مجتبی اردشیری، خبرنگار: این روزها وضعیت اکران سینمایی در کشور اوضاع نابسامانی را تجربه میکند. در اتفاقی کمسابقه 20 فیلم روی پرده هستند که با توجه به ظرفیت اندک سالنهای سینمایی کشور، درصد جالبتوجهی از این فیلمها ورشکستگی کامل را تجربه میکنند.
بهعبارت دیگر، اگر تعداد سالنهای سینمایی فعال کشور را هماکنون 660 سالن بدانیم، سهم هر فیلم 33 سالن است. این سرانه بهخوبی نشان میدهد که وخامت فیلمسوزی در شرایط فعلی تا چه اندازهای است. وخامت اوضاع زمانی بیشتر میشود که بدانیم 3 تا 4 فیلم قدرتمند، سهم مابقی فیلمها را از آن خود کردهاند تا حدود 16 فیلم یا 33 سالن برای نمایش در اختیار نداشته باشند یا در سانسهایی نمایش دارند که سانسهای مرده هستند و اساسا مخاطبی برای آن سانسها وجود ندارد.
از طرف دیگر، سهم بسیاری از این فیلمها سالنهای کوچک پردیسهای سینمایی است که آشکارا ضریب اشغال کمتری را به نسبت فیلمهای قدرتمند برخوردار هستند. برخی از این فیلمها هم در سالنهای ویآیپی که 10 تا 20 صندلی دارند، به نمایش گذاشته میشوند که آشکارا مشخص است به چه وضعیتی گرفتار میشوند. بنابراین در چنین شرایطی اصلا جای تعجب نیست فیلمی مانند «پدر و پسر» طی 12 روز نخست نمایش خود در 10 سالن کوچک روی پرده میرود و کمتر از 120 بلیت میفروشد.
شرایط فعلی اکران، مصداق بارز فیلمسوزی است که شاید کمتر دلسوزی گمان میکرد پس از تعطیلات دوساله سینماها، گریبانگیر سینماگران ما شده و درصد شکست در گیشه را به بالاترین میزان ممکن خود برساند. اینکه مدیران سینمایی و شورای صنفی نمایش نتوانستند برای مقوله اکران پس از کرونا، به یک فرمول درست و اجرایی برسند، یک بحث است و اینکه همین مدیران مدعی نتوانستهاند متناسب با بازههای مختلف امسال، فیلمهای مناسبی را روی پرده بفرستند، بحثی دیگر.
درمورد فرآیند اکران، البته چند بحث مهم مطرح است: نخست همین موضوع عدمتناسب زمانی نمایش یک فیلم که سبب شده شورای راهبردی اکران و شورای صنفی نمایش طی 2 ماه اخیر که فصل تابستان و اعیاد مختلفی بود، هیچ فیلم کمدی را روی پرده نفرستاده و تا توانستند درامها و ملودرامهای غمگین را روانه اکران کردند. بحث دیگر به این نکته مهم برمیگردد که با توجه به سختگیریهایی که حالا دیگر شهره عام و خاص شده، فیلمسازان جرات این را نمیکنند تا فیلم خود را به شورای پروانه نمایش بدهند. در این کسادی ارائه فیلم، مدیران سینما و شورای صنفی نمایش نیز انفعال خاصی در راضی کردن صاحبان آثار پررونق و ترغیب آنها به نمایش فیلمشان از خود نشان دادند. آنها نهتنها نتوانستند با رایزنی و ارائه مشوقهایی، صاحبان آثار پرمخاطب را به اکران نزدیک کنند بلکه حتی نتوانستند زمینه تسهیل فیلمهایی چون چپ، راست را فراهم کنند تا سینماها بتوانند در هفتههای اخیر که یکی از طلاییترین بازههای اکران بود، به نوایی برسند.
