علی صولتی، خبرنگار گروه جامعه: این روزها پیرو اعلام عمومی تغییر جنسیت یکی از هنرمندان کشورمان، بخش مهی از افکار عمومی و کاربران فضای مجازی متمرکز موضوع تغییر جنسیت یا اشخاص ترنسسکشوال و تراجنسیتی شده است و واکنشهای متعددی به این موضوع نشان داده میشود؛ واکنشهایی که نشان از کماطلاعی جامعه ما نسبت به این اختلال دارد، اختلالی که مبتلایانش، خود اختیاری در بهوجود آمدنش ندارند و نباید آنان را همچون منحرفان جنسی در نظر گرفت. در این گزارش سعی داریم با نگاهی علمی به این قضیه، ابعاد آن را بهتر درک کرده و یک بازنگری در شناختمان نسبت به پدیده تغییر جنسیت داشته باشیم.
تراجنسیتیها را با همجنسگرایان اشتباه نگیرید
ابتدا لازم است تفاوت اشخاص ترنسسکشوال و تراجنسیتی را با همجنسگرایان بدانیم، ترنسسکشوال اختلالی است که افراد مبتلا به آن علیرغم نداشتن مشکل در اندام جنسی خود، بهلحاظ روحی به جنسیت مخالف تعلق دارند. به عقیده شخص ترنس، میان احساسات وی با جنسیتش تناقضی وجود دارد و درواقع اگر مرد است میخواهد در قالب یک زن زندگی کند و اگر زن است، معتقد است در واقعیت باید در قامت یک مرد شناخته شود، درحالیکه بهلحاظ جسمی هیچ مشکلی در اندام تناسلی خود ندارد. برخی افراد جامعه به سبب کماطلاعی و عدم دریافت آموزشهای کافی در این زمینه، تصور میکنند افراد ترنس یا تراجنسیتی دچار انحراف اخلاقی هستند، درحالیکه این موضوع بههیچعنوان صحیح نیست و بسیاری از این افراد لزوما مرتکب عمل همجنسگرایی نمیشوند که بتوان آنها را مجرم تلقی کرد و بهعکس این افراد میتوانند بهطور کاملا شرعی و قانونی درخواست عمل تغییر جنسیت دهند و پس از دریافت حکم دادگاه، جنسیت خود را تغییر داده یا به کلام دیگر، جنسیت واقعی خود را تصدیق کرده و با هویت جنسی جدید خود زندگیشان را بدونمشکل خاصی ادامه دهند. در روانشناسی جدید حتی این مشکل از لیست اختلالات خارجشده و حتی برخی این دیدگاه را دارند که در تقسیمبندیهای بعدی بیماریهای روانپزشکی ممکن است از تقسیم بیماریها نیز خارج شود. یک روانپزشک متخصص در این زمینه به ما گفت: «بهخاطر آموزشهای ناکافی و اطلاعات پایین جامعه خیلی مواقع اینها را اشتباه فهم میکنند، با انحراف جنسی معادل میدانند و نمیدانند این فرد خود انتخاب نکرده است و حتی زمینه ژنتیک در این افراد دیدهشده یعنی خانوادههایی هستند که این افراد مشکلدار هویتی در آنها بیشتر دیدهشده و این خانوادهها مستعدتر نشان داده میشود. یک امر بیولوژیک و ژنتیکی بوده و پایه ژنتیکی دارد، حتی تفاوتهایی درمورد ساختار مغزی در این افراد با افراد دیگر شناختهشده، پس اینکه برخی والدین میگویند خوشی زیر دل فرزند ما زده و در اینترنت و اینستاگرام گشته که این وضعیت را پیدا کرده، یک سوءبرداشت است.»
