سیدمهدی موسویتبار، خبرنگار گروه فرهنگ: آمار مجوزهای صادره دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی سه ماه نخست سال ۱۴۰۱ اعلام و گفته شد که در این مدت و برخلاف بهار دوسال گذشته که اجراهای صحنهای بهدلیل شیوع ویروس کرونا بهصورت آنلاین و برخط برگزار میشد، ۱۲۶ اجرای صحنهای مجوز دریافت کردند و تعداد دفعات اجرای این برنامهها به ۳۲۸ نوبت رسید. از این تعداد 96 اجرا در ژانر پاپ، 13 اجرا در گونه ردیف دستگاهی، 6 اجرا در گونه تلفیقی، هشت اجرای محلی و سه اجرا موسیقی کلاسیک بوده است. با توجه به تفویضاختیار در بخش اجرای صحنهای به اداره کل ارشاد استانها، این آمار فقط مربوط به مجوزهایی است که توسط دفتر موسیقی صادر شده و مجوزهای صادره توسط ادارات کل استانها را شامل نمیشود. قرار شده آمار سراسری نیز بهزودی و به تفکیک استانها اطلاعرسانی شود. منتظر این آمار خواهیم ماند اما در این گزارش قصد داریم مقایسهای بین آمارهای دفتر موسیقی در بهار سال جاری و سهماهه دوسال گذشته انجام دهیم؛ مقایسهای که به دلیل تغییر وضعیت کرونایی و البته مشکلات فنی سامانه صدور مجوز مبنا و معیار ثابتی ندارد اما بررسی این آمارها میتواند تصویر نسبتا دقیقی از میزان فعالیت اهالی موسیقی و همچنین فراوانی سبکهای فعال در حوزه موسیقی را نشان دهد. شاید بپرسید اینکه در سهماهه اول امسال، ۲۱ آلبوم موسیقی مجوز دریافت کردند و از این تعداد 9 آلبوم در ژانر پاپ، دو آلبوم سنتی، پنج آلبوم تلفیقی، یک آلبوم محلی و چهار آلبوم در ژانر موسیقی کلاسیک هم بودند قرار است چه چیزی را نشان بدهد و اصلا چه دردی را از موسیقی ایران دوا میکند. موسیقی پاپ در دو دهه اخیر توانسته محبوبیت عجیبی پیدا کند و عجیب اینکه با وجود این، هنوز از سوی برخی مدیران فرهنگی و هنری کشورمان جدی گرفته نشده و حمایت اصولی و جامعی از فعالان این سبک نمیشود. موسیقی پاپ و رپ درکنار سبک سنتی، محبوبترین سبکهای موسیقی مردم در طبقات و ردههای سنی مختلف هستند و این یک واقعیت غیرقابلانکار است. موسیقی در دوران کرونا تاثیر خودش را نشان داد؛ تولید انبوه قطعات یا تکآهنگها و همچنین القای امید و انگیزه و شادی برای ادامه زندگی و تحمل کردن فضای سخت کرونایی از کارکردهای موسیقی در این حدود دو سال بود. میزان مصرف موسیقی بین مردم بسیار زیاد است و آخرین آمار رسمی مربوط به حدود سه سال قبل است؛ جاییکه عباس صالحی وزیر سابق ارشاد گفته بود آخرین پیمایشهای ملی در سال ۹۸ نشان میدهد ۹۲ درصد جمعیت بین ۱۵ تا ۲۹ سال ایران موسیقی گوش کردهاند؛ آمار شگفتانگیزی که پس از آن چیز تازهتری اعلام نشده و طبیعتا باید استنادمان به همان اعداد باشد. نکته جالب اینکه این آمار مربوط به قبل از آمدن کرونا بود و این میزان طبق مشاهدهها و براساس تعداد تولیدات افزایش بیشتری داشتهاند. تکآهنگها نقش غیرقابلانکاری در این استقبال و میزان مصرف دارند و براساس آمارهای ارائهشده در بهار سال جاری ۸۰ تکآهنگ و 51 نماهنگ از دفتر موسیقی مجوز انتشار دریافت کردهاند؛ آماری که نسبت به دوسال قبل خودش بهشدت پایینتر است اما طبق آن چیزی که گفته شده این اتفاق دلایل فنی دارد؛ دلایلی که به مشکلات ایجادشده برای سامانه صدور مجوز برمیگردد و بدیهی است چنین رقمی معمولا برای یک هفته یا درنهایت 10 روز اعلام میشود. آمار سهماهه اول البته خبر از حضور گروههای موسیقی در خارج از ایران و بالعکس هم میدهد. حضور