منطقی ایران نیز دلیل بهنتیجه رسیدن مذاکرات عنوان میشود. این درحالی است که BBC در گزارشهای خود همواره از اینکه خروج یکجانبه آمریکا از برجام را تقبیح کند، اجتناب میورزد و بدون اشاره به اینکه یکی از اهداف مذاکرات اجازه برای بازگشت آمریکا به برجام است، مینویسد: «هدف از مذاکرات احیای برجام شکلگیری توافقی برای رفع تحریمهای ایالاتمتحده در ازای محدود شدن برنامه اتمی جمهوری اسلامی ایران است.»
ایندیپندنت رسانهای انگلیسیزبان و مستقر در لندن است که سردبیر بخش فارسی آن کاملیا انتخابیفرد از روزنامهنگاران سلطنتطلب است، ایندپندنت فارسی در سه هفته گذشته 24بار به مسائل مرتبط با توافق هستهای پرداخته، این رسانه انگلیسی در یادداشتهای تحلیلی خود پیرامون احیای برجام دستیابی به هرگونه توافق با ایران را تقبیح کرده و حتی در این مورد خاص مانند ترامپیسمهای آمریکا به دولت بایدن نیز انتقاداتی جدی وارد کرده است، بهعنوان مثال در بخشی از یادداشت منتشرشده در ایندیپندنت فارسی با عنوان «احیای برجام؛ آزمونی دشوار برای آمریکا و کشورهای عربی» آمده است: «درحالیکه ایالات متحده آمریکا بدون استفاده از تجارب گذشته و با اصرار بر تداوم سیاست ناکام خود در قبال حکومت ایران، مشغول فریب دادن خود است، جمهوری اسلامی با زیرکی به فریب دادن دیگران ادامه میدهد. دولت جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، امروز همان سیاستی را در برابر تهران اعمال میکند که بیثمری و ناکامی آن در عمل به اثبات رسیده است.»
یورونیوز یکی از رسانههای اروپایی است که بهطور مستقیم زیرنظر کمیسیون اتحادیه اروپا فعالیت دارد. از 8 آگوست امسال یعنی از زمانی که اتحادیه اروپا متن پیشنهادی خود در رابطه با احیای برجام را در اختیار طرفین توافق قرار داده است تا امروز 41 مطلب اعم از گزارش، خبر و... در رابطه با مسائل مرتبط با احیای برجام در خروجی این سایت خبری قرار گرفته، مبتنیبر سیاستهای اتحادیه اروپا در مذاکرات عمده مطالب این رسانه اروپایی (25 مورد) فاقد جهتگیری خاص، خنثی و صرفا خبری بوده است. در 10 مورد نیز مطالب یورونیوز رویکرد ضدایرانی داشته است که در این 10 مطلب بیش از هر گزارهای سعی شده به مخاطب اینگونه القا شود که ایران پس از دریافت متن پیشنهادی اتحادیه اروپا از برخی خطوطقرمز خود عقبنشینی کرده است. درنهایت یورونیوز در 6 مورد نیز مطالبی در نقد رویکرد ایالات متحده در مواجهه با برجام منتشر کرده که این موارد بیشتر ناظر به گذشته و خروج یکجانبه آمریکا از برجام است.
بلومبرگ که با رویکردی اقتصادی و عمدتا برای تحلیل قیمت انرژی به مذاکرات وین مینگرد، در گزارشهای خود معمولا فراتر از نقل اخبار نرفته و کمتر تحلیلی درمورد آینده مذاکرات ارائه میدهد. این شیوه خبری باعث میشود بلومبرگ به نسبت سایر رسانههای غربی کمتر در دام یکجانبهگرایی بیفتد. با این حال بلومبرگ نیز خالی از جهتگیریهای سیاسی نیست و در گزارشهایی که فارغ از فضای بازار انرژی و با رویکردی سیاسی درمورد مذاکرات وین مینویسد میشود موضع ضدایرانی این رسانه را نیز لمس کرد. متهمکردن ایران به نقض برجام و به حاشیه بردن مساله خروج یکجانبه آمریکا از برجام نمونهای از همین جهتگیری است.
رویترز سعی میکند با دوری از موضعگیریهای خشن برچسب جانبدارانه را از روی خود بردارد و برای پیادهسازی این راهبرد نیز بیشتر بر بازنشر و چیدمان اخبار تاکید دارد، اما نوع خبررسانی این رسانه دست آن را در موضعگیری علیه ایران رو میکند. سیاست رویترز در موضعگیری علیه ایران انتشار اخباری به نقل از یک مقام آگاه است که هیچوقت نام آن نباید فاش شود. از نظر این منبع آگاه بدون هویت همواره ایران مقصر شکست مذاکرات است، ایران درحال ساختن بمب هستهای است، ایران باید مطالبات زیادهخواهانه خود را کنار بگذارد و اگر هم احتمالا توافقی صورت گیرد، این ایران است که از مطالبات خود عقبنشینی کرده است. این شیوه موضعگیری باعث میشود دستهبندی مطالب رویترز کمی سخت شده و غالبا اخبار خنثی توسط این رسانهها منتشر شود. این رسانه که بیشتر جهتگیریهایش را در پایان گزارشهای خود نشان میدهد، درحالیکه ایران را ناقض برجام توصیف میکند کنایهای نیز به ترامپ زده و خروج دولت او از توافق را عامل مشوق تهران برای نقض برجام میداند.
والاستریتژورنال نخستین روزنامهای است که اعلام کرد به پیشنویس اتحادیه اروپا دسترسی پیدا کرده است. این روزنامه در چند هفته اخیر تمرکز خود را روی مطالبه ایران مبنیبر بسته شدن پروندههای پادمان قرار داده و در گزارش 7 آگوست خود مینویسد: «ایران باید تصمیم بگیرد که آیا مطالبهاش مبنیبر احیای برجام تنها درصورت بستن پرونده تحقیقات آژانس را کنار میگذارد یا نه.» این روزنامه در آخرین گزارش خود مدعی شده: «مقامات آمریکایی و اروپایی درمورد تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی حاضر به مذاکره با تهران نیستند. با این حال براساس پیشنویس توافقی که از سوی اتحادیه اروپا ارائه شده و از سوی والاستریتژورنال هم مشاهده شده، درصورتیکه تهران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند، ایالاتمتحده و سایر طرفهای مذاکره از شورای حکام خواهند خواست که به تحقیقات خود پایان دهند.» والاستریتژورنال این وعده را که هنوز مشخص نیست آیا طرف غربی آن را پذیرفته است یا نه، امتیازی به ایران توصیف کرده و توپ تصمیمگیری را به زمین ایران انداخته است.
واشنگتنپست یکی از بزرگترین و مطرحترین رسانههای آمریکایی در جهان است که گزارشهایش درباره مذاکرات هستهای هم طی چند مدت اخیر با وجود کمتعداد بودن، مهم و تعیینکننده بوده است.
واشنگتنپست پیش از این و همزمان با وقفه پیشآمده در جریان مذاکرات، در آستانه سفر رئیسجمهور آمریکا به منطقه، مقالهای به قلم جو بایدن منتشر کرد که بایدن در آن مقاله به تشریح اهداف سفر خود پرداخته بود. رئیسجمهور آمریکا همچنین در مقاله خود از مزایای توافق هستهای سال2015 که دونالد ترامپ از آن خارج شد نوشته و در ادامه عملکرد موفق دولت خود را در سیاست خارجی روایت کرده بود.
در بررسی گزارشهای این روزنامه در باره زمانی 19آگوست تا پیش از پاسخ اخیر ایران به هماهنگکننده اتحادیه اروپا، به این نتیجه میرسیم که وزن گزارشهایی که حمله نویسنده در آن به جریان سیاسی مقابل خود که جمهوریخواهان و برخی لابیهای صهیونیستی باشند، بیش از سایر موارد است.
المانیتور در بین رسانههای مستقر در واشنگتن، المانیتور سهم کمتری از کار جوسازی علیه مذاکرات را برعهده دارد. چنانچه به گزارشهای این رسانه، از اواسط مرداد تاکنون نگاهی شود، بیشتر با جهتدهی به جزئیات و کلیاتی تقریبا خنثی، سعی در بیطرف نشاندادن خود دارد و تا حدودی توانسته این مساله را به افکار عمومی آمریکا القا کند. بااینحال، اگر با عینکی نزدیکبین به گزارشهای آن نگاه شود، این گزارشها جهتدهی خاص به نفع طرف آمریکایی دارد. برای نمونه بین 24 خبری که المانیتور در قالب گزارش در 20 روز اخیر منتشر کرده، گزارشهایی با مضمون «تاخیر در توافق، از بحران انرژی اروپا جلوگیری نمیکند» منتشر شده که سعی میکند با نقاب بیطرفی به مخاطب القا کند که عامل رفع نشدن بحران اروپا، تعلل ایران در به نتیجه رساندن مذاکرات است.
