محمدرضا حاجیعبدالرزاق، خبرنگار گروه ورزش: دیدار تیمهای استقلال و سپاهان در هفته اول لیگ بیستودوم درحالی برگزار شد که تاثیر فشار تمرینات سنگین بدنسازی پیشفصل، روی فرم و نحوه بازی بازیکنان تیم تهرانی مشهود بود تا جایی که به قول ولیالله صالحنیا، مربی پیشین بدنسازی استقلال و تیمملی، بدن استقلالیها در نیمه دوم تا حدودی کپ کرده و باعث شد تا این تیم از لحاظ فنی و تاکتیکی هم از حریف سپاهانی عقب بیفتد و درنهایت نتیجه را با دو گل واگذار کند. به بهانه تمرینات سنگین ساپینتو در پیشفصل رقابتها و تاثیر آن روی روند تیمی استقلال در طول فصل و برخی مسائل مرتبط دیگر با بدنسازی آبیها و سایر تیمهای لیگ برتری پای صحبتهای صالحنیا نشستیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با مربی اسبق بدنسازی استقلال و تیمملی را در ادامه میخوانید.
ابتدا درباره سیستم بدنسازی روز دنیا صحبت کنیم. در گذشته مربیان اعتقاد داشتند برای حضور در یک لیگ طاقتفرسا باید 8 هفته سپری شود. این درحالی است که امروز با میکس شدن خیلی از آیتمها، گفته میشود در 4 تا 5 هفته در پیشفصل میتوان مباحث بدنی را جمع کرد. در این خصوص شما توضیح میدهید؛ چراکه به نظر میرسد برنامههای فشرده ساپینتو تا حدودی روی دیدار اول این تیم تاثیرگذار واقع شده و روی نتیجه نیز تعیینکننده بود!
معمولا با توجه به موقعیت و زمان مسابقات، برنامه بدنسازی تیمها تعیین و تدوین میشود. در برهه زمانی فعلی هم که لیگ امسال با جامجهانی همزمان شده است، بالاخره سازمان لیگ هم قصد دارد این مسابقات را تا قبل از جامجهانی به یک حدی رسانده تا بعد از این رقابتها به مشکل زمانی نخورد. بنابراین طبیعتا فرصت بدنسازی در پیشفصل برای برخی تیمها کم بوده و استقلال هم از این امر مستثنی نبود. در هرصورت این تیم دچار تغییرات فنی شده و ساپینتو هم از زمانی که آمده باید برنامههایش را طوری تدوین میکرد تا بتواند هم تیم آمادهای داشته باشد و هم از همین ابتدا کار را با موفقیت آغاز کند. این درحالی است که زمان برای این تیم بسیار کم بود.
اما در هر صورت شرایط دو تیم از هر لحاظ تا حدی برابر بود.
تیم سپاهان با توجه به یارگیریها، مسابقاتی که پشتسر گذاشت و زمان شروع کار در پیشفصل به نظر من یکمقدار بیشتر از استقلال کار کرده بود اما در استقلال تعداد جدید بازیکنانی که به این تیم اضافه شدند تا بخواهند به آمادگی مطلوب بدنی برسند و با تیم هماهنگ شوند باید هنوز هم مدتی با این تیم کار کنند اما بنده در این موقعیتها یکی از مواردی که پیشبینی کردهام این است که به جای اینکه در کشورهای خارجی در پیشفصل اردو بزنیم، بهتر است در کشور خود و با آبوهوای مملکت خود و با شرایط و امکانات خود اردوها را برگزار کنیم. به همین خاطر این تغییر آبوهوا و جابهجاییها و دور شدن از کشور و تمرین در شرایطی که تغییرات جوی نسبت به ایران وجود دارد مطمئنا روی کارکرد و عملکرد بازیکنان تاثیر خواهد گذاشت. در بازی با سپاهان هم بالاخره آنهایی که بازی را کامل دیدند، متوجه شدند تیم استقلال در نیمه دوم تا حدی با افت مواجه شده بود، این درحالی است که تیم اصفهانی تا پایان به روال خود ادامه داد و به همین خاطر هم دو بر صفر بازی را برد. فعلا در ابتدای فصل قرار داریم و همیشه در اول فصل این امکان وجود دارد که برای تیمهای بزرگ چنین اتفاقاتی بیفتد.
شما به حضور استقلال در خارج از کشور اشاره کردید اما سپاهان هم در همین کشور اردوی خود را برگزار کرد و خیلی تفاوتی از اینجهت بین دو تیم وجود نداشت.
سپاهانیها زودتر کار را آغاز کرده و مشخصا با پلن در این مورد پیش رفته بودند اما اگر استقلال که کمی دیرتر کار را آغاز کرد در همین تهران و با همین شرایط آبوهوایی کار را پیگیری میکرد، برایش بهتر بود. در هرصورت چون در شرایطی که فاصله کمی تا مسابقات باقی مانده، اردوی خارجی را مناسب نمیدانم با این موضوع مخالف هستم. زمانی شما فرصت زیادی دارید و میتوانید برنامههای مختلفی را هم ترتیب بدهید که اردوی خارجی هم میتواند یکی از آنها باشد اما وقتی فقط 4 تا 5 هفته فرصت کار با تیم وجود دارد و از سوی دیگر باید در این مدت کارهای تاکتیکی هم در دستورکار قرار بگیرد، در این زمان دیگر بیرون رفتن نمیتواند خیلی منطقی باشد. این درحالی است که بچههای ما فکر میکنند وقتی از این آب و خاک دور میشوند به تفریح میروند، درحالیکه اینطور نیست و باید زحمت کشید و تلاش کرد و دیدارهای تدارکاتی خوبی برگزار کرد. اینها همه تاثیراتی هستند که روی یک تیم در طول فصل باقی خواهد ماند. از سوی دیگر تعویض مربی و تغییرات فنی هم خیلی شرط است که در این خصوص معتقدم اگر آقای مجیدی کارش را ادامه میداد شاید استقلال اردوی خارج از کشور را برگزار نمیکرد و اگر هم میرفتند به یک شکل دیگر و با فرمی متفاوت اردوی خود را برگزار میکردند اما الان تا مربی خارجی بخواهد با بچههای ما و روحیات، درایت و فن و فنون و آگاهی آنها آشنا شود، این موضوع باعث میشود یکمقدار زمان ببرد. البته سپاهان هم اگر به اردوی خارجی رفته این موضوع هم مورد تایید من نیست، چون معتقدم تیمها میتوانند در همین آبوخاک برنامههای خود را در پیشفصل یا نیمفصل اجرایی کنند مگر اینکه شما بخواهید در مسابقات بینالمللی مهم مثل جامجهانی یا جام ملتها شرکت کنید و فرصت کافی هم داشته باشید. حتما به یاد دارید فردی مثل کیروش تیمش را به جاهایی میبرد و تمرین میداد که در مظان دید رسانهها و مردم نباشد و در این خصوص هرکسی تفکری دارد. من عقیدهام این است در همین کشورمان بهاندازهای اماکن زیبا و سرسبز و تماشایی داریم که میتوانیم تمرینات پیشفصل را در چنین اماکنی برگزار کنیم. این درحالی است که وقتی تیمی مثل ملوان باید در کنار دریا بازی کند باید هم در چنین شرایطی تمرین کند. یا تیمهای جنوبی باید در شرایط گرما و با ارتفاع پایین کار کنند. الان جامجهانی در قطر برگزار میشود و میطلبد تا در همین کشورمان و شرایط آبوهوایی که وجود دارد، کار را برای تیم ملی دنبال کنیم. درنهایت باز هم تاکید میکنم که زمان هم خیلی مهم است و در این خصوص زمان استقلالیها از پیشفصل تا شروع فصل خیلی کم بود، با اینکه تیمها و بهخصوص استقلال برای آمادهسازی خیلی وقت داشتند. این درحالی است که تیمها باید حتما 6 تا 8 هفته زمان داشته باشند تا فقط کارهای بدنی را برای پیشفصل طراحی، برنامهریزی و اجرایی کنند. در این زمان هست که فاکتورهای آمادگی جسمانی برای یک تیم بهخوبی پیش رفته و تیمها میتوانند برای حضور در یک فصل طولانی خود را آماده کنند.
تمرینات بدنی استقلال در این مدت کوتاه کمی فشرده و سخت نبود؟
استقلالیها از آنور بام افتادند. چون زمان کم بود، فشار را بالا برده و حالا بدنها کپ کرده و درحال افت است و فقط دو هفته طول میکشد که از این افت بیرون بیاید، آن هم با شرایط خاص و اگر فشار را زیاد کنند، مطمئن باشید بدتر هم میشود.
نشانههای این بدنسازی فشرده را روی کار این تیم در بازی با سپاهان بهعنوان یک مربی بدنساز مشاهده کردید؟
بله. مشخص بود؛ بهخصوص در نیمه دوم که این تیم تحلیل رفت و درنهایت هم با دو گل بازی را باخت ضمن اینکه این اتفاق باعث میشود هر چقدر هم یک تیم از لحاظ فنی خوب و مطلوب باشد، بهواسطه همین اتفاق امتیازات ابتدای فصل را از دست بدهد. دو سه بازی وقتی یک تیم نتیجه نگیرد این موضوع در طول فصل تاثیر خود را میگذارد. تازه این دیدار برای استقلال در خانه برگزار شد، هرچند چون تماشاگران در ورزشگاه نبودند، این دیدار در یک ورزشگاه خالی بیشتر در شرایط یک دیدار دوستانه برگزار شد.
شاید این وضعیت بدنسازی پاسخگوی یک فصل طولانی و سخت باشد.
چون بازیهای جامجهانی درپیش است و همین تیمهای مدعی مثل استقلال، سپاهان و پرسپولیس بازیکن ملیپوش دارند، پس زمانی که فاصلهای بین بازیها ایجاد میشود، باعث میشود آثار آن را روی این بازیکنان هم مشاهده کنیم. البته بین تعطیلات باشگاهی و ملی تفاوتهای زیادی وجود دارد و اینجا هم مثل کشورهای اروپایی نیست که مربیان باشگاهی با مربی تیم ملی همسو و هماهنگ باشند بلکه اینجا هرکسی کار خود را میکند، بنابراین بازیکن ملی باید به فرمی بازی کند که هم به باشگاه خود در کسب نتیجه کمک کند و هم خودش برای حضور در تیم ملی روی فرم بماند. وقتی این کار انجام نشود طبیعتا بازیکن افت میکند و از چشم سرمربی تیم ملی هم میافتد.
مربیانی مثل ماگات به تمرینات سخت و سنگین در پیشفصل معروف هستند ولی به نظر میرسد شما عقیده دارید با توجه به فاصله کوتاه بین شروع کار استقلال در پیشفصل تا زمان آغاز لیگ، این نحوه کار بدنی استقلالیها اشتباه بود؟
بله. دقیقا. نتیجه این اشتباه هم میشود نتیجهای که در بازی با سپاهان به دست آمد. بازیکنی که تا 3 صبح بیدار است و فضای مجازی روز و شبش را گرفته، چطور میخواهد در دو ساعت تمرین سخت در روز بعد از یک مدت کوتاه به آمادگی جسمانی صددرصدی برسد. شما که نمیدانید بازیکن در خانهاش چه میخورد و چه کار میکند و سبک زندگیاش به چه شکلی است. مربیان خارجی جدیدی که میآیند خیلی مانده هنوز تا شخصیتها را بشناسند. یکی از مربیانی که دیدم روی مسائل روحی و روانی خیلی حساس است و به این موضوع اهمیت میدهد، بلاژویچ بود. او به این دلیل من را انتخاب کرد چون میدانست من با تیمهایی که کار میکنم یا با آنها کار کردهام، شناختم از تیمها و بچهها کافی و وافی است و از وضعیت بچهها شناخت دارم تا زمان را دیگر اینطوری برای شناخت از وضعیت بازیکنان از دست ندهیم. به همین دلیل ایندسته از مربیان خارجی باید هماهنگی کاملی با دستیاران ایرانی خود داشته باشند.
این نحوه بدنسازی استقلالیها را نگه میدارد یا دوباره در طول فصل این تیم به بدنسازی مجدد نیاز پیدا میکنند؟
اگر ملایمتی در کارشان باشد و از این فشار سخت دربیایند، شرایط بهتر میشود. طبق شنیدهها و اخباری که منتشر شده، استقلالیها سنگین کار کردهاند. این درحالی است که بچههای ما از دوران نونهالی و نوجوانی سنگین کار نکردهاند که بخواهند با سنگینی تمرینات در این سن دوام بیاورند. بچههای ما یکمقدار در طول فصل با تیم کار کرده و با پایان فصل خیلی از آنها حتی تکان هم نمیخورند، درصورتیکه در این مدت نباید استراحت مطلق کرد و باید استراحت فعال را در دستورکار قرار داد و باید حتما از استخر، دوچرخهسواری و حتی وزنه زدنهای سبک و دوهای نرم استفاده کنند و اجازه ندهند بدنشان افت کند که مربی مجبور شود فشار بیاورد تا از آنور افتشان چندبرابر شود. بنابراین وقتی فصل تمام میشود نباید بازیکن کار را رها کرده و ابدا کاری نکند تا کار به اینجایی بکشد که برای آماده شدن تیم رو به تمرینات سفت و سختی بیاوریم و آثار منفی آن اینطور نمود پیدا کند.