• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۱-۰۵-۲۴ - ۰۱:۵۵
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
چرا «اپرای عاشورا» اثری قابل‌تامل است؟‌

تعزیه مدرن

در این اثر 70عروسک با تلاش 30بازیگر و گروه خوانندگان و هم‌آوایان واقعه‌ای را روایت می‌کنند.

تعزیه مدرن

زینب مرتضایی فرد، خبرنگار:مخاطب، اول تا آخر این ماجرا را می‌داند. سال‌هاست که می‌داند. ایرانی معاصر با روضه‌ها و تعزیه‌هایی که در رثای بزرگ آزادگان جهان امام‌حسین(ع) ساخته شده، زندگی کرده و هر دین و مذهبی هم که داشته، عاشورا برایش آشناست، چراکه از سال 61هجری تاکنون قلب هر انسان آزاده‌ای را تحت‌تاثیر خود قرار داده است. جنگی که به روایت مقاتل، فقط هشت‌ساعت طول کشیده اما در تمام روزها و ماه و سال‌ها و قرن‌های بعد از خودش زنده مانده و مسیر حق و باطل را از هم مشخص کرده است. اما 14سال است که می‌نشیند و زل می‌زند به صحنه مقابلش تا آوازها و گردش عروسک‌ها در وجودش کاری ‌کند کارستان. «اپرای عروسکی عاشورا» اثر بهروز غریب‌پور چهره شناخته‌شده تئاتر کشور، بازهم همراه با گروه نمایش عروسکی آران این اثر را برای مخاطبان اجرا می‌کنند. در این اثر 70عروسک با تلاش 30بازیگر و گروه خوانندگان و هم‌آوایان واقعه‌ای را روایت می‌کنند. در ادامه نگاهی داریم به دلایل اقبال مخاطب به این اثر که بدون هیچ تغییری نزدیک به یک‌ونیم دهه است که اجرا می‌شود.
یک. سال‌هاست با شعارهایی چون «تئاتر برای همه» روبه‌روییم. تئاتر ما و همچنین گونه‌ای نمایشی به‌نام اپرا از اواخر دوره قاجار به شکل غربی‌اش وارد ایران شده و در مواجهه با این شکل‌های جدید هنر نمایشی همان رفتاری را داشته‌ایم که در دیگر ساحت‌ها از خود نشان داده‌ایم. تصورمان بر این بوده که این فرم‌های جدید کامل هستند و ما باید عقب‌ماندگی‌هایمان را با پذیرش تمام‌وکمال آنها برطرف کنیم. همین نگاه نادرست موجب شده به بسیاری از داشته‌هایمان پشت کنیم. این رویکرد را طی سال‌هایی در عرصه موسیقی هم داشته‌ایم و به‌جای بررسی، انتخاب و تلفیق تسلیم بی‌چون‌وچرا شده‌ایم. بهروز غریب‌پور اما با رویکردی که در خلق اپراهایش دارد، این همه را از نظر گذرانده و فرمی را عرضه کرده که می‌توان آن را اپرای ایرانی نامید، از این‌رو هم با مخاطب ایرانی ارتباط خوبی برقرار می‌کند و می‌تواند او را بیشتر از یک‌بار تحت‌تاثیر قرار دهد و به تماشا مجابش کند. 
دوم. از سال1387 تاکنون اپرای عروسکی عاشورا 14بار اجرا شده و همان‌طور که گفتیم، مخاطب کل ماجرایش را می‌داند. این همان اتفاقی است که در مجالس تعزیه هم رخ می‌دهد و مخاطب ایرانی شاید بندبه‌بند آنچه را در تعزیه می‌گذرد هم از بر داشته باشد، اما بازهم تماشایش می‌کند، چون مرثیه‌ای است واقعی و به او وقایعی را نشان می‌دهد که در قلبش جای دارد. همان‌طور که برخی عشاق سینما یک فیلم را بارها می‌بینند، مخاطب تعزیه هم دل به روایتی می‌دهد که آغاز و پایانش مشخص است، اما نمی‌تواند از تماشایش دل بکند. اپرای عاشورا هرچند بیان و شیوه‌ای امروزی و متفاوت دارد و می‌توان آن را تعزیه‌ای مدرن دانست، اما درون‌مایه و جان آن برای مخاطب آشناست و گویی با فرم به‌روزشده‌ای از آن روبه‌رو است که احساس می‌کند با آن پیوندهای لازم را برای برقراری ارتباط دارد. 
سوم. استفاده درست از موسیقی می‌تواند به هر اثر متوسطی هم جان دهد، چه رسد به اثر موفق و ارزشمندی چون اپرای عاشورا. بهزاد عبدی، آهنگساز این اثر هم در ساخت آهنگ و هم انتخاب خوانندگان مسیر درستی را طی کرده است. او صداهای خوبی را برای شخصیت‌ها انتخاب کرده و به‌واسطه آشنایی خوبی که با موسیقی ایرانی دارد، آواها و نواهایی را ساخته و پرداخته که به اثر در بلوغش کمک کرده است. مصطفی محمودی، محمد معتمدی، بهار موحد، مهدی جاور، فرشاد فولادوند، محمدرضا صادقی، علی خدایی، مهدی امامی، سینا ولی‌پور و چند صدای دیگر که همگی بسیار با موسیقی و گردش عروسک‌ها درهم‌تنیده و قابل باورند. به‌عبارت بهتر، باید این‌طور گفت که تولید آوا و فضای موزیکالی که بسیاری از نت‌هایش در موسیقی ردیفی و دستگاه‌های سنتی در نمایش‌های آیینی-مذهبی و به‌ویژه تعزیه کاربرد داشت، به‌عنوان برگ‌برنده تثبیت مفهوم موسیقی درقالب اپرای ملی به‌کار گرفته شده است. او آشناترین و همراه‌ترین موسیقی با تعزیه را انتخاب کرده و هرچند نام کار اپراست، اما سراغ موسیقی غربی نرفته و به ایرانی‌تر شدن کار غریب‌پور کمک هم کرده است.
چهارم. اپرای عاشورا نه‌تنها در کشورمان که در اجراهای بین‌المللی در بسیاری از کشورهای جهان مانند فرانسه، لهستان، ایتالیا، آلمان و کانادا مورد تحسین و تقدیر مخاطبان، هنرمندان و منتقدان جهانی قرار گرفته است. این نشان می‌دهد نتیجه کار یک اثر ایرانی است که می‌تواند از محدودیت زبانی هم عبور کرده و در دیگر فرهنگ‌ها هم تحسین‌کنندگانی داشته باشد. ساخت یک اپرای غربی همان کاری است که بارها برایش تلاش شده و هرچند در موارد بسیاری هم آثار درخشانی خلق شده، اما در داخل ایران میان مردم نفوذ نکرده و در خارج از ایران هم چندان مورد توجه نبوده است؛ چراکه کشورهای غربی خودشان به‌مراتب بهتر یا با اغماض، اثری همپای اپرای ایرانی را دارند و آنها هم مانند ما دنبال اثری متفاوت می‌گردند، اثری که رنگ و روح یک فرهنگ دیگر را در خود داشته باشد و در عین حال قوی و درخور توجه باشد، چیزی مثل «اپرای عروسکی عاشورا».

محمد معتمدی از «اپرای عروسکی عاشورا» و حر بن ریاحی می‌گوید
مانیفست عاشورا جهانی است
محمد معتمدی، خواننده موسیقی ایرانی که طی سال‌های گذشته خوانندگی آثار موفقی را انجام داده است، در «اپرای عروسکی عاشورا» بخش‌های مربوط به حر بن‌ریاحی را اجرا می‌کند. با او تماس گرفتیم و خواستیم درباره این شخصیت و حال‌وهوای حضورش در این کار برایمان بگوید. متاسفانه موفق به صحبت با این هنرمند نشدیم و احتمالا چون چند شب قبل در برنامه تلویزیونی «آن» که از شبکه دوم سیما پخش می‌شود، حضور پیدا کرده بود، ترجیح داد به بیان همان نکات بسنده کند. ما هم در اینجا بخش کوتاهی از سخنانش را مرور می‌کنیم. 
او گفت: «اولین بار آقای غریب‌پور یا بهزاد عبدی در رابطه با اپرای حر با من صحبت کردند و از بین نقش‌های موجود، نقش امام حسین(ع) را برای من درنظر گرفتند. من هم کنجکاو شدم ماکت را بشنوم و نمایشنامه را بخوانم. اپرا یک نمایشی است مانند تئاترهای معمولی با این تفاوت که گفت‌وگوهای بین بازیگران با آواز است. من شروع به خواندن و تمرین کردم. در بین نقش‌ها متوجه نقش حر شدم و به دلیل بار دراماتیک و نمایشی زیادی که داشت و وضعیت‌های مختلف نمایشی که تجربه می‌کرد، خیلی برایم جذاب بود. حر در یکجا با یک شخصیت مغرور سرکش و گردن افراشته مسیر امام حسین(ع) را می‌بندد، در جای دیگر در وسط نمایش دچار تردید و کشمکش درونی می‌شود که آیا کاری که انجام دادم درست بوده یا نه.» 
این خواننده موسیقی ایرانی ادامه داد: «حر در موقعیتی دیگر اظهار ندامت می‌کند و در شرایط دیگر با یک گردن افراشته دیگری وارد میدان جنگ می‌شود و جلوی لشکر می‌ایستد و در جایی دیگر شهید می‌شود و دیالوگ‌ها را می‌گوید و به زمین می‌افتد. از آقای عبدی خواستم که با آقای غریب‌پور صحبت کند که من نقش حر را بخوانم.» 
این خواننده موسیقی ایرانی در ادامه عاشورا را یک مکتب برشمرد که مشمول زمان نمی‌شود، عنوان کرد: «عدم ظلم‌پذیری مانیفست» پیام اصلی عاشوراست و همه‌جا خریدار دارد و بعد از گذشت قرن‌ها هنوز زنده است. اگر بخواهم واقع‌بین باشم، بخش زیادی از گره خوردن کارهای من با دستگاه اباعبدالله به واسطه محیطی است که از بچگی بزرگ شده‌ام و ارزش‌هایی که دیده‌ام و به مرور زمان ضمیرم آنها را تایید کرده است. مناسک و آیین‌ها برای من یک ارزش است. به نظر من عاشورا یک مکتب است؛ مکتبی که مشمول زمان نمی‌شود و اتفاقا هرچه به آخرالزمان و دوران بحران‌های بشری و ظلم‌هایی که در دنیا بیداد می‌کند نزدیک می‌شویم این مکتب پررنگ‌تر و تازه‌تر می‌شود.» 

در این رابطه بیشتر بخوانیم:

اپرا با آثار ملی ظرفیت اثرگذاری بر مخاطب را دارد(لینک)

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار