با هدف بررسی آنچه در لایحه ارسالی دولت به مجلس درباره روند اصلاح قیمتها و اقدامات جبرانی وجود خواهد داشت و همچنین بررسی تبعات کاهش احتمالی حجم اقدامات جبرانی از سوی دولت سیزدهم بهگفتوگو با علیرضا ترحمیهرندی، کارشناس مسائل اقتصادی پرداختیم. این کارشناس اقتصادی بهطورکلی روند فعلی درحال پیگیری از سوی دولتمردان را روندی اشتباه دانست و با اشاره به تجارب موجود در دهه 80 و 90 وظیفه دولت را در قدم اول، توجه بیش از پیش به موضوع تولید و موردتوجه قرار دادن سرمایهگذاریهایی عنوان کرد که درنهایت مقوله تولید را با قوت بیشتر حمایت میکنند. این کارشناس مسائل اقتصادی همچنین از هشدارهایی گفت که دولتهای پیشین آن را جدی نگرفتند و درنتیجه آن بیتوجهیها درنهایت مردم و معیشت آنها بود که متحمل خساراتی جدی شد. در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
علیرضا ترحمی ابتدا با اشاره به روند فعلی اصلاح قیمتها که دولت درپیش گرفته، آن را نادرست خواند و تبعات این مسیر نادرست را نیز متوجه طبقات متوسط جامعه دانست. این کارشناس مسائل اقتصادی در اینباره گفت: «من این لایحه را نخواندهام و به همین دلیل خیلی نمیتوانم درباره جزئیات لایحه نظر دهم اما نکتهای درخصوص این موضوع وجود دارد و آن اینکه اصلا مسیر اصلاح قیمتها درحالحاضر مسیر غلطی است. دولت از ابتدا در موضوع اصلاح قیمتها داشت مسیر را اشتباه میرفت. حالا در مسیری قرار گرفته که این چرخه باطل دارد ادامه پیدا میکند. قیمتها اصلاح میشود بعد هزینههای دولت بالا میرود، بعد دوباره فاصله بین هزینههای دولت و قیمتها باعث میشود که دولت ناچار به اصلاح قیمتها شود و این چرخه همینطور ادامه پیدا میکند. بنابراین میتوان گفت مسیر از ابتدا غلط بود اما باید دید چرا دولت همچنان قصد دارد این مسیر را ادامه دهد. در شرایط کنونی وضعیت دارد به جایی میرسد که ما عملا بهسمت نابودی قشر متوسط جامعه حرکت میکنیم و قشر متوسط با توجه به این افزایش قیمت، بهسمت دهکهای پایین جامعه و زیر خط فقر میرود. اینکه ما بیاییم صورتمساله را پاک و فکر کنیم همهچیز درست میشود، ایده کاملا غلطی است.»
دلیل عمده حذف ارز ترجیحی، نابلدی در توزیع مناسب بود
ترحمی افزود: «بزرگترین استدلال کسانی که مدافع اصلاح قیمتها بودند این بود که ما شاهد آن بودهایم که این چیزی که دولت دارد بهعنوان ارز ترجیحی یا هرچیز دیگری پرداخت میکند، به مسیری انحرافی رفته و یکعدهای دارند با سوءاستفاده از آن، کالاهای دیگری وارد کشور میکنند یا اصلا کالایش را وارد نمیکنند و این قبیل استدلالها. مسالهشان این نبود که دولت نباید از کالاهای ضروری حمایت کند. دولت در سایر کشورهای دنیا هم از بهداشت، از دارو، از کالاهای ضروری حمایت میکند. مساله مسئولان ما این بود که بلد نبودند این یارانه را درست توزیع کنند. نتوانستند ارز ترجیحی را بهنحوی تخصیص دهند که به نقطه هدف اصابت کند. میتوان پیشبینی کرد بلد هم نخواهند بود یارانه نقدی را تماما به افراد مستمند پرداخت کنند. همانطوری که دیدیم درخصوص بازنشستگان چه اتفاقی افتاد و چقدر از این افراد بهدنبال این هستند که بتوانند یارانه بگیرند. اتفاقی هم که الان افتاده این است که وقتی قیمتها را اصلاح کردند، هزینههای خود دولت هم بالا رفت و دولت دید نمیتواند هزینههای خود را جبران کند. زمزمههایی که درحالحاضر درباره ناچار شدن دولت به افزایش حقوق و دستمزدها میشنویم هم ناشی از این اتفاقات است.»
دولت تا در تولید سرمایهگذاری نکند، چرخه معیوب ادامه خواهد داشت
این کارشناس مسائل اقتصادی، با اشاره به این نکته که دولتها باید از تجارب شکستخورده ادوار پیشین خود استفاده کنند، گفت: «یعنی این چرخهای که از آن صحبت کردیم تا زمانی که شما استراتژی مناسبی در زمینه تولید و سرمایهگذاری نداشته باشید، ادامه خواهد داشت. درنتیجه سیاستهای قیمتی راه به جایی نخواهد برد.» شما از سالها قبل تجربه هدفمندی انرژی را دارید که روند آن از حدود سالهای 88، 89 آغاز شد. ما همان مقطع هم بارها این تذکر را دادیم که لازم است این چیزی که شما به آن هدفمندی یارانهها میگویید، اصلاح شود. بر فرض مثال خودرویی مثل پژو 405 به مردم عرضه میشد که قیمت جهانیاش در آن مقطع چیزی حدود 5، 6 میلیون تومان بود اما در بازار تهران روی 14 میلیون به فروش میرسید. خودروهایی در این کلاس در این محدوده قیمتی بودند. حالا مصرف خودروهای مشابه در این کلاس که در جهان 5، 6 میلیون قیمت داشت، چیزی حدود 5، 6 لیتر بهازای هر 100 کیلومتر بود. این درحالیبود که مردم آن خودروها را با 14، 15 میلیون قیمت خریداری میکردند که مصرفش هم بهازای هر 100 کیلومتر 13لیتر بود. بعد آمدیم تصمیم گرفتیم قیمت حاملهای انرژی را هم با قیمت جهانی از مردم بگیریم. در این شرایط وقتی از مسئولان امر میپرسیدید چه هدفی را مدنظر دارید که قصد دارید دست به این افزایش قیمت بزنید، میگفتند این کار باعث میشود مصرف بنزین پایین بیاید.
ما میگفتیم چطور کسی که یک پژو 405 دارد که آن را با 14 میلیون تهیه کرده و مصرف سوختش هم به آنصورت است میتواند مصرف خود را پایین بیاورد؟ شما اول باید سرمایهگذاری کنید، به این آدم بگویید مصرف خود را پایین بیاور، بعد به او بگویید آن خودروی ارزانتر را بخر. نمونه دیگرش را در دولت روحانی داشتیم. دولت وقت آمد تعرفه واردات خودروی هیبریدی را معادل خودروی بنزینی قرار داد. این کار با چه هدفی انجام میشد؟ درنهایت میتوان گفت در طول این سالها، تعارض منافعی در سیاستهای ما وجود داشته که باعث میشود هیچکس به اهداف فکر نکند. نتیجهاش هم میشود این مسائلی که امروز با آن روبهرو هستیم. قیمتها را بالا میبریم بعد میبینیم هزینههای خودمان نیز بهتبع آن بالا میرود؛ در اینحالت دولت به این نتیجه میرسد که دیگر توانایی پرداخت یارانهای را که قصد داشته بهصورت کالایی بدهد، ندارد. به همین دلیل است که درنهایت آن اتفاقی میافتد که این روزها زمزمه آن را میشنویم و به سوژه مورد بحث در گزارش امروز شما در روزنامه تبدیل شده.»
دولتها فکر میکردند با اصلاح قیمتها همهچیز درست میشود
علیرضا ترحمی درباره نحوه مواجهه دولتها با مساله «قیمت کالاهای اساسی» و طرز فکر مشابهشان اینطور توضیح داد: «متاسفانه همه دولتها فکر میکنند با اصلاح قیمت همهچیز درست میشود؛ درحالیکه این اقتصاد دنبال بهتعادل رسیدن است. وقتی دولت سرمایهگذاری نمیکند و از تولید حمایت ندارد، وقتی قیمتها را بالا میبرد، اقتصاد در یک نقطه بالاتر باری دیگر به تعادل مشابه آنچه قبل از آن بود، میرسد. مثالی در این رابطه میزنم. اگر در بازار ارز قیمتها روی سههزار تومان به تعادل میرسد، زمانیکه شما به قیمتها دست بزنی و آن را به 30هزار تومان برسانی، بعد از آن دیگر نمیتوانی کاری کنی؛ الان دولتمردان دیگر نمیتوانند دلار را از 30 هزار تومان به 20 هزار تومان برسانند، زیرا نگران هستند با تغییر قیمتها در شرایط تورمی، آنهایی که سرمایهگذاری کردهاند دست به خارج کردن سرمایههایشان بزنند.»
سیستمهای طراحیشده هنوز پاسخگوی اهداف اقتصادیمان نیست
این کارشناس مسائل اقتصادی همچنین با مرور آنچه در دو دهه گذشته در این زمینه اتفاق افتاده است، افزود: «نزدیک به 20 سال است اشتباه بزرگی مرتکب شدهایم و از تولید و سرمایهگذاری در آن غفلت کردهایم و به جای آن دائم سیاستهای اصلاح قیمتی را جلو میبریم، قیمت حاملهای انرژی، گوشت، مرغ و... را اصلاح میکنیم و گمان داریم با این اصلاح قیمتها اتفاق خاصی رخ دهد. درحالیکه اینگونه نیست و لازم است دولتها سیاستهای حمایت از تولید را جلو ببرند اما متاسفانه هیچکدام از دولتها به فکر ساختن زیرساختها نبودهاند و تاکنون نیز اعتراف کردهاند توزیع یارانه انرژی و توزیع یارانه ارزی اشتباه بوده است. کمکم در آینده نیز از دولتمردان خواهیم شنید که توزیع یارانه نقدی هم اشتباه بوده است. این اشتباهات نیز به این دلیل است که هیچ دولتی در این سالها به جهت برخی تعارضات منافعی که دولتمردان داشتهاند به فکر ساختن زیرساختهایی که بتواند این اتفاقات را مدیریت کند، نبوده است. شما اگر از دوران ریاستجمهوری خاتمی به بعد را مورد بررسی قرار دهید، میبینید هر دولتی که روی کار آمده همان ابتدا بسته اصلاح نظام بانکی، اصلاح نظام مالیاتی و... ارائه کرده است اما هیچکدام از دولتها به بستههای اقتصادی که پیشنهاد دادند بهدلیل مشکل در زیرساختها عمل نکردند. همین الان حدود 25 میلیون خانوار در کشور داریم، در جریان توزیع یارانهها حدود 16 میلیون سرپرست خانوار در سامانهای که اعلام شده بود، اعتراض کردند. چرا؟ این حجم بالای اعتراض نشان میدهد سیستمی که ما طراحی کردهایم نمیتواند پاسخگوی اهداف ما باشد، بهعنوان مثال در بحث بررسی اموال سرپرست خانوارها دیده شده فردی اتومبیلی را 20 سال قبل فروخته اما این اتومبیل در سیستم همچنان به اسم وی است.»
تا زمانی که زیرساختها درست نشود یارانه انرژی و امثال آن هدر میرود
ترحمی همچنین در پایان با تاکید دوباره بر لزوم آمادهسازی حداکثری زیرساختها جهت جلوگیری از هدررفت منابع، گفت: «حدود سال 94 بود که قانون اصلاح مالیاتها مطرح شد و مطابق آن قرار بود از واحدهای مسکونی خالی مالیات گرفته شود، هنوز برای گرفتن این نوع از مالیات بانک اطلاعاتی که داریم، کافی نیست و چون زیرساختها را درست نکردهایم مجلس بهعنوان راهحل میآید قانون تصویب میکند که مطابق آن مردم ملزم شوند میزان داراییهای خود را اعلام کنند و درنهایت نیز در این قانون مردم تهدید میشوند که اگر دارایی را که دارند، اعلام نکنند و درعوض دولت آن دارایی را شناسایی کند، مشمول جریمه و... میشوند. در یککلام میخواهم بگویم تا زمانی که دولت زیرساختها را درست نکند، یارانه ارزی، یارانه انرژی و... هدر میرود. متاسفانه در این سالها دولتهای مختلف به جای آنکه روی اصلاح زیرساختها متمرکز شوند، میگویند در این 4سالی که فرصت هست کاری کنیم، شاید نتیجه ندهد، درحالیکه تجربه نشان داده اینگونه بیبرنامه عمل کردن درست نیست.»
در این رابطه بیشتر بخوانید:
بازگشت از وعده قیمتهای شهریور ۱۴۰۰؟ (لینک)
دولت برای پرداخت کالابرگ اجماع ندارد (لینک)
مجلس در اصلاحیه بودجه 1401 شریک دولت نشود (لینک)