سیامک خاجی، خبرنگار گروه ورزش: کاروان ایران در پنجمین دوره بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی نسبت به دوره قبل با تعداد نفرات بیشتری شرکت کرده بود و امید داشت بتواند برای دومینبار در تاریخ این رقابتها عنوان نایبقهرمانی را کسب کند؛ اما درنهایت همان 39 مدال طلای دوره قبل را تکرار کرد تا پس از ترکیه میزبان و ازبکستان در رده سوم قرار گیرد. حضور ایران در قونیه و در رقابتهایی که حدود 2 هفته به طول انجامید، پر از اتفاقات و حواشی مختلف بود و به همین بهانه سراغ اصغر رحیمی، سرپرست کاروان اعزامی ایران به این رقابتها رفتیم تا از او درباره شرایط مسابقات، وضعیت میزبانی و کمبودهای شهر قونیه و همچنین عملکرد ورزشکاران ایران در این دوره از مسابقات سوالاتی بپرسیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با وی را در ادامه میخوانید.
شرایط این مسابقات و همچنین رقبای ما در این دوره چگونه بود؟
این بازیها با توجه به تعویق یکساله بازیهای آسیایی در گوانگژو با شرایط متفاوتی برگزار شد و بسیاری از کشورها با تیم کامل و نفرات اصلی خود راهی قونیه شده بودند. کشورهایی مثل ازبکستان، قزاقستان و تاجیکستان بیشتر با نفرات اصلی خود پای به این مسابقات گذاشته بودند و از طرف دیگر هم ترکیه بهعنوان میزبان بهدنبال کسب رتبه نخست بود و طبیعتا با تمام تیمهای اصلی و ورزشکاران المپیکی خود در این دوره حضور داشت. آذربایجان هم بهعنوان یک کشور اروپایی و با توجه به اینکه دوره قبل عنوان قهرمانی را به دست آورده بود در این دوره تلاش داشت یکی از مدعیان باشد و درنتیجه آنها هم تعدادی از قهرمانان المپیک و سرشناس خود را بههمراه داشتند. پیشبینی ما از ابتدا هم این بود که جایگاه نخست متعلق به ترکیه است و برای ردههای دوم تا پنجم رقابت بین ایران، ازبکستان، آذربایجان و قزاقستان خواهد بود که درنهایت هم همین اتفاق رخ داد. از طرف دیگر باید درنظر داشت که ازبکستان در بازیهای آسیایی 2018 هم بالاتر از ما قرار گرفت و در سالهای اخیر ورزش آنها کاملا متحول شده است. آنها در این مدت جایگاه قزاقستان را بین کشورهای آسیایی گرفتهاند و به نظر من در بازیهای هانگژو باز هم آنها بالاتر از ما در جدول ردهبندی مدالها قرار خواهند گرفت. آنها در رشتههایی مثل شنا، تکواندو، ژیمناستیک و دوومیدانی روند روبهرشد بسیار خوبی داشته و در این سالها از ما جلو زدهاند. بنابراین ازبکها حریف جدی ما بودند و تا روزهای آخر از آنها پیش بودیم؛ اما با مدالهایی که در شنا و جودو گرفتند توانستند رده دوم را از ما بگیرند.
میزبانی ترکیه را چگونه دیدید؟ به نظر میرسید آمادگی لازم برای برگزاری چنین تورنمنت گستردهای را ندارند.
ما از همان ابتدا که با مسئولان برگزاری مسابقات جلسه گذاشتیم، فهمیدیم در این کار حرفهای نیستند و چند ماه قبل هم اعلام کردم آنها تجربه لازم برای برگزاری مسابقاتی با چندین رشته را ندارند. با توجه به سابقهای که ما در بازیهای آسیایی و المپیک داشتیم، میدانستیم ترکیه خیلی در این زمینه باتجربه نیست اما حسن آنها این بود که میخواستند این کار انجام شود و به همین دلیل با ما همکاری میکردند. زیرساختها در شهر خوب بود اما در مدیریت کار ضعیف بوده و کار را ساده تصور میکردند. مثلا در مراسم افتتاحیه ورزشکاران از عدم برنامهریزی مناسب ناراضی بودند و شکایت داشتند. خیلی جاها کار را بلد نبودند و البته ما هم تلاش کردیم با تجربه خوبی که از قبل داشتیم به آنها کمک کنیم. درمجموع ما هم سعی کردیم مشکلات را پیشبینی کرده و تلاش داشتیم مسابقات را در بهترین شرایط انجام دهیم.
یکی از مسائلی که در برخی رشتهها ورزشکاران ما به آن اعتراض داشتند، بحث داوریها بود که احساس میشد در مواردی سوتها بیشتر به نفع میزبان است.
ترکیه حتی قبل از شروع مسابقات هم تلاش داشت وضعیت مدالها به سود خودش باشد و چون میدانست ما و ازبکستان رقبای اصلی و جدی آنها هستیم با حذف برخی مادهها و رشتهها و همچنین اضافه کردن رشتههایی که خود در آن تخصص داشت، میخواست تعداد مدالهای ما را کم کند. به نظرم اصلا نیازی به این کارها هم نبود. حتی در مواردی هم به آنها گفتیم شما با توجه به شرایط دیگر نیازی ندارید در داوری هم اعمال نفوذ کنید. مثلا در یکی از رقابتها دختر تکواندوکار ما 20 بر 10 پیش بود اما با اخطار او را بازنده کردند. وقتی با چینش رشتهها کار را به نفع خود کرده بودند دیگر احتیاجی به این کارها نداشتند و ما هم از اول میدانستیم آنها اول میشوند و در هر سه دوره قبلی که بازیها برگزار شده است، میزبانها به مقام نخست رسیده بودند. ترکیه در ورزش حرفهای زیادی برای گفتن دارد و به نظرم اینکه بهدنبال اثر گذاشتن روی داوریها هم بود، کار اشتباهی بود.
ما در برخی رشتهها مثل کشتی، تکواندو، پاراشنا و وزنهبرداری خیلی خوب بودیم اما برخی رشتهها نتوانستند انتظارات را برآورده کرده و کمتر از حد خود ظاهر شدند که به نظر میرسد یکی از دلایلی که کاروان ما سوم شد هم به همین موضوع برمیگردد.
دقیقا. مثلا ما در کاراته حداقل روی دو یا سه طلا حساب کرده بودیم و انتظار داشتیم نمایش بهتری داشته باشند. یا در شمشیربازی که بچههای ما معمولا برابر رقبای بزرگ خود مثل مجارستان و کرهجنوبی عملکرد خوبی دارند بهخصوص با توجه به اینکه مصر هم در این بازیها حاضر نبود، انتظار داشتیم چند مدال طلا بگیرند که در بخش انفرادی چندان موفق نبودند و البته در تیمی بهتر ظاهر شدند. ما تیمهای خود را به سه بخش تقسیم میکنیم: رشتههایی که فراتر از حد انتظار ظاهر شدند، رشتههایی که همان انتظاری که میرفت، برآورده کردند و در آخر تیمهایی که ضعیفتر از پیشبینیها بودند. مثلا در دوومیدانی وقتی ما با 16 ورزشکار راهی مسابقات میشویم انتظار حداقل 2 یا سه طلا را داشتیم اما کسب یک نقره و یک برنز اصلا در شأن دوومیدانی ما نبود. همین ورزشها اگر همان پیشبینیها را برآورده میکردند و طلاهایی که از آنها انتظار میرفت، میگرفتند، رتبه کاروان ما قطعا بهتر میشد. یکی از مهمترین درسهایی که ما از مسابقات گرفتیم این بود که برخی فدراسیونهای ما باید کار زیادی انجام دهند تا سال بعد در بازیهای آسیایی هانگژو که بهمراتب مسابقات دشوارتری است، بتوانند موفق باشند. ما در برخی رشتهها عملکرد بسیار خوبی داشتیم اما در بعضی دیگر مشخص شد مشکلات زیاد است و با توجه به اینکه در هانگژو علاوهبر رقابت با ازبکستان، قزاقستان و تاجیکستان که در اینجا بودند چین، کرهجنوبی و ژاپن هم هستند کار را برای ما بسیار سختتر میکند. شاید اگر بازیهای هانگژو در زمان خودش برگزار میشد و به تعویق نمیافتاد یک شوک به ورزش ما وارد میشد ولی الان خوبی این بازیها این بود که نقاطضعف را فهمیدند و برخی رشتهها متوجه شدند نیاز به بازنگری در برنامهها و استراتژیهای خود دارند.
