پیام آسیب‌دیدن پایگاه آمریکایی در کویت
دبیرکل نیروهای مقاومت لبنان:موضوع مرزهای دریایی و میدان گازی و نفتی کاریش و حقوق لبنانی ارتباطی با توافق هسته‌ای ندارد.
  • ۱۴۰۱-۰۵-۳۰ - ۰۲:۵۵
  • 00
پیام آسیب‌دیدن پایگاه آمریکایی در کویت
با توافق یا بی توافق، آمریکا باید برود
با توافق یا بی توافق، آمریکا باید برود
سید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بین‌الملل: یک گروه مقاومت عراقی با صدور بیانیه‌ای از هدف قرار دادن پایگاه نظامیان آمریکایی در کویت خبر داده است. این گروه با نام «تشکیل الوارثین» در بیانیه‌اى که روز جمعه منتشر کرده آورده است: «مسئولیت هدف قرار دادن پایگاه آمریکایی «علی السالم» با مجموعه‌ای از پهپادهای انتحاری قاصم را که در شمال غربی کویت قرار دارد برعهده می‌گیریم.» براساس بیانیه مزبور که یک‌هفته پس از حمله منتشر شده است، پهپادهای پرتاب‌شده موفق شده‌اند در ساعت 6:30 صبح روز جمعه (21 مرداد/ 12 آگوست) با دقت بالا به اهداف خود اصابت کرده و خسارات هنگفتی به دشمن وارد سازند.
این گروه در ادامه بیانیه خود تاکید کرده که چنین اقدامی را برای انتقام از خود شهیدان حاج قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس، نایب‌رئیس حشدالشعبی عراق انجام داده است. این دو فرمانده محور مقاومت روز 13 دی‌ماه 1398 (3 ژانویه 2020) در جاده فرودگاه بغداد توسط آمریکا ترور شدند.
گروه «تشکیل الوارثین» می‌گوید خود را وارث خون این شهیدان می‌داند؛ موضوعی که در نام این گروه مقاومت نیز منعکس شده است.
گروه‌هایی از این دست- که به‌صورت مخفیانه در عراق فعالیت می‌کنند- بلافاصله پس از ترور جاده فرودگاه بغداد وارد معادلات مبارزه با آمریکا شدند. تاکنون تعداد زیادی از این گروه‌ها اعلام موجودیت کرده‌اند.

  حمله به کویت در چه زمینه‌ای صورت گرفت؟
دبیرکل نیروهای مقاومت لبنان روز جمعه 28 مرداد در جریان آغاز ساخت مرکز گردشگری جهادی «جنتا» بار دیگر رژیم‌صهیونیستی را به تشدید تنش‌های نظامی علیه این رژیم تهدید کرد و گفت: «موضوع مرزهای دریایی و میدان گازی و نفتی کاریش و حقوق لبنانی ارتباطی با توافق هسته‌ای ندارد. چه توافق هسته‌ای امضا شود چه نشود، اگر آنچه را دولت لبنان می‌خواهد به آن داده شود، ما هم به‌سمت آرامش می‌رویم. درصورتی‌که لبنان به حقوقی که دولت لبنان خواستار آن است، دست پیدا نکند، چه توافق هسته‌ای امضا شود یا نشود، به‌سمت تشدید پاسخ (به سرقت منابع لبنان توسط رژیم‌صهیونیستی) حرکت می‌کنیم. چشم لبنان باید به کاریش و مرزهای لبنان باشد، میانجیگر آمریکایی همچنان به‌وقت تلف کردن ادامه می‌دهد.»
این تهدیدات درحالی صورت گرفته است که دبیرکل نیروهای مقاومت لبنان پیش‌تر دورنمای تنش‌ها با رژیم‌صهیونیستی را در آینده‌ای نزدیک، به‌صراحت ترسیم کرده بود. به‌گفته وی لبنان به‌دلیل تحریم‌های آمریکا به بن‌بست رسیده و تنها راه خروج از این بحران نیز آغاز برداشت لبنان از ذخایر گازی‌اش در دریای مدیترانه است. بنابر سخنان دبیرکل نیروهای مقاومت اگر وضعیت وخیم اقتصادی این کشور ادامه یابد و گرسنگی در لبنان فراگیر شود، مردم این کشور برای دستیابی به نان و سوخت به جان یکدیگر می‌افتند و خون همدیگر را خواهند ریخت، پس چه بهتر که چنین جان‌هایی نه برای تحمل فشار که دورنمایی از خروج ندارد، بلکه برای مضمحل ساختن فشار به شهادت توسط دشمن ختم شود، نه به قتل توسط هموطن برای نان. وی بر همین اساس به‌طور آشکار و بی‌سابقه‌ای، برخلاف گذشته که احتمال جنگ را نفی می‌کرد، از مردم خواسته برای جنگ آماده باشند، زیرا احتمال برافروخته شدن آن 50 به 50 درصد است.
درکنار این تهدیدات بی‌سابقه، مواضع آمریکا نیز در منطقه تحت‌ شدیدترین فشارهای نظامی قرار گرفته است. جمعه‌شب نیروهای مقاومت مواضع ارتش آمریکا در شرق سوریه و در اطراف میدان العمر استان دیرالزور را هدف حملات راکتی قرار دادند.
دوشنبه هفته گذشته (24 مرداد/15 آگوست) تعدادی پهپاد انتحاری به‌سمت پایگاه التنف در مثل مرزی سوریه، عراق و اردن پرتاب شدند که آمریکا مدعی است تمام آنها را رهگیری کرده است. حملاتی از این دست که پایگاه‌های آمریکا در سوریه را هدف قرار می‌دهند، از تابستان سال گذشته آغاز شده‌اند.
این حملات تاکنون به‌شکلی بسیار پراکنده و با فواصل زمانی طولانی ادامه داشتند اما به‌تدریج در ماه‌ها و هفته‌های اخیر بر تعداد و شدت آنها افزوده شده است.
حمله هفته گذشته به التنف از آنجا دارای اهمیت است که این نقطه هرچند بارانداز اصلی تدارکات و نیروهای آمریکایی نیست، اما نقطه ثقل استقرار نظامی آمریکا در مرزهای عراق و سوریه به‌شمار می‌رود. مسیر ایران-مدیترانه لاجرم به عبور از مرزهای عراق و سوریه است. این مرز دو مسیر سنتی دارد یک مسیر در شمال و یک مسیر دیگر در جنوب (اتوبان بغداد-دمشق). تصرف مسیر شمالی به دست کردها با حمایت آمریکا و تصرف مسیر جنوب توسط آمریکا و سپس استقرار بخشی از شورشیان با نام «مغاویر الثوره» باعث مسدود شدن این مسیرها شده است.
با ‌وجود این محور مقاومت بالاجبار مسیری را در میان این دو جاده- که به‌دلیل دشواری‌های جغرافیایی مسیری معمول نبود- بازگشایی و مورد استفاده قرار داد. این مسیر از گذرگاه‌های القائم در عراق و البوکمال در سوریه می‌گذرد. از این رو حمله به میادین نفتی شرق سوریه که خروج آمریکا از آنها می‌تواند به بازگشایی مسیر شمالی بینجامد و همچنین حمله به التنف که می‌تواند به بازگشایی مسیر جنوبی و محاصره دوجهته پایگاه آمریکا در عین الاسد منجر شود، اقدامی کلیدی به‌حساب می‌آید. استفاده همزمان محور مقاومت از سه مسیر جاده‌ای برای ایجاد ارتباط میان ایران به مدیترانه می‌تواند نظارت‌ها بر آن را ناممکن ساخته و ضمن شکستن حصر اقتصادی محور مقاومت، به تشدید انتقال سلاح و نیرو به مرزهای رژیم‌صهیونیستی منتهی شود.

