نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاست: یکی از عمدهترین عللی که رجب طیباردوغان، رئیسجمهور ترکیه را به نشست آستانه در تهران کشانده، یافتن راهحلی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشورش در نزدیکی انتخابات ترکیه است. البته بسیاری از کارشناسان معتقد بودند اردوغان در پی آن که سوریه را تهدید سوریه کرده بود، برای مذاکره ذیل مسائل کشورهای منطقه ازجمله سوریه به این نشست میآید اما محمدرضا راشد، سرکنسول سابق ایران در ترکیه معتقد است وضعیت اقتصادی و شرایط منطقه ریسک بالایی برای چنین حملهای دارد. راشد در گفتوگوی خود با «فرهیختگان» تاکید میکند هرچه به انتخابات ترکیه نزدیکتر میشویم، شخص اردوغان برای پیروزی در انتخابات، از اهرم حمله به شمال کشورهای سوریه و عراق استفاده میکند و این حربهای است که همیشه برای رایآوری اردوغان مورداستفاده بوده، به همین خاطر اردوغان دنبال این است که اگر بتواند حملهای به شمال سوریه کند تا موقعیت متزلزل داخلی خود در ترکیه را ثبات بخشد. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
چندی پیش اردوغان اعلام کرد هر زمان که بتواند به شمال سوریه حمله میکند و میخواهد یک عملیات بزرگ در شمال این کشور ترتیب دهد. وضعیت اقتصادی ترکیه در شرایط حال حاضر، آیا این اجازه را به ترکیه میدهد که به شمال سوریه حمله کند؟ باتوجه به اینکه تورم این کشور به 80 درصد رسیده است؟
معمولا هرچه به انتخابات ترکیه نزدیکتر میشویم، شخص اردوغان برای پیروزی در انتخابات، از اهرم حمله به شمال کشورهای سوریه و عراق استفاده میکند. این یک حربهای است که همیشه برای رایآوری اردوغان مورداستفاده بوده به همین خاطر اردوغان دنبال این است که اگر بتواند حملهای به شمال سوریه بکند تا موقعیت متزلزل داخلی خود را در ترکیه ثبات ببخشد. البته به نظر من، احتمال دارد یک عملیات محدودی را هم در سوریه انجام بدهد. منتهی این چیزی است که اردوغان میخواهد، اما آیا شرایط منطقه اجازه حمله را به اردوغان میدهد؟ خود سوریه عملا اعلام کرده اگر ترکیه تهاجمی به خاک سوریه کند، با او بهشدت مقابله میکنیم، همچنین کشورهای منطقه مانند ایران و روسیه که اعضای گروه آستانهاند، بهشدت مخالف این حمله هستند. از طرفی کشورهای غربی و اروپایی هم که معمولا حامی کردها هستند، از کردنشینهای مناطق شمال سوریه هم قطعا حمایت خواهند کرد و این مساله کار را برای اردوغان سخت کرده است. حمله محدود هزینه زیادی برای ترکیه ندارد، چون چند حمله هوایی میکند و سپس با فضاسازی رسانهای از این حملات بهرهبرداری انتخاباتی میکند. منتهی اردوغان دنبال این است که چقدر شرایط برای حمله میتواند مساعد باشد و باید ببینیم آیا اردوغان این ریسک بزرگ را میپذیرد یا خیر؟ از چند لحاظ شرایط برای ترکیه فعلا مساعد نیست؛ چراکه آیا ریسک درگیری با تمام کشورهای منطقه و تقریبا بخشی از اروپا را میپذیرد؟ به نظرم شرایط فعلی برای ترکیه سخت است چون رهبر معظم انقلاب در صحبتهایی هم که دیروز با رئیسجمهور ترکیه داشتند، تاکید کردند حمله ترکیه به سوریه، هم به ضرر ترکیه است، هم به ضرر سوریه و هم به ضرر منطقه. باتوجه به این شرایط، بعید میدانم اردوغان چنین ریسکی را بپذیرد.