در جودو هم نمایش خوبی نداشتیم و 14 نماینده ما در بخش انفرادی حذف شدند و فقط در تیمی یک برنز گرفتیم.
مساله جودو این بود که آنها سه سال از میادین بینالمللی دور بودند و آمادگی لازم را نداشتند. آنها در همان ابتدا در بازیهای انفرادی شرکت کردند که باختند اما تجربه خوبی برایشان بود تا در تیمی بهتر کار کنند و فکر میکنم نیمی از بازیکنانی که در انفرادی باخته بودند همان نفرات را در بخش تیمی بردند که به نظرم کار ارزشمندی بود و سبب شد آنها پس از سه سال غیبت دوباره در کوران مسابقات رسمی قرار گیرند. شما مثلا اگر مدتی رانندگی نکنید، طول میکشد دوباره بتوانید مثل سابق یک ماشین را کنترل کنید. اینجا هم همان شرایط بود و فکر میکنم آنها در ادامه بهتر شدند و این بازیها تجربه و محک خوبی برای جودوکاران ما بود. همین که در این مسابقات حضور داشتند خیلی ارزشمند بود و به نوعی دوباره آنها را زنده کرد.
درباره دوومیدانی هم حواشی زیادی حین مسابقات ایجاد شد و حتی شما یک بیانیه نسبتا تند هم در این زمینه دادید و از مسئولان این رشته انتقاد کردید.
موضوع ما با فدراسیون دوومیدانی شخصی نبود و دشمنی با کسی نداریم اما این رشته کاملا در این بازیها رها بود و نتوانستند انتظارات را برآورده کنند. ما علاوهبر عملکرد و نتیجه در بحث رفتاری هم باید خوب ظاهر شویم که فدراسیون دوومیدانی در این بخش هم ضعیف عمل کرد و باید یک بازنگری کلی در رفتارهای خود داشته باشند. کسانی که نمیتوانند در این قواره باشند، کنار بروند و کار را به فرد دیگری بسپارند. مثلا من به دبیر فدراسیون گفتم صبر کنید تست کرونای شما منفی شود و بعد به قونیه سفر کنید اما خودشان بلیت تهیه کرده و جدا از کاروان با تست مثبت راهی محل مسابقات شدند. حتی در این شرایط هم به او گفتم دوباره تست بده و اگر منفی شد میتوانی در کنار ورزشکاران در دهکده بازیها حضور داشته باشی اما در جواب من میگوید من بدنم بهگونهای است که تستم مثبت میشود! از طرف دیگر بدون هماهنگی با ما 6 نفر مربی به قونیه آوردند که اصلا برای ما قابلتوجیه نبود. ما با تمام مشغلههایی که در اینجا داشتیم دیگر انتظار نداشتیم تیمهای خودمان هم برایمان دردسرساز شوند. درنهایت به این نتیجه رسیدم که باید قید دوومیدانی را بزنیم و کار خودشان را انجام دهند و ما به دیگر تیمهایمان رسیدگی کنیم. یکی از فاکتورهای مهم در موفقیت یک تیم ورزشی نظم است که ما در دوومیدانی آن را ندیدیم. یک رشته مثل تکواندو با 15 ورزشکار 13 مدال کسب میکند یا اینکه مثلا کشتی در دو بخش آزاد و فرنگی 4 روز مسابقه میدهد و تعداد زیادی مدال میگیرد و کمترین حاشیهای هم برای ما ایجاد نکردند. به هرحال مشخص است که اینها تیمهای سازمانیافتهای هستند و کاملا منظم رفتار میکنند و همه مجموعه ما هم از آنها ابراز رضایت کردند.