رسمی سه گروه موسیقی ایرانی در خارج از کشور و حضور چهار گروه خارجی برای اجرا در ایران را میتوان به فال نیک گرفت و آن را برای تعامل با موسیقی دیگر کشورها امیدوارکننده دانست. رفتوآمد گروههای موسیقی گامی بلند در گسترش همکاری فرهنگی با سایر فرهنگهاست و با توجه به اصالت و تاثیرگذاری موسیقی اصیل ایرانی میتوانیم خوشبین باشیم که اتفاقات خوبی در این حوزه بیفتد. صدور مجوز انتشار ۱۴ کتاب گویا و همچنین 13 مجوز در بخش تاسیس و تمدید مجوز مراکز تولید و تکثیر آثار صوتی و تصویری و همچنین استودیوهای صدابرداری نشاندهنده علاقه به تلاش در دیگر حوزههاست و همچنین عنایت ویژه به مباحث فنی دارد. تفاوت بهار این سه سال را میتوانید در جداولی که در بخشهای مختلف گزارش میآید هم ببینید.
بهار 1400؛ کنسرتی که نبود
در بهار سال قبل اوضاع مجوزهای موسیقی شبیه به آن چیزی نبود که بالاتر دیدید. یک مجوز اجرا و آن هم آنلاین صادر شده بود که درمجموع 20 اجرا داشت و تمام. 82 آلبوم و یک آلبوم تصویری هم سهماهه نخست سال پیش مجوز گرفتند و در همین مدت، 1051 تکآهنگ و 2400 قطعه شعر، رنگ اجازه را به خودشان دیدند. آماری که در راستای همان اوجگیری فعالیت تکآهنگها بود و عدد قابلتوجهی را نشان میداد. تکآهنگها اهمیت بالایی پیدا کرده بود و البته که با همین قطعات، خوانندگان تازهای هم توانستند جای خودشان را باز کنند و سرمایهگذاران را مجاب کردند تا برای آنها سرمایهگذاری شود. برخی خوانندگانی که در سال جاری مشهور شدند حاصل همان تکآهنگها هستند. درباره اهمیت رفتوآمدهای فرهنگی گفتیم و نیاز به توضیح ندارد که چرا جلوی اعزام و دعوت در ایام کرونا عدد صفر دیده میشود. وقتی تردد در خیابانها هم به سختی انجام میشد سفرهای خارجی و آن هم برای گروههای موسیقی امری شبیه به محال است. در بهار سال گذشته 68 نماهنگ و 19 کتاب گویا مجوز گرفتند و جلوی عنوان «تاسیس و تمدید مجوز مراکز تولید و تکثیر آثار صوتی و تصویری» عدد 28 دیده میشود. آنچه در بهار 1400 در حوزه موسیقی مهم بود گذشتن از یک شرایط سخت اقتصادی و سلامتی و حتی اجتماعی به سمت امیدواری و انگیزه برای تلاش بیشتر بود. بهار سال قبل تفاوتهای معناداری با سهماهه اول امسال و سال 99 داشت. قطعات تولیدشده صرفا با ریتمهای تند و شاد نمیخواستند فضا را تلطیف کنند و بار معنایی هم داشتند و میتوانستند امید واقعی و عمیق را پمپاژ کنند و ترس شنوندگان هم از کرونا تا حدودی ریخته بود؛ شنوندگانی که شاید حتی عزیزانشان را از دست داده بودند. مساله مهمتر به تغییر دولتها برمیگشت. سال آخر دولت بود و سعی داشتند خاطره خوبی از خودشان به جا بگذارند و با تسامح بیشتری مجوزها را صادر میکردند. هرچند این آسانگیریها هم نتوانست تصویرذهنی خراب و قلبهای ناراحت اهالی موسیقی را اصلاح کند. اهالی موسیقی تا آخرین سال هم منتظر تحقق وعدههای دادهشده بودند؛ وعدههایی که هیچوقت رنگ تحقق به خودشان نگرفتند. انتخابات ریاستجمهوری و ماه مبارک رمضان هم دلایل دیگری بودند که نگذاشت کنسرتها جان بگیرند و البته مخالفتهای تهیهکنندگان موسیقی با بالانرفتن قیمت بلیتها و اصرار وزارتخانههای بهداشت و ارشاد برای یکیدرمیان نشستن روی صندلیها هم از سوی دیگر تاثیر داشتند. با همه این حرفها فرصت مناسبی از دست دولت قبلی رفت و بهار 1400 برای موسیقی، در افزایش تکآهنگها خلاصه شد و انگار همهچیز ماند برای دولت بعدی که بیاید و کاری کند.
بهار 99؛ تکتازی تکآهنگها
اسفند 98 که کرونا رسما وارد ایران شد و واژههایی مانند تعطیلی و قرنطینه پرکاربرد شد، بهار سال بعدش هم اهمیت بیشتری پیدا کرد. انسان بیگانه با کرونا و احیانا خانهنشینی به دامن هنر پناه برد و در این میان، موسیقی جایگاه ویژهای داشت و استفاده از آن هم زحمت و وسایل اضافهتری هم لازم نداشت. خانهنشینی هنرمندان این فرصت را برای آنها فراهم آورد تا تولیدات بیشتری داشته باشند و سهم آهنگسازان و خوانندگان بیش از سایرین بود. در سهماهه نخست سال 99 و براساس آمار دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد، به ۸۳۹ تکآهنگ مجوز داده شد. این تعداد دو برابر بهار سال قبلش بوده و بهطور میانگین در هر روز، تقریبا ۱۰ تکآهنگ، مجوز گرفتند. در آن سهماهه، ۶۲ آلبوم و ۴۴ نماهنگ نیز از دفتر موسیقی مجوز گرفتند و این درحالی است که بهار سال قبلش، به ۷۶ آلبوم و ۴۸ نماهنگ مجوز داده بودند. شوک ورود کرونا تاثیر خودش را گذاشته بود اما اجراهای آنلاین و تولید قطعات تازه، کمی این فضا را تغییر داد اما بسیاری از فعالان این حوزه شرایط اقتصادی سختی داشتند. کنسرتها در سال 99 رسما تعطیل شدند و اقتصاد موسیقی و اهالی آن تبدیل به یک مساله شد؛ مسالهای که اثرات خود را گذاشت و اعطای وامهای مقطعی و البته اندک از طرف صندوق اعتباری هنر هم نتوانست دردی را دوا کند. درآمد خوانندگان و تهیهکنندگان از کنسرتهای موسیقی بود و کرونا مانع تحقق این درآمد شده بود و برای تهیه تکآهنگها هم باید هزینه میشد و این یعنی از جیب خوردن و ضرر کردن؛ ضرری که البته دو سال بعدش و در روزهایی که گذراندیم با افزایش قیمت بلیتها جبران شد. آن عده از مردم هم که سرگرمی دیگری نداشتند ترجیح دادند از خوراک و پوشاکشان بزنند و دو، سه ساعتی را در شلوغی و بینظمی برج میلاد یا نمایشگاه بینالمللی فارغ از مشکلاتشان بگذرانند. آمار کلی سال 99 هم جالب و قابلتوجه است. در این سال چهارهزار و ۵۱۴ تکآهنگ، ۳۷۷ آلبوم موسیقی، ۳۵۷ اثر تصویری موسیقی (۳۵۰ نماهنگ و هفت آلبوم تصویری) و ۸۳ کتاب گویا مجوز انتشار گرفتند. به تعبیری در سال 99 بهطور میانگین، در هر روز، ۱۲ تکآهنگ از دفتر موسیقی مجوز انتشار گرفتند. اگر بدانیم که در سال ۱۳۹۸، سههزار و ۷۱ تکآهنگ، ۳۵۷ آلبوم، ۲۶۵ اثر تصویری موسیقی (۲۵۹ نماهنگ و ۶ آلبوم تصویری) و ۷۰ کتاب گویا از دفتر موسیقی مجوز انتشار گرفتند، آن وقت آمار سال 99 و دوسال بعدش اهمیت بیشتری پیدا میکند.
