سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بینالملل: ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه روز گذشته و رجب طیباردوغان، رئیسجمهور ترکیه شامگاه دوشنبه برای شرکت در هفتمین نشست سهجانبه کشورهای ضامن روند آستانه وارد تهران شدند. موضوع نشستهای روند آستانه حل بحران سوریه است و اعضای اصلی آن ایران، روسیه و ترکیه هستند.
این نشست درحالی در تهران برگزار میشود که در روزهای اخیر منطقه شاهد سفر جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا بوده است. رئیسجمهور آمریکا در این سفر از رژیمصهیونیستی و عربستان سعودی دیدار کرد و در جده در نشست کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیجفارس که با حضور عراق، مصر و اردن همراه بود، شرکت کرد.
اهداف اصلی بایدن از سفرش، فشار به کشورهای عربی برای افزایش تولید نفت، ادغام رژیمصهیونیستی در منطقه جهت تضعیف قضیه فلسطین و همچنین افزایش فشار به ایران اعلام شده بود؛ اهدافی که با توجه به نظر کارشناسان به شکست انجامیده است.
عربستان سعودی اعلام کرد حاضر است 2.5 میلیون بشکه به تولیدش بیفزاید اما سعودیها آن را منوط به جذب سرمایهگذاری از غرب کردهاند و معتقدند حتی در اینصورت نیز مدتها زمان خواهد برد تا موفق به عرضه نفت بیشتری شوند.
درمقابل تلاشهای گسترده آمریکا برای ادغام رژیمصهیونیستی در منطقه نیز عربستان سعودی صرفا با برقراری پروازهای مستقیم با فلسطین اشغالی موافقت کرد. توجیه ریاض برای برقراری این پروازها سفر مستقیم حجاج فلسطینی به این کشور است.
ریاض بااینحال هرگونه عادیسازی روابط با تلآویو را رد کرده و عملا دستاورد رئیسجمهور آمریکا در قضیه فلسطین را به یک خط هوایی کاهش داده است.
در برابر هدف سوم نیز که مهار ایران بهویژه برنامه هستهای آن است، تهران از زبان کمال خرازی، وزیر اسبق امورخارجه و رئیس فعلی شورای روابط راهبردی و همچنین محمدجواد لاریجانی، معاون اسبق وزارت خارجه اعلام کرده، از لحاظ فنی قدرت تولید سلاح هستهای را داراست و میتواند بهسرعت مواد غنیسازیشده لازم برای آن را نیز تامین کند؛ هرچند به دلایلی از لحاظ سیاسی چنین تصمیمی را اتخاذ نکرده است.
«خبرگزاری فرانسه» روز یکشنبه درباره ارزیابی سفر بایدن به منطقه نوشت، رئیسجمهور آمریکا حتی نتوانست یک پیشرفت قابلملاحظه به دست آورد.
حال که شکست کامل سفر بایدن به منطقه مشخص شده است، برگزاری نشست تهران نه پاسخی در مقابله با واشنگتن بلکه اقدامی جهت پیشیگرفتن از آمریکا به حساب میآید.
نشستی با دستورکار تهدیدات اردوغان
همکاریهای روند آستانه منجر به نزدیکی ایران، روسیه و ترکیه شده و اختلافات میان آنها همچنان باقی است؛ هرچند وجود چنین روندی باعث میشود این تنشها در میز مذاکره و نه میدان مخاصمه حل شوند.
دستورکار اصلی نشست تهران نیز در همین راستا، تهدیدات اخیر ترکیه برای حمله به شمالشرقی سوریه به بهانه سرکوب گروههای تروریستی کرد است. هرچند این گروههای کرد از دولت مرکزی سوریه اطاعت نمیکنند اما حمله ترکیه به این مناطق باعث خواهد شد آنکارا بتواند زمینههای حضور طولانیمدت خود را در سوریه مستحکمتر سازد.
به همین دلیل دمشق و متحدانش با وجود آنکه مدافع کردهای حاضر در شمالشرق سوریه نیستند و با آنها نیز تنشهایی دارند، حضور ارتش ترکیه در این مناطق را به جای کردها ترجیح نمیدهند.
وضعیت ماههای آینده در سوریه تا اندازه زیادی به عوامل پیشران ترکیه برای حمله به شمال این کشور و همچنین موانع آنکارا در این زمینه بازمیگردد.
عوامل پیشران در حمله ترکیه به سوریه
ترکیه برای ورود به شمالشرق سوریه انگیزههای بسیار جدیای دارد زیرا موفقیت در آن میتواند ضمن کمک به آنکارا برای دستیابی به مزایای اقتصادی، این کشور را بهطرز موثری از فشارهای کنونیاش خارج سازد. در ادامه به این پیشرانها پرداختهایم.
1. مهاجران
ترکیه هماکنون میزبان 3 تا 4میلیون سوری در کشور خود است. حضور این افراد در ترکیه که شامل انتقال سرمایه و مهارت آنها به این کشور بوده به رونق اقتصادی منجر شده است. براساس گزارش بانکمرکزی ترکیه، مهاجران سوریه طی 7سال از 2015 تا 2021 باعث افزایش 4درصدی فروش کالاهای ترکیهای و افزایش 5درصدی ثبت شرکتها در ترکیه شدهاند. بازرگانان سوری در این مدت 100هزار فرصت شغلی ایجاد کرده و 3.5میلیارددلار در این کشور سرمایهگذاری کردهاند. در همین چهارچوب تعداد کل شرکتهای ثبتشده توسط سوریها در ترکیه به بیش از 10هزار شرکت میرسد.
درکنار سود بردن ترکیه از حضور بازرگانان سوری، کارگران مهاجر نیز با دستمزدهای کم به کاهش قیمت نهایی کالا در این کشور کمک کردهاند بهگونهای که بنابر اظهارنظر تولیدکنندگان ترکیهای، بدون کارگران سوری کارخانهها کارگر کافی برای ادامه فعالیت نخواهند داشت.
هرچند بازرگانان و کارگران سوریه در حوزه اقتصادی به کمک ترکیه آمدهاند اما حضورشان در جامعه این کشور تنشزا بوده است. بخشی از مردم ترکیه که از تورم 80درصدی این کشور آسیب دیدهاند نمیتوانند بهراحتی حضور سوریها و بهویژه موفقیتهایشان را در این کشور تحمل کنند زیرا بهزعم آنها، این مهاجران فرصتهای مردم ترکیه را در حوزههای شغلی اشغال کرده یا با کمک به کاهش دستمزدها باعث فقیرتر شدن کارگران ترکیهای شدهاند. ترکیه بهدنبال آن است تا با تصرف سرزمینی که قابلیت توسعه مناطق مسکونی و ایجاد شهرکهای صنعتی را داشته باشند، مهاجران سوری را به کشورشان بازگردانده و آنها را در این منطقه ساکن کند، سپس با ایجاد کارخانههای متعدد به بهرهبردن خود از کارگران سوری ادامه دهد. در این صورت فواید اقتصادی سوریها برای ترکیه باقیمانده و خطرات اجتماعی آنها از سر این کشور برطرف میشود.
باید توجه داشت ادلب که تنها مرکز عمده در دستان ترکیه است درحالی که پیش از جنگ یکمیلیون جمعیت داشت، با جذب مهاجران داخلی جمعیتش به 4میلیون تن رسیده است. این مساله نشان میدهد ادلب از جمعیت اشباعشده و آنکارا باید بهدنبال جای دیگری باشد.
2. ادلب و شمال حلب
در شرایط کنونی تنها منطقه بزرگی که در اختیار ترکیه قرار دارد نیمهشمالی استان ادلب بهویژه مرکز این استان و همچنین شمال استان حلب است. این منطقه در سال2019 محل عملیات سنگین ارتش سوریه و روسیه بود که باعث شد یکسوم این استان که در جنوبش قرار داشتند، پاکسازی شود؛ هرچند عملیات دمشق برای پاکسازی کل استان صورت میگرفت، با این حال ترکیه وقتی متحدان تروریستش را در مخمصه دید خود مستقیما وارد معرکه شد و درنهایت نیز در اقدام خود بهصورت نسبی موفق بود. ترکیه قصد دارد با تصرف منطقهای دیگر در خاک سوریه بتواند فشارها را از جبهه ادلب تخلیه کند زیرا سوریه و متحدانش بارها تاکید کردهاند درنهایت این استان را آزاد خواهند ساخت.
همچنین استان ادلب بهدلیل حضور مهاجران خارجی به ویژه تروریستهای اویغور چینیتبار منطقهای آلوده به حساب میآید که نمیتواند یک سرپل برای ترکیه در دل سوریه باقی بماند. از اینرو آنکارا قصد دارد منطقهای غیرآلوده به تروریستها در شمالشرق سوریه ایجاد کند که در آن افراد خارجی حضوری نداشته باشند. این نقطه میتواند در آینده سهمی نیز در دولت مرکزی بهدست آورد؛ درحالیکه ادلب آلوده به گروههای تروریستی چنین امکانی را ندارد.
3. نابودی گروههای کرد
ترکیه کردها را در جنوبشرقی خاک خود بهشدت سرکوب کرده و در شمال عراق نیز بهدنبال از بین بردن آنها است. یکی از دلایل ترکیه برای سدسازی روی دجله و فرات نیز در اصل سرکوب کردهاست زیرا آنکارا بهوسیله این سدها که یکی از آنها مجموع تمام سدهای ایران گنجایش دارد، مناطق کوهستانی با عراق را زیر آب برده و مسیرهای عبورومرور گروههای تروریستی میان دو مرز را مسدود ساخته است. همچنین به بهانه ساخت این سدها، شهرکهای ترکنشین اطرف آنها ایجاد شده و پس از تکمیل نیز توسعه زمینهای کشاورزی و صنعتی اطراف این سدها بهانه افزایش مهاجرت ترکها به این مناطق خواهد بود؛ اقدامی که میتواند توازن جمعیتی را دستخوش تغییر کند.
ترکیه که سرکوب کردها در کشور خود و عراق را به مراحل جدیای رسانده، قصد دارد در سوریه نیز کار آنها را یکسره کند. حمله به کردها و آسیبزدن به آنها درکنار مهاجرت اعراب سوریهای به این منطقه، کردها را در شرق سوریه بهشدت تضعیف میکند و عملا خطرشان برای مرزهای جنوبی ترکیه را مرتفع میسازد.
4. ایجاد سایه بر شرق سوریه و مسیر تهران-مدیترانه
اگر ترکیه یک منطقه پرجمعیت در شرق سوریه که کمجمعیت محسوب میشود، ایجاد کند قادر خواهد بود سایهای از قدرت خود را به مناطق جنوبی شرق فرات نیز بیندازد. این منطقه محل عبور مسیر زمینی تهران-مدیترانه است که مسیر زمینی قدرتهای شرقی به این کشور نیز بهشمار میرود.
اگر ترکیه در این منطقه مستقر شود موفق به تهدید این مسیر خواهد شد و بهزعم خود میتواند از این اهرم برای کسب امتیاز از تهران استفاده کند. همچنین قرارگیری در بالای سر مسیر تهران-مدیترانه میتواند وزن ترکیه در ذهن مقامات آمریکایی و رژیمصهیونیستی نیز افزایش داده و آنها را برای افزایش فشار به تهران نیازمند آنکارا سازد.
5. دسترسی به منابع انرژی در شرق سوریه
ترکیه امیدوار است درصورت سرکوب گروههای کرد در شمال سوریه به بهانه تعقیب آنها وارد مناطق جنوبیتر شده و با توجه به حضور کردها در این منطقه و تسلطشان بر منابع انرژی، این میادین را اشغال کند.
موانع موجود در مسیر حمله ترکیه
نگاه به عواملی که پیشران ترکیه برای حمله به شمال سوریه هستند نشان میدهد تهدیدات آنکارا برای این حمله بهطور راهبردی بسیار شدید هستند اما توجه به موانع حمله نیز نشان میدهد ترکیه احتمالا خود نیز میداند قادر به انجام کامل این عملیات نیست بلکه از مطرحسازی آن قصد دارد با اصرار بر منافع راهبردیاش، صرفا امتیازاتی تاکتیکی اخذ کند.
1.تورم 80درصدی
تورم ترکیه در ماه می سال جاری میلادی از 73درصد عبور کرد و بهمرور به 80درصد رسید. ترکیه همچنین تقریبا تمام انرژی مورد نیاز خود را وارد میکند که به 30 تا 40میلیارددلار میرسد. افزایش 40درصدی قیمت نفت میتواند این میزان را حتی به بیش از 50میلیارددلار برساند. در این میان ترکیه از موازنه منفی در تجارت خارجیاش نیز رنج میبرد و نیازمند جذب سرمایهگذاری است که امروزه بهدلیل بحرانها چنین سرمایهگذاریهایی نیز کاهش یافته است. تورم بالا، افزایش جهانی قیمت انرژی و مواد غذایی درکنار کاهش سرمایهگذاری خارجی ترکیه را با مخمصه بزرگی در حوزه اقتصادی مواجه کرده است. درکنار آن هزینههای عملیات نظامی ترکیه در عراق از سال گذشته افزایش یافته که مزید بر علتهای پیشین است. در چنین شرایطی اقدام آنکارا در انجام عملیاتی سنگین در شمال سوریه که با مخالفت جدی دمشق، مسکو و تهران روبهرو شده میتواند هزینههای سنگینی را به ترکیه تحمیل کند که خارج از تحمل این کشور است.
2. دشواریهای موجود در منطقه عملیات
در ادلب و شمال حلب ترکیه از چهار دسته نیرو و مزدور بهره میبرد. از اساس ساکنان برخی از این مناطق مخالف دولت مرکزی سوریه هستند و گروههایی برای مبارزه با دولت بشار اسد تشکیل دادهاند، دسته دوم گروههای داخلی مخالف هستند که بهمرور با آزادسازی مناطق تحت اشغالشان ازسوی دولت مرکزی سوریه به ادلب و شمال حلب عقبنشینی کردهاند، سومین دسته نیز مزدوران خارجی مانند جبهه ترکستانی هستند که از اویغورهای چینیتبار تشکیل شده و از سالهای نخست جنگ سوریه در مناطق شمالی این کشور استقرار یافتهاند و دسته چهارم نیروهای ارتش ترکیه هستند که پس از ایجاد ایستگاههای نظارتی براساس ابتکار آستانه، طی چندسال گذشته بهمرور در سراسر این منطقه مستقر شدهاند.
شمال شرق سوریه برخلاف ادلب و شمال حلب، هیچیک از این چهار دسته از نیروهای مسلح را در خود ندارد. نه ساکنانش مدافع ترکیه هستند، نه مخالفان مسلح داخلی بهسمت آن عقبنشینی کردهاند، نه تروریستهای مسلح خارجی در آن مستقرند و نه ارتش ترکیه در آن پایگاههایی قدیمی دارد. از اینرو ورود آنکارا به شمالشرق سوریه تا اندازه زیادی مخاطرهآمیز خواهد بود.
3. مشکلات عملیات در عمق جغرافیای دشمن
نیروهای ارتش ترکیه در ادلب و حلب از مشکلات عملیات در مناطق عمقی رنج نمیبرند زیرا امنیتشان در منطقه تامین است اما اگر آنها بخواهند 30کیلومتر در شمالشرق سوریه پیشروی کنند با همان مشکلاتی روبهرو خواهند شد که ارتش روسیه را مجبور کرد از شمال و شمالغرب اوکراین عقبنشینی کند. ارتش ترکیه فعلا در مرز با سوریه به شکل خطی مستقر است اما درصورت ورود به عمق خاک سوریه، وارد حجم خواهد شد که ویژگیهای متفاوتی دارد. در این صورت خطوط تدارکاتی ترکیه همواره مورد نفوذ و کمین قرار خواهد گرفت و آنکارا باید نیروهای بسیار زیادی را در سراسر مساحت منطقه مستقر سازد.
4. اشتباه بودن محاسبات درباره کاهش نیروهای روسیه در سوریه
پس از مواجهشدن ارتش روسیه با مشکلات شدید در اوکراین اینگونه برداشت میشد که مسکو قصد دارد نیروهای خود را در این کشور کاهش دهد. با این حال تغییر راهبرد روسها که شامل عقبنشینی از دو محور شمال و شمالغرب اوکراین، نیمه فعالسازی جبهه جنوب و تمرکز بر جبهه جنوبشرق در دونباس بود باعث شد مسکو دست برترش در تحولات را احیا کند. این اقدام تلفات روسها و همچنین نیروها و تجهیزات مورد نیازشان را کاهش داد. ترکیه امیدوار بود گرفتاری روسیه در اوکراین مسکو را از واکنش به عملیات آنها در شمالشرق سوریه ناتوان سازد اما درحال حاضر بهنظر میرسد مسکو آمادگی مواجهه با درگیریهای جدید در سوریه را دارست.
5. ایستادگی ایران
در شرایطی که خبرها درباره کاهش نیروهای روسیه در سوریه درحال انتشار بود و گفته میشد قرار است نیروهای ایرانی جای آنها را پر سازند، تهران قاطعانه اعلام کرد مخالف حمله آنکارا به شمال سوریه است. این ایستادگی نشان داد ایران انگیزهای بالا برای هرگونه نبرد در سوریه دارد. درحال حاضر نیز تهران برای ترکیه مشخص کرده است بهطور کامل از دولت دمشق حمایت میکند و همانگونه که امنیت ترکیه و مرزهای آن برای ایران مهم است، امنیت سوریه و مرزهای آن نیز باید برای ترکیه اهمیت داشته باشد.
6. گرفتاری ناتو
ترکیه که عضوی از ناتوست در جریان درگیریهای پیشین خود با روسیه که نقطه اوج آن ساقطکردن جنگنده سوخو-24 این کشور بر فراز شمال سوریه بود، امید داشت ناتو دربرابر مسکو به حمایت از آنکارا برخیزد. با این حال ناتو در وضعیت مطلوب خود دست به چنین اقدامی نزد. درحال حاضر که ناتو درگیر جنگ در اوکراین و تشدید وضعیت در جبهه تایوان است، احتمال حمایتش از ترکیه بسیار کمتر از گذشته است.
7. احتمال فعالشدن جبهههای دیگر
ترکیه میداند حمله به سوریه که عضوی از محور مقاومت است، میتواند به واکنش دیگر اضلاع آن مواجه شود، از اینرو اگر ترکیه به شمالشرق سوریه حمله کند احتمال دارد گروههای مقاومت عراقی حملات به نقاط استقرار ارتش ترکیه در شمال عراق را افزایش داده و ازسوی دیگر استقرار نظامی ترکیه در آذربایجان نیز با تهدید مواجه شود.
ترکیه نهایتا چه میخواهد و به چه میرسد؟
ترکیه احتمالا خود میداند بهراحتی قادر به پیشروی در شمالشرق سوریه نیست اما قصد دارد با مشروع جلوهدادن اهداف خود در این حمله، ازجمله اصرار بر خواسته خود جهت سرکوب گروههای تروریست کردی در آن، مابهازای عدم حمله به این منطقه امتیازاتی را از ایران و روسیه اخذ کند. این امتیازات نخست شامل همکاری روسیه و ایران در سرکوب گروههای تروریستی کردی است که تاکنون بهدلیل خطر سنگین داعش و دیگر گروههای تروریستی ازجمله تروریستهای مورد حمایت ترکیه، اولویت تهران و مسکو به حساب نمیآمده است. دوم آنکه ترکیه قصد دارد با ایجاد یک اهرم سیاسی در داخل حکومت سوریه، آینده نفوذ خود در این کشور را تضمین کند. چنین نفوذی صرفا اقدامی پیشروانه نیست بلکه اقدامی بازدارنده بهشمار میرود زیرا ترکیه که نقشی بزرگ در تخریب سوریه داشته نگران است با فروکش شدن بحران و رهایی دمشق از اولویتهای فعلیاش، سوریها دست به انتقام از ترکیه بزنند. ایجاد یک اهرم سیاسی در سوریه میتواند یک بازدارندگی درمقابل انتقامجویی مدنظر دمشق باشد. در شاخه سوم نیز ایران و روسیه بهعنوان بزرگترین تولیدکنندگان انرژی در جهان میتوانند با ارائه امتیازاتی به ترکیه از وخامت اوضاع در این کشور جلوگیری کنند. افزایش 15 تا 20میلیارددلاری هزینههای واردات انرژی برای ترکیه که هماکنون با تورم 80درصدی روبهرو است میتواند منجر به ناآرامی و تغییرات سیاسی شود.
پیام سنگین از تهران برای بازی تعلل ورزانه کردهای سوریه
گروههای کرد حاضر در شرق سوریه در سالهای اخیر دلیل و میزبان حضور نیروهای آمریکا در این کشور بودهاند. حضور مناقشهبرانگیز آمریکا در این منطقه به حدی چالشزا بوده که حتی ارتش روسیه را که بر دیگر مناطق سوریه تمرکز دارد درگیر خود ساخته است. این گروههای کردی همواره تحت فشار دولت مرکزی سوریه، ایران و روسیه قرار داشتهاند تا درمقابل پذیرش تمامیت ارضی سوریه که به نظر میرسد با آن مشکلی نداشته باشند نوعی از خودمختاری را در امور داخلیشان به دست آورده و در مقابل همکاری خود با ارتش آمریکا را نیز متوقف کنند. تقریبا با توقف این همکاری خروج کامل واشنگتن از خاک سوریه محقق شده و آنها به منطقه التنف در مثلث مرزی سوریه، اردن و عراق محدود خواهند شد. وقتکشی کردهای سوری و بازی تعلل ورزانه آنها که شامل حمایت از آمریکا و روی خوش نشان ظاهری به دولت مرکزی سوریه است اما به نظر میرسد به ایستگاه پایانی رسیده است. تاکید این نکته به اردوغان که ایران در مبارزه با تروریستها با ترکیه همکاری خواهد کرد نشان میدهد تهران قصد دارد در پاسخ به بازی تعللورزانه کردهای سوری با حمایت از ارتش سوریه، آنها را تحت فشار شدیدی قرار دهد. در اینجا کردهای سوری تصمیم خواهند گرفت با پذیرش تمامیت ارضی سوریه و اخراج آمریکا نوعی از خودمختاری و سهمی از دولت مرکزی دشمق را به دست آورند یا سرکوب شوند.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
اردوغان ریسک درگیری را نمیپذیرد (لینک)
ایران، روسیه و ترکیه در ۳ زمینه اقتصادی، تجاری و ترانزیتی به یکدیگر نیاز دارند (لینک)