نرگس چهرقانی، خبرنگار:به بهانه انتشار خبر واسطهگری فرانسه بین تهران- واشنگتن برای تسهیل ادامه روند مذاکرات احیای برجام، به بررسی علل اینکه چرا فرانسه چنین نقشی را برعهده گرفته، پرداختیم. رحمان قهرمانپور، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگوی خود با «فرهیختگان» به این اشاره میکند که مکرون از طریق رابطه شخصی و روابط دوجانبهای که میان فرانسه و آمریکا وجود دارد، همانطور که در سال 2018 سعی کرد تا ترامپ را قانع بکند که از برجام خارج نشود، میخواهد این پیامرسانی را انجام دهد. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
فرهیختگان کسب اطلاع کرده است که فرانسه میخواهد نقش میانجی برای نزدیک کردن دیدگاههای ایران و آمریکا را بازی کند. فکر میکنید علت اینکه فرانسه میخواهد واسطهگری کند، چه مواردی است؟ اگر خاطرتان باشد، چند ماه پیش هم با شما گفتوگو داشتیم درباره فرانسه و نقشی که بهعنوان پلیس بد در دور هفتم مذاکرات وین بازی میکرد. الآن این تغییر موضع فرانسه چطور ارزیابی میشود؟ چون تا چند ماه پیش مقامات رسمی فرانسه معتقد بودند مذاکره پیشرفتی نداشته است و شما هم اشاره کردید که این موضع آنها به خاطر انتخابات پیش روی فرانسه است. اما الآن که مجددا مکرون در کاخ الیزه ماندگار شده، علت این تغییر موضع چیست؟
اول درباره این کلمه میانجیگری من یکسری توضیحات باید عرض کنم. ما وقتی در روابط بینالملل یا دیپلماسی حرف از میانجیگری میزنیم، معنای خاصی دارد، یعنی یک طرف مثلا بریتانیا در دوران جنگ سرد، بین آمریکا و شوروی میانجیگری میکرد و این یک روند مستمری بود. یعنی در جلسات مختلف شرکت میکرد و پیام میبرد و میآورد. اگر به این معنا رجوع کنیم، این کار را E3 یا سه کشور اروپایی به نیابت از اتحادیه اروپا در مذاکرات انجام میدهند. جوزپ بورل هم نماینده اتحادیه اروپاست و این کار به صورت مستمر و ادامهدار توسط اتحادیه اروپا انجام میشود. هم ایران این مساله را به رسمیت شناخته، هم خود آمریکا و به قول معروف ایران و آمریکا از طریق اتحادیه اروپا به هم پیام میدهند. بنابراین اگر قرار است فرانسه میانجیگری کند، این میانجیگری چیزی غیر از میانجیگری اتحادیه اروپا نخواهد بود. چرا؟ در سال 2012 اگر اشتباه نکنم، این سه کشور اروپایی با هم توافق کردند که درموضوع هستهای ایران، سیاستهایشان باهم هماهنگ باشد و بعد از اینکه انگلیس در 2016 از اتحادیه اروپا خارج شد، نام این سه کشور اروپایی E3 شد. بنابراین فرآیند کار میانجیگری به صورت رسمی و اعلامشده توسط اتحادیه اروپا انجام میشود. اما درکنار این، شما انواع خبرها را میشنوید مانند پیام رساندن امیر قطر بین ایران و عراق. این میانجیگری فرانسه بین تهران- واشنگتن هم اگر صحت داشته باشد که احتمالا دارد، موضوعش پیامرسانی است.
ما سابقا از فرانسه در زمان ترامپ هم چنین واسطهگری دیده بودیم. قبل از خروج رسمی ترامپ از برجام، مکرون سفری سهروزه به آمریکا داشت و در این سفر همین نقش واسطه را میخواست بازی کند و از خروج ترامپ از برجام جلوگیری کند. باتوجه به گذار نظم بینالمللی منافع آن زمان فرانسه در واسطهگری با منافع الآنش چه اشتراکات و تفاوتهایی دارد؟
مکرون از طریق رابطه شخصی و روابط دوجانبهای که میان فرانسه و آمریکا وجود دارد، همانطور که در سال 2018 سعی میکرد تا ترامپ را قانع بکند که از برجام خارج نشود، میخواهد این پیامرسانی را انجام بدهد. معنای این الزاما یک خط میانجیگری جدای از اتحادیه اروپا نیست. پس درواقع کاری که مکرون میخواهد انجام دهد، تلاش برای احیای گفتوگوهای برجام است. دلیلش هم این است که بعد از جنگ اوکراین و روسیه، اروپا در یک موقعیت سختی قرار گرفته؛ از یک طرف تحت فشار روسیه است، از سوی دیگر هم اختلافات داخلی که در فرانسه وجود دارد، یعنی جناح انگلیس و لهستان خواستار ادامه جنگ در اوکراین هستند، جناح پاریس و برلین و رم خواستار صلح در اوکراین هستند. این موضوعات به اضافه مساله ناتو به خاطر اجلاسی که ناتو اخیرا داشته و خیلی مهم است، به فرانسه و اروپا فشار وارد میکند؛ چراکه ناتو کشورهای عضو خود را موظف کرده 2 درصد GDP یا همان تولید ناخالص خودشان را به هزینههای دفاعی اختصاص بدهند. مجموع اینها اروپا را در شرایط سختی قرار داده و اروپا احساس میکند که اگر در این شرایط سخت برجام را هم از دست بدهد یا برجام برایش تبدیل به یک تهدید منطقهای بشود، کار را سخت میکند. لذا همه این مسائل سه کشور اروپایی را به سمت میانجیگری یا پیامرسانی فرانسه بین ایران و آمریکا سوق داده است.
