فرهیختگان : میدانم خجالتآور است که 44سال بعد از انقلاب مستضعفان و پابرهنگان ذوقزده میشویم از عبا و امامه گردوخاکگرفته رئیسجمهور در یک سفر استانی، اما نمیدانم ما باید خجالت بکشیم یا آنها که گفتند من هم صبح جمعه متوجه شدم، ما باید خجالت بکشیم یا آنها که اگر به منت هم سفری میرفتند کولرگازی شخصیشان هم همراهشان بود، ما باید خجالت بکشیم یا آنها که وقتی مردم تو چاله ارز و تورم گرفتار بودند توچالگردیشان ترک نمیشد، ما باید خجالت بکشیم یا آنها که از سقف شیشهدودی غول شاسیبلند از کارگران سان میدیدند، ما باید خجالت بکشیم یا آنها که سفارششان به مردم «خودت بمال» بود، ما خجالت بکشیم که به مردم میگفتند قابلمهبهدستهای جریان راست، ما خجالت بکشیم یا آنها که ملت را خطکشی کردند به بالا و پایین خیابان انقلاب... خیلی فرقی نمیکند، بگذارید فعلا بین همه نگرانیهایمان کمی هم شاد باشیم که میان خوف و رجا حالتی است عارف را... .
امید داشته باشیم مثل مردم کروچان کرمان که قبل از این شاید استاندار را هم ندیده بودند اما دیروز وسط توفان شن رئیسجمهور را دیدند، حالا ابراهیم رئیسی در کسوت رئیسجمهور همه ایران را دیده، این را روزشمار سفرهای استانیاش میگوید، 31سفر برای آواربرداری از رابطه خاکگرفته دولت و مردم، برای ایجاد امید، برای بازگرداندن نشاندادن سویههای تغییر، برای گرمکردن دل مردم... .
رئیسی و دولتش میراثدار مشکلات بزرگی هستند برخی را میگویند و برخی را نه، البته گفتنش فایدهای ندارد، حتی ممکن است ضرر هم داشته باشد. تصویر یک دولت بهانهجو تصویری تکراری و غیرقابلتحمل است، شرایط باید تغییر کند و گام اول در این مسیر گرمشدن رابطه دولت و ملت است و البته این فقط شرط لازم است.
فایده دیگر این سفرها لمس مشکلات از نزدیک برای اخذ تصمیمات دقیق است، تصمیم گرفتن زیر باد کولر در اتاق مشرف به باغ مشجر پاستور یا نیاوران برای کروچان و روستاهای جازموریان و... مثل ماجرای مشهور نانخامهای و حاکمان کاخ ورسای فرانسه است.
خب این از بخش امیدش اما کمی هم از خوف بگوییم.
دولت رئیسی میراثدار مشکلات بزرگی است اما اشکال و ایرادهای فراوانی هم دارد، از خلأ تئوریک و نبود مبانی نظری بهمثابه نخ تسبیح اقدامات دولت که بگذریم باید به چالش عدم توازن در تشخیص و اقدام اشاره کنیم.
ارائه تصویر مردمی از دولت خوب است، اصلا لازم است اما حتما کافی نیست، علاج یک بیماری هم تشخیص درست لازم دارد و هم تجویز و هم اقدام، صرف عیادت از یک بیمار باعث بهبودی نمیشود، مردم همانطور که تشخیص را میبینند باید تجویز و اقدام موثر و کارشناسیشده را هم ببینند. اینکه گیر کار الان در اصل وجود تجویز و اقدام است یا در نحوه بازنماییاش فعلا محل بحث ما نیست، اما آنچه در افکارعمومی درحال حاضر درک میشود، کمرنگبودن و بیرمقبودن بخشهای دوم و سوم است.
دوستان رسانهای و مشاوران سیاسی دولت البته بهتر از ما میدانند اگر نتایج بخشهای دوم و سوم ملموس نباشد بخش اول که قرار است امیدبخشی کند بعد از مدتی تبدیل به یکسری قاب تکراری میشود که حتی ممکن است اثر عکس هم داشته باشد. برای بررسی میزان تاثیر سفرهای استانی رئیسجمهور در دور اول و نیز تعیین مهمترین اولویتهای دور بعدی سفرها با روسای مجمع نمایندگان استانهای مختلف گفتوگو کردیم. مشروح این گفتوگوها را در ادامه میخوانید.
در این رابطه بیشتر بخوانیم:
پیگیری مصوبات استانها برعهده معاونان اجرایی و معاون اول رئیسجمهور است(لینک)
دولت باید تیمهایی را مأمور به پیگیری اجرای مصوبات سفرهای استانی کند(لینک)
درکنار سفر استانی، دولت سفرهای نظارتی هم داشته باشد(لینک)
یک هدف خوب دولت در این سفرها تلاش برای تکمیل پروژههای نیمهتمام هر استان بود(لینک)
پروژههای اساسی استان گلستان باید زودتر از زمان مقرر به نتیجه برسد(لینک)
نتیجه سفرهای استانی دور اول در سفر بعدی ملموس میشود(لینک)
مصوبات جدید نباید تکرار مصوبات عمل نشده قبلی در ظاهری دیگر باشد(لینک)