  اهداف و پیامدهای احتمالی حمله
در برخی مواقع ترور یک شخص عالی‌رتبه در کشوری مانند عربستان‌سعودی یا سومالی می‌تواند دشوارتر از کشتن یک شخص دیگر در کشوری پیشرفته‌تر باشد اما حتی اگر فرد کشته‌شده در کشور پیشرفته‌تر مقامی پایین‌تر از فرد حاضر در کشوری جهان‌سومی را داشته باشد، تبعات ترور در یک کشور پیشرفته می‌تواند بیشتر از کشورهای دیگر باشد.
درحقیقت انجام یک عمل علیه یک کشور قدرتمند به‌دلیل شدت قدرت تمرکزیافته در آن، دارای بازتاب‌های شدیدی‌تری خواهد بود؛ درست مانند زمانی که یک توپ به‌جای برخورد با سطحی لغزنده به یک دیوار مستحکم برخورد کرده و با سرعت بیشتری به‌سمت مقابل بازمی‌گردد.
از همین رو حمله به پایگاه آمریکا به خودی خود در هر مکان و در هر سطحی که صورت گیرد به‌طورکلی دارای اهمیت است. این اهمیت کلی اگر با برخی از جزئیات ترکیب شود می‌تواند از حساسیت بیشتری نیز برخوردار شود.
حمله اخیر نیروهای مقاومت به پایگاه آمریکا نه در مناطقی که حملات به نیروهای آمریکایی دیگر عادی شده بودند، بلکه در منطقه‌ای صورت گرفت که از سوی کمتر کسی چنین اقدامی پیش‌بینی می‌شد. کویت یک نقطه اساسی در تدارکات نظامی آمریکا در منطقه است و به‌گونه‌ای پایتخت نظامی واشنگتن در غرب آسیا و خلیج‌فارس به‌شمار می‌آید.
این مساله باعث شده هر گروه و کشوری قادر به حمله به پایگاه‌های نظامی آمریکا در کویت نباشد، زیرا مجموعه پیچیده‌ای از اقدامات جاسوسی، جمع‌آوری اطلاعات از شبکه اینترنت و همچنین رصد و شنود ارتباطات رادیویی، هرگونه اقدامی را در این رابطه کشف می‌کند. از این رو عامل حمله به آمریکا گروه پیچیده‌ای است که موفق شده اقدامات خود را به دور از چشمان آمریکا به انجام رسانده و سپس مانع از واکنش واشنگتن به این حمله شود.
گروهی با این مختصات و توانایی فنی، به‌احتمال فراوان اهدافی خاص و پیچیده را از این اقدام انتظار داشته است. علی‌رغم اهداف مدنظر گروه حمله‌کننده به پایگاه آمریکا در کویت، این اقدام به‌دلیل غلظت بالای اتفاق رخ‌داده، دارای پیامدها و تبعاتی خواهد بود که در ادامه به آنها پرداخته شده است.

1. اولتیماتوم برای تصمیم‌گیری نهایی
پس از ارائه بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا به ایران و آمریکا جهت برداشتن گام نهایی در راستای احیای توافق هسته‌ای، تهران پاسخی هوشمندانه به این پیشنهاد داد، به‌گونه‌ای که رسانه‌های غربی و مقامات اروپایی آن را «سازنده» خواندند. دربرابر این اقدام، واشنگتن که پیش‌تر به‌دلیل پیش‌بینی نسبت به موضع‌گیری منفی ایران درباره پیشنهاد اروپا، در مورد این پیشنهاد ابراز خوشبینی کرده بود، تلاش کرد از زبان ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه خود پاسخ تهران را حاوی مسائلی توصیف کند که واشنگتن قادر به تامین آنها نیست.
به‌نظر می‌رسد آمریکا درحال اجرای بازی «با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن» است. بر این اساس واشنگتن قصد و اهداف غایی خود را در ملغمه‌ای از مواضع درهم‌پیچیده است تا ضمن آنکه دستش رو نشود بتواند اهدافش را نیز پیگیری کند. این بازی می‌تواند در یک تاثیر مهم، بار دیگر احیای توافق را باتاخیر مواجه سازد، حتی چندماه تاخیر در احیای توافق می‌تواند برای ایران زیان‌بار باشد، اما اگر دورنمای حتمی توافق از هم‌اکنون در دسترس باشد، غرب با خیالی راحت نظاره‌گر ماه‌های آتی خواهد بود؛ زمانی که در آغاز سرما توافق احیا شده و نفت ایران به بازار سرازیر می‌شود.
درحقیقت به‌نظر می‌رسد آمریکا که می‌داند تا سه‌ماه آینده احتیاج چندانی به انرژی ندارد، قصد دارد دست‌کم برای همین سه‌ماه، زیان‌ها را برای ایران ادامه‌دار سازد. شاید این سوال پیش آید که غرب نیز از عدم سرازیر شدن فوری نفت ایران به بازار به‌دلیل سطح بالای قیمت نفت در شرایط کنونی زیان خواهد دید. باید گفت در این زمینه انتشار اخبار احیای برجام قیمت‌ها را کاهش می‌دهد و از سوی دیگر حتمی شدن آن باعث می‌شود خریداران نفت با اعتمادبه‌نفس بالاتری زودتر از احیای توافق دست به واردات نفت به ایران زده و عملا نفت ایران پیش از احیا وارد بازار شده و تاثیرات خود را در آن نشان دهد. بااین‌حال در این مدت سه‌ماهه ایران با وجود رساندن مواهب به غرب، خود از دسترسی به منابع مالی‌اش محروم خواهد بود.

۲.محدود کردن مذاکرات به مساله هسته‌ای
دولت اوباما به‌دنبال توافق مرحله‌به‌مرحله با ایران بود، به‌گونه‌ای که توافقات با ایران ابتدا از موضوع هسته‌ای آغاز می‌شد و سپس به موضوع موشکی و منطقه‌ای نیز راه می‌یافت. در دوره ترامپ هم براساس فشار حداکثری قرار بود نظام سیاسی ایران ساقط شده یا با یک توافق همه‌جانبه که موضوعات هسته‌ای، منطقه‌ای و موشکی را به‌طور همزمان دربرمی‌گرفت، دربرابر آمریکا تسلیم شود.
دولت بایدن پس از روی کار آمدن با وجود تاکید بر شکست فشار حداکثری، تلاش کرد از تتمه مزایای فشار حداکثری که آسیب‌هایی جدی به ایران در حوزه اقتصادی وارد آورده بودند، استفاده کرده و طرح دوره اوباما را به‌شکلی جدی‌تر مورد پیگیری قرار دهد. بر این مبنا دولت آمریکا هرچند وارد مذاکرات شد اما از امضای توافق احیا خودداری می‌کرد تا ایران موافقت خود برای آغاز مذاکرات منطقه‌ای و موشکی را در آینده اعلام کند. طبق تصمیم آمریکا قرار بود موضوع در متن احیای توافق هسته‌ای ذکر شود تا از ضمانت اجرا برخوردار شود. این مساله نشان می‌دهد موضوعات منطقه‌ای و موشکی حضوری بسیار پررنگ در توافق هسته‌ای دارند. هرچند آمریکا از اسفند سال گذشته با مقاومت ایران و بروز تغییرات در سطح جهان به‌دنبال جنگ اوکراین، از گنجاندن بندی مربوط به مذاکرات منطقه‌ای و موشکی عقب‌نشینی کرد اما این موضوعات به شکل ذهنی نیز بر پرونده توافق تاثیر گذارند.
براساس تجربه پیشین توافق، از سوی غرب همچنان این توقع نسبت به ایران وجود دارد که در حین اجرای توافق هسته‌ای از تشدید تنش‌های منطقه‌ای و موشکی خودداری کند. این موضوع در دولت پیشین ایران به‌طورجدی پیگیری می‌شد به‌گونه‌ای که فشارهای دولت مانع به ممانعت از آزمایش موشک‌های ماهواره‌بر ایران انجامید. با ‌وجود این اقدامات اخیر محور مقاومت حکایت از آن دارد که اضلاع این محور به شمول ایران، پس از توافق احساس محدودیتی در اقدامات خود نخواهند کرد و از اساس پرونده هسته‌ای با موضوعات منطقه‌ای و موشکی متفاوت است.

۳.ترسیم دورنمایی از تنش‌ها
آنچه باعث عقب‌نشینی‌های بی‌سابقه آمریکا در مذاکرات هسته‌ای شده به دلایلی تاکتیکی و نه راهبردی مربوطند. این دلایل تاکتیکی از سوی آمریکا درنظر گرفته‌ شده‌اند در شرایط جنگ اوکراین که باعث افزایش قیمت‌های نفت شده است، به‌صورت فوری نفت ایران برای کاهش قیمت‌ها روانه بازار شود. چیزی که در ادامه چنین توافقی را خطرناک می‌سازد، اتمام بازه زمانی نیاز تاکتیکی غرب به انرژی ایران است. اگر طرح‌های افزایش تولید گاز از قطر و تولید نفت در دیگر منابع به نتیجه برسد، آنگاه باید در انتظار اخلال جدی در توافق هسته‌ای باشیم. در اینجا ابزارهای ایران چیست؟ تهران در این مسیر چاره‌ای به‌جز آغاز مجدد غنی‌سازی سطح بالا ندارد و حتی اگر دست به غنی‌سازی 90 درصدی نیز بزند، به‌زعم کارشناسان حتی ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران به‌اندازه نفوذ منطقه‌ای و اقداماتش در غرب آسیا چندان اهمیتی ندارد، بلکه ذاتا به این دلیل مهم است که می‌تواند جسارت ایران در منطقه را بیشتر سازد. از این رو حتی در صورت پیش‌روی‌های هسته‌ای ایران، آمریکا به‌دلیل هراس از نفوذ منطقه‌ای ایران تحریم‌ها را علیه ایران برخواهد گرداند.
آنچه در اینجا می‌تواند علیه آمریکا اقدام کند، تشدید تنش‌ها در حوزه منطقه‌ای است. محور مقاومت به دنبال نگه‌داشتن یک اهرم به‌صورت مشتعل در معادله رابطه با آمریکاست تا این کشور از حرارت آن دریابد در صورت خروج یا اخلال مجدد وضعیت تشدید تنش‌ها در چه مرحله‌ای دامنگیر واشنگتن خواهند شد.