باتوجه به مواردی که اشاره کردید، آیا فرانسه با میانجیگری میخواهد نقش منطقهای خودش را تقویت کند تا به نحوی فشاری که روی خودش هست را کاهش بدهد؟ چون اخیرا هم در صحبتی که مکرون با رئیسجمهور ایران داشت، مکرون اعلام کرد فرانسه از موضع ایران در مخالفت با عملیات نظامی برخی کشورهای ضدسوریه حمایت میکند.
در گفتوگوهای قبلی با شما هم اشاره کردم و فکر میکنم سیاست خاورمیانهای فرانسه مهم است. در هفته گذشته هم رئیس امارات از فرانسه دیدار داشته، هم یکی از رهبران منطقهای آنجا بوده است، این نشان میدهد فرانسه امیدوار است تا در شرایط جدید خاورمیانه بتواند سهمی از تحولات منطقه داشته باشد. الآن فرانسه روابط نزدیکی با عربستان در حوزه فروش تسلیحات دارد، یعنی یکی از کشورهای صادرکننده تسلیحات به عربستان است و باتوجه به تعابیری مانند اینکه توافق شده چون اتحادیه اروپا نمیتواند در خاورمیانه با سیاست واحدی به جمعبندی برسد، لذا هرکدام از کشورهای اروپایی میتوانند مستقلا در این مورد اقدام کنند، فرانسه به همین دلیل تلاش میکند برخلاف آلمان، حضورش را در خاورمیانه افزایش بدهد و قاعدتا ایران یکی از کشورهای مهمی است که فرانسه میخواهد به آن نزدیک شود. از طرف دیگر، فرانسه یک اختلاف دیرینهای با ترکیه دارد، در مساله مدیترانه و قرهباغ و یونان و شاید بدش نیاید که در شرایطی که ایران و ترکیه روابطشان وارد چالش شده، از ایران حمایت بکند ولی این مساله را خیلی جدی نمیبینم که فرانسه بخواهد در اختلاف میان تهران- آنکارا نقشآفرینی بکند چون چنین اختلافی جدی نیست ولی آن نکته در فرمایش شما که میانجیگری فرانسه میتواند دلایل منطقهای داشته باشد، بله درست است و فرانسه دارد بهطور جدی فکر میکند که چطور میتواند حضور خودش را در خاورمیانه و در شرایطی که آمریکا و چین دارند باهم رقابت میکنند، افزایش بدهد.
در میان صحبتهایتان به وضعیت انرژی در فرانسه اشاره نکردید. همانطور که میدانید الآن به خاطر جنگ اوکراین و روسیه وضعیت بازار انرژی در اروپا خوب نیست و ایران میتواند بخشی از این وضعیت بد بازار انرژی را متعادل کند. این هم میتواند یکی از دلایل سعی مکرون برای واسطهگری در مذاکرات احیای برجام باشد؟ چون اوایل تیر مکرون گفته بود که گره موجود در مذاکرات هستهای ایران باید باز شود تا نفت ایران دوباره به بازارهای جهانی بازگردد.
این هم نکته مهم و درستی است. بالاخره اروپا در همین چهار یا پنج ماه اخیری که جنگ اوکراین شروع شده، به صورت جدی درصدد کاهش وابستگی انرژی خودش به انرژی وارداتی از روسیه است. به همین خاطر فرانسه با الجزایر، نروژ، آذربایجان، رژیمصهیونیستی و مصر برای واردات بیشتر نفت و گاز به اروپا، وارد مذاکراتی شده است و خب باتوجه به اینکه ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز در دنیاست، طبیعتا موضوع ایران برای اروپا خیلی مهم است، اما واقعیت روی زمین این است که زیرساختهای موجود ما و وضعیت کلی که بر سیاست خارجی ما نسبت به روسیه وجود دارد، باعث شده که احتمال فروش نفت ایران به اروپا در سطح گسترده کمتر شود. لذا این مساله حتما برای اروپا مهم است ولی نگاه یک ماه و دو ماه نیست، اروپاییها بلندمدت به این فکر میکنند که بتوانند در این حوزه با ایران وارد همکاری بشوند اما همانطور که گفتم موانعی وجود دارد. این تفاهمنامه اخیری که بین ایران و روسیه در سفر پوتین به ایران امضا شد، علامتی به اروپاییها بود که در انتخاب میان اروپا و روسیه، ترجیح میدهد که با روسیه کار کند.
جدا از بحث فرانسه در مذاکرات، اخیرا رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، محمد اسلامی و سخنگوی وزارت خارجه ایران، همزمان در بحث دوربینهای فراپادمانی مواردی را اعلام کردند. مثلا محمد اسلامی گفت این دوربینها فعلا روشن نمیشوند تا وقتی از طرفهای دیگر مذاکره اطمینان حاصل کردیم. این واکنشها فکر میکنید چه پیامی به غرب یا حتی فرانسه دارد؟
بههرحال ایران و آمریکا سعی میکنند تا از ابزارهای قدرت و چانهزنی خودشان برای شکستن وقفه مذاکرات استفاده کنند. ابزار آمریکا عبارتند از تحریمهایی که اعمال کرده، نفوذی که در آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارد و قدرت و ابزار ایران هم گسترش فعالیت هستهای و استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته است. این مساله در این چهارچوب گنجانده میشود که ایران تلاش دارد به آمریکا بگوید دستش خالی نیست و آمریکا باید پای میز مذاکره امتیاز بدهد.
در این رابطه بیشتر بخوانیم:
پلیس بد پیامرسان شد!(لینک)
دلیل تلاش فرانسه برای نقشآفرینی بیشتر، خالیبودن دست آمریکا مقابل ایران(لینک)