هاآرتص این رسانه صهیونیستی با پالس منفی و دم زدن از شکست توافق سعی در فضاسازی دارد. بهطوریکه در بین تمامی رسانههای عبری و غربی و عربی، هاآرتص نقش القای شکست و توافق را برعهده گرفته. هاآرتص بیشتر بر تیترهای خود تمرکز کرده و با جهتگیری و تقطیع، صحبتهای مقامات را تیتر میکند. همچنین بر این ادعا تاکید میکند که تعهدات توافق احتمالی هستهای صرفا برای ایران است و طرف اصلی دیگر یعنی آمریکا هیچ تعهدی درقبال این توافق احتمالی نخواهد داشت. همچنین تاکید بر بازرسی مادامالعمر آژانس از مراکز هستهای ایران و پایبندی ایران به تعهدات فراپادمانی دیگر خطی است که هاآرتص روی آن کار میکند. گذشته از اینها، هاآرتص در گزارشهای بسیاری علت مخالفت رژیمصهیونیستی با توافق را، شکست متحد رژیم صهیونیستی با توافق یا تضعیف رژیم صهیونیستی عنوان کرده است. بااینحال، درواقعیت هاآرتص تنها ژست ضدتوافق را در تقسیم کار رسانههای غربی و عبری برعهده گرفته اما مانند تمام رسانههای غربی و عبری میداند که آمریکا و اروپا بیش از هر زمان دیگری به این توافق نیاز دارند.
ایراناینترنشنال از شبکههای فارسیزبان و معاند نظام جمهوری اسلامی ایران است که بهوسیله دربار سعودی تامین مالی میشود. این شبکه فارسیزبان در سایت خود از 8 آگوست 2022 به بعد 37 مطلب در رابطه با احیای برجام منتشر کرده، 62درصد مطالب منتشرشده در ایراناینترنشنال در این مدت بر ضد ایران بوده است، این شبکه سعودی در میان مطالب ضدایرانی خود سه خط عمده را پیش میبرد؛ نخست مشروعیتبخشی به حفظ نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تحریمهای آمریکا، دوم متهم کردن ایران به زیادهخواهی در مذاکرات احیای برجام و سوم مخالفت با احیای برجام به بهانه حفظ ثبات و امنیت خاورمیانه. در این مورد بهخصوص شبکه سعودی ایراناینترنشنال در تولیدات رسانهای خود مشابه مواضع سران رژیمصهیونیستی با تبلیغات منفی سعی دارد اثبات کند درصورت احیای برجام و دسترسی ایران به منابع ارزی خود، این منابع ارزی در آیندهای نزدیک صرف تقویت شبهنظامیان وابسته به ایران در منطقه و گسترش جنگ در خاورمیانه خواهد شد.
لارا روزن، خبرنگار آمریکایی است که در المانیتور، پولیتیکو و فارنپالیسی قلم میزند و خود نیز خبرنامهای تحتعنوان دیپلماتیک را اداره میکند. روزن را میتوان از فعالترین خبرنگاران حالحاضر دنیا در پوشش اخبار مرتبط با مذاکرات هستهای میان ایران، آمریکا و کشورهای 1+4 دانست. یکی از نقاطقوت این خبرنگار آمریکایی، ارتباط مستمر او با مذاکرهکنندگان ارشد آمریکایی و اروپایی است. در مقطعی که مذاکرات در دوحه دنبال میشد او بهتنهایی فعالترین خبرنگاران مطلع از روند گفتوگوها و صفحه شخصی او در توئیتر فعالترین پایگاه خبری درخصوص تحولات مذاکرات در قطر بود.روزن همچنین یکی از معدود خبرنگارانی بود که پیش از هر پایگاه خبری دیگری از وجود اختلاف در تیم مذاکرهکننده هستهای آمریکا خبر داد و خروج آرین طباطبایی، مشاور ارشد دفتر کنترل تسلیحات وزارت خارجه آمریکا از تیم رابرت مالی را یکی از نتایج این اختلافنظر دانست.
