از قرنها قبل برای شروع یک روایت یا داستان میگفتند: «بشنوید از راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرینگفتار» و سپس قصه را ادامه میدادند. شروع قصههای ظهر جمعه رادیو هم از روی همین جمله گرفته شده بود و نمونههای ادبی و تاریخیاش در تاریخ ادبیات ایران موجود است. این جمله بهظاهر ساده اما در دلش چند نکته آموزنده دارد. از این جمله کوتاه میتوان فهمید که نهتنها در رسانه بلکه بهطورکلی صرفا روایت اخبار و نقل آثار کفایت نمیکند و برای روایت و نقل، نیاز به «شکرشکنان» و «شیرینگفتاران» است و اکثر رسانههای موفق به این فرمول دست پیدا کردهاند. لحن روایت حتما مساله مهمی است و بیتوجهی به آن، حاصلش میشود تولید تعداد زیادی برنامه علمی، سیاسی، پزشکی و... که تعداد مخاطبانش کمتر از تعداد عوامل سازندهاش هستند. با اینکه در اکثر این برنامهها سعی شده از میهمانهای متخصص و کاربلد استفاده شود، اما عدم تسلط به فن بیان و نداشتن شناخت کافی از رسانه، آنها را فاقد ویژگیهای لازم برای ارتباطگیری با مخاطبان میکند. اما برنامه سوره ویژگیهایش متفاوت است. بخش عمدهای از میهمانهایش «ادا» درنمیآورند و سخنرانی بهمعنی رایج آن نمیکنند و با تکیه بر لحن صمیمی و درعینحال مسلط به موضوع، مخاطب را وادار به دیدن و شنیدن میکنند. در این بخش سراغ سعید طاووسیمسرور رفتیم که جزء تیم پژوهش این برنامه است و با او درمورد پژوهشهای سوره گفتوگو کردیم.
از آنجا که در این چند فصل همراه برنامه بودهاید، درباره پژوهشهایی که در سوره اتفاق میافتد، صحبت کنیم و اینکه نحوه انتخاب موضوعات برای برنامه به چه صورت است؟
یک نکته مهم درمورد برنامه سوره این است که آقای دیانی فقط مجری برنامه نیستند، ایشان بهنحوی سردبیر برنامه هم هستند و موضوعات و محورها را تعیین میکنند اما چون فصول مناسبتی اخیر سوره یعنی فصل کوفه و فصل سقیفه، فصل امامحسین، فصل بنیامیه و اینها، بیشتر ماهیت تاریخی داشتهاند، من در کنارشان قرار گرفتم و لذا مسائل و محورهای برنامه، حتی دعوت میهمانها را هم با مشورت یکدیگر انجام میدهیم.
روند پژوهش به اینصورت است که ابتدا منابع موضوع برنامه مثلا همین فصل کوفه، شناسایی میشود یا اینکه بنده معرفی میکنم و بعد آقای دیانی اینها را مطالعه میکنند یا مبتنیبر پیشفرضهای پژوهش، متنهای ابتدایی برنامه تنظیم میشود؛ البته ما در فصول قبلی سرمقاله هم داشتیم و لزوما متنخوانی نبود. در ادامه، همکاران ما منابع موضوع برنامه را بررسی میکنند و برخی نکات را آماده کرده و در اختیار آقای دیانی قرار میدهند و برای هر برنامه با مشارکت بنده و آقای دیانی محورها تعیین شده و با میهمان برنامه درباره آنها توافق میشود که مشخص شود سیر برنامه به چه شکل خواهد بود اما منظور این نیست که برنامه لزوما روی این محورها پیش میرود یا اینکه سوالهای خاصی از قبل وجود دارد و به میهمانها داده شده، بلکه بهصورت یک هماهنگی کلی است و برنامه کاملا بهصورت زنده و به اقتضای مباحثی که طرح میشود یا شبهای گذشته طرح شده، جلو میرود.
درواقع تیم پژوهش بازوی علمی و محتوایی برنامه در خارج از برنامه است. کار دیگری که تیم پژوهش ما انجام میدهد، انتخاب میانبرنامهها از فضای اینترنت و همچنین آرشیو صداوسیماست. کار دیگری که انجام میشود این است که یکی از دوستان مسئولیتی را بهعهده میگیرد و با استادان مختلف، چه آنها که در این فصل در برنامه حاضر شده و چه نشده باشند، گفتوگو میکند یعنی از آنها درباره فلان مطلبی که در برنامه طرح شده، میپرسد که آیا آن را دیدهاند و نظرشان را جویا میشود. نظرات موافق و مخالف گردآوری شده و اگر ضرورتی داشته باشد، بهصورت میانبرنامه در برنامه پخش میشود و درغیر اینصورت از طریق دو کانال ارتباطی قوی که ما با مخاطبان خود داریم، یعنی کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام بهصورت متن یا تصویر یا ترکیب اینها در این فضاها درج میشود و درواقع برنامه ما منحصر به آن دو ساعت گفتوگو نیست، کمااینکه امسال مثلا آقای دکتر رجبیدوانی در یکی از برنامهها دیدگاه خاصی را مطرح کردند، هم در شبهای بعد، میهمانها نظرات خود را درباره دیدگاه ایشان بیان کردند و هم دیدگاههای مختلف در صفحات سوره انعکاس یافت و این احتمالا باز هم ادامه دارد و ما تا پنجشنبه که این فصل ادامه دارد یا حتی چند روز بعد از آن، به مسائلی که در این فصل پرداخته شده، به این شکل هم خواهیم پرداخت.
ما میتوانیم برنامه سوره را جزء برنامههای موفق گفتوگومحور در تلویزیون بدانیم که الان اجرا میشود و یک دلیل آن هم به محتوای برنامه و محتوا هم به تیم پژوهشی که دارند کار میکنند، برمیگردد که درباره آنها توضیح دادید. با وجود همه جذابیتهایی که در فضای مجازی وجود دارد، شما به چه مواردی در برنامه توجه میکنید که مخاطب بیاید و پای برنامهای که درباره تاریخ صحبت میکند، بنشیند و از آن استقبال کند و برنامه، برنامهای موفق بشود؟
مردم تشنه شنیدن و دانستن هستند اما متاسفانه گاه دیده میشود که در رسانه ما و در حتی همین صداوسیما و در همین ایام مناسبتی به صرف پخش مداحی یا مستندهایی در کنار آن بسنده میشود؛ البته که همه اینها لازم است اما نباید به اینها اکتفا شود. مردم یک گفتوگوی دوطرفه که مجری درواقع نماینده مردم باشد و برنامه با مخاطب خود وارد تعامل شود، بیشتر میپسندند. ما نظرات را دریافت کرده و منتشر میکنیم و خود من علاوهبر دیگر دوستان، گاه وقت میگذارم و به کامنتهای مخاطبان پاسخ میدهم و لذا این برنامه سوره نشان داده که کشش اینگونه برنامهها وجود دارد و این مباحث خواهان داشته و مخاطب خاص خود را دارد و البته صرفا نباید اینگونه مباحث درباره مسائلی باشد که مذهبی هستند بلکه مثلا مردم درباره مسائل دیگری مانند کودتای 28مرداد یا از ملیشدن صنعت نفت هم میخواهند بدانند و برخی ابهاماتی که در ذهنشان هست، برطرف شود، بنابراین بهتر است که شاهد برنامههای بیشتری از ایندست باشیم؛ اما در سوره تلاش ما این بوده که فضا، فضای بازی باشد و میهمانهایی که دعوت میشوند، متنوع باشند و وابسته به یک گروه یا جریان فکری خاص نباشند و واقعا فضای گفتوگو شکل بگیرد، کمااینکه همانطور که عرض کردم، میهمانهای ما در همان فضای برنامه یکدیگر را نقد میکنند اما بعضی برنامهها چنین اجازهای را نمیدهند چون این را بهنوعی زیر سوال بردن خودشان میدانند ولی این فضا در سوره وجود دارد و حتی من بهشخصه میهمانهایی را دعوت کردم که سالهاست در تلویزیون دیده نشدهاند اما متاسفانه برخی از آنها جواب مثبت ندادند و نخواستند در تلویزیون حاضر شوند و برخی هم مثلا سفر خارجی داشتند و نتوانستند در برنامه حضور یابند. درواقع در طرح اولیه برنامه که من داشتم، طیف میهمانان برنامه تنوع بیشتری داشت اما در این 10 شب هم که روی آنتن رفتیم، نسبتا تنوع مناسبی را به لحاظ میهمانها داشتیم. یکی از مسائلی که بنده به آن اصرار داشتم و رد آن را میتوانید در فصول مختلف ببینید، حضور افرادی است که اهل علم و پژوهش هستند و آثار مکتوب دارند ولی در فضای تلویزیون حاضر نشده یا خیلی اهل کارهای رسانهای نبودهاند. من از این عزیزان هم دعوت کردهام؛ مثلا ما در این فصل میهمانی داشتیم که اولین تجربه حضورشان در برنامه زنده تلویزیونی بود. حضور چهرههای جدید و متنوع همگی به جذابیت برنامه کمک میکند. در شبهای تاسوعا و عاشورا ما سعی کردیم علاوهبر مباحث علمی، چهرههایی را از حیث مباحث معرفتی دعوت کنیم برای ذکر مصیبتهای حضرت سیدالشهدا و اصحابشان مانند استاد ناصرزاده و جناب آقای رضا امیرخانی هم برای مخاطب بسیار جذاب بودند. درواقع سعی شد از اینها هم در کنار مباحث اصلی برنامه استفاده کنیم.
یک حسن سوره میتواند این باشد که میخواهد از زاویه تاریخ اسلام به سوالات مخاطب امروز پاسخ دهد؛ درواقع مثل برخی برنامههای تلویزیون، نیامده فقط درباره یک مقطع تاریخی صحبت کند و درنهایت عایدی هم برای مخاطب نداشته باشد. چطور آن اتفاق تاریخی را به امروز پیوند زدید و سعی کردید سوالات مخاطب را اینگونه پاسخ دهید که اگر فلان اتفاق تاریخی افتاده، امروز ما میتوانیم فلان کار را هم انجام دهیم. درباره بهروز بودن اتفاقات تاریخی که درواقع میآید و جواب مخاطب را میدهد هم بیشتر توضیح بدهید.
در فصل کوفه محتوای اصلی آن تاریخ است اما برای اینکه در تاریخ نمانیم، بسته برنامه را طوری میبندیم که موارد جانبی که باعث استفاده از تاریخ و کاربردیشدن تاریخ بشود هم در برنامه باشد. همه میهمانان ما مورخ نیستند؛ مثلا دکتر ابراهیم فیاض جامعهشناس و مردمشناس هستند. وقتی با این نگاه به مسائل تاریخی طرحشده کوفه نگریسته شود، حتما قابل استفادهتر خواهد بود یا مثلا آقای دکتر زورق نگاه فلسفه تاریخ به مسائل دارند که در شب دوم دعوتشان کردیم. ایشان در این زمینه کتاب هم دارند؛ لذا ایشان به صرف روایت تاریخ و حتی تحلیل آن بسنده نمیکنند، بلکه به برداشت از تاریخ برای امروز میپردازند؛ بنابراین ما سعی میکنیم هم در محورها و هم در افراد دعوتشده، بهنحوی عمل کنیم که مسائل کاربردی و بهروز باشند.
از این گذشته چون رشته خود آقای دیانی، دینپژوهی است و تاریخ نیست، ایشان هم طبیعتا این ارتباط به امروز را ایجاد میکنند و در پرسشهایی که از میهمانان میکنند، به این نکات توجه میکنند. مجموعه این عوامل باعث میشوند که برنامه، برنامهای برای امروز باشد و نه برای صرف روایت دیروز.
یک نکته مهم درمورد برنامه سوره این است که از چالشیشدن برنامه نمیترسید. برخی برنامهسازان بهخصوص در برنامههای زنده سعی میکنند خیلی خودشان را سانسور کنند و برخی حرفها را نزنند و سراغ برخی موضوعات نروند؛ اما در تمام فصول سوره انگار اینطور است که از وارد چالش شدن نمیترسید.
بله، همینطور است. در فصل سقیفه که موضوع حساسی هم دارد، خود سازمان صداوسیما، برنامه را تعطیل کرد ولی در سوره تلاش ما بر این است که آنچه مخاطب ما دوست دارد بداند و نهتنها دوست دارد، بلکه ضرورت است که بداند و گاهی نیز درخواست دارد که بداند را مطرح کنیم و مسائل خیالی یا جعلی برای مخاطب نتراشیم اما قصد بیاحترامی، توهین یا هنجارشکنی هم نداریم و سعی میکنیم به مباحث ولو چالشی یا حساس، نگاهی علمی داشته باشیم.
به نظر من خوب است که این فضا تشکیل شود. کسی که نظر و دیدگاهش را میگوید، دیگران میتوانند آن را نقد و تحلیل یا حتی رد کنند، لذا در این کار میتواند فواید زیادی برای رشد فکری جامعه وجود داشته باشد. اینکه ما برخی مسائل را طرح نکنیم و روی آن سرپوش بگذاریم، درست نیست چون رقبای ما انواع و اقسام کانالهای ماهوارهای را دارند و در شبکههای مجازی و همین اینستاگرام و تلگرام و... این مسائل را طرح خواهند کرد، پس چه بهتر که در فضای جامعه خودمان اینها طرح و بحث شده و پاسخ داده شوند؛ بنابراین در سوره ما تلاش داشتهایم که واقعا اینگونه باشد. ما با میهمانانمان درباره اینکه در برنامه فلانچیز را نگو یا فلانچیز را حتما بگو، صحبتی نداریم. متاسفانه من شنیدهام که در یکی از برنامههای تاریخی سازمان، فردی از دوستان دعوت بوده و برای او نوشته بودند که شما باید این نگاه را ترویج کنید و این حرفها را بزنید و او هم گفته بود من یک مورخ و پژوهشگر هستم، شما باید یک بازیگر را بیاورید تا این حرفها را بزند، من فقط میتوانم نتایج پژوهشم را بیان کنم و درنهایت برنامه را ترک کرده بود. ما اصلا چنین فضایی نداریم که درواقع به میهمانانمان خطدهی کنیم. اینگونه گفتوگوهای چالشی در شبکه چهار فضای مناسبی دارد چون مخاطبش با مثلا شبکه یک و سه متفاوت است و بنابراین به نظر من این شبکه و رادیو گفتوگو اگر به این سمت بروند، انشاءالله آینده بهتر و موفقتری در پیش خواهند داشت.
با تمام صحبتهایی که کردید، چقدر پژوهش را لازمه برنامههای اینچنینی میدانید؟
حتما باید باشد و درواقع اجرای برنامههای اینچنینی بدون پژوهش، مثل این است که فردی مطلع که دانشی هم دارد، بدون مطالعه تدریس یا سخنرانی کند. بدون پژوهش نمیتوان انتظار داشت برنامه به سطح بالایی که میخواهد دست یابد. حتما باید خروجیهای پژوهشی در کنار برنامه باشد تا بتوانیم از آنها استفاده بهتری ببریم.
به نظر شما کدام فصل برنامه سوره با توجه به صحبتهایی که کردید، بهترین است و برای شما یادآوریاش همواره خاطرهانگیز است؟
به نظرم فصل کوفه از لحاظ خاطره، فصلی متفاوت است، چون هرشب در استودیو حضور داشتم و درواقع همراهی مدام من در این فصل با سوره نسبت به فصول قبلی در سطح بالاتر و متفاوتتری بود؛ اما در این فصولی که کار شده است، از حیث محتوایی که ارائه شده، جدید و تاثیرگذار هم بوده، به نظرم فصل بنیامیه بسیار مهم بوده و برای خود من هم بازخوردی که از حضور در فصل بنیامیه داشتم، چهبسا بیشتر از فصل کوفه بود و کامنتهای بیشتری دریافت میکردم و از این نظر در کارنامه سوره، فصل بنیامیه بهترین است.
به گفته همه کسانی که برنامه را می بینند، یکی از موفقیتهای سوره، حضور خود آقای دیانی است و با توجه به عقبه پژوهشی ایشان و تحقیقاتی که انجام دادهاند، برنامه در سطح بالایی قرار داشته و در فصل جدید با وجود اینکه بیمار بودند اما تلاش کردند که برنامه باشد و افت هم نکند؛ لطفا در اینباره هم صحبت کنید.
آقای دیانی برای سوره کار نمیکنند بلکه ایشان سوره را زندگی میکنند و بخش مهمی از زندگی ایشان است و نسبت به این برنامه همواره دغدغه جدی داشته و حتی از برخی کارها زده و به برخی کارها نه گفته تا این برنامه موفق باشد. بعد از ماجرای بیماری ایشان بعد از عید فطر، ایشان همچنان با عشق و امید علم این برنامه را بالا نگه داشتهاند و من چون هر شب ایشان را از نزدیک میبینم با همه درد و رنج و سختیای که بیماری سرطان دارد، ایشان در برنامه حالشان خوب است؛ گویی برنامه برایشان قوت قلب و انرژیزاست و چون از نظر محتوایی خودشان دغدغه محتوای برنامه را دارند، برایش وقت میگذارند، مطالعه میکنند و از خیلی افراد مشورت میگیرند و از آن مجریها نیستند که فقط بیایند و اجرا کنند. برنامه سوره با آقای دیانی تعریف میشود و با ایشان موضوعیت پیدا میکند و برنامه ایشان است. امیدوارم که خداوند ایشان را حفظ کند و سلامتیشان را باز پیدا کرده و فصول دیگری را به مردم تقدیم کنند.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
طالع مسعود «سوره» (لینک)
کلاس درس «سوره» (لینک)