4. تقویت ادراک از ضعف آمریکا
شواهد نشان می‌دهد تورم آمریکا در آستانه دورقمی شدن است، چیزی که در 40سال گذشته بی‌سابقه بوده است. این مساله که ناشی از افزایش قیمت انرژی و مواد غذایی است، چاره‌ای جز احیای توافق هسته‌ای با ایران برای این کشور باقی نگذاشته است. ازسوی دیگر به‌دلیل تشدید تنش‌ها با روسیه و چین، واشنگتن توانی برای تمرکز بر پرونده دشوار ایران ندارد.
در شرایطی که احیای توافق ازسوی برخی حتمی است، اگر اقداماتی صورت گیرد که به‌طور طبیعی درصورت وقوع آنها آمریکا باید مذاکرات را ترک کند، به‌دلیل عدم ترک میز گفت‌وگوها در شرایط کنونی توسط واشنگتن، این موضوع ضعف این کشور را به نمایش خواهد گذاشت.
آمریکایی که پیش‌تر درصورت انجام کاری برخلاف خواسته‌اش زمین و زمان را به‌هم می‌زد، اگر نتواند به اقدامی شدید علیه خود پاسخ دهد، این مساله عمق گرفتاری‌اش را آشکار خواهد ساخت. انگیزه زیر میز زدن واشنگتن به‌اندازه‌ای بالاست که حتی دولت پیشین ایران در دوران اجرای برجام نگران بود درصورت نزدیکی به روسیه و چین برای انجام فعالیت‌های اقتصادی خشم واشنگتن را برانگیخته و آمریکا را به‌سمت نادیده گرفتن توافق هسته‌ای سوق دهد.
آشکار شدن ناتوانی آمریکا به حمله صورت‌گرفته علیه این کشور، می‌تواند برای متحدان واشنگتن وضعیت دشواری را رقم بزند.

5 . ایجاد اختلاف سیاسی میان متحدان آمریکا
کشورهای متحد آمریکا در منطقه پس از آشکار شدن ضعف و ناتوانی این کشور احتمالا نقشه‌های جدیدی را براساس شرایط جدید پیگیری خواهند کرد، برخی به متحدان مجاور خود توصیه خواهند کرد روی به اتحاد جمعی آورده و رژیم‌صهیونیستی را نیز در آن شریک سازند، برخی دیگر به‌سمت همکاری پنهانی با چین و تعدادی دیگر به‌سمت همکاری با روسیه حرکت کرده و تعدادی نیز همزمان تنش‌های خود را با محور مقاومت کاهش خواهند داد؛ اقداماتی که بعضا با یکدیگر متضاد بوده و می‌تواند اتحاد مخالفان منطقه‌ای محور مقاومت را بشکند.

6. ایجاد بلوکی از متحدان سرکش دربرابر آمریکا
آشکار شدن ضعف آمریکا در منطقه می‌تواند باعث عدم اجرای کامل دستورکارهای واشنگتن در منطقه شود. در شرایطی که آمریکا قادر به برآوردن نیازهای متحدانش نباشد با سرکشی آنها در زمینه نزدیکی به چین و روسیه یا حتی نزدیکی به محور مقاومت روبه‌رو خواهد شد. سرکشی این کشورها دربرابر آمریکا می‌تواند تبعات گسترده‌ای را به بار آورده و به ظهور طبقات ضدآمریکایی در این کشورها کمک کند. اگر هم‌اکنون در طبقات سیاسی متحدان آمریکا در منطقه، همه برسر اتحاد کلان به آمریکا اتفاق‌نظر دارند، فشار آمریکا درجهت ساقط کردن حکامی که پس از آشکار شدن ناتوانی واشنگتن به سمت‌وسوی دیگری چرخیده‌اند می‌تواند آنها را به گروه و طبقه‌ای به‌شدت ضدآمریکایی تبدیل کند.
آخرین و برجسته‌ترین نمونه آن به تحولات اخیر پاکستان مربوط است، جایی که با مشخص شدن شکست آمریکا در افغانستان و فرار واشنگتن از این کشور، دولت پاکستان همکاری با چین و به‌ویژه روسیه را افزایش داد اما به‌دلیل این اقدام با توطئه آمریکا ساقط شد. این مساله باعث شده حزب تحریک انصاف به رهبری عمران‌خان نخست‌وزیر سابق و ساقط‌شده پاکستان، به یک جریان قدرتمند ضدآمریکایی تبدیل شود.

7 . تضعیف وضعیت داخلی آمریکا
بازرسی از خانه ترامپ که نخستین حمله به خانه یک رئیس‌جمهور سابق در تاریخ آمریکاست نشان می‌‌دهد دموکرات‌ها برای مهار ترامپ شمشیر را از رو بسته‌اند. در این شرایط که درگیری‌ها در آمریکا به تعبیری «هنگامه» کرده است، اگر عامل جدیدی برای اختلافات پیدا شود، آتش این منازعه همگان‌سوز، بیشتر خواهد شد.
اگر دموکرات‌ها به‌دلیل امضای توافق در شرایطی که نیروهای آمریکایی در منطقه زیر آتش حملات موشکی و پهپادی قرار دارند، به ضعف متهم شوند، این مساله یک انگیزه بزرگ برای جمهوری‌خواهان خواهد بود تا دموکرات‌ها را درهم بکوبند. نقطه مهم ماجرا اما آنجاست که این نبرد پیروزی نخواهد داشت، به‌ویژه از میان جمهوری‌خواهان و به‌ویژه ترامپ. به‌نظر نمی‌رسد هیات‌حاکمه آمریکا و حزب دموکرات با تحمل هر هزینه‌ای حاضر باشند حضور مجدد ترامپ در کاخ‌سفید را بپذیرند. چه اینکه آنها پیش‌تر و در زمان تسلط ترامپ بر امور با انجام تقلب از طریق رای‌گیری پستی و اخلال در نرم‌افزارهای راگیری و سپس بایکوت رسانه‌ای ترامپ و بستن صفحه‌اش در توئیتر عملا او را که در راس قدرت قرار داشت، با هزینه‌ای بسیار ساقط کردند.
از این‌رو در زمانی که به‌نظر می‌رسد جمهوری‌خواهان به رهبری ترامپ به راس راه نخواهند یافت، تضعیف دموکرات‌های حاکم بدون دربر داشتن تهدیدی می‌تواند به تضعیف کلی آمریکا منجر شود.