علی واعظ، عضو گروه بینالمللی بحران و از چهرههای نزدیک به رابرت مالی، مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکاست که با جهتگیری تندتری اخبار مذاکرات را علیه ایران بازنشر میدهد. در 88 توئیتی که از زمان ارائه پیشنویس اتحادیه اروپا به ایران در صفحه شخصی علی واعظ منتشر شده، دو موضوع بیش از همه نمود دارد؛ یک خطرناک توصیفکردن برنامه هستهای ایران و دوم انتقاد به رژیم صهیونیستی و جمهوریخواهان تندرو بابت خروج از توافق. این عضو گروه بحران رویکرد مذاکره را برای مهار برنامه هستهای ایران کارآمد دانسته و مورد تهاجم قراردادن تاسیسات هستهای ایران توسط رژیم صهیونیستی را رویکردی ناکارآمد توصیف میکند. علی واعظ همچنین در توئیتی رویکرد اتحادیه اروپا که همزمان پیشنهادهای ایران و آمریکا را معقول توصیف کرده بود، نقد میکند.
استفانی لیختن اشتاین خبرنگار روزنامه پولیتیکو است و یکی از چهرههایی است که اخبار مذاکرات را البته با حجم کمتری نسبت به سایر خبرنگاران آمریکایی این حوزه بازنشر میدهد. لیختن اشتاین اگرچه صرفا تمرکز خود را بر انتشار زودهنگام اخبار گذاشته و کمتر وارد موضعگیری میشود اما همچون رسانه متبوع خود پولیتیکو فرصت موضعگیری علیه برنامه هستهای ایران را ازدست نداده و پیشرفت هستهای ایران را خطرناک جلوه میدهد. این مشی تحلیلی که روسیه نباید از توافق وین برای دورزدن تحریمهای اعمالی علیه مسکو سوءاستفاده کند، دیگر رویکردی است که لیختن اشتاین طی چند توئیت آن را اتخاذ کرده است.
لارنس نورمن، خبرنگار روزنامه آمریکایی والاستریتژورنال یکی از چهرههایی است که توئیتهایش در فضای مذاکرات بازنشر میشود. نورمن در موضعگیری علیه هیچیک از طرفها لفظ تندی بهکار نبرده و صرفا به اخبار سمتوسو میدهد. بهطور مثال او درمورد ایران تمرکز خود را روی مطالبه ایران مبنیبر بستهشدن پروندههای پادمانی گذاشته و تاکید میکند که آمریکا نباید از این مورد عقبنشینی کند. او این مطالبه را عاملی توصیف میکند که باعث طولانی شدن مذاکرات شده و ممکن است مذاکرات را با شکست مواجه کند. نورمن در چند مورد نیز اتحادیه اروپا را خطاب قرار داده و با گفتن این عبارت که توپ در زمین اتحادیه اروپاست خواهان برگزاری دور جدید مذاکرات میشود. این خبرنگار آمریکایی همچنین در توئیتی مینویسد ممکن است روسیه بخواهد از معافیتهای تحریمی ایران برای دور زدن تحریمهایی استفاده کند که علیه مسکو اعمال شده است.
در بین فعالان فارسیزبان توئیتر، توئیتهای علیحسین قاضیزاده قابلتوجه است. او که عضو تحریریه ایراناینترنشنال است، در تقسیم کار بین رسانههای غربی و عربی، مسئولیت سیاهنمایی کامل وضعیت داخلی ایران در مذاکرات را برعهده دارد. چنانچه در توئیتها و گفتوگوهای تحلیلی او با ایراناینترنشنال در 20 روز اخیر مشاهده میشود، تحلیلهایی بدون فکت ارائه میدهد و مخاطب را با سیاهنمایی همراه میکند. او غالبا با گره زدن حل مشکلات داخلی ایران به توافق، ادعا میکند توافق تنها راه برونرفت ایران برای مشکلات است، حال اینکه برای این ادعای خود نه در توئیتها و نه در تحلیلهایش هیچداده علمی یا منطقیای ندارد.