هاشمی‌مقدم در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: علیرضا می‌تواند در جام‌جهانی بعدی هم بازی کند
فاینورد دوران آماده‌سازی را سپری می‌کند و همان‌طور که گفتید علی هم موفق به گلزنی در دومین دیدار تدارکاتی این تیم مقابل سالزبورگ اتریش شد.
  • ۱۴۰۱-۰۵-۰۴ - ۰۱:۴۸
  • 00
هاشمی‌مقدم در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: علیرضا می‌تواند در جام‌جهانی بعدی هم بازی کند
جهانبخش امسال مسیرش را در فاینورد پیدا می‌کند
جهانبخش امسال مسیرش را در فاینورد پیدا می‌کند
محمدرضا حاجی‌عبدالرزاقخبرنگار

محمدرضا حاجی‌عبدالرزاق، خبرنگار گروه ورزش: حرف و حدیث در روزهای اخیر در رابطه با تیم ملی فوتبال ایران به اوج خود رسیده، همانطور که به‌نظر می‌رسد دودستگی و اختلاف در این تیم به اوج رسیده باشد. البته پیشکسوت فوتبال ایران و مدیر برنامه‌های علیرضا جهانبخش که همچنان رابطه صمیمانه و نزدیکی با این بازیکن دارد، درباره تیم ملی و صعود آن به جام‌جهانی اعتقاد دارد می‌توان 4 کتاب با 4 دیدگاه مختلف به رشته‌تحریر درآورد. با وی درخصوص اتفاقات اخیر پیرامون تیم ملی فوتبال ایران، آخرین وضعیت جهانبخش و البته استقلال به‌عنوان تیم اسبق این چهره به صحبت پرداختیم. گفت‌وگوی «فرهیختگان» با امیر هاشمی‌مقدم را در ادامه می‌خوانید.

صحبت را از آخرین وضعیت علیرضا جهانبخش در فاینورد شروع کنیم. در بازی اخیر تدارکاتی این تیم، علی هم گلزنی کرد تا کار را با توپ پر آغاز کرده باشد.
همه‌چیز خوب است و علی هم شرایط خوبی دارد. فاینورد دوران آماده‌سازی را سپری می‌کند و همان‌طور که گفتید علی هم موفق به گلزنی در دومین دیدار تدارکاتی این تیم مقابل سالزبورگ اتریش شد. علی در این بازی در ترکیب اصلی فاینورد به بازی رفت اما چون توافق شده بود دو تیم در 4تایم 30دقیقه‌ای بازی کنند، در ادامه تعویض‌های زیادی صورت گرفت و سایر بازیکنان این تیم هم به زمین رفتند. در بازی آخر هم جلوی لیون، سرمربی قصد داشت سایر بازیکنان را در پست جهانبخش محک بزند و به همین دلیل این بازیکن در دقیقه60 به زمین رفت و خوب هم کار کرد.

شکست 7گله مقابل تیم دانمارکی در اولین دیدار تدارکاتی فاینورد یک مقدار عجیب بود.
بالاخره این بازی‌ها اسمش روی آن است؛ دیدارهای دوستانه و آماده‌سازی و مربی دوست دارد محک‌های لازم فنی را با حضور بازیکنان جدید و قدیمی درکنار هم بزند تا حساب کار برای دیدارهای رسمی دستش بیاید. به‌قول معروف یک مربی پازل خود را در همین دیدارهای تدارکاتی کامل می‌کند و کسب نتیجه در این دیدارها به‌هیچ‌وجه اهمیتی ندارد.

از فاینورد همیشه توقع قهرمانی می‌رود اما سال گذشته این تیم سوم شد. امسال این تیم چقدر شانس قهرمانی با علیرضا جهانبخش را دارد؟
صددرصد همین است اما فقط یک بازیکن که نمی‌تواند تیم را قهرمان کند بلکه او می‌تواند کمک بزرگی برای قهرمانی باشد. علیرضا با آلکمار هم که آقای‌گل شد و 16پاس‌گل هم داد نتوانست به‌عنوان قهرمانی برسد. با این حال از فاینورد همیشه توقع می‌رود حداقل همیشه بین سه تیم برتر باشد. این درحالی است که این تیم در سال‌های اخیر به‌جز پارسال همیشه مشکل داشته است و سال قبل درحالی سوم شد که سال‌های قبل‌تر به زور و با مشکلات فراوان چهارم و پنجم می‌شد. فاینورد در این سال‌ها مربیان زیادی را تغییر داده اما از دوسال پیش که مدیرفنی این عوض شد و یک مدیرفنی سطح بالا که خودش هم مربی سطح بالایی بوده به این تیم اضافه شده؛ شرایط برای فاینورد خیلی بهتر شده تا جایی که این تیم پارسال خیلی خوب کار کرد و تا فینال لیگ کنفرانس اروپا هم صعود کرد. بر همین اساس امسال هم تصمیم دارند به روند خوب خود ادامه دهند و در پیش‌فصل که دو، سه بازیکن خود را از دست دادند به‌جای آنها چند بازیکن خوب را به خدمت گرفتند. همیشه تغییر در تیمی به وجود می‌آید و این دلیلی نمی‌شود که موفقیت‌ها از همان ابتدا آغاز شود بلکه برخی مواقع تغییرات می‌تواند موفقیت را با تاخیر حاصل کند. اما در هر صورت برگزاری دیدارهای دوستانه با فلسفه شناخت نقاط‌ضعف برگزار می‌شود و اصلا برای باختن برگزار می‌شود! اگر تیم ببرد که چه بهتر اما اگر در چنین رقابتی ببازید بازی دوستانه بوده و اتفاقی نمی‌افتد چون فلسفه برگزاری دیدارهای دوستانه با رقابت‌های رسمی بسیار متفاوت است.

رونالدو هم با رقم بالایی به منچستر برگشت تا این تیم را نجات دهد اما فقط عملکرد فنی موفقی داشت. با توضیحاتی که شما دادید پس می‌توان از این جهت رونالدو را با جهانبخش مقایسه کرد؟
من سعی می‌کنم مقایسه نکنم چون مقایسه چیز خوبی نیست. از لحاظ عددی شاید بتوان شرایط را مقایسه کرد اما از لحاظ عملکرد فنی اصولا مقایسه چیز خوبی نیست. در هر صورت شاید به یکی از بازیکنان کم‌لطفی شود و اصلا این کار صلاح نیست اما درنهایت علیرضا هم یکی از گران‌ترین بازیکنان فاینورد است و او را به این تیم آوردند که تیم نتیجه بگیرد اما علیرضا روحیاتی دارد که برای موفقیت و درخشش باید در تیم و محیط جدیدی که وارد آن می‌شود جا بیفتد و زمان لازم دارد. در تیم‌های قبلی مانند نایمخن هم این بازیکن در سال اول خیلی مشکل داشت و در سال دوم به‌یک‌باره درخشید. در آلکمار هم در سال اول او به‌مراتب ضعیف‌تر و خیلی بدتر از سال اول حضورش در فاینورد بود ولی در آلکمار هم از 6ماه دوم سال دوم تازه راه افتاد که توانست در سال سوم آقای‌گل شود. در هر صورت من هیچ شکی ندارم که علیرضا امسال به‌راحتی مسیر خود را پیدا می‌کند و می‌تواند توانایی‌هایش را به‌خوبی نشان دهد و صددرصد کیفیت خودش را به نمایش بگذارد.

با توجه به کیفیت رو به نزول علی از دیدگاه برخی کارشناسان، بعضی تحلیل‌ها حکایت از آن دارد که جام‌جهانی قطر آخرین جام‌جهانی این بازیکن خواهد بود.
من این حرف را قبول ندارم. امروز زلاتان با 41سال یا رونالدو با 37سال از 100تا جوان بهتر بازی می‌کنند و با این کیفیت هنوز دو جام‌جهانی دیگر هم جا دارند. این مسائل بستگی به فرد دارد. همه اینها با جوان، سرحال، روی فرم بودن و سالم زندگی کردن یک بازیکن ارتباط مستقیم دارد. درست است که سن و سال مسلما یک مقدار تاثیر می‌گذارد اما افرادی که سالم زندگی می‌کنند تا سنین بالاتری می‌توانند مفید باشند. در هر صورت علی هم تازه 28ساله شده و از نظر من خیلی بیشتر از این صحبت‌ها جا دارد.

به اتفاقات اخیر پیرامون تیم ملی برسیم. چه صحبتی در این خصوص دارید؟
بعد از دو، سه اردو و مسابقه می‌شد درباره اسکوچیچ ارزیابی لازم را انجام داد و همان زمان می‌شد فهمید که این مربی چه کیفیتی از هر لحاظ دارد و اگر بنا به تصمیم‌گیری و قطع همکاری بود باید همان زمان این تصمیم را می‌گرفتند. کسانی که اهل کار باشند خیلی راحت بعد از دو اردو درباره اسکوچیچ می‌فهمیدند که او از لحاظ فنی، تمرینی، اخلاقی و رابطه‌اش با بازیکنان چه شخصیت و کاراکتری دارد. این را باید همان زمان تشخیص می‌دادند و اگر بنا به برکناری بود باید خیلی زودتر این کار را انجام می‌دادند. اما آن حالتی که او را برکنار کردند شایسته مردی نیست که تیم ملی را به آن راحتی به جام‌جهانی برده است. در این مورد گفته می‌شود بازیکنان خوب یا تیم‌ها ضعیف بودند در هر صورت هزارویک حرف می‌توان زد. به‌نظر من که 4 کتاب با 4 دیدگاه مختلف درباره صعود ایران به جام‌جهانی می‌توان نوشت. درباره شانس و موفقیت اسکوچیچ یا خوب بودن بازیکنان یا ضعف تیم‌های مقابل یا به‌طور کل وقتی این مربی بالای سر تیم ملی بود هر کاری کرد تا تیمش برنده شود و این هم یکی از گوشه‌های یکی از این کتاب‌ها می‌تواند باشد. اما به‌نظرم به آن وضعیتی که او را کنار گذاشتند اصلا کار جالب و مناسبی نبود. بعد در ادامه متاسفانه رسانه‌ها حرف‌های زیادی زدند که مثلا فلان بازیکن با فلانی صحبت کرده و آن یکی با یکی دیگر، این درحالی است که اصلا چنین مسائلی وجود نداشته است، یعنی شما باور می‌کنید بازیکن به کمیته فنی یا وزارت ورزش یا نهاد ریاست‌جمهوری برود و بگوید من مربی را نمی‌خواهم؟ اینها حرف‌ها و چیزهایی هستند که می‌سازند تا سودی از آن ببرند.

گفته شده که جهانبخش و طارمی به نهاد ریاست‌جمهوری رفته‌اند تا مقدمات اخراج اسکوچیچ را فراهم کنند. با این اظهارات به‌نظر می‌رسد این موضوع را هم تکذیب می‌کنید.
یک نکته ساده عرض ‌کنم؛ من درباره موارد باشگاهی صحبت می‌کنم، دیگر تیم ملی که جای خودش را دارد. اگر تمرینات خوب پیش نرود یا بازی و رابطه بین بازیکن و مربی خوب نباشد و شرایط نامناسبی در تیم به‌وجود بیاید، در هر صورت تیم مدیر فنی و سرپرست دارد و اینها به مراجع بالادستی که برای تیم ملی فدراسیون فوتبال یا وزارت ورزش می‌شود، این مسائل را گزارش می‌دهند و شفاف می‌گویند که مثلا وضع تیم ملی از دید ما اوکی نیست. در این زمان کمیته فنی در ابتدای امر باید با سرمربی جلسه بگذارد و موارد را به وی گوشزد کند. اگر این روند ادامه پیدا کند در این صورت با چند بازیکن تیم ملی به‌عنوان بزرگ‌ترهای این تیم جلسه می‌گذارند و نظرات آنها را درباره روند تمرینات و سایر موضوعات دیگر جویا می‌شوند. این روال طبیعی در فوتبال دنیا به‌شمار می‌رود اما الان در فوتبال ما حاشیه‌هایی به‌وجود آمده که هرکسی به‌دنبال منافع و سود خود است و می‌خواهد برای خودش پستی بخرد یا مقامی بگیرد و هرکسی هم می‌آید می‌خواهد طرف یکی را بگیرد. اینکه دیگر اسمش تیم ملی نمی‌شود. اصلا شرایط را نمی‌فهمم. از فوتبالیست قدیم و جدید گرفته تا پیشکسوت و غیرپیشکسوت هرکسی می‌خواهد یک حاشیه‌ای برای تیم ملی درست کند، این درحالی است که تیم ملی باید چندماه دیگر در جام جهانی مقابل انگلیس بازی کند و هر اختلافی هم هست باید حل‌وفصل شود و باید همه کمک کنند این تیم با تمام قدرت جلو برود اما متاسفانه آنقدر حرف‌ها و خبرها زیاد است که این مسائل جز حاشیه‌سازی چیزی به همراه ندارد. اسکوچیچ اخراج شد و دوباره برگشت و هزارویک خبر و اتفاق دیگر. من حتی باور نمی‌کنم این مربی رسما اخراج شده باشد که یک هفته بعد بخواهند دوباره او را برگردانند، مثل همان خبری که گفتند علی و مهدی به دفتر ریاست‌جمهوری رفته‌اند که من آن را هم باور نکردم.

رفتار یک مربی چرا باید طوری باشد که در فاصله 4 ماه تا جام‌جهانی شاهد اختلاف عمیق و شکاف بین بازیکنان تیم ملی باشیم؟
صددرصد یک مربی تاثیر زیادی در این مورد دارد که یک تیم یکدست بماند یا دودستگی در آن ایجاد شود اما یکدست ماندن در زمین و رختکن و اردویی که هستند فرق دارد با زمانی که اردویی در کار نباشد و همه به باشگاه‌های خود می‌روند و شروع می‌کنند به زدن حرف‌های مختلف. در این زمان کنترل کردن کار سخت می‌شود اما مساله مهمی که اینجا برای من خیلی اهمیت دارد به وظیفه مدیر تیم‌های ملی مربوط می‌شود. مدیر تیم‌های ملی باید قدرت این را داشته باشد که به بازیکنان بگوید شما در این زمان یا درحال‌حاضر اجازه مصاحبه ندارید یا اینکه جلوی واکنش آنها را بگیرد. اما متاسفانه چنین اتفاقی که نیفتاد هیچ، شرایط بدتر هم شد. مرتب هر بازیکنی هر وقتی‌ خواست مصاحبه کرد که کار تا اینجا پیش برود. متاسفانه بازیکنان هم در مصاحبه‌های خود حرف‌هایی را می‌زنند که اگرچه بسیاری از آنها درست است اما ‌یکباره ‌کلمه‌ای را به کار می‌برند که همه‌چیز به‌هم‌ می‌ریزد و حاشیه‌های زیادی را درپی خواهد داشت. درواقع به‌گونه‌ای سوال می‌کنند که چیزی را که می‌خواهند بشنوند تا کل داستان زیر و رو شود. در هر صورت اینها جوان هستند و سرشان داغ می‌شود و یکباره چیزی از دهان‌شان می‌پرد که دیگر نمی‌شود قضیه را جمع کرد، چون برداشت‌های اشتباهی پیش می‌آید. به‌طورکلی مربی در کنترل کردن بازیکنان خیلی نقش مهمی دارد اما به‌نظرم مدیر و مدیر فنی تیم ملی هم نقش بسزایی دارند اما برای من مهم‌تر از هر چیزی این است که وقتی بچه‌ها در اردو هستند و برای بازی‌ها اعزام می‌شوند آن زمان یکدست و همدل باشند. البته وقتی هم از اردو خارج می‌شوند و هرکسی یک‌حرفی می‌زند چیز قشنگی نیست. ما باید یک هدف داشته باشیم و به آن وفادار بمانیم و آن هدف را تا رسیدن به نتیجه دنبال کنیم.

به‌عنوان سوال آخر درباره استقلال در فصل جدی با ساپینتو چه صحبتی دارد؟
چیزی که درخصوص استقلال خوشحالم این است که بازیکنان اصلی را نگه داشتند، هرچند حسین‌زاده که بازیکن موردعلاقه من هم بود از این تیم جدا شد. اما شاکله تیم در پست‌های اصلی حفظ شدند، این درحالی است چند بازیکن باتجربه و خوب هم به این تیم اضافه شدند. به همین دلیل می‌توانم حدس بزنم که استقلال سال موفقی خواهد داشت. این تیم اردوی خوبی داشته و دو بازی دوستانه هم برگزار کرده است و در هر صورت به این تیم امیدوارم و امیدوارم بالانسی که سال گذشته به‌دنبالش می‌گشتیم امسال شاهد آن در این تیم باشیم. استقلال سال گذشته اگرچه نتیجه گرفت اما پازلش کامل نبود، چون بالانس نبود. برخی مواقع عملکرد ضعیفی داشت که منجر به‌تساوی یا بردهای اقتصادی می‌شد و برخی مواقع خیلی خوب بود اما یک تیمی که برای قهرمانی می‌رود باید همیشه یک روند سطح بالایی داشته باشد و نمی‌شود یک روز ضعیف و چند روز خوب باشد و اینطور بالانس یک تیم به هم می‌ریزد، درحالی‌که باید برای قهرمانی همیشه یک روند سطح بالا را داشته باشد. با همه این تفاسیر من به استقلال خیلی امیدوارم.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