8.  تلاش برای ایجاد اختلاف در نهادهای آمریکا
در آمریکا هیچ‌کس بهتر از دستگاه نظامی از محدودیت عملیاتی این کشور در سطح جهان باخبر نیست. این فهم در دستگاه نظامی آمریکا باعث شده آنها برخلاف برداشت‌ها، به‌جای آنکه به‌دنبال حضور مستقیم در جنگ‌ها باشند، به عدم غلتیدن در جنگی دیگر تاکید کنند.
به‌نظر می‌رسد درحالی که برخی از نهادهای دولتی آمریکا بر عدم احیای توافق به‌دلیل امتیازات ارائه‌شده به ایران تاکید دارند، نظامیان به‌دنبال احیای سریع‌تر خواهند بود، اقدامی که هم فشار امتیازات ارائه‌شده به ایران در داخل آمریکا را هضم می‌کند و هم به اختلافات نهادی در این کشور دامن می‌زند.
در اینجا حمایت‌های نهادهای مختلف از یکدیگر در این موضوع به افزایش دامنه اختلافات منجر خواهد شد. همچنین از آنجاکه پای جمهوری‌خواهان نیز به منازعه باز خواهد شد، اختلافات ساختاری مزبور از سویه‌های سیاسی و حزبی نیز برخوردار خواهد گشت.

9 . جلوگیری از تمرکز آمریکا بر پرونده‌های فوری
آمریکا هم‌اکنون با دو جبهه بسیار فعال در جهان روبه‌رو است. شرق اروپا دیگر با تهدید بالقوه روسیه مواجه نیست بلکه این خطر به شکل بالفعل درآمده است.
در طرفی دیگر چین نیز با استفاده از فرصت گرفتاری آمریکا در اروپا، تحرکات خود علیه تایوان را شدت بخشیده و همزمان با آن کره‌شمالی نیز درحال رجزخوانی پیرامون آغاز جنگ در شبه‌جزیره کره است.
جبهه‌های فعال‌شده شرق اروپا و شرق آسیا که با وضعیت‌شان در نیمه اول سال2021 بسیار متفاوتند، باعث شده آمریکا به‌دنبال بستن تعدادی از پرونده‌های خود در جهان و تمرکز بر روسیه و چین باشد.
آمریکا تلاش دارد با احیای توافق هسته‌ای با ایران، به‌زعم خود ضمن کاهش قیمت انرژی که فشار بر روسیه را امکان‌پذیرتر می‌کند، خیالش خود را نسبت به تنش‌های منطقه‌ای در غرب آسیا راحت سازد.
اقدامات جدید محور مقاومت می‌تواند مانع از تمرکز آمریکا بر پرونده‌های روسیه و چین شده و نوعی از تشتت را بر هیات حاکمه این کشور تحمیل کند تا واشنگتن با گرفتاری در این تشتت قادر به تنظیم فعالیت‌های خود و برنامه‌ریزی مناسب نباشد.

10 . تاکید بر راه‌حل جداگانه حل و فصل پرونده‌ها
آمریکا همچنان با این بهانه که برخی از تحریم‌های اعمال‌شده علیه ایران به‌ویژه در دهه‌های پیشین به دلایل غیرهسته‌ای وضع شده‌اند، از لغو آنها در مذاکرات هسته‌ای خودداری می‌کند. اقدام اخیر محور مقاومت به این معناست که محور نیز به‌دنبال پرونده‌های غیرهسته‌ای خود ازجمله ترور بغداد است. همان‌گونه که آمریکا می‌گوید ایران برای این پرونده‌ها مابه‌ازاهای دیگری به‌جز هسته‌ای بدهد، محور مقاومت نیز برای حل این پرونده‌ها چیز بیشتری از برداشتن تحریم‌های اقتصادی می‌خواهد.

11 . تلاش برای تحمیل توافق به کشورهای منطقه
کشورهای منطقه مخالف احیای توافق به‌جهت دستیابی ایران به منابع مالی هستند. بنابر گزارش بنیاد «دفاع از دموکراسی‌ها» ایران در سال نخست توافق به 275میلیارددلار منابع مالی دست خواهد یافت که بخشی از آنها مربوط به مبالغ بلوکه‌شده پیشین است. بنابر گزارش این رسانه، این مبالغ تا پایان سال2030 به یک تریلیون‌دلار خواهد رسید. هرچند گزارش این بنیاد به‌دلیل تمرکزش بر فعالیت‌های ایران‌هراسی با مبالغه همراه است، در چنین موضوعی میزان این مبالغه نمی‌تواند چندان زیاد باشد.
حتی اگر در واقعیت نیمی از برآوردهای این بنیاد عملی شود، بنابر پیش‌بینی‌ها اختصاص بخشی از این مبالغ به فعالیت‌های منطقه‌ای و موشکی می‌تواند موازنه منطقه‌ای فعلی را بیش از پیش به‌نفع تهران تغییر دهد. از این‌رو چنین موضوعی، هراسی سنگین برای کشورهای منطقه آفریده است. باید توجه داشت دیدگاه آمریکا و کشورهای منطقه درباره تهدیدات متفاوت است.
آمریکا در جنگ1991 با وجود لشکرکشی 700هزار نفری به منطقه، رژیم صدام را ساقط نکرد بلکه با خارج کردن نیروهایش بار دیگر آنها را در سال2003 به منطقه آورده و بغداد را اشغال کرد. به‌زعم آمریکا این کشور به‌دلیل دوری جغرافیایی می‌تواند از مناطق عقب‌نشینی کرده و سپس با توسل به زور بار دیگر به منطقه بازگردد. در اینجا چنین اقدامی برای کشورهای منطقه مهم است که باید در این مدت زیان‌های چنین اقدامی را تحمل کنند.
 اقدام اخیر به کشورهای مخالف توافق نشان داد ادامه مسیر کنونی سطوحی از تنش را در آینده نزدیک به‌همراه دارد که شبیه اقدامات پیشین نیست و برای آنها بهتر است از تلاش برای ایجاد اخلال دست بردارند.