از عوامل دیگری که پیشران اردوغان برای حمله به سوریه است، میتوانیم به 3 یا 4 میلیون مهاجر سوری اشاره کنیم که در ترکیه ساکن شدهاند. هرچند این جمعیت برای ترکیه نیروی کار ارزان و ماهر تامین کرده اما از لحاظ اجتماعی باعث بروز ناراحتی میان مردم ترکیه شده است. به نظر میرسد ترکیه به دنبال استقرار این افراد در مناطق نزدیک به مرزهای خود است؛ جایی که این افراد همچنان میتوانند خدمات اقتصادی خود را در اختیار ترکیه قرار دهند و همزمان از جامعه این کشور نیز خارج شده باشند؛ این افراد همچنین یک منطقه تحت نفوذ ترکیه در داخل خاک سوریه خواهند بود که میتوانند آینده نفوذ ترکیه در سوریه را تضمین کنند. نظر شما درباره این اهداف و ابعاد آن چیست؟
ترکیه تقریبا مدتی است که میخواهد به شمال سوریه حمله و آنجا را تصفیه کند تا با ایجاد یک منطقه امن در این بخش سوریه، یک میلیون نفر از این مهاجران سوری را در آنجا مستقر کند. بنابراین این حمله، چند هدف را دنبال میکند، یکی اینکه بخشی از مردم سوریه را که تقریبا مشکل عمدهای برای مردم ترکیه شدهاند، به قسمت شمالی سوریه منتقل میکند. از یک جهت هم میخواهد ساخت و بافت جمعیتی منطقه کردنشین شمال سوریه را تغییر بدهد و افرادی که نزدیک به دولت ترکیه هستند آنجا مستقر کند تا اینها بهعنوان گروهی که طرفدار ترکیه هستند در مرز سوریه باقی بمانند. منتهی این هم به مشکل برخورده، چون ترکیه میخواست نزدیک به 50 هزار خانه در همین بخشی شمالی سوریه بسازد، اما با توجه به وضع اقتصادی نابسامان داخلی ترکیه، فعلا نتوانسته این کار را کند. از طرفی اگر سوریهای ترکیه را به سوریه منتقل کنند، معلوم نیست این گروهها مانند جبههالنصره که ترکیه از آنها طرفداری میکند، با این مهاجران چگونه رفتار کنند، ممکن است خود اینها باهم درگیر شوند و مشکل مضاعفی ایجاد کنند. با درنظر گرفتن همه این موارد، دولت ترکیه هنوز برای استقرار مهاجران در این منطقه به نتیجه نرسیده است. از سوی دیگر، مهاجران سوری که از یک کشور جنگزده فرار کرده بودند، به این راحتیها حاضر نیستند به منطقهای بین دو کشور سوریه و ترکیه بازگردند که گروههای تروریستی به ناامنیاش دامن میزنند. بنابراین با اینکه حدود 5 یا 6 ماه از انتشار خبر انتقال مهاجران سوری میگذرد، اما دولت ترکیه هنوز نتوانسته حرکت مثبتی برای استقرار این افراد انجام بدهد.
ترکیه سالانه 30 تا 40 میلیارد دلار هزینه واردات انرژی میکند. از آنجا که در سال جاری قیمتهای نفت تا 40 درصد افزایشیافته، این مساله میتواند به کمبود ارز و افزایش قیمت انرژی در ترکیه منجر شود و تورم را افزایش دهد. همچنین باوجود اهمیت شمال شرق سوریه برای ترکیه، به نظر میرسد هزینههای این اقدام همچنان برای آنکارا بسیار زیاد است. آیا احتمال دارد ترکیه در ازای منصرف شدن ازحمله به شمال شرق سوریه خواهان دریافت امتیازاتی از سوی ایران و روسیه بهعنوان دو تولیدکننده بزرگ انرژی باشد؟
