فرهیختگان: دوشنبه هفته گذشته 27تیرماه، مسئولان دولت سابق بهمناسبت عید غدیر به دیدار رئیس پیشین خود، حسن روحانی رفتند. تا اینجای ماجرا اتفاق چندان عجیبی نیفتاده است. تعدادی از وزرا و مقامات شاغل در دولتهای یازدهم و دوازدهم دیداری با یکدیگر تازه کردهاند و همانطور که انتظار میرود، گپوگفتی هم درباره مسائل روز کشور داشتهاند؛ اما آنچه توجهها را درباره این جلسه بهخود جلب میکند، آن بخش از گفتوشنودهایی است که بهعنوان خروجی رسانهای این دیدار عیدانه در فضای مجازی دستبهدست شد. در تصاویری که از این جلسه منتشر شده است شاهد حضور اکثر وزرا، معاونانشان، استانداران و دیگر صاحبمنصبان دولتهای یازدهم و دوازدهم هستیم اما معمولا آنچه در نخستین مواجهه برای بینندگان چنین تصاویری جالب و مهم جلوه میکند، پیدا کردن آن تصویری است که نشان میدهد چه افرادی کنار رئیسجمهور سابق نشستهاند که اتفاقا در این مورد خاص هم مسئولیت افراد نشسته بر صندلیهای مجاور حسن روحانی در دولت دوازدهم است که ارتباطی تنگاتنگ با مطلبی دارد که از قول روحانی در رسانهها دستبهدست شد. اینطور که در تصاویر دیده میشود، علیرغم حضور افرادی مثل محمد نهاوندیان رئیسدفتر روحانی در دولت یازدهم، محمود واعظی رئیسدفتر او در دولت دوازدهم و معصومه ابتکار یکی از معاونان او در دولت دوازدهم، این عبدالناصر همتی (که البته پیش از او آذریجهرمی در آنجا نشسته بود)، جواد ظریف و محمدباقر نوبخت هستند که بهترتیب صندلیهای کنار حسن روحانی را پر کردهاند. نکته جالبتوجه در این باره آنکه سه موضوعی که روحانی درباره آنها اظهارنظر کرد و این اظهارنظرهای رسانهایشده حواشی نسبتا گستردهای را هم بهدنبال داشت، بهترتیب شوخی روحانی و همتی با موضوع دلار، حمله روحانی به مصوبه برجامی مجلس و مساله کسری بودجه سال1400 و وضعیت اقتصادی کشور هنگام تغییر دولت بود که دقیقا به حوزه فعالیت سه وزیر سابقی بازمیگشت که کنار روحانی نشسته بودند. اما فارغ از دو موضوع شوخی با موضوع دلار و مساله وضعیت اقتصادی کشور که با واکنشهایی همراه بود و حتی مصاحبه وزیر اقتصاد دولت سیزدهم علیه این سخنان روحانی را هم بهدنبال داشت، قصد داریم به صحتسنجی سخنان روحانی درخصوص مصوبه برجامی مجلس بپردازیم.
قانونی که ایران را از موضع ضعف خارج کرد
اما آنچه روحانی در این جلسه با ناراحتی از آن یاد کرده است، طرح 9مادهای مجلس با هدف اقدام متقابل دربرابر بدعهدی آمریکاییها و نقض برجام بود. طرحی که در اواسط آذرماه سال99 با عنوان «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» به تصویب نمایندگان مجلس رسید. در شرایطی که آمریکا بهطور یکطرفه و غیرقانونی تعهداتش نسبت به برجام را گامبهگام کاهش میداد، ایران تقریبا بیننده بود و تنها کاری که طبق برجام برای ایران تخلف محسوب نمیشد، متقاعدکردن روسیه و چین برای محکومکردن این بدعهدیهای طرف غربی بود. اما طرف آمریکایی درنهایت از برجام خارج شد و ایران تا پیش از تصویب قانون اقدام راهبردی بهطور کامل تعهدات خود ذیل برجام را دنبال میکرد. به بیان دیگر، آمریکا در آن مقطع با اینکه زیر تعهدات خود زده بود اما هیچ محکومیت و تهدیدی را متوجه منافع خود نمیدید، یعنی بهطور کلی هیچ هزینهای بابت این بدعهدی آشکار پرداخت نکرده بود. این شرایط تا زمانی ادامه داشت که ایران تصمیم گرفت دست به اقدامات متقابل زده و تعهدات خود ذیل برجام را گامبهگام کاهش دهد. نتیجه این تصمیم، تبدیل به طرحی شد که با رای نمایندگان مجلس به تصویب رسید. یکی از جدیترین نقاطقوت این قانون که سایر بخشهای آن را نیز تحتتاثیر خود قرار داده، ماده3 آن است که سازمان انرژی اتمی کشورمان را مکلف کرده تا حداکثر ظرف مدت سهماه پس از تصویب این قانون، عملیات نصب، تزریق گاز، غنیسازی و ذخیرهسازی مواد را تا درجه غنای موردنیاز، با حداقل ۱۰۰۰دستگاه سانتریفیوژ نسل دوم پیشرفته آغاز کند. همچنین این سازمان را مکلف کرده در همین بازه زمانی، عملیات غنیسازی و تحقیق و توسعه با سانتریفیوژ نسل ششم را با حداقل ۱۶۴سانتریفیوژ از این نوع آغاز کرده و آن را ظرف مدت یکسال پس از تصویب این قانون به ۱۰۰۰دستگاه سانتریفیوژ توسعه دهد.
