عملکرد ریاست دانشکده در ماه‌های اخیر و بالا گرفتن اعتراضات دانشجویان منجر به نوشتن و امضای نامه‌ای از سوی ۶۰۱ نفر از دانشجویان و دانش‌آموختگان دانشکده ادبیات شد.
  • ۱۴۰۱-۰۶-۰۸ - ۰۲:۵۸
  • 11
وزارت علوم به ماجرای دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ورود کند

رضا زنگنه، دانشجوی دکتری ادبیات دانشگاه تهران:آنچه اخیرا در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران اتفاق افتاد و حواشی آن، علاوه‌بر تهدید نهاد علم و جامعه دانشگاهی، زنگ خطری است برای دلسوزان واقعی نظام و آرمان‌های انقلاب. سوءمدیریت حاشیه‌ساز و انحصارطلب برای توجیه عملکرد خود علاوه‌بر توهین، بی‌اخلاقی و رفتارهای دون شأن دانشگاه، مفاهیم انقلابی و گفتمانی را برای مشروعیت‌بخشی به اقدامات خود مصرف می‌کند و در این سوءاستفاده سنگ‌تمام می‌گذارد.
ریاست جدید دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، عبدالرضا سیف، که حواشی اخیر در پی تصدی او و روش‌های خاصش در برخورد با دیگران ایجاد شده، سعی دارد با سوءاستفاده از مفاهیم دینی و نام بردن از بزرگانی مانند شهید سلیمانی، مطالبات صنفی و علمی مشخص دانشجویان را به صف‌کشی‌های جناحی یا حتی براندازانه نسبت دهد و در این دوقطبی‌سازی، جریان‌های انقلابی را با خود همراه کند و حاشیه امنی بجوید. درحالی‌که روش‌های خاص ایشان در گذشته و حال، دامن دانشجویان و اساتید مذهبی و انقلابی را نیز گرفته ‌است. هنوز یک دهه از درگیری ایشان با بسیج دانشجویی و در کنار دیگر تشکل‌های دانشجویی نمی‌گذرد. رفتار اهانت‌آمیز‌‌ اخیر ایشان با دکتر محمود بی‌جن‌خان، از استادان مومن و معتقد گروه زبان‌شناسی دانشگاه تهران و رئیس پیشین موسسه لغت‌نامه دهخدا در یادداشت اعتراضی بی‌جن‌خان ثبت شده است. تلاش برای برکناری بی‌جن‌خان (درحالی‌که هنوز 11ماه از دوره ریاست او بر موسسه لغت‌نامه باقی مانده بود) و اعمال نفوذ برای ریاست شخصی دیگر، نشان از اغراض و سلایق شخصی دارد.
عملکرد ریاست دانشکده در ماه‌های اخیر و بالا گرفتن اعتراضات دانشجویان منجر به نوشتن و امضای نامه‌ای از سوی ۶۰۱ نفر از دانشجویان و دانش‌آموختگان دانشکده ادبیات شد. پاسخ چه بود؟ پیش‌کشیدن نام حزب مشارکت و فتنه ۸۸ و نسبت‌دادن اعتراضات به اشخاصی موهوم، درحالی‌که بیشتر امضاکنندگان نامه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی‌ارشد بودند که در سال ۸۸ به سن نوجوانی هم نرسیده ‌بودند! در مرحله‌ بعدی به بهانه راستی‌آزمایی امضاها با بسیاری از دانشجویان تماس‌هایی با لحن تهدید‌آمیز گرفته شد. چند روز بعد نامه‌ای در حمایت از رئیس دانشکده باز هم با تمسک به مفاهیم اسلامی و انقلابی و با ادعای همراهی ۹۵۰ نفر از دانشجویان و دانش‌آموختگان منتشر شد. فهرست امضاکنندگان شامل صدها نام جعلی، تکراری و دستکاری‌شده بود. ده‌ها نفر از دانشجویان و دانش‌آموختگان نسبت به درج نام خود بدون اطلاع و رضایت در این نامه اعتراض کردند. حتی در چند مورد از نام دانش‌آموختگان فوت‌شده نیز استفاده شده بود. آمدن نام برخی خواننده‌های لس‌آنجلسی در میان امضاها نیز پای اخبار دانشکده را به رسانه‌های سلطنت‌طلب و سعودی‌ساخته باز کرد و ماجرا به آبروریزی وسیعی تبدیل شد. در حدی که چند ساعت پس از انتشار، رسانه منتشرکننده نامه فهرست نام‌ها را حذف کرد.
باعث تاسف اینجاست که تمام این رفتارهای عجیب و غیراخلاقی و غیرمسئولانه با ادعای انقلابی‌گری و با سوءاستفاده از کلیدواژ‌ه‌های ارزشی صورت می‌گیرد. حال آنکه همین سوءمدیریت‌ها و خطاهای بزرگ، غیر از هزینه‌سازی بیجا برای نظام سیاسی کشور در کنار پایین آوردن شأن دانشگاه، نتیجه‌ای ندارد. مدیریت دانشکده برای حفظ جایگاه خود حتی از «ویژه‌خوار» نامیدن اساتید انقلابی و اعضای گروه ادبیات انقلاب فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز پرهیزی ندارد.
لازم است هم مسئولان دولتی و دانشگاهی در وزارت علوم به ماجرا ورود کنند و هم دلسوزان واقعی آرمان‌های انقلاب نسبت به این‌ سوءاستفاده‌ها حساس باشند و موضع بگیرند. زیرا با شعبه‌ای از نفاق مواجهیم که ارزش‌ها را برای خود می‌خواهد و از آن هزینه می‌کند.

در این رابطه بیشتر بخوانیم:

 رئیس دانشکده‌ای که صدای اعتراض همه را بلند کرد!(لینک)

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۳