فتح‌آبادی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: ابقای اسکوچیچ سناریوی از قبل طراحی شده بود
وقتی شخصی مانند قاسمپور با قاطعیت تمام اعلام می‌کند که ما اسکوچیچ را قبول نداریم و حتی کی‌روش را هم قبول نداریم و فدراسیون هم این موضوع را می‌پذیرد بنابراین به نظر من از قبل سناریویی تایید شده وجود داشته که آن را به صورت خوراک خبری به بیرون و به ملت و به طرفداران فوتبال ارائه داده‌اند تا بازخورد بگیرند و سپس این فرد را در سمت خود ابقا کنند.
  • ۱۴۰۱-۰۴-۲۸ - ۰۳:۴۸
  • 00
فتح‌آبادی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: ابقای اسکوچیچ سناریوی از قبل طراحی شده بود
شاید توپ برای تصمیم‌گیری در زمین رئیس بعدی باشد
شاید توپ برای تصمیم‌گیری در زمین رئیس بعدی باشد
محمدرضا حاجی‌عبدالرزاقخبرنگار

محمدرضا حاجی‌عبدالرزاق، خبرنگار گروه ورزش: پس از هفته‌ها کشمکش و جنجال، دراگان اسکوچیچ دوباره در سمت خود ابقا شد و با اعلام سخنگوی فدراسیون فوتبال، این چهره به فعالیتش در تیم‌ملی به‌عنوان سرمربی ادامه خواهد داد و در جام‌جهانی قطر یوزها را هدایت خواهد کرد. در این خصوص احسان اصولی بعد از پایان جلسه هیات‌رئیسه فدراسیون فوتبال با اعضای کمیته‌فنی، اعلام کرد درنهایت و پس از بررسی‌های فراوان و طرح نام کاندیداهای تیم‌ملی، اعضای هیات‌رئیسه به ابقای اسکوچیچ رای دادند. حالا مشخص نیست تکلیف این مربی کروات با بازیکنان و ستاره‌‌های مخالفش در تیم‌ملی که در راس آنها مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش قرار گرفته‌اند، چه خواهد شد و البته کسی نفهمید که چگونه صلاحیت این مربی بعد از 6روز دوباره تایید شد! البته برخی نیز معتقد هستند اعضای فعلی هیات‌رئیسه فدراسیون فوتبال بی‌اختیارتر از آنی هستند که بخواهند درباره مساله مهمی مانند انتخاب یا قطع همکاری سرمربی تیم‌ملی تصمیم بگیرند و شنیده‌ها حاکی از آن است که رئیس بعدی فدراسیون فوتبال که 8شهریور انتخاب می شود، عنان کار در این خصوص را در دست خواهد گرفت. ملی‌پوش پیشین فوتبال هم چنین عقیده‌ای دارد و می‌گوید احتمالا بعد از انتخابات دوباره اتفاقاتی رخ خواهد داد، کسی که خودش هم قبلا درگیر اختلاف بازیکن و مربی در تیم‌ملی بوده است. گفت‌وگوی «فرهیختگان» با غلامرضا فتح‌آبادی را در ادامه می‌خوانید.

صحبت را از ابقای اسکوچیچ آغاز کنیم. این موضوع کمی عجیب نبود؟
هجمه‌ای که به راه افتاد نشان داد که احتمالا یک برنامه‌ریزی از قبل وجود داشته که این موضوع با هماهنگی با فدراسیون فوتبال یا وزارت ورزش یا برخی ارگان‌های دیگر انجام شده است که به این ترتیب با این برنامه‌ریزی در ابتدا اسکوچیچ را با آوردن گزینه‌های ایرانی تخریب کرده و سپس دوباره این فرد را ابقا کنیم. این درحالی است که نام گزینه‌های ایرانی درحالی مطرح شد که می‌دانستیم این افراد هم سرمربیگری تیم‌ملی را با این وضعیت قبول نمی‌کنند. در این بین برنامه‌ریزی این بود که اسکوچیچ کوچک و کوچک‌تر شود و سپس دوباره با این برنامه خواستند او را بزرگ کنند. در این بین در این چند روز نیز برنامه این بود که رسانه‌ها و مردم هر روز او را تخریب کنند و حالا دوباره با این اتفاق و ابقای اسکوچیچ دوباره نام این چهره به‌عنوان منجی مطرح شده است.

