احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی، علل وجود خسارات شدید در سیلابهای اخیر کشور رادر گفتوگو با «فرهیختگان» اینگونه توضیح میدهد: «وجود آمادگی در حوزه شهری هنگام وقوع سیلاب حائز دو جنبه است. یک زمانی بحث خسارت است. فرض کنید در اتومبیل و خانههای مردم آبگرفتگی ایجاد میشود، خسارت به اموال مردم میخورد. یا اینکه تلفات جانی است. باید این دو را از هم تفکیک کرد. اگر بدانید مخاطرهای در مسیر است به نوعی از آن مسیر تردد نمیکنید. به عبارتی خود را در معرض آسیب قرار نمیدهید، با وجود اینکه مخاطره است شما آسیب نمیبینید؛ چراکه از معرض قرار گرفتن در برابر آسیب اجتناب کردید. هشدارهای هواشناسی برای این است که مردم بتوانند جان و مال خود را در معرض آسیب قرار ندهند. آنهایی که امکانپذیر است مثلا خودروهای مردم که هشدار داده میشود در بستر رودخانهها پارک نشوند، اما بههرحال مال آسیب میبیند و سیل که بیاید غافلگیر میشوید. در وهله اول جان افراد اهمیت دارد که این آدمها خود در معرض آسیب نباشند و آسیب نبینند، ولی مثلا خانه را نمیتوان برداشت و برد. خانه وقتی سیل میآید اگر در معرض سیل قرار گیرد آسیب میبیند چه هشدار داده باشند چه نداده باشند. حداکثر این است که چند کیسه شنی اگر توانی باشد در مقابل سیل قرار دهند تا دیوارها را فرونریزد. این راههای جلوگیری از آسیب و مخاطره سیل است. طبیعی است که وقتی میگوییم چنین بارشهایی با این شدت حتما با مخاطره همراه است. برخی از این بارندگیها از چنان شدتی برخوردارند که هر کاری کنید نباید انتظار داشت هیچ مخاطرهای نداشته باشد. چون ظرفیت منطقهای و محلی چنین وضعیتی دارد. یا اینکه افراد بر اثر عدم آموزش کافی ممکن است به میزان خطر توجه نکنند. من کلیپی دیدم که فرد موتورسواری در کرمان وارد رودخانه میشود و جان خود را از دست میدهد. این فرد دانسته یا ندانسته این کار را کرده و این نشان میدهد آموزش کافی در این زمینه نداشته است. یک بخشی از خسارت ناشی از این است. الان خیلی از نقاط کشور سیل میآید و در فیلمهایی که از آن مناطق افراد در شبکههای اجتماعی پخش میکنند میبینید سیل داخل کوچه یا کانال است و از کانال بیرون زده و اتومبیلها را میبرد. مثل سیل امامزاده داود یا خیلی نقاط دیگر که مشاهده میکنید به یک نوعی این شهرها و روستاها و کانالها و رودخانه دستکاری شده است.»
وظیفه در ادامه صحبتهایش ساختوسازهای بدون توجه در حریم رودخانهها را علت عمده خسارات وارده در سیلابهای اخیر معرفی کرده و توضیح میدهد: «واقعیتها را ببینیم و سیل را کنار بگذاریم. من و شما در درههای شمال تهران به سمت اوشون فشم و لواسان و رودخانه کرج و... فکر میکنید چند جا پیدا کنیم که خود را بتوانیم به حاشیه رودخانه برسانیم؟ خیلی محدود است. غالب حاشیه رودخانه چه سمت غرب و چه سمت شرق و چه شمال و جنوبی آن توسط ویلاسازیها اشغال شده است، یعنی کلا دیوار است و هیچ احدی نمیتواند از این دیوار عبور کند الا صاحب آن خانه که در حاشیه رودخانه قرار گرفته است پس شهروندان عادی دسترسی به آب ندارند. فرد در شهر 10 میلیون نفری تهران زندگی میکند و یک روز میخواهد به طبیعت برود، به شمال شهر میرود، کنار حاشیه رودخانه هیچ جایی نیست که خود را کنار آب برساند که تفریح کند. در سرتاسر رودخانه با دیوار مواجه میشود. اندک جایی که احتمال رسیدن به رودخانه وجود دارد جای پارک نیست و رودخانهای است که مدتها نباریده و خشک شده و مردم گول میخورند و ماشین را کف رودخانه میگذارند، غافل از اینکه بالادست سیل میآید و این به پاییندست آسیب میرساند. اگر رفتار ساختوساز نابهجا و نابخردانه و غالبا غیرقانونی نبود، افراد فضای کافی برای تفریح در حاشیه رودخانه داشتند. درختی پیدا میشد که زیر سایه آن آرامش بگیرند، اما متاسفانه با ساخت ویلاهای بسیار زیاد بهطوری که که سراسر حاشیه رودخانهها را پر کرده و غالب دیوار این مناطق مسکونی در حاشیه رودخانه یا بخشی از بستر رودخانه است، آن عرصه تنفس طبیعی رودخانه را گرفته است. رودخانه قبلا به صورت مارپیچ در کف دره جابهجا بود و الان مجبور است در کانال حرکت کند و به جای مسیر مارپیچ درمسیر مستقیم برود. طبیعی است چنین رودخانهای شتاب بیشتری میگیرد چون قبلا شتاب گرفته میشد و عرصه زیاد بود و حجم آب در پهنه وسیعی پخش میشد، ارتفاع آب کمتر بود و خسارت کمتری میتوانست وارد کند ولی متاسفانه الان یک کانال است که به صورت صاف و مستقیم به واسطه دیوار همسایههای محترم و با سرعت زیاد حرکت میکند. سرعت آب هم خسارت بیشتری میزند. آب مجبور است با سرعت محدود و به صورت صاف حرکت کند و اینها باعث میشود حاشیه رود محل مسکونی شده، کف رودخانه هم باریک شده و رودخانه هم خسارتزا بشود. روی بسیاری از اینها پل زده شده که عرض و ارتفاع آن کم است و از روی دره میگذرند و خیلی از باغداران چوبهای درختان را هرس میکنند و در درههای فرعی میریزند و در هنگام بارندگی اینها را جمع میکنند و چوب درختان یک سد مصنوعی میشود که وقتی میشکند با حجم زیادی آب به پایینتر میآید و این فجایع را ایجاد میکند. یکی از علل وقوع سیل در اقصی نقاط کشور این است که عرصه طبیعی اشغال شده و رودخانهای که عرض آن 50 متر و 100 متر بوده با اشغال زمینهای مجاور به 10-5 متر رسیده است و توان عبور این حجم آب که ممکن است 20-10 سال یکبار رخ بدهد را ندارد. ما یک کشور کوهستانی هستیم، در اکثر نقاط کشور زمین شیب دارد و حوزهها منتهی به دره میشوند یعنی خروجی آب حوزههای فرعی از درههای مشخصی است و این درهها غالبا رودخانه و اکثرا رودخانههای دائمیاند. این عرصههای طبیعی اشغال شدهاند. عمده سیلها تنها به واسطه بارش سنگین نیست، بارش سنگین میتواند سیلاب ایجاد کند اما اگر رودخانه سر جای خود بود و اشغال نشده بود آن آب بهراحتی میتوانست گذر کند و منتهی به دریاچه یا سدی میشود، بنابراین با هشداری که به مردم داده میشد، آنها نیز رعایت میکردند و فاصله میگرفتند و به کسی خسارت وارد نمیشد. اما درحال حاضر چون کانال شده آب ظرفیت این را ندارد و وارد خیابان و وارد خانهها میشود که درحاشیه رودخانه ساخته شدهاند. اکثر این خانهها حتی اگر مجوز هم دارد اما خلاف ساخته شدهاند، یعنی بدون رعایت حقوق طبیعی رودخانه، ساختوساز انجام شده و برخوردی هم با اینها نشده و این جرمی است که فراگیر و گسترده شده است. علت عمده خسارات سیل این مساله است.»
در این رابطه بیشتر بخوانیم:
شهرسازی، معماری و توسعه ناهمگون شهری در کشور بدون توجه به مخاطرات طبیعی است(لینک)
رفتار رودخانهها طبیعی است، شهرسازی ما غیرطبیعی(لینک)