ما کشوری در همسایگی ترکیه هستیم و رابطهمان هم با ترکیه خوب است و درحال حاضر رابطه تجاری حدود 6 یا 7 میلیاردی و لولهکشی گاز به ترکیه داریم و ترکیه سالهاست دارد از گاز ما استفاده میکند چون بالاخره دو کشور دوست اگر مشکل یا نیازی داشته باشند، به یکدیگر کمک میکنند. ممکن است ترکیه درخواستی که شما اشاره کردید، از ما داشته باشند ولی ما هم باید بررسی کنیم ببینیم به نفع منافع ملی جمهوری اسلامی ایران هست یا خیر، اگر منطبق بر منافع ملی باشد، میتوانیم همکاری بکنیم و تا به الآن هم همکاری کردهایم. اما مثلا اینکه ایران بخواهد به ترکیه باج بدهد، چنین چیزی نیست چون نه آنها از ما باج میخواهند و نه ما زیرنظر افراد باجخواه میرویم. نفت و گاز یک بازار بهروز است، هرکس مشتری ما باشد، میتوانیم با آن معامله کنیم و با باجخواهی نمیشود به یک توافق رسید ولی مثلا میتوانیم مذاکره کنیم و راههای دیگری دارد. میتوانیم به شکل و شیوه دیگر بایکدیگر همکاری کنیم تا به کشورهای همسایه لطمه نخورد چون با حمله ترکیه به سوریه هم ترکیه لطمه میخورد، هم سوریه. ما نمیخواهیم کشورهای همسایه ما هیچکدام متحمل خسارت شوند. ما میتوانیم برای جلوگیری از جنگ، اگر لازم باشد با دوستانمان مذاکره کنیم که اگر بعضا مشکلات امنیتی دارند، به آنها در رفع مشکلاتشان کمک کنیم. درباره امتیازخواهی از روسیه هم باید بگویم که بالاخره تا آنجایی که من میدانم، روسیه یکی از کشورهایی است که دارد به ترکیه گاز میدهد و ترکیه هم یکی از مشتریان خوب گاز روسیه است؛ چراکه حدود یک یا دو سال پیش، روسای جمهور ترکیه و روسیه لولهکشی گازی را افتتاح کردند. پس باجخواهی معنی نمیدهد.
رهبری دیروز به اردوغان گفتند که در مبارزه با تروریستها با ترکیه همکاری میکنند. هرچند رهبری به اردوغان کنایه زدهاند که البته گروههای دیگری نیز در سوریه تروریست هستند؛ گروههایی که متحدان آنکارا بهشمار میروند. با این حال تاکید رهبری بر همکاری با ترکیه در مبارزه با گروههایی که تهران و آنکارا هردو آنها را تروریست میدانند، به نظر میرسد منظور از این گروهها، گروههای کرد حاضر در شمال شرق سوریه باشند. باتوجه به آنکه کردهای شمال شرق سوریه در سالهای اخیر متحد آمریکا بوده و پای واشنگتن را به فرات و منطقه شرق سوریه باز کردهاند؛ آیا بیان چنین نکتهای یک هشدار برای تصمیمگیری سریعتر کردها نیست؟
میدانید که مدتهاست کشور جمهوری اسلامی ایران و همچنین متحدان سوریه مانند روسیه، بارها اعلام کردهاند که آمریکا باید از منطقه خارج شود و نباید در منطقه بماند چون اینها غاصب هستند و دولت سوریه هم این را بارها اعلام کرده و ما هم از مواضع دولت سوریه که متحد ماست، حمایت میکنیم و معتقدیم که مشکلات کشور سوریه را باید خود مردم سوریه با دولتشان از طریق مذاکره حلوفصل بکنند. طبیعتا ما و کشورهای متحد ما، مخالف حضور آمریکا در منطقه هستیم؛ چراکه معتقدیم هرچقدر بیگانگان در این منطقه بمانند، مشکلات بیشتر خواهد شد و گروهکهای تروریستی تقویت میشوند و فکر میکنند چون آمریکا حامی آنهاست، بیشتر شرارت میکنند. اما اگر آمریکا از منطقه برود، خود کشورهای منطقه مانند ترکیه، ایران، سوریه و روسیه منافع منطقه را درنظر میگیرند. همین بحثی هم که احتمالا در نشست تهران بین رهبران سه کشور مطرح خواهد شد، صحبت حول راهحل مشکلات منطقه است. مذاکرات قبلی هم موجود است، پیشنهادها و راهحلها داده شده و شاید در اجلاس تهران به یک توافق جدیدی دست پیدا بکنند تا به نحوی کشور سوریه بتواند تمامیت ارضی خودش را حفظ کند و این گروهها از سوریه خارج شوند.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
نظم جدید با گفتوگوهای تهران (لینک)
ایران، روسیه و ترکیه در ۳ زمینه اقتصادی، تجاری و ترانزیتی به یکدیگر نیاز دارند (لینک)