البته همین تیم کشتی با تیم دوم خود راهی این بازیها شده بود و نفرات اصلی قرار است به مسابقات جهانی صربستان بروند اما دوومیدانی چند چهره شاخص خود مثل احسان حدادی و حسن تفتیان را نیز به همراه داشت که موفق به کسب مدال هم نشدند.
بله. کاملا همینطور است. ما حتی در تکواندو هم تیم اصلی خود را نداشتیم و با تیمی جوان راهی مسابقات شدیم که با این حال توانستیم نتایج خوبی هم کسب کنیم. در تنیس رویمیز هم نمایندگان ما نمایش بسیار خوبی داشتند و توانستند با سه مدال طلا و یک نقره یکی از تیمهای موفق کاروان ما لقب بگیرند. در والیبال هم ما تیم دوم مردان خود را به این بازیها بردیم که با وجود رقبای خوبی که داشتند درنهایت توانستند بر سکوی قهرمانی قرار گیرند و تیم بانوان ما هم توانست عملکرد بسیار خوبی ارائه کرده و نایبقهرمان شود. در مجموع هدف ما در این دوره از بازیها این بود که کاروانی بدون حاشیه داشته باشیم و تا حد زیادی هم موفق بودیم. البته برخی تلاش کردند که برای ما حاشیهسازی کنند که اجازه ندادیم این اتفاق رخ دهد. مثلا در همین بحث کرونا وقتی یک نفر با تست مثبت راهی دهکده بازیها شود میتواند برای سایر نفرات و ورزشکاران هم خطرناک باشد و میتوانست آنها را هم مبتلا کند. مثلا خانم فصیحی در مسابقه نیمهنهایی دوی 100 متر دچار مشکل تنفسی شد و حتی ما میخواستیم مانع از حضورش در فینال شویم تا سلامتیاش به خطر نیفتد اما پزشکان گفتند که در فاصله یک ساعتی که تا فینال مانده است میتواند ریکاوری شود و مشکلی ندارد. ما که نمیدانیم شاید کرونای آقای رضایی به ایشان هم منتقل شده باشد چون کرونا بیماری عجیبی است و در برخی موارد فرد حتی نشانههای ظاهری هم ندارد.
درباره مدت زمان سفر هم انتقادهایی وجود داشت که چرا کاروان ما بخشی از مسیر را با اتوبوس طی کرد. نمیشد با هواپیما راهی قونیه شود؟
ما از مدتها قبل مشغول بررسی تمامی شرایط بودیم و یکی از آنها هم مساله انتخاب پرواز بود. از حدود 6 ماه قبل همه مسیرهایی که میتوانستیم به قونیه برویم را بررسی کردیم و حتی بیشتر تورهایی که برای بازدید توریستی به این شهر میروند هم همین مسیر را انتخاب میکنند. ما اگر میخواستیم به استانبول برویم و از آنجا با هواپیما راهی قونیه شویم هم ورزشکاران ما چند ساعت معطلی در فرودگاه این شهر داشتند و از طرف دیگر با توجه به اینکه تابستان زمان سفر است این شهر بسیار شلوغ است. برای چارتر کردن پرواز هم محدودیتهایی داشتیم؛ چراکه فرودگاه قونیه نظامی و محلی است و معمولا چنین استفادههایی برای تعداد زیاد پرواز بینالمللی از آن نمیشود. درنهایت به همین راه رسیدیم که ورزشکاران ما از آنکارا با اتوبوس به قونیه بروند. از طرف دیگر ما برخی محدودیتها را نیز بررسی کرده بودیم. مثلا با پرواز خارجی هر نفر 20 کیلوگرم بار میتوانست به همراه داشته باشد اما با پرواز داخلی این عدد به 35 کیلوگرم رسید. از طرف دیگر بحث اهدای پاداش مدالآوران پای سکو بود که همه را پرداخت کردیم و رقمی که به آنها داده شد دوونیم برابر دوره قبل بود که افزایش قابلتوجهی داشت. بامداد یکشنبه(امروز) هم آخرین بخش از کاروان ما از قونیه راهی تهران خواهد شد تا عملا کار کاروان ما در اینجا به پایان برسد.
در وزنهبرداری ظاهرا ابتدا قرار بود فقط مدال مجموع در جدول مدالها اعمال شود اما ناگهان قوانین تغییر کرد و در هر دسته 3 مدال داده شد که این اتفاق به ضرر ما هم شد.
پیش از شروع مسابقات دستورالعمل بازیها اعلام شد که مثل تمامی رقابتها همچون بازیهای آسیایی و المپیک قرار بود تنها مدال مجموع محاسبه شود. با این حال در جلسه فنی که با حضور سرپرستان تیمهای وزنهبرداری تمامی کشورهای حاضر، در آستانه بازیها برگزار شد پیشنهاد دادند که مدالهای یکضرب و دوضرب هم محاسبه شود که مورد قبول قرار گرفت و البته تصور فدراسیون ما هم این بود که این اتفاق به سود ماست و میتوانیم مدالهای بیشتری کسب کنیم ولی در اینجا لطمه خوردیم؛ چراکه ازبکها در این رشته بهتر از ما بودند و مدالهای طلای بیشتری به دست آوردند که باعث شد از ما پیش بیفتند. البته نمیتوان گفت که فدراسیون ما مقصر بود اما خب پیشبینی آنها درنهایت محقق نشد و به نوعی اشتباه محاسباتی داشتند. البته اتفاق اصلی که باعث شد تا از ازبکها عقب بیفتیم در دو رشته جودو و شنا بود که در روزهای آخر مدالهای زیادی گرفتند و ما نتوانستیم در این بخش موفق باشیم.
یکی از مسائلی که سالهاست در ورزش ما مطرح میشود و هیچگاه هم به آن توجه چندانی نشده است بیتوجهی به رشتههای مدالآوری همچون شنا، دوومیدانی و ژیمناستیک است که معمولا در چنین تورنمنتهایی نقش زیادی در تغییر جایگاه کشورها دارد اما ما در کشورمان کمتر به این رشتههای مهم نگاه ویژهای داشتهایم.
این مسائل نیاز به زیرساخت و همچنین برنامهریزیهای درازمدت دارد که مثلا از عهده یک فدراسیون همانند شنا خارج است. بررسی وضعیت کشورهایی که مثلا در شنا از ما پیش هستند نشان میدهد که آنها حداقل 50 استخر شنای استاندارد در کشور خود دارند اما ما فقط تعداد محدودی داریم که برخی از آنها حتی در اختیار فدراسیون هم نیست و به بخش خصوصی اجاره داده شده است. این مسائل نیاز به برنامهریزی و سرمایهگذاری کلان دارد و فقط در اختیار وزارت ورزش یا کمیته ملی المپیک نیست و در سطح کلانتر باید به این موضوعات نگاه ویژه داشته باشیم. مثلا ما باید در آموزشوپرورش آموزشها را آغاز کنیم و در این رشتهها سرمایهگذاری لازم را انجام دهیم تا در سالهای بعد بتوانیم ثمره این استعدادیابی را ببینیم. شنا و ژیمناستیک ما در این دوره از مسابقات چند مدال برنز گرفتند که بضاعتشان در همین حد است و نمیتوان انتظار زیادی از آنها داشت. درست است که این رشتهها پرمدال است اما باید با یک استراتژی مشخص برای سالهای آینده برنامهریزی کنیم و نمیتوان خیلی زود و فوری به نتیجه رسید. در دوومیدانی هم ما در سالهای قبل پیشرفت بسیار خوبی داشتیم و حتی مدال المپیک داشتیم اما حالا به روزی افتادیم که در این بازیها فقط دو مدال نقره و برنز میگیریم. فدراسیونهای ما باید به خودشان بیایند و از انتقاد فرار نکنند تا در وهله نخست در بازیهای آسیایی و سپس در المپیک پاریس که به مراتب سختتر است بتوانند عملکرد خوبی داشته باشند.
دلیل عدم حضور ما در مراسم اختتامیه چه بود؟
برنامههای مراسم اختتامیه از نظر فرهنگی برای ما چندان خوب نبود و از طرف دیگر برخلاف افتتاحیه قرار بود در فضایی کوچکتر و جمع و جورتر برگزار شود. به همین دلیل با توجه به اینکه برخی ورزشکاران ما خسته بودند و بیشتر کاروان ما هم به ایران برگشته بودند ترجیح دادیم تا در این مراسم شرکت نکنیم. از طرف دیگر خیلی مرسوم نیست که کشورها در اختتامیه حاضر باشند.
داستان اجاره پنکه برای خوابگاه ورزشکاران چه بود؟ ظاهرا میزبان یک دانشگاه را تبدیل به خوابگاه ورزشکاران کرده بود و از سیستم سرمایش هم خبری نبود.
قونیه شهر بسیار سردی است و ما بعد از عید که به آنجا رفته بودیم هنوز برف زیادی در این شهر بود و به نظرم حتی از روسیه هم سردتر بود. درنهایت حدود یک ماه از سال هم گرم است و به همین دلیل نیازی به استفاده از سیستمهای سرمایشی حس نمیکنند. از طرف دیگر دانشگاه هم معمولا در تابستان تعطیل است و عملا دانشجویان نیاز به کولر یا پنکه ندارند. با این حال ما وقتی شرایط را دیدیم پیشبینی چنین وضعیتی را کردیم و این پنکهها را اجاره کردیم تا مشکلی برای ورزشکاران ایجاد نشود. البته وقتی مسابقات آغاز شد بیشتر ورزشکاران در روز در محل مسابقات بودند و در آنجا هم سیستمهای سرمایشی وجود داشت و شب هم که هوا بهتر بود و مشکلی وجود نداشت.
دلیل عدم حضور تیم کیکبوکسینگ ما در این بازیها چه بود؟ به نظر میرسید اگر این تیم راهی قونیه میشد میتوانست تعداد مدالهای ما را افزایش دهد.
کیکبوکسینگ در ابتدا جزء رشتههای اعزامی ما بود و جلسات مختلفی هم با آنها داشتیم اما وقتی در مقطعی با فدراسیون ورزشهای رزمی به مشکل خوردند و به دنبال مستقل شدن بودند ما هم ترجیح دادیم این تیم را به مسابقات نبریم تا این مشکل داخلی برای ما دردسرساز نشود. ما نمیتوانستیم با یک گروهی که با فدراسیون بالادستی خود به مشکل خوردهاند برای اعزام به مسابقات هماهنگی کنیم چون در صورتی که مشکلی در آنجا به وجود میآمد مشخص نبود مسئولیت آنها با چه کسی است. البته این موضوع به نوعی به ضرر ما شد مثلا ازبکستان در همین رشته توانست مدالهای زیادی کسب کند و اگر ما هم دچار این مشکل نمیشدیم شاید شرایط در جدول برایمان متفاوت بود. درست است که ازبکستان تعداد ورزشکاران بیشتری از ما در این مسابقات داشت اما بیشتر در رشتههای انفرادی شرکت کرده بود تا بتواند مدالهای بیشتری کسب کند. مثلا ما در هندبال دو تیم 16 نفره مردان و زنان را به این مسابقات برده بودیم که درنهایت حداکثر دو مدال از این 32 نفر کسب میکردیم که البته فقط تیم مردان ما موفق شد روی سکو برود.
و تیم فوتبال ما هم با حواشی زیادی درنهایت اعزام نشد.
موضوع آنها هم مدیریتی بود و وقتی خود فدراسیون هنوز تکلیفش نامشخص است و انتخاباتش هم بلاتکلیف مانده دیگر از این تیم نمیتوان انتظار زیادی داشت. در شرایطی که حتی تیمملی ما برای حضور در جامجهانی شرایط مشخصی ندارد از تیمملی امید نمیتوان انتظار زیادی داشت. آنها چند بار برای رفتن و نرفتن مردد بودند اما درنهایت گفتند که ما در مسابقات حاضر میشویم. ما آنها را در قرعهکشی هم شرکت دادیم که ناگهان گفتند نمیرویم که باعث شد 10 هزار دلار هم جریمه شویم.