یک اختلال ساده بدموقع
احتمالا اگر جدول مقایسهای سهماه نخست سه سال اخیر را ببینید برایتان سوال پیش میآید که چرا وقتی اوضاع کرونا آنقدر خوب شده و قابلقیاس با قبل نبوده عددهای صدور مجوز کمتر شده است؟ خبر اختلال سامانه صدور مجوز یکی، دوماهی است که در رسانهها منتشر شده و حالا که آمارها منتشر شده مشخص میشود این اختلال صحیح بوده و پایین بودن این اعداد هم به همین دلیل است. ظاهرا مشکل سامانه مرتفع شده و در انتهای تابستان یا اواسط پاییز باید منتظر تعداد قابلتوجهی از مجوزهای صادرشده باشیم. فارغ از میزان کمِ مجوزهای صادرشده اما آنچه میبینیم جنبوجوش قابلتوجه اهالی موسیقی است که باید حمایت مالی و معنوی لازم از آنها بشود؛ حمایتی که شباهتی به آنچه در اهواز رخ داد، نداشته باشد و این برای همگان آشکار شود که وقتی خوانندهای در همین ساختار مجوز بگیرد باید بتواند کارش را بدون ترس و خدشه انجام دهد. اختلالها فقط خاص سامانه نیست و سامانگرفتن وضعیت صدور مجوزها و از سوی دیگر برگزاری کنسرتها هم باید موازی با مسائل فنی صورت بگیرد. مدیران موسیقی ارشاد و بالاتر از آن معاون هنری و وزیر محترم هم باید بدانند که وقتی سامانهای دچار مشکل میشود باید شفاف و سریع درباره آن اظهارنظر کنند تا دستاویزی برای رسانههای صرفا «غرزن» نباشد و اطلاعرسانی درستی هم صورت بگیرد.محمد الهیاری، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفتوگو با مهر درباره این سامانه و مشکلاتش گفته است: «در سامانههای قبلی دفتر موسیقی وزارت ارشاد فقط تقاضای مربوط به صدور مجوز «شعر» و «موسیقی» قابل بارگذاری بوده و مشمول اجراهای صحنهای، نماهنگ، فعالیتهای مربوط به بخش بینالملل و همچنین پروژههای مربوط استانها نمیشد و موجب رفتوآمد متعددی برای اربابرجوع به دفتر موسیقی میشد. برهمین اساس و همچنین پروژه «پنجره واحد» تصمیم گرفته شده که در این قالب سامانه واحدی برای دفتر موسیقی توسط «مرکز فرهنگ و هنر در فضای مجازی» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طراحی شود که دربرگیرنده نکات مختلفی است؛ چراکه عمده سامانههای مشابه در قالب پنجره واحد وزارت ارشاد یک یا دو فرآیند دارند اما آنچه در سامانه دفتر موسیقی طراحی شده نیازمند طیکردن 14 فرآیند است که از نظر حضور اربابرجوع جزء پرمراجعهترین سامانههای وزارت ارشاد لقب گرفته است.» وی با بیان اینکه ما از آغاز سال جاری تاکنون فعالیت آزمایشی با سامانه جدید را شروع کردیم، گفته که طراحی و کارهای فنی مربوط به این سامانه در اختیار دفتر موسیقی نیست. او اینچنین ادامه داده است: «البته تا آنجا که اطلاع دارم سامانههای مربوط به اداره کل هنرهای نمایشی و دفتر آموزش شروع زودتری داشتند و اشکالات کار آنها هم درآمده است. اما سامانه دفتر موسیقی با توجه به مواردی که عرض کردم برای حل کردن برخی از اشکالات نیازمند زمان بیشتری است. البته همکاران بنده در بخش فناوری ارتباطات و اطلاعات وزارتخانه به دقت مشغول رسیدگی به امور هستند، حتی در این زمینه به برخی شرکتها هم امکان دسترسی برای انجام آزمایشی امور داده شد تا بتوانیم هرچه سریعتر اشکالات را رفع کنیم. در یک ماه گذشته هم برای ادارات ارشاد استانی بهصورت وبیناری کارگاههای آموزشی در این زمینه برگزار کردیم. چندی پیش هم از شرکتهای پرکار حوزه موسیقی نیز در تالار رودکی دعوت به عمل آورده و فرآیندهای موجود در سامانه جدید را نیز آموزش دادیم.» الهیاری درباره شرایط فعلی این سامانه هم گفته است: «درواقع میتوان گفت این سامانه هماکنون بهصورت غیررسمی کار خود را آغاز کرده تا شرکتها بتوانند کارهای خود را انجام دهند. این درحالی است که ایام محرم و صفر هم فرصت مناسبی است که با توجه به برگزار نشدن کنسرتها بتوانیم دیگر اشکالات سامانه را مرتفع کنیم تا بتوانیم بعد از آن شاهد آغاز به کار رسمی این سامانه باشیم. زیرا معتقدم مادامی که مشکلات این قبیل سامانهها حل نشده و خوب نمیتواند خدمترسانی کند نباید بهصورت رسمی نیز کارهای خود را آغاز کند. اما ما در همین مدت برای سامانههای قبلی به صورت «محلی» دسترسی ایجاد کردیم تا اشکالات فعلی نیز هرچه زودتر مرتفع شود.»
پیام کنسرتهای سنتی محبوب این روزها
اوایل مردادماه بود که پرواز همای، خواننده موسیقی ایرانی با انتشار فیلمی در فضای مجازی اعلام کرد با وجود پیگیریهای مداوم موفق به کسب مجوز برای برگزاری کنسرت در همدان نشده و اجراهای «جنگ خنده» جایگزین کنسرت او شده است. این خواننده برای دلجویی از هواداران همدانی خود، ویدئویی از آواز خواندنش برای یک اسب منتشر و آن را به شهروندان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران تقدیم کرد. جنگهای خنده برنامههایی هستند که توسط چهرههایی مانند حسن ریوندی و بهزاد محمدی برگزار میشود و مخاطبان خاص خودش را هم دارد. در سالهای اخیر و با توجه به هزینه کمتر و سود مالی چشمگیری که این برنامهها نسبت به کنسرتهای سنتی دارند عنایت سالنداران و برگزارکنندگان و حتی مدیران ارشاد هم به آنها بیشتر شده است. در نگاه اول شاید بتوان آن را در چهارچوب تنوع سبد کالایی فرهنگی پذیرفت اما وقتی متوجه میشویم بهجای یک کنسرت سنتی، یک جنگ خنده را جایگزین میکنند آن وقت است که باید با نگاهی جدیتر به این مساله پرداخت و جلوی آن را گرفت. در بازه زمانی که اتفاقا دو اجرای سنتی کنسرت همایون شجریان و همچنین کنسرتنمایش «سیصد» با استقبال فوقالعاده مردم مواجه شده باید از این ظرفیت حفاظت و حمایت لازم شود. هردو اجرا با ظرفیت کامل تماشاگران روی صحنه میروند و شنیدهها خبر از هزینههای میلیاردی برای «سیصد» میدهد. سهراب پورناظری که در گذشته کنسرتنمایش «سی» را آهنگسازی کرده بود راهش را از همایون شجریان جدا کرد و این وظیفه را اینبار به برادرش تهمورث سپرده و خودش علاوهبر نوازندگی، خوانندگی را هم در کنار رضا بهرام تجربه کرده است. جایگزینی بهرام بهجای شجریان البته مطلوب تماشاگران نبود اما بههرحال این نمایش روی صحنه رفت و مخاطبان زیادی را هم به محوطه سعدآباد کشانده است. همایون شجریان هم در روزهای ابتدایی تیرماه در تالار وزارت کشور کنسرت خود را با همراهی ارکستر «سیاوش» به رهبری آرش گوران روی صحنه برد و انتشار فیلمهای کوتاهش در فضای مجازی و همچنین بازخوردهایی که دیده و شنیده میشود نشان میدهد مخاطبان کنسرتهای سنتی درصورت برگزاری اجراهای استاندارد و جذاب، از آنها استقبال میکنند. کنسرت یکی از نیازهای اساسی این روزهاست و با وجود میزان بیشتر کنسرتهای حوزه پاپ اما باید توجه داشت که هرگاه یک اثر مطلوب در موسیقی سنتی ما روی صحنه رفته با توجه فوقالعادهای مواجه شده است. اگر قائل به تنوع در سبد مصرفی کالاهای فرهنگی باشیم باید هم در حوزه تولید و هم در حوزه صدور مجوز با دقت و ظرافت خاصی رفتار کنیم تا این کالاها به دست مخاطبان هدفشان برسد. موسیقی، میزان مصرف بالایی در کشورمان دارد و اگر از این بازار به خوبی استفاده نکنیم مشخص نیست چه اتفاقاتی در آینده در انتظار نسلهای امروز و فردایمان باشد. براساس میزان مصرف موسیقی در کشورمان، باید دستکم 1500 تکآهنگ در هر فصل تولید شود تا شاید 6 هزار قطعه داخلی بتواند نیاز شنونده ایرانی از موسیقیهای مبتذل وارداتی را مرتفع کند. همکاریهای متعدد و مستمر خوانندگان مشهور لسآنجلسی با ترانهسرایان و تنظیمکنندگان داخلی اثبات میکند که هنرمندان آنسوی آبها هم سالهاست به آخرخط رسیدهاند و بهتر اینکه از ظرفیت بچههای فعال خودمان استفاده شود.
تخلف کنسرتها
طبق آن چیزی که محمد الهیاری به مهر گفته، تاکنون هشت جلسه در هیات رسیدگی به تخلفات متشکل از نمایندگان تشکلهای موسیقی، نمایندگان حقوقی مرتبط با موضوع، کارشناسان شوراهای شعر و موسیقی در دفتر موسیقی وزارت ارشاد برگزار و طی آن ۴۱ حکم نیز صادر شده است که در آن راجعبه اشکالات ریز و درشت در اجراهای صحنهای توضیحات لازم داده شده است. او صراحتا گفته که در این چهارچوب پیشتر اشکالاتی وجود داشته، یعنی اگر در کنسرتی خطایی صورت میگرفت، معلوم نبوده چه مرجعی باید به این خطا رسیدگی میکرده است؟ و سوال چند سال اخیر ما را پرسیده که اساسا چرا دفتر موسیقی وزارت ارشاد که خود مرجع صادرکننده مجوز کنسرت است نمیتوانست در این حوزه به لحاظ نظارت کیفی ورود داشته باشد؟ ظاهرا در مساله «پلیبکخوانی» هم ماجرا به همین شکل بوده و آنطور که الهیاری عنوان کرده در همین آییننامه به صراحت درج شده که موضوع «پلیبکخوانی» جزء تخلفاتی است که دفتر موسیقی باید با آن برخورد کند. البته این را هم گفته که در همین چهارچوب هنرمندانی هستند که بهصورت حرفهای کار خود را روی صحنه انجام میدهند و سعی میکنند با رعایت الزامات یک اجرای استاندارد نسبت به وقت و هزینهای که مردم بابت خرید بلیت کنسرت صرف کردهاند، نهایت مسئولیتپذیری را داشته باشند که اسمی از آنها برده نشده است. اما طبق گفته مدیر دفتر موسیقی ارشاد ممکن است عدهای مرتکب تخلفاتی شوند که در این زمینه علاوهبر تهران، اختیاراتی نیز به مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها داده شده که بتوانند مبتنی بر این آییننامه درصورت بروز تخلف احکام لازم را صادر کنند.