بهدلیل نبود یک نقشهراه کارکردی، تمام بازههای مهم سال ازجمله نوروز، عیدفطر و تابستان از بین رفت تا حالا با فرارسیدن ماه محرم، سینمای ایران، مستاصلتر از هر زمان دیگری همچنان بهدنبال مسیری برای احیای اکران باشد تا لااقل بتواند فروش کنونی را با رشد نسبی همراه کند.
52 فیلم در فهرست نمایش
با بررسیهای «فرهیختگان» به فهرستی دست یافتیم که از آن تحتعنوان فهرست نمایش و اکران سینمایی نام برده میشود. فهرستی که شامل 52 فیلم است که در نگاه نخست، متناقض با گفتههای سخنگوی شورای صنفی جدید، مبنیبر نبود فیلم برای نمایش در سینماهاست. با بررسی بیشتر متوجه شدیم حجم جالبتوجهی از این فیلمها یا متعلق به دولت قبل هستند و در آن زمان، موفق به دریافت پروانه نمایش شدهاند یا آثار جشنواره فجر سال گذشته هستند که باید دوباره برای دریافت پروانه نمایش اقدام کنند. برخی فیلمهای این فهرست نیز تنها تکمیل پرونده شدهاند و تاریخی برای نوبت پروانه نمایش آنها ذکر نشده است. بنابراین لااقل باید به همان سخن همایون اسعدیان بسنده کنیم که درحالحاضر، فیلم متقاضی برای اکران وجود ندارد و این یعنی آنکه سینماها باید همین ترکیب فعلی را لااقل برای دو ماه آینده حفظ کنند و این یعنی تداوم رکود. البته که طی هفتههای پیشرو، وضعیت اکران از آنچیزی که تاکنون بوده، بدتر هم میشود. از شنبه هفته آینده تا پایان روز عاشورا، 4 فیلم کمدی روی پرده، اجازه اکران ندارند و این یعنی آنکه سینمای کشور طی 10 روز ابتدای محرم، تنها باید با آثار اجتماعی و کودک خود، عرضاندام کرده و گیشه خود را حفظ کند. در ادامه، قطعا روند فروش در ماههای محرم و صفر بهدلیل عدماکران فیلمهای مهم، بهسمت سراشیبی میرود و افق روشنی را برای دو ماه آخر تابستان نوید نمیدهد.
چه فیلمهای پرمخاطبی در نوبت انتظار هستند؟
اگر فهرست 52 فیلم آماده اکران را بهعنوان مبنا قرار دهیم، متوجه میشویم این فیلمها از آمادگی بیشتری به نسبت فیلمهایی که هنوز اقدام نکردهاند، به پرده نزدیکتر هستند و احتمال نمایش این آثار بیشتر از دیگر آثاری است که منتظر زمان مناسبتری هستند.
با نگاهی به این 52 فیلم متوجه میشویم احتمال موفقیت آثاری چون «ابلق»، «گزارش یک جشن»، «ملاقات خصوصی»، «فرزند صبح» و شاید هم «میجر» و «تفریق»، بیشتر از مابقی آثار است. آثاری که اگر مشمول ممیزی نشوند و صاحبان آنها قانع شوند فیلم را اکران کنند، میتوان شاهد یک رونق نسبی در سینماهای کشور بود.
البته که هیچیک از این آثار کمدی نیستند و بعید است این فیلمها بتوانند به اندازه یک کمدی پرفروش، غنیمت بزرگی برای گیشه محسوب شوند. تجربه نمایش آثار اجتماعی در اکران امسال نشان داده به استثنای «علفزار» که درحال نزدیک شدن به مرز گیشه 14 میلیاردی است، دیگر آثار اجتماعی همگی شکستهای سنگینی را در گیشه متحمل شدهاند کمااینکه بازیگر این آثار، شهاب حسینی و فیلم «دلخون» باشد که در کمال تعجب و پس از گذشت یک ماه، هنوز به 900 میلیون تومان فروش نرسیده و این یعنی سقوط آزاد.