12. شکست حصر بهانه محور اقتصادی
در دوران اجرای برجام پس از آنکه مشخص شد تعداد انبوهی از شرکت‌های غربی رغبتی به سرمایه‌گذاری و حتی همکاری با ایران ندارند، عملا انتفاع اقتصادی ایران از توافق در حصر قرار گرفت. کشورهای غربی مدعی بودند آنها در توافق اجازه همکاری و سرمایه‌گذاری را داده‌اند و اگر شرکتی به این کار رغبتی ندارد، اشکالی متوجه دولت‌های غربی نیست زیرا این شرکت‌ها خصوصی هستند.
احتمال دارد پس از احیای توافق کشورهای غربی به این بهانه که شرکت‌هایشان خصوصی بوده و آنها تصمیم به کار با ایران ندارند، از همکاری با تهران سر باز بزنند. این تهدید دیگر کشورهای محور مقاومت را نیز تهدید می‌کند. موضوعات مهمی در همین رابطه درباره لبنان، سوریه و عراق نیز وجود دارد. لبنان نیازمند تزریق سرمایه برای گردش اقتصادش است. سوریه نیازمند جذب سرمایه برای بازسازی زیرساخت‌ها و شهرهای تخریب‌شده است. عراق نیز با عدم تمایل آمریکا برای توسعه زیرساخت‌هایش روبه‌رو است.
آنچه برای غرب و شرکت‌هایش یک عامل برای تغییر رویه به‌شمار می‌رود، آسیب به دیگر حوزه‌های سرمایه‌گذاری است. جبهه مشتعل منطقه‌ای درصورت لزوم به غرب و شرکت‌های خصوصی‌اش خواهد فهماند دیگر مناطق در معرض خطر بوده و بهترین کشورها برای سرمایه‌گذاری محور مقاومت هستند.

13. جلوگیری از کاهش شدید قیمت نفت
انتشار اخباری درباره احتمال احیای توافق هسته‌ای باعث شده در روزهای اخیر قیمت نفت اندکی کاهش یابد. چیزی که بیشتر از این کاهش اندک مهم بود و به چشم نمی‌آمد، افزایش قیمتی بود که بدون انتشار این خبر رخ می‌داد.
محور مقاومت برای آنکه مانع از چنین اتفاقی در کوتاه‌مدت یا حتی بلندمدت شود، با دست زدن به اقدامات نظامی می‌کوشد زمینه تشدید تنش‌ها را فراهم سازد.

14. تزریق ترس به رژیم‌صهیونیستی
هرگونه حمله به مواضع آمریکا اگر باعث کشیده شدن پای واشنگتن به معادلات منطقه‌ای شود برای تل‌آویو خوشایند است اما اگر این‌گونه نشود، به‌دلیل ضربه به موجودیت بزرگ‌تر یعنی آمریکا، موجودیت کوچک‌تر و ضعیف‌تر دچار احساس ترس مضاعفی می‌شود.
حملات به آمریکا که با اعتمادبه‌نفس محور مقاومت صورت می‌گیرد، مانورهای پرستیژی و تهدیدات پرادعای مقامات صهیونیست‌ها که برای ایجاد بازدارندگی برای این رژیم صورت می‌گیرد، بی‌اثر می‌کند.

15.احیای توافق به‌دلیل نفس‌بریدگی محور مقاومت نیست
برخی معتقدند یکی از دلایل احیای توافق هسته‌ای به بن‌بست رسیدن طرح‌های اقتصادی‌ایران است، به‌گونه‌ای که حتی طی یک‌سال اخیر قیمت برخی اجناس به‌ویژه مواد غذایی در این کشور دو یا چندبرابر شده است.
بر همین اساس این عده می‌گویند ایران راهی جز توافق ندارد و حتی قادر نیست تبعات تعویق احیای آن را برای مدتی بیشتر تحمل کند. از نگاه این افراد نفس ایران و محور مقاومت به‌دنبال فشارهای اقتصادی گسترده بریده‌ شده است.
به‌زعم آنها هرچند دولت بایدن به‌دنبال فشار آشکار مانند ترامپ نیست اما به‌صورت غیرعلنی آن را ادامه داده است. در اصل این فشارها در ادامه سلسله تحولاتی هستند که از اوایل دهه 200 آغاز شده‌اند و طی آن زیرساخت‌های منطقه به‌شدت تخریب شده است. وضعیت بغرنج اقتصادی در لبنان و سوریه نشانگر این مساله است. این کشورها به‌مرور به تبعات اقتصادی‌ای دچار شده‌اند که بدتر از آن قابل‌تصور نیست.
چنین واقعیاتی موجب شده برخی احیای توافق را هرچند ناشی از ضعف آمریکا نیز بدانند، اما بر بریده شدن نفس محور مقاومت در چالش و رقابت با واشنگتن هم اذعان داشته باشند. تلاش برای تقابل‌جویی با آمریکا در چنین شرایطی رد این پیش‌فرض است و آشکار می‌سازد محور مقاومت در هر وضعیتی قادر به ادامه نبرد با واشنگتن است.

16. اتمام طرح‌های مبتنی‌بر مجمع منطقه‌ای (برجام ناخودآگاه)
دولت بایدن قصد داشت همزمان با آغاز مذاکرات احیای برجام، در اقدامی که نه به‌صورت مستقیم، بلکه به‌شکلی غیرمستقیم با مذاکرات در ارتباط است، کشورهای منطقه را به‌سمت مذاکره با ایران هدایت کند.
آمریکا قصد داشت با وارد کردن ایران به مذاکرات منطقه‌ای این کشور را دچار محافظه‌کاری در مانورهای منطقه‌ای سازد. در چنین شرایطی ایران به‌عنوان رهبر محور مقاومت وارد برخی مناسبات مانند نشست بغداد شد تا دیگر اضلاع مقاومت در صورت لزوم به اقدام، به‌دلیل رواداری جهت چنین نشست‌هایی از اقدام خودداری کنند. این رویکرد آمریکا در مناسبات منطقه‌ای نوعی «برجام ناخودآگاه» به‌حساب می‌آمد.

17. ایجاد گشایش پرونده‌های گره‌خورده
لبنان هم‌اکنون درگیر جنگ نیست و در سوی دیگر یمن نیز چندماهی می‌شود در وضعیت آتش‌بس قرار دارد. با ‌وجود این در این دو پرونده گره‌هایی ایجادشده که گشودن آنها لزوما از خود این کشورها امکان‌پذیر یا به‌صلاح نیست. از این رو تشدید تنش در دیگر پرونده‌های منطقه‌ای، می‌تواند منجر به تحقق خواست‌های محور مقاومت در پرونده‌هایی مانند لبنان و یمن شود.