ماجرای گافهای وین6 و قانونی که از بروز فاجعه جلوگیری کرد
اما برای تایید مزایا و فرصتهایی که با تصویب این قانون پیشروی دستگاه سیاست خارجی کشورمان فارغ از اینکه چه دولتی برسر کار است قرار گرفت، تنها کافی است مروری بر شرایط مذاکرات وین در آن مقطع داشته باشیم. همانطور که پیشتر در شماره۲۸ دی۱۴۰۰ «فرهیختگان« با عنوان «گاف بزرگ عراقچی در وین۶» مفصلا به آن پرداختیم، شرایط حاکم مذاکرات هستهای در ششمین دور، آن چیزی نبود که درنتیجه خود منافع ایران را تامین کند. در آن گزارش به تفصیل این شرایط، مطالبات عجیب طرف غربی و امتیازات عجیبتری را که مذاکرهکنندگان ایرانی برای ارائه آن اعلام آمادگی کرده بودند، مورد بررسی قرار دادهایم اما آنچه لازم است بعد از ادعای اخیر حسن روحانی مجددا یادآوری شود، امتیازات فرابرجامی و عجیب مورد مطالبه طرف غربی ازجمله تعهد ایران درخصوص حذف سانتریفیوژهای نسل جدید، نابودی اورانیوم غنیشده 60درصد و بازگشت به شرایط غنیسازی 3.6درصد بود که مذاکرهکنندگان کشورمان نیز بهسمت پذیرش آنها قدم برداشته بودند. این اتفاق درحالی رخ میداد که طرف غربی درمقابل حتی حاضر به لغو تحریمهای دوره ریاستجمهوری ترامپ هم نشده بود. بهبیان دیگر، مذاکرات وین با این اوصاف بهسمت یک فاجعه تمامعیار پیش میرفت که عواملی ازجمله قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها از وقوع آن جلوگیری کرد. نکته قابلتوجه و البته تعجبآور اینکه موارد مورد اشاره درباره مطالبات فرابرجامی غرب از ایران و نزدیکشدن کشورمان به یک توافق بد دیگر در مقطعی رخ میداد که مذاکرات وارد ششمین دور شده بود. این مساله میتواند نشاندهنده شرایط بهمراتب بدتر مذاکرات در پنج دور پیش از آن باشد، پنج دوری که همه پیش از تصویب اقدام راهبردی برای لغو تحریمها توسط مجلس پیگیری شده بود.
هدف روحانی از تحریف واقعیتها درباره مذاکرات چیست؟
شاید بتوان گفت نگذاشتند، نخواستند، اجازه ندادند و... افعالی بود که درطول هشتسال مدیریت دولت روحانی زیاد آنها را از زبان رئیسجمهور شنیده بودیم. روحانی اینبار و در دیدار عیدانه خود با مقامات دولتش هم بار دیگر با تکرار استدلالهای قبلی از «نگذاشتند»ی گفته که به اعتقاد او با قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها صورت گرفته است، یعنی این نمایندگان مجلس بودهاند که با تصویب این طرح، مانع از بهنتیجه رسیدن توافقی شدند که بهعقیده روحانی حلکننده مشکلات کشور در آن مقطع بود. توافقی که در بخش قبلی تنها به گوشهای از مفاد فاجعهبار آن پرداختیم.
با همه اینها و با درنظر گرفتن شرایط کشور در دولتهای یازدهم و دوازدهم، میتوان به الگوی نسبتا ثابتی از اظهارنظرهای روحانی در مقاطع مهم دست یافت. مقاطعی از سالهای پایانی دهه90 که کشور درگیر مشکلات اقتصادی و سیاسی متعددی بود اما رئیسجمهور وقت با حمله به منتقدان، از «آنها»یی اسم میبرد که «نگذاشتند» توافق موردنظر دولت او به نتیجه رسیده و مشکلات مردم حل شود. اظهارات عمدتا مشابهی که بهنظر میرسید و البته همچنان با تداوم موضعگیریهای روحانی بهنظر میرسد تبرئه او و دولتش از کاستیهای موجود در هشتسال مدیریت بر کشور را دنبال میکند.
درخصوص این اظهارات پرحاشیه حسن روحانی و بررسی واقعیتهای موجود در جریان مذاکرات وین در آن مقطع، بهگفتوگو با فواد ایزدی و مهدی خانعلیزاده، دو تن از کارشناسان مرتبط با این حوزه پرداختهایم که در ادامه نکات مطرحشده ازسوی این دو کارشناس مسائل بینالملل را میخوانید.
بایدن بیشتر از روحانی به اهمیت قانون مجلس واقف است (لینک)
بایدن بعد از قانون مجلس پای کار مذاکره آمد (لینک)