بنابراین تمام فیلمهایی که نام برده شد، تنها در اندازههای گمانه مطرح هستند و هیچ بعید نیست این آثار درصورت نمایش، با شکست سنگینی بدرقه شوند. در این میان، حتی نمایش آثار کمدی نیز چندان مطمئن نیست. بهعنوان مثال، کمدی «نقرهداغ» که چهارمین زنپوشی اکبر عبدی در سینمای ایران محسوب میشود، طی یکماهونیم، تازه به فروش 930 میلیون تومانی رسیده است. کمدی «انفرادی» که پرفروشترین فیلم این روزهای سینماهای کشور است نیز در روزهای عادی، بین 200 تا 300 میلیون تومان فروخته است؛ اما این میزان فروش، بسیار پایینتر از تمامی حدس و گمانهایی بود که برای نمایش این فیلم در بازه طلایی اکران عیدفطر تا ابتدای محرم درنظر گرفته شده بود.
همانگونه که مشاهده شد، حتی پراقبالترین فیلم گیشه این ماهها نیز اوضاع چندان مساعدی ندارد. بخشی از این اوضاع نامساعد به روند فیلمسوزی برمیگردد که تمام فیلمها را با یک نسبتی، دچار زیان میکند. بخشی دیگر هم به انفعال و نبود تبلیغات مناسب برای پرمخاطب شدن سینماها بازمیگردد که اجازه نداده اوضاع اکران، برخلاف تمام آنچیزی که تصور میشد، در تابستان با رونق نسبی مواجه شود. بنابراین اگر اینگونه احتمال دهیم که تمام فیلمهای مهم آن فهرست 52تایی، در نیمه دوم امسال روی پرده بروند و در کنار آن، کمدی قدرتمندی مانند انفرادی هم اضافه شود، تازه اوضاع به وضعیت امروز میرسد. یعنی از آن چند فیلم اجتماعی، یک فیلم مانند علفزار به فروش 10 تا 15 میلیاردی میرسد و آن فیلم کمدی هم بتواند بین 50 تا 70 میلیارد تومان بفروشد. بنابراین، از هر زاویهای که به این موضوع ورود کنیم، میبینیم سینمای ایران در 6ماه دوم امسال، باید خیلی خوششانس باشد که اولا مسیر نمایش آثار مهم آن فهرست 52 فیلمی هموار شود. ثانیا، سرمایهگذار و تهیهکننده یک کمدی پرفروش، حاضر به نمایش فیلم خود شود تا در اینصورت بتواند به فروش نیمه نخست خود که مورد انتقاد بسیاری بود، دست یابد. درغیر اینصورت، آنچه مبرهن مینماید، تداوم این مسیر فیلمسوزی و ورشکستگی 80درصد فیلمهای روی پرده است که برازنده یک کشور صاحبسینما که درصدد صنعتیشدن این حوزه است، نخواهد بود.
چگونه از تراکم اکران بکاهیم؟
این نکته بسیار تاسفآور است که شورای صنفی نمایش در دوره جدید، یک خروجی را رسانهای کند اما آن اتفاق، اجرایی نشود. یکشنبه هفته گذشته بود که همایون اسعدیان در گفتگویی اعلام کرد کمدی «کوزوو» از چهارشنبه روی پرده خواهد رفت. اتفاقی که اکنون و پس از گذشت 6 روز، هنوز اجرایی نشده است.
در اینکه شورای صنفی نمایش چگونه به این باور رسید که از ابتدای فعالیت چندهفتهای خود، هیچ فیلم کمدی را نمایش ندهد و حالا در آستانه ماه محرم، به اکران یک اثر کمدی رضایت دهد، کاری نداریم. اما اینکه صاحبان کوزوو، برخلاف اعلام شورای صنفی نمایش، فیلم خود را از چهارشنبه هفته گذشته روی پرده نفرستادند، میتواند در نتیجه یک عامل باشد و آن اینکه، شورای صنفی نمایش احتمالا در دوره جدید مصمم است صف فیلمهای آماده اکران را کوتاه کند. به همین دلیل در تمام جلسات یکشنبههای خود، خروجی نمایش فیلم داشته و به این ترتیب، طی یکی، دو ماه اخیر تقریبا تمامی چهارشنبهها دارای یک فیلم جدید بودند. این سرعتعمل گویا صاحبان آثار را نیز غافلگیر کرده و به آنها اجازه نداده در موعد مقرر، نسبت به تهیه کپی و مواد تبلیغی اقدام کنند. اتفاقی که پیشتر برای «بیصدا حلزون» هم افتاد و این فیلم نتوانست خود را در موعد مقرر به پرده برساند، حالا برای کمدی «کوزوو» محقق شده است و این فیلم نتوانست از چهارشنبه گذشته روی پرده برود.