پس نظر مشورتی و رای کمیته فنی چه بود؟ این هم به قول علی پروین کشک بود؟
دقیقا؛ وقتی کمیته فنی می‌گوید روی اسکوچیچ نظری نداریم و فدراسیون و وزارت ورزش در این خصوص در این مدت سکوت می‌کنند، چه نتیجه‌ای از این ماجراها می‌توان گرفت؟ وقتی سجادی سکوت می‌کند و می‌گوید ما دخالت و نظری نداریم اما راه به راه با ماجدی جلسه می‌گذارند، این به چه معناست؟ مگر غیر از این است که این جلسات یک خروجی دارد؟ برای چه اصلا این جلسات برگزار می‌شود؟ اصلا برای چه وزیر ورزش راهی قطر می‌شود تا در اردوی تیم‌ملی با بچه‌ها صحبت کند؟ اصلا نیازی به انجام این کار بود که برای یک بازی پیش‌پا افتاده با تیم دوم الجزایر وزیر و وکیل راهی قطر شوند؟ اگر سجادی برای جام‌جهانی رفته بود که بحثش جداست اما الان که اسکوچیچ ابقا شده است چه نتیجه بگیرد، چه نتیجه نگیرد در هر دو صورت این فدراسیون و وزارت ورزش هستند که با این سناریویی که چیده با این برنامه‌ریزی برد کرده‌اند.

روی چه حسابی؟
چون از یک طرف در تیم‌ملی با حضور اسکوچیچ، به جان هم می‌افتند؛ مردم هم که بعد از 72 ساعت همه چیز یادشان می‌رود. بلافاصله بعد از جام‌جهانی هم که رقابت‌های لیگ ادامه پیدا می‌کند ضمن اینکه خود رسانه‌ها نیز از ماجرای اصلی پرت می‌شوند اما مهم این است که فعلا گوش شنوایی وجود ندارد. مگر در فدراسیون‌های قبلی قرار نبود که بعد از هر جام‌جهانی جلساتی را بگذاریم تا حضور تیم‌ملی در این رقابت‌ها را آسیب‌شناسی کنیم اما خداوکیلی خود شما خبر دارید که حتی یک بار این اتفاق افتاده باشد؟ پس باز هم تاکید می‌کنم که هر نتیجه‌ای با اسکوچیچ در جام‌جهانی بگیریم این موضوع حداقل برای فدراسیون و وزارت ورزش چوپ دو سر برد است چون اگر موفق باشیم، آنهایی که موافق باشند می‌گویند دیدید چقدر خوب بود و به مخالفان گوشزد می‌شود که بفرمایید، دیدید با اسکوچیچ نتیجه خوبی گرفتیم. در این بین فکر می‌کنم برنده آن کسی است که سکوت کرده و هیچ چیزی نمی‌گوید تا ببیند چه اتفاقی در آینده می‌افتد.

