سیدمحمدمهدی غمامی، رئیس اندیشکده حقوقبشر و شهروندی: حقوقبشر در عرصه بینالملل، یکترم بسیار غامض است، بهنحوی که تصور آن عموما به نتایج متضادی منجر میشود و اگر آن را بهعنوان یک خطکش تصور کنیم اندازه شاخصهای آن نهتنها ثابت نیست، بلکه ناظر به هر قضیه، کوچک و بزرگ شده و حتی اعدادش را بیپروا دستکاری میکند.
برای مثال اگر بخواهیم یک قضیه اجماعی را مورد سوال قرار دهیم مبنیبر اینکه آیا تعرض به زنان و کودکان نقض حقوقبشر محسوب میشود یا نه؟ پاسخ انتزاعی، دال بر نقض فاحش است و موجی از محکومیت را در بر دارد. ولی مشخص نیست چرا بسیاری از کاربران این خطکش، در اندازهگیری دچار سه نقصان عملکرد میشوند:
۱. نمیبینند.
۲. میبینند ولی واکنشی نشان نمیدهند.
۳. میبینند و واکنش نشان میدهند ولی کسی جدی نمیگیرد، انگار محل درد دچار سرشدگی (insensitive) شده.
برای مثال چرا در اتفاقات اخیر ماه رمضان امسال در سرزمینهای اشغالی، مشتمل بر اسارت ۱۶۰ کودک و ۳۲ زن فلسطینی علاوهبر ۱۶۰۰ بازداشت کودک و الزام به حبس خانگی رخ داد ولی نه این اقدامات خشونتبار دیده شد، نه واکنشی به آنها نشان داده شد. جالب آنکه واکنش نشان دادن هم ظاهرا در تاریخ این سرزمین، محلی از توجه برای متعرضان و همراهانشان ندارد. چنانکه قطعنامههایی که علیه رژیمصهیونیستی در زمینه نقض حقوقبشر صادر شده است، مملو از «درخواستها»، «محکومیتها»، «ابراز نگرانیها» و «ابراز تاسفها» و همچنین دستور به «پایان دادن فوری» به نقض حقوقبشر است ولی هیچ اتفاقی نمیافتد. بهعلاوه این رفتارها صرفا در حد اقدام نیست، بلکه قوانین خشونتبار، چنین رفتارهایی را تجویز و تشدید و سیستمی میکند ازجمله «قانون محاکمه کودکان زیر ۱۴سال» و «قانون ۲۰۱۵ تشدید مجازات برای پرتابکنندگان سنگ در شهر قدس با مجازات ۱۰ یا ۲۰ سال حبس». بدینترتیب در شرایطی که نقض حقوقبشر اگر در امر اجرا و قضا و تقنین رسوب کرده باشد، نقض سیستماتیک امری رخ میدهد. بدیهی است رژیمی که از ابتدای حدوثش در تاریخ خود که با جنایت دیریاسین، الدوایمه، حولا، کفرقاسم و الطنطوره، هزاران کودک را کشته است و آمارها مبین اقدامات تمرینی تکتیراندازها روی سر کودکان و کشتار بیش از ۳۸۰ مورد از سال ۲۰۰۰ تاکنون است که نمو پیدا کرده و میداند در این سرزمین چون حقوقبشر، دچار سرشدگی است، میتواند تمامی مبانی حقوقبشر را به چالش بکشد.