روند قانونی تغییر جنسیت در ایران
تغییرجنسیت بهعنوان یک عمل پزشکی است که تبدیلشدن مرد به زن یا بالعکس را در پی دارد، بنابراین از نظر حقوقی در احوال شخصیه آن فرد همچون نام کوچک، میزان ارث، میزان دیه و مسائلی از این قبیل تغییر به وجود میآورد. براساس قانون حمایت خانواده، صدور مجوز برای عمل تغییرجنسیت در صلاحیت دادگاه خانواده است. براین اساس متقاضیان ابتدا باید روند قانونی و پزشکی تغییرجنسیت را انجام دهند تا بتوانند این عمل را به شکل قانونی انجام دهند. به استناد بند 18 ماده چهار قانون حمایت خانواده، درخواست مجوز برای عمل تغییرجنسیت افراد ترنسسکشوال یک موضوع کاملا پذیرفته شده است که در صلاحیت دادگاه خانواده است. ابتدا شخص متقاضی باید به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کرده و به طرفیت دادگاه خانواده، دادخواست صدور مجوز تغییرنام و تغییرجنسیت تنظیم کند. سپس قاضی پرونده فرد را به پزشکیقانونی ارجاع میدهد تا متقاضی زیرنظر یک روانپزشک مراحل درمانی و تشخیصی لازم را طی کرده و پس از اینکه پزشکیقانونی درخصوص اختلال تراجنسیتی فرد به تشخیص رسید، نظر خود مبنیبر لزوم یا عدملزوم تغییرجنسیت را به قاضی ارائه کرده و قاضی با عنایت به آن، حکم قانونی لازم مبنیبر تغییرجنسیت را صادر میکند تا به این ترتیب امکان تغییرنام میسر شود. روانپزشک معتبر و صلاحیتدار، اختلال تراجنسیتی متقاضی عمل تغییرجنسیت را بررسی و تایید میکند. پس از چند نوبت دریافت مشاورههای روانپزشکی توسط متقاضی، روانپزشک باید تشخیص دهد که فرد دچار این اختلال روانی است، واقعا نیاز به انجام عمل تغییرجنسیت دارد و قصد دیگری ندارد. سپس آزمایشهای موسوم به کاریوتایپ نیز از فرد متقاضی گرفته میشود تا مشخص شود فرد اختلال کروموزومی ندارد. بعد از انجام آزمایشهای لازم و گواهی تایید روانپزشک، دادگاه مجوز لازم برای انجام عمل تغییرجنسیت صادر کرده و پس از آن فرد میتواند مراحل درمانی همچون هورمونتراپی و جراحی تغییرجنسیت را انجام دهد.
ماجرای فتوای مهم امامخمینی(ره) درباره تغییر جنسیت
مریم خاتونمُلکآرا در سال ۱۳۲۹ با نام فریدون در سنین بزرگسالی به این نتیجه میرسد که هیچ تمایلی به زندگی در قالب یک مرد ندارد. وی در سال ۱۳۵۳ بهدنبال انجام عمل تغییرجنسیت میرود، به همین منظور نامهای به امامخمینی که در آن زمان در نجف حضور دارد با این مضمون مینویسد؛ «من همیشه احساس میکنم یک زن هستم و مادرم برای من تعریف کرده که در دوسالگی من با گچ خودم را مثل زنان آرایش میکردم.» او درباره پاسخ امامخمینی(ره) به این نامه گفته است: «امام با تصور اینکه من فردی دوجنسه هستم جواب دادند که باید طبق قوانین اسلامی یک زن شوم.» پس از آن مُلکآرا سعی میکند در سفری به پاریس با امامخمینی(ره) ملاقات کند، اما موفق نمیشود. بنابراین بعد از انقلاب و در سال ۱۳۶۳ بازهم برای امام مینویسد اما بازهم پاسخی مشابه نامه قبلی دریافت میکند. سرانجام تصمیم میگیرد به هر نحوی با امام ملاقات کرده و شرایطش را توضیح دهد. بهگفته وی، امام(ره) هم با سه تن از پزشکان مورداعتماد خود مشورت کرده و درباره تفاوت تراجنسی و دوجنسه و خنثی مشکل از آنها کسب اطلاع میکند. بدینترتیب ملکآرا بهعنوان اولید فرد تراجنسی پس از انقلاب فتوای موردنظر خود را از امامخمینی دریافت کرده و بعد از عمل جراحی از فریدون به مریمخاتون تغییرنام میدهد.
تغییر جنسیت در فقه شیعه به رسمیت شناخته شده است
گفتنی است در همین زمینه جواز تغییرجنسیت افراد تراجنسی دو فتوا از مقاممعظمرهبری موجود است؛ اول؛ «عمل جراحی مذکور برای کشف و آشکار کردن واقعیت جنسی آنان اشکال ندارد؛ بهشرطی که این کار مستلزم فعل حرام و ترتیب مفسدهای نباشد.» و دوم؛ «این کار فینفسه اشکال ندارد؛ ولی واجب است از مقدمات حرام پرهیز شود.» اما در رابطه با اختلال تراجنسیها در فقه باید گفت با وجود طرح بحث پیرامون افراد خنثی در اسلام درخصوص ارث، مهریه یا دیه آنها، تغییرجنسیت به لحاظ شرعی و فقهی بحثی جدید است که با پیشرفتهای پزشکی دهههای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. تغییرجنسیت در فقه از این جهت حائزاهمیت است که سبب میشود زن، به مرد تبدیل شده یا مردی تبدیل به زن شود و از این طریق، تکالیف شرعی و فقهی وی تحتتاثیر قرار بگیرد. از دید فقها و مراجع تقلید، عمل تغییرجنسیت صرفا درمورد افراد خنثی مجاز بوده و افراد سالم مجاز به این کار نیستند. افراد خنثی نیز به دو گروه تقسیم میشوند؛ خنثای مشکل و افراد خنثای غیرمشکل. خنثای مشکل عبارت است از کسانی که به لحاظ فیزیکی و بدنی در دستگاه تناسلی خود دچار اختلال هستند و خنثی غیرمشکل نیز کسانی هستند که صرفا به لحاظ روانی هویتی متفاوت با جنسیت خود دارند. اکثریت فقها معتقدند افرادی که خنثای مشکل هستند و هردوی آلت تناسلی زنانه و مردانه را دارند این عمل برایشان جایز است. درباره خنثای غیرمشکل اما اکثریت مراجع تقلید مشروط به اینکه این عمل زمینه ارتکاب فعل حرامی نباشد، آن را جایز میدانند.
هزینه 80 تا 100 میلیون تومانی عمل تغییر جنسیت و معضل عدم وجود پوشش بیمهای
درباره هزینه عمل تغییر جنسیت نیز فاکتورهای زیادی دخیل است، از جنسیت، مراحل جراحی، نوع مراقبتهای بعد از عمل و نوع پوشش بیمهها و بیمارستانها گرفته تا انجام این عمل در داخل یا خارج از ایران، در تغییر هزینههای این عمل موثر هستند. با توجه به اینکه در ایران این عمل در چهارچوب مشخص و قانونی قابل انجام است، بیمهها نیز از بسته به نوعشان از 30 تا 90 درصد هزینه عمل را پرداخت میکنند. همچنین پیشتر از طرف بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی(ره) کمکهزینههایی به افراد متقاضی عمل تغییر جنسیت تعلق میگرفت. گفتنی است بعضی از بیمهها هزینه برخی عملها را تا حد زیادی پوشش میدهند، درحالیکه بعضی دیگر از بیمهها بعضی از عملها را جزء عمل زیبایی بهحساب آورده و هزینه آنها را پوشش نمیدهند و اخیرا شمار زیادی از بیمهها حاضر به پوشش دادن هزینه این عمل نیستند. با وجود این هزینههای این عمل درحالحاضر و بهطور متوسط بین 80 تا 100 میلیون تومان است و با توجه به اینکه شمار زیادی از افراد دارای اختلال تراجنسی، حمایت خانوادهها را در انجام عمل تغییر جنسیت ندارند و از حمایتهای مالی لازم برخوردار نیستند، توان انجام عمل را نداشته و ناچارند رنجهای ناشی از این اختلال را تحمل درطول زندگیشان تحمل کنند. عدهای معتقدند درصورت عدمحمایت جامعه از این افراد ممکن است با آنها با برچسب انحراف جنسی و اتهام همجنسگرایی برخورد شود و لازم است دولت در این باره چارهاندیشی کند.
برای عمل تغییر جنسیت لازم نیست به خارج از کشور بروید
با توجه به اینکه در ایران دادگاه خانواده تا زمانی که براساس گزارشهای پزشکی قانونی و روانپزشکی اثبات نشود که فرد متقاضی عمل تغییر جنسیت واقعا به عمل نیاز دارد، با انجام آن موافقت نمیکند، بعضی از افراد ترنس که ترجیح میدهند از راه فرآیند قانونی در کشور اقدام نکنند، تصور میکنند میتوانند به کشور مدنظرشان سفر کنند، درخواست پناهندگی دهند، رایگان عمل کنند و بعد به ایران بازگردند اما رسیدگی به درخواست پناهندگی و اخذ اقامت ممکن است تا چند سال زمان ببرد. ضمن اینکه بعضی از عملهای جراحی مثل فالوپلاستی یا متودیوپلاستی معمولا چندمرحلهای هستند و بین هریک از مراحل جراحی لازم است فاصله بیفتد. ایران بهعنوان یک کشور مسلمان و شیعه این عمل را شرعی و در چهارچوب قانون تعریف کرده و این درحالی است که در بسیاری از کشورهای مسلمان از انجام این عمل ممانعت میشود، بنابراین ایران به یکی از کشورهای باسابقه در زمینه انجام عملهای تغییر جنسیت و به مقصدی برای متقاضیان این عمل در جهان اسلام تبدیل شده است. کشور ترکیه نیز یکی از مقصدهای معمول این افراد برای انجام عملهای تغییر جنسیت است. هزینه عملهای تغییر جنسیت البته در بعضی از کشورها نظیر کانادا، انگلیس، آلمان، فرانسه و… برای شهروندان این کشورها رایگان است. اما افرادی که بهعنوان توریست وارد این کشورها شدهاند یا اقامت کاری یا تحصیلی با مدتزمان معین و بیمه مشخص دارند، اغلب نمیتوانند عملهای تغییر جنسیت خود را بهصورت رایگان انجام دهند و ناچارند هزینههای سنگین عمل خود در خارج از کشور را بهطور کامل پرداخت کنند.
جامعه 150 هزار نفری ترنسهای ایران
از آمار ترنسها بهطور دقیق اطلاعی در دست نیست. به ادعای متخصصان روانشناسی سلامت و براساس تحقیقات انجامشده در این حوزه، از میان هر ۵۰ تا ۱۰۰ هزار نفر در جهان یک نفر دچار اختلال جنسیتی است و شمار ترنسها در ایران براساس منابع غیررسمی بین 50 تا 150 هزار نفر است، هرچند این آمار بهدلیل پنهان بودن اختلال بسیاری از ترنسها و عدم آشکاری هویت جنسی واقعی آنها، نمیتواند دقیق باشد. در تماسی هم که با مسئولان سازمان پزشکی قانونی کشور داشتیم، منابع این سازمان اذعان داشتند که آمار مشخص و بهروزی از این افراد در دست نیست اما به گفته رئیس سازمان پزشکی قانونی در سالهای اخیر میل زنان به درخواست تغییر جنسیت بیش از مردان شده است. گفتنی است تعدادی از این افراد در زمانی که متولد میشوند جسمی کاملا مردانه دارند اما هویتی زنانه درون این افراد پنهان شده و برعکس، یعنