احسان زیورعالم، خبرنگار: تا آغاز جشنواره تئاتر فجر کمتر از پنجماه زمان باقی مانده است، بااینحال هنوز فراخوان جشنواره منتشر نشده است. عدمانتشار فراخوان جشنواره برای هنرمند نوعی فضای موهومی میآفریند که با توجه به انبوهی از تغییر و تحولات در بدنه ارشاد و البته خطمشی چهاردهه آن، قرار است با جشنواره تئاتر فجر، با لقب همیشگی ویترین تئاتر ایران چه کنند. کوروش زارعی، دبیر جشنواره در تمام این مدت سکوت کرده و چیزی از برنامههایش نگفته است. شاید مهمترین خبر از جشنواره تئاتر فجر اعلام اسامی اعضای شورای سیاستگذاری آن باشد. شورایی که فارغ از اعضایش که به آن میپردازیم، این پرسش را مطرح میکند که اساسا کارکردش چیست.
برای فهم بهتر کارکرد جشنوارهها بهتر است به آییننامه جشنواره تئاتر فجر رجوع کنیم که در آستانه برگزاری جشنواره دوره سیونهم توسط شهرام کرمی منتشر شد. با وجود اعتراضات به آییننامه و مفاد آن، این آییننامه در ارشاد بهعنوان ملاک تصمیمگیریها قطعی شد تا عنان جشنواره با فرمان یک آییننامه مدون پیش رود. در دومین بخش این آییننامه تعریف و وظایف شورای سیاستگذاری آمده است شورایی متشکل از معاون هنری و مدیرکل هنرهای نمایشی با حضور چهار چهره هنری مورد اعتماد جامعه هنری که به پیشنهاد رئیس جشنواره و حکم معاون هنری برگزیده میشوند. این گروه هفتنفره درکنار دبیر هنری یا همان دبیر جشنواره پنج وظیفه کلی برعهده دارند. تصویب برنامههای اجرایی، تعیین رویکرد کلان اجرایی، انتخاب دبیر، بررسی برنامههای پیشنهادی دبیر و نظارت بر اجرای مصوبات.
حال یک گام به عقب بازگردیم، رئیس جشنواره در آییننامه مدیرکل هنرهای نمایشی است و رئیس شورای سیاستگذاری معاون هنری. در این چارت اداری با یک وضعیت پارادوکس روبهروییم. در چارت سازمانی ارشاد مدیرکل پایینتر از معاونت است و در چارت جشنواره نیز رئیس شورای سیاستگذاری پایینتر از رئیس جشنواره اما وضعیت پارادوکس موجب میشود که معاون هنری برای خالی نبودن عریضه، رئیس شورای سیاستگذاری شود و آدمهای مختلف را در این شورا تعیین کند.
اما در جشنواره چهلویکم تئاتر فجر درحالی شورا تشکیل شده که دبیر جشنواره مشخص شده، یعنی یکی از وظایف شورا پیش از این رقم خورده است و طبق خبرهای شنیدهشده، کوروش زارعی فراخوان جشنواره را هم نگاشته است، پس دیگر وظیفه شورا نیز ملغی شده است. در سوی دیگر ماجرا در آییننامه رویکردهای کلان اجرایی نیز خلقالساعه آمده است. بماند که بخش مهمی از این رویکردها در قالب برنامههای کلان پیشتر ابلاغ شده است، پس این دیگر وظیفه شورا نیز ملغی میشود. تنها وظیفه ممکن بررسی پیشنهادهای دبیر جشنواره است که در قالب فراخوان ارائه میشود، یعنی یک شورا با بوق و کرنا کردن رسانهای تشکیل میشود تا یک فراخوان را تصویب کند. جالب آنکه دست دبیر جشنواره در نوشتن فراخوان هم طبق آییننامه چندان باز نیست و بیشتر شورا مجبور است همچون شورای نگهبان، فراخوان را با آییننامه تطبیق دهد، پس با ملغی شدن چهارمین وظیفه، وظیفه نظارت بر مصوبات نیز کأنلمیکن میشود.
اما باز هم پرسش مهم این است برای چنین چیزی آیا نیاز است یک گروه 11 نفر تشکیل شود؟ به عدد 11 بیشتر دقت کنید. طبق آییننامه، شورای سیاستگذاری تنها هفت عضو دارد که سه عضو حقوقی آن از پیش تعیینشده است و چهار عضو هنری دارد اما شورای سیاستگذاری کنونی چهار عضو بیشتر از تعریف آییننامه دارد. سه عضو از این گروه اساسا ربطی با تئاتر ندارند اما با استناد به تبصره نخست آییننامه ذیل بند شورای سیاستگذاری انتخاب شدهاند، اعضای مدعوی که از مدیران ارشد نهادهای فرهنگی و هنری هستند؛ افرادی چون بیژن نوباوه، علی منتظری و غلامرضا منتظری. باید دقت داشت این افراد عضو مدعوند و هیچکارکردی در شورا جز مشورت ندارند، یعنی این افراد صاحب رای نیستند و قرار دادن آنها طبق خبر انتشاری، تصویری متفاوت از ذهنیت آییننامه تداعی میکند. ضمن آنکه انتخاب مینا باقری نیز برخلاف آییننامه رخ داده است؛ چراکه ملاک انتخاب اعضای هنری بهروشنی آمده است: هنرمند شناختهشده و مورد اعتماد جامعه هنری. طبق خبر ارسالی مینا باقری نهتنها شناختهشده نیست؛ بلکه بهدلیل عدم حضور طولانی خود در تئاتر نمیتواند ملاک اعتماد نیز قرار بگیرند. بخش مهمی از جامعه تئاتری هیچخاطرهای از ایشان ندارند. بماند که رزومه انتشاری نشان میدهد او بیش از آنکه تئاتری باشد، از اهالی تلویزیون است. وضعیت مشوش شورای سیاستگذاری زمانی جالب میشود که محمود سالاری در مقام ریاست شورا حتی برای خودش هم حکم عضویت میزند.
بازخوانی آییننامه جشنواره فجر درپی انتشار خبر شورای سیاستگذاری و ابهامات آن بیشازپیش مخاطبان آن را گیج میکند که این شوراها چه کارکردی دارند و قرار است چه افزودهای به جشنوارهها دهند؟ درحالیکه هیچ تغییرات قابلتوجهی در برگزاری جشنوارهها بهوجود نمیآید. طبق اطلاعات بهدستآمده دستمزد اعضای شورا که بهسختی در یکدوره بیش از سه جلسه برگزار میکنند رقم هنگفتی است تا جاییکه میتوان حدس زد برگزاری همان سه جلسه برای جشنواره تئاتر فجر رقمی نزدیک به 350 میلیون تومان هزینه در بر خواهد داشت. در چنین وضعیت اقتصادی آیا بهتر نیست این رقم بهجای تشکیل شورایی که طبق آییننامه کاری برای انجام دادن ندارد، هزینه زیربنای تئاتر مملکت شود؟