در هر صورت به نظر می‌رسد به قدری فدراسیون بی ‌در و پیکر اداره می‌شود که کمتر از یک هفته از رد‌صلاحیت به تایید صلاحیت سرمربی تیم‌ملی می‌رسیم بدون اینکه اتفاقی افتاده باشد. مگر کمیته فنی زیرنظر همین فدراسیون و هیات‌رئیسه اداره نمی‌شود؟
باید دید که در این مدت چه گذشته است. به‌شخصه از جزئیات این جریانات خیلی مطلع نیستم، هرچند سعی می‌کنم اخبار و اتفاقات روز را تحلیل کنم و وقتی این مسائل را در کنار هم می‌گذارم حداقل خودم می‌توانم از آن نتیجه‌گیری کنم. وقتی شخصی مانند قاسمپور با قاطعیت تمام اعلام می‌کند که ما اسکوچیچ را قبول نداریم و حتی کی‌روش را هم قبول نداریم و فدراسیون هم این موضوع را می‌پذیرد بنابراین به نظر من از قبل سناریویی تایید شده وجود داشته که آن را به صورت خوراک خبری به بیرون و به ملت و به طرفداران فوتبال ارائه داده‌اند تا بازخورد بگیرند و سپس این فرد را در سمت خود ابقا کنند. حالا در این مدت چه اتفاقی افتاده و در 6 روز چه گذشته که به یک باره صلاحیت سرمربی تیم‌ملی تایید می‌شود، خدا می‌داند. شاید دوستان فکر کرده‌اند که اسکوچیچ موافقان زیادی دارد و این کار را کردند تا این مربی دوباره از محبوبیت زیادی برخوردار شود. جالب اینکه حالا هم برخی چهره‌ها درحالی که در این 6 روز از اسکوچیچ بد می‌گفتند و صلاحیت برخی چهره‌ها مانند دایی و قلعه‌نویی و حتی کی‌روش را تایید می‌کردند حالا بر حسب فضاسازی به وجود آمده از اسکوچیچ تعریف می‌کنند. در این بین نیز باید به این موضوع هم اشاره کنم که گزینه‌های ایرانی هم باهوش عمل کردند که پاسخ منفی به فدراسیون فوتبال دادند چون می‌دانستند هیچ‌اتفاقی نخواهد افتاد. الان هم با ابقای اسکوچیچ، طرفداران او خیلی خوشحال هستند و فوقش این است که در جام‌جهانی با این مربی 3 بازی می‌کنیم و با نتایجی شبیه به قبل بدون آنکه منتظر معجزه‌ای باشیم برخواهیم گشت. البته اگر خوب نتیجه بگیریم که طرفداران او می‌گویند به‌‌به اگر هم نه می‌گویند مگر قبل از این با دیگران چه نتیجه‌ای گرفته بویم که با اسکوچیچ بگیریم.

نکته دیگر به دودستگی ایجاد شده در تیم‌ملی بر‌می‌گردد. طی روزهای اخیر این موضوع پررنگ شده و با ابقای اسکوچیچ احتمالا ادامه خواهد داشت.
درحال حاضر سردار آزمون و عده‌ای در یک طرف قضیه و طارمی و عده‌ای دیگر در یک‌سوی دیگر قضیه هستند و رفتن برخی به مجلس و نهاد ریاست‌جمهوری و صحبت خصوصی با مسئولان رتبه‌بالای کشور یادآور زمانی است که خود ما در تیم‌ملی بودیم. بنده در زمانی که در تیم‌ملی بودم در بین 14 نفری بودم که در زمان مرحوم دهداری و رضا وطنخواه استعفا دادیم. ما 14 نفر همه مقصر نبودیم بلکه دو سه نفر با کادرفنی وقت تیم‌ملی مخالفت داشتند و ما هم به خاطر حمایت از این افراد دانسته یا ندانسته اما ناخواسته حرف این دو سه نفر را قبول کردیم و شدیم 14 نفر. اما بعدا که چند سال از این جریان گذشت تازه متوجه شدم که چه اشتباهی کردم که به حرف آقای ایکس که هم‌باشگاهی من هم بود گوش دادم و نامه‌ای را امضا کردم که این مربی را بردارید. من با سرمربی و سرپرست تیم‌ملی مشکلی نداشتم اما به‌خاطر همبازی بودن با همان آقای ایکس این کار را کردم، درحالی‌که 6 سال بعد آنها به تیم ملی برگشتند اما من دیگر نرفتم. زمانی هم که در همان وقت دوباره دعوت شدم و دیدم آن دسته از بازیکنان نمی‌خواهند بیایند، پاسپورتم را گرفتم و به خانه برگشتم. آقای علیرضا اسدی حی و حاضر و زنده است و می‌تواند شهادت بدهد که برای سفر تیم‌ملی به چین هیچ‌کس این تیم را همراهی نکرد و من هم وقتی این اتفاقات را دیدم به احترام آنها پاسپورتم را گرفتم و آمدم در خانه نشستم و جالب اینکه همان‌ها دوباره برگشتند ولی چهار، پنج نفر ما دیگر به تیم‌ملی برنگشتیم، درحالی‌که حدود 10 نفر از آن 14 نفر دوباره برگشتند. بنابراین این کارها و باندبازی‌ها به نفع هیچ‌کس نیست و چه‌بسا اتفاقی بیفتد که بعد‌ها برای همین دسته از بازیکنان پشیمانی به‌بار بیاورد که چرا پشت‌سر چند اسم خاص پنهان شده و آینده خود را تباه کردند. در هر صورت الان وظیفه بزرگ‌تر‌های فدراسیون فوتبال و میرشاد ماجدی که سرپرست فدراسیون محسوب می‌شود و سایر دوستان در این فدراسیون است که قدم پیش گذاشته و یک اتحاد و آشتی ملی به وجود بیاورند تا قبل از فیفادی بعدی همدلی به وجود آمده و در فیفادی بعدی درخصوص وحدت تاکتیکی روی تیم‌ملی و نفراتش کار شود. من فکر می‌کنم با این فرصت کمی که وجود دارد خود بچه‌ها نیز دست‌به‌کار شده و دلخوری‌هایی که دارند را کنار گذشته و به‌خاطر منافع ملی گذشت کنند و کدورت‌ها را کنار بگذارند. باید اختلافات کنار گذاشته شود تا به‌خاطر نام ایران و شاید دل مردم راهی جام‌جهانی شویم تا بتوانیم مردم را خوشحال کنیم.

با این وضعیت به نظر می‌رسد کار تیم‌ملی با اسکوچیچ در جام‌جهانی سخت باشد و نمی‌توان روی این موضوع شک داشت.
با توجه به قرعه‌ای که در جام‌جهانی داریم و بازی با تیمی مانند انگلیس شک نکنید که کار بسیار دشوار است. البته الان حدود 15 تا 17 بازیکن تیم‌ملی لژیونر هستند و تمرینات و مسابقات‌شان به روز است و همه چیز سر جای خودش است. ما فقط به یک مورد می‌توانیم امیدوار باشیم، اینکه در جام‌جهانی این دسته از بازیکنان برای خودشان و آینده‌شان به قدری خوب بازی کنند که دوباره تیم‌ملی به روزهای اوج برگردد و آن اتفاق بدی که همه فکر می‌کنند برای تیم‌ملی در قطر رخ بدهد؛ این امر محقق نشود و روی تعصب و غیرت بازیکنان تیم‌ملی بتوانیم نتیجه بگیریم.

فکر نمی‌کنید اصلا هیچ تصمیم مهمی در اختیار ماجدی و سایر اعضای هیات‌رئیسه فعلی فدراسیون فوتبال نیست که بخواهند درخصوص سرمربی تیم‌ملی این دسته از نفرات تصمیم لازم را بگیرند؟ در هر صورت 8 شهریورماه رئیس بعدی انتخاب می‌شود و شاید توپ در زمین او باشد.
بله، شاید همین موضوع باشد و این هم تحلیل درستی باشد و من هم با این موضوع موافق هستم. شاید کسانی که الان می‌توانند کاری هم انجام بدهند منتظر هستند که اتفاق اصلی یعنی انتخاب رئیس فدراسیون محقق شود که اگر خودشان هم آن زمان بودند رئیس بعدی را در تصمیم‌گیری همراهی کنند و اگر هم نبودند که حداقل در تصمیمی به این مهمی دخیل نبوده باشند. در هر صورت اگر هم فکر کنیم که نفرات اختیاری ندارند این نفرات فعلا سرجای خود مستقر هستند. در این بین فکر می‌کنم فقط کمیته فنی بی‌هویت شده و حرف‌ها و تصمیماتش بی‌اساس شده باشد. مگر غیر از این است که سایر سرمربیان رده‌های دیگر را هم همین کمیته فنی انتخاب کرده است؟ پس اگر اتفاقاتی که حالا افتاده، در آن زمان انتخاب نفراتی مانند مهدوی‌کیا و ماجدی و... هم افتاده باشد این موضوع خودش می‌تواند بیانگر خیلی از مسائل پشت‌پرده باشد. اگر کمیته فنی اسکوچیچ را رد‌صلاحیت کرد و فدراسیون دوباره به اسکوچیچ صلاحیت داد، پس حتما انتخاب سرمربیان سایر رده‌های سنی هم می‌تواند فرمایشی بوده باشد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