جریان اکران در سینمای ایران، اگر بخواهد از شرایط وخیم فعلی نجات یابد، باید در وهله نخست از این اکران فلهای رهایی یابد. درحالحاضر 20 فیلم روی پرده هستند. 2 فیلم «کوزوو» و «دوزیست» هم قرار است بلافاصله پس از عاشورا، اکران خود را آغاز کنند. با توجه به اینکه 2 ماه محرم و صفر در سابقه اکران آثار محاسبه نمیشوند، بنابراین تمامی این 20 فیلم در گردونه اکران باقی خواهند ماند. شورای صنفی نمایش در ماههای محرم و صفر سالیان گذشته، از اکران فیلمهای مهم خودداری میکرد و نهایتا، چند فیلم خنثی را روی پرده میفرستاد؛ اما این انتظار وجود دارد که این قاعده برای امسال، چندان رعایت نشود. بنابراین اینکه شورا بخواهد چند فیلم دیگر را هم به فهرست 22 فیلم درحال اکران بیفزاید، عملا فیلمهای پرفروش نیز دستخوش آسیب جدی شده و نمیتوانند به روند صعودی فروش خود تداوم بخشند.
پرواضح است در چنین شرایطی که سالنهای سینمایی کشور محدود است و طرحهایی چون سینمایار و سینماماشین نیز جمع شده است، فیلمهای قدیمیتری نظیر «موقعیت مهدی»، «سگبند»، «گل به خودی»، «روز صفر» و... کاملا از پردههای محدود خود پایین کشیده شده و این امکان در اختیار فیلمهای دیگر قرار بگیرد. ضمن اینکه برخی فیلمها هم طبق گفته مدیران سینمایی، قابلیت اکران در سینماها را نداشته و برای نمایش در پلتفرمهای اینترنتی مناسب هستند. بنابراین باید سازوکار نمایش این آثار در پلتفرمها آغاز شود تا صف فیلمهای آماده نمایش کوتاهتر شده و با چابکشدن صف فیلمهای آماده، وضعیت انتخاب آثار در زمانهای مختلف سال، به درجهای از اعتبار و حرفهایگری برسد که دیگر مجبور نباشیم از عنوان سوخته استفاده کنیم.
چگونه از اکران محرم و صفر یک اکران طلایی بسازیم؟
روی کاغذ، امید چندانی برای اکران سینماها در دو ماه محرم و صفر و البته 6ماهه دوم امسال وجود ندارد اما میتوان با تمهیداتی، میزان مخاطب را بیشتر کرد تا روند استقبال از آثار روی پرده با رشد مطلوبی همراه شود. متاسفانه تاکنون، بیشترین مانورها روی نمایش فیلمهای مهم بوده و اینکه از همان ابتدا، فیلمها را تجاری و غیرتجاری دیدهایم و روی نیمه دیگر لیوان که بحث کشیدن مخاطب به سینماها برای تماشای فیلمها بوده، سرمایهگذاری چندانی صورت نگرفته است. از ابتدای امسال در چندین مناسبت مشخص شد افزایش 50درصدی رقم بلیت برای فیلمهای امسال، سنگ بزرگی است که اجازه نمیدهد قشرهای مختلف به سینماها رفته و به تماشای فیلم بنشینند. تجربه اکران رایگان «هناس» و «بدون قرار قبلی» و البته تجربه بلیت شناور نشان داد مخاطب، در هر زمانی که این رقم فعلی بلیت دچار نوسان منفی شود از سینماها استقبال کرده است. بنابراین میتوان به 2 ماه محرم و صفر به چشم یک دوره آزمون و خطا نگریست که طی آن، روشهای مختلف جذب مخاطب، با وجود همین فیلمها را محک زد. خیلی عجیب است که چطور مدیران سینما و سینمادارها در اجرایی کردن متدهایی که میزان موفقیت آنها تقریبا تضمینشده است تا این میزان تعلل کرده و نسبت به آن رغبتی ندارند. یکی از این طرحها، لازمالاجرا شدن طرح بلیت شناور است. طرحی که در تمام کشورهای صاحب سینما درحال انجام است و نتایج بسیار خوبی نیز از آن به دست آمده است. نمیتوان سودای صنعتیشدن داشت اما درعمل از مسیرهای سنتی برای نیل به این منظور استفاده کرد. چه ضرری متحمل سینمادار میشود وقتی یک سالن 45 هزار تومانی را با 5 نفر، با 20 نفر که بلیت 30 هزار تومانی تهیه کردهاند، معاوضه کند؟!
در کنار این طرح، افزایش روزهای بلیت نیمبها به 2 روز نیز کاملا تضمینشده است. کافی است مدیران سینمایی در روز شنبه به چند پردیس بزرگ پایتخت سر بزنند تا ببینند ضرورت نیمبها کردن روزهای شنبه بهمراتب بیشتر از سهشنبههاست و شنبههای سینمایی کشور، خلوتترین روزهای آن است. پرواضح آنکه با بهرهمندی از این دو پارامتر، میتوان سینمای ملی را احیا کرد. در چنین شرایطی، دیگر فیلمها تعیینکننده نخواهند بود و مخاطب، به سینما مراجعه کرده و در آنجا نسبت به فیلم موردعلاقه خود تصمیمگیری میکند. درواقع این دو طرح کمک میکند به جای تمرکز بر خود فیلم، بر آمدن مخاطب تمرکز کرده و بدین ترتیب، گیشه بهمراتب بهتری را برای فیلمهای درحال نمایش مهیا کنیم. محرم و صفر که همواره استقبال از آثار سینمایی کم است، فرصت بسیار مناسبی است که این دو روش را بهصورت آزمایشی پیادهسازی کرد. در این 2 ماه مشخص میشود درصورت اجراییشدن این دو طرح، با همین فیلمها که هفتهها و ماهها از اکران آنها میگذرد نیز با افزایش مخاطب مواجه میشوند. جریانی که درصورت نتایج مثبت، میتوان آن را به دیگر ایام سال نیز اشاعه داد. احساس میشود در شرایط فعلی، نه مدیران سینمایی قدرت ریسک کردن در این زمینه را دارند و نه سینمادار و صاحبان آثار چندان در این زمینه توجیه هستند. مدیران سینمایی که طی ماههای اخیر خود را درگیر موضوعات دیگر کردهاند باید به چرخش و تغییر به نفع مخاطب بیندیشند و سینمادارها و صاحبان آثار را قانع کنند که 500 مخاطب روزانه با بلیت 30 هزار تومانی بهمراتب بهتر و پرفایدهتر از 200 مخاطب روزانه با بلیت 45 هزار تومانی است. طرحهایی که بعید است منتقد جدی داشته باشد و باید با اجرایی کردن آزمایشی آن طی هفتههای آتی به یک ارزیابی درست و علمی از آن دست یافت. درغیر اینصورت، هیچ چشمانداز روشنی برای اکران 6ماه دوم امسال وجود ندارد و همانگونه که عنوان شد، سینمای ایران باید خیلی خوششانس باشد که با تداوم همین روند، بتواند فروش 6ماهه دوم خود را به مجموع فروش 6ماهه اول خود برساند.
جدولها شامل ۵۲ فیلمی است که طی ۱۸ ماه گذشته درخواست پروانه نمایش دادهاند