18. نمایش گستردگی جبهه
تهدید رژیم‌صهیونیستی در مدیترانه، جنوب لبنان و جنوب سوریه و همچنین جنگ با آن از طریق یک گروه حاضر در غزه، تنش‌های مداوم در کرانه باختری، جنگ با ترکیه در شمال عراق و همچنین حمله به مواضع آمریکا از سوریه گرفته تا کویت، نمایش یک جبهه گسترده است که از سوی محور مقاومت مدیریت می‌شود. این نمایش موجب می‌شود ادراک از قدرت سخت محور مقاومت تقویت شود.

19. عدم توانایی آمریکا در دفاع پهپادی
پیش از آخرین سفر جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا به منطقه گفته می‌شد در جریان این سفر ناتوی منطقه‌ای با حضور کشورهای عربی به‌همراه رژیم‌صهیونیستی تشکیل خواهد شد. با این‌ حال پس از ناتوانی در تشکیل چنین نیرویی، اعلام شد آمریکا قصد دارد سیستم‌های پدافندی کشورهای منطقه را برای مقابله با قدرت پهپادی محور مقاومت با یکدیگر یکپارچه سازد.
در این وضعیت هنگامی‌که نه کشورهای منطقه، بلکه پایگاه‌های آمریکا در این کشور را زیر حملات پهپادی قرار گیرد، ناتوانی واشنگتن در حوزه مقابله با پهپادها آشکار می‌شود. وقتی خود آمریکا مورد حمله قرار گیرد دیگران برای مقابله با پهپادها قادر به اتکا به این کشور نیستند.
20. حضور آمریکا عامل کشیده شدن ناامنی به یک کشور
چرا کویت برای حمله انتخاب شد؟ هرچند دلایل زیادی برای پاسخ به این سوال مانند پشتیبانی کویت از پایگاه‌های آمریکا در عراق وجود دارد اما این مساله یک دلیل عمده دیگر نیز دارد. کویت که کشوری آرام و نسبتا بی‌طرف است مورد حمله قرار گرفت تا به دیگران اعلام شود آمریکا هرکجا که باشد ناامنی را با خود به داخل آن کشور می‌کشاند. بر این اساس اگر طرفی فرصت و زمینه حضور برای این کشور را فراهم ساخت، نمی‌تواند مدعی بی‌طرفی شود.

21. بدون خواست محور مقاومت انرژی به غرب صادر نمی‌شود
کویت نقشی بزرگ در تولید انرژی جهان دارد اما این کشور یک نقطه ثقل در میان مناطق تولید انرژی خلیج‌فارس نیز به‌شمار می‌رود. کویت خود دومیلیون بشکه نفت تولید می‌کند اما در سمت شمالی آن میادین بصره وجود دارند که 60 درصد از نفت تولیدی عراق از آنها برداشت می‌شود. در جنوب کویت نیز میادین نفتی شرق عربستان وجود دارند که قادر به صادرات دست‌کم هفت‌میلیون بشکه به بازارهای جهانی هستند.
حمله به یک کشور تولیدکننده نفت که نقطه ثقل دفاع آمریکا از نفت خلیج‌فارس به‌شمار می‌رود، آن هم از جنوب عراق که تولید بخش اعظم نفت عراق است و گروه شلیک‌کننده پهپاد به آنجا تعلق دارد، نشان می‌دهد در آینده نزدیک وضعیت انتقال انرژی در منطقه سخت خواهد بود.

22. از بین رفتن سلطه امنیتی آمریکا
تا پیش از ترور فرماندهان مقاومت در جاده بغداد که در نخستین روزهای سال 2020 رخ داد، آمریکا در عراق حضور نظامی گسترده و هیمنه‌ای امنیتی سنگینی داشت. با این‌ حال آغاز حملات به پایگاه‌های آمریکا پس از این جنایت سبب شد واشنگتن مجبور شود تعداد زیادی از پایگاه‌های خود در جنوب و مرکز عراق را تخلیه کند.
حمله از جنوب عراق به کویت نشان داد از اثرگذاری امنیتی آمریکا در عراق به‌شدت کاسته شده و دیگر سیستم امنیتی این کشور با وجود حضور شبکه رادارها و پهپادهایش اثرگذاری چندانی ندارند و قادر به کشف و جلوگیری از حمله به پایگاه‌های آمریکایی نیست.

23. کیش‌ومات لبه تهاجمی آمریکا در منطقه
آمریکا از لحاظ عملی دیگر حتی قادر به آغاز عملیات نظامی گسترده در منطقه نیست. از لحاظ روانی نیز این کشور دیگر آمادگی لازم برای چنین عملیات‌هایی را ندارد. از این رو تحرکات نظامی آمریکا در منطقه محدود و به‌طور کامل متکی به حملات هوایی هستند. حمله ابتکاری به پایگاه هوایی آمریکا در کویت مشخص ساخت تنها قوای قابل‌استفاده این کشور در منطقه برای حمله به محور مقاومت قابل‌مهار است. این درحالی است که پیش‌تر گمان می‌رفت این موضوع صرفا در حوزه تهاجم زمینی صدق می‌کند و نیروی هوایی آمریکا از آزادی عمل سابق برای آسیب‌رسانی به دشمنان آمریکا برخوردار است. حمله به کویت اما نشان داد اقدام هوایی علیه محور مقاومت قابل واکنش و پاسخگویی متقابل است.

24. جلوگیری از ترور
آمریکا طی ماه‌های اخیر اقدامات تروریستی زیادی را به‌شکل علنی و غیرعلنی در منطقه به انجام رسانده است. این ترورها البته در ادامه ترورهایی هستند که از اواخر دوران ترامپ در منطقه شدت گرفتند اما به یک مبنا برای دولت بعدی آمریکا نیز تبدیل شدند.
در آستانه انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا احتمال دارد خط ترورهای موجود در منطقه دامنگیر نیروهای مقاومت و فرماندهان آن نیز شود، همان‌گونه که در جریان درگیری سه‌روزه میان جهاد اسلامی و رژیم‌صهیونیستی دست‌کم دو فرمانده برجسته این گروه از طریق حملات دقیق در غزه ترور شدند. حمله اخیر می‌تواند پیامی هشدارآمیز نسبت به گسترده شدن دامنه این ترورها از سوی جبهه غرب باشد.

25. عدم پیوستن کویت به عادی‌سازی
قطار عادی‌سازی روابط کشورهای عربی و اسلامی با رژیم‌صهیونیستی هرچند در ظاهر کند شده، اما در باطن امر درحال پیش روی است. به‌نظر می‌رسد تعداد زیادی از کشورهای عربی و اسلامی هرچند به‌دلیل تبعات چنین اقدامی از آشکارسازی روابط با رژیم‌صهیونیستی خودداری کرده‌اند اما در پشت‌پرده بر اثر فشارهای سنگین آمریکا ناچار شده‌اند روابط پنهانی با رژیم‌صهیونیستی به‌ویژه در زمینه‌های اقتصادی را گسترش دهند. در این میان هرچند کویت به‌صورت علنی شعارهایی علیه رژیم‌صهیونیستی سر می‌دهد اما احتمال دارد به‌صورت پنهانی و در عمل دست به برقراری روابط با این رژیم زده باشد. چنین روابطی هرچند سطح پایین باشند می‌توانند به بروز مشکلاتی در منطقه بینجامند. به‌عنوان مثال باز شدن پای صهیونیست‌ها به بازار تجاری کویت می‌تواند موجب برقراری ارتباط این شرکت‌های صهیونیستی با تجار مرتبط با ایران شود و سپس تل‌آویو از مجرای ایجادشده برای انتقال تجهیزات و نفرات موردی برای جاسوسی و خرابکاری به داخل ایران بهره ببرد.

26. انحصار دستاوردهای آمریکا در حوزه توافق هسته‌ای
آمریکا در حوزه توافق هسته‌ای به‌جز جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به‌دنبال الگو قرار دادن این توافق به‌عنوان پایه‌ای برای منع اشاعه هسته‌ای نیز هست. از نگاه آمریکا حرکت ایران به‌سمت سلاح هسته‌ای می‌تواند باعث تحریک دیگر کشورها برای حرکت به‌سمت هسته‌ای شدن شود.
با این‌ حال آمریکا که از طریق توافق هسته‌ای با ایران به چنین دستاوردهای کلانی می‌رسد خواستار کسب امتیازات حداکثری از این توافق است که ایران باید آنها را ارائه دهد. انجام اقدامات تهاجمی از سوی محور مقاومت باعث می‌شود امتیازات آمریکا نه‌تنها به حوزه هسته‌ای منحصر بماند، بلکه در همین حوزه با محدودیت مواجه شود. امتیازهایی شامل هسته‌ای نشدن ایران و همچنین ایجاد الگو برای منع اشاعه هسته‌ای در این زمینه برای آمریکا کافی خواهند بود و واشنگتن مابه‌ازای برداشتن تحریم‌ها به امتیازات گسترده‌ای حتی در قالب برنامه هسته‌ای ایران دست پیدا نخواهد کرد.

27. جلوگیری از احیای متنی توافق و تفاهمی‌شدن آن
متن مکتوب یک توافق به‌دلیل قدرت بالای مادی غرب و همچنین تجارب دیپلماتیک آن تنها یک زمینه مناسب برای این کشورها جهت بازی دادن و مهار ایران است. از این رو یک راه مطلوب برای تهران نه بازگشت به یک متن تنظیم‌شده متصلب، بلکه یک تفاهم غیرمکتوب یا با سطح اعتبار غیرحقوقی است که حالت شناورتری داشته باشد. وجود چنین تفاهمی میان ایران و آمریکا هم از دامنه تعهدات تهران به واشنگتن می‌کاهد و هم در صورت تخطی غرب از تعهداتش، ایران بلافاصله بدون بندهای دست و پاگیر حقوقی قادر به طراحی اقدامات جبرانی و واکنشی است.

اهداف داخلی عراق
حمله صورت‌گرفته از عراق در حوزه امور مرتبط با این کشور به احتمال زیاد به‌دنبال اهداف ذیل بوده است:

1. ادامه مقاومت حتی بدون دولت: بی‌ثباتی و عدم حضور شخص مورد وثوق مقاومت در نخست‌وزیری مانع حرکات مقاومت نیست چه اینکه آنها در اوج چنین دوره‌ای به اقدامات نظامی در خارج از عراق دست می‌زنند.

2. پیام تهدید به اعراب (یادآوری گذشته): حمله به کویت برای اعراب یاد و خاطره تصرف این کشور توسط عراق را زنده می‌کند؛ اقدامی که در هر صورت افزایش‌دهنده وزن عراق در معادلات است.

3. عدم توان آمریکا برای آزادسازی کشورهای عربی: اگر آمریکا در دهه90 میلادی برای نجات کویت به منطقه لشکرکشی کرد هم‌اکنون پایگاه این کشور تحت حمله است. از این‌رو بار دیگر احتمال سرازیر شدن عراقی‌ها به جنوب وجود دارد با این تفاوت که نیروی بازدارنده‌ای در برابر آن نیست.

4. تهدید برای پایان دادن به دخالت در امور داخلی: عراق به‌دنبال پایان دادن به دخالت غرب و کشورهای عربی منطقه در امور داخلی خود است.

5. تهدید طرح‌های نفوذ بلندمدت: کویت یک گذرگاه و محل عبور شبکه‌های انتقال برق و جاده‌های تبادل کالا میان کشورهای عربی با عراق است که هدف گرفتن آن تهدیدی در رابطه با تلاش‌های در جریان برای تسلط بر تجارت و زیرساخت‌های عراق است.

6. نمایش گستردگی عملیاتی یک ضلع از محور مقاومت: نیروهای مقاومت عراق هم‌اکنون در یک جبهه سیاسی در بغداد روبه‌رو هستند و درسوی دیگر درحال جنگ با ترکیه در شمال و در جنوب با آمریکا هستند.

7. تاکید بر اخراج حتمی آمریکا از عراق: وقتی پایگاه آمریکا در خارج از کویت مورد حمله قرار می‌گیرد دلیلی ندارد پایگاه آمریکا در داخل عراق سالم باقی بمانند. به‌عبارتی دیگر «چو صد آمد نود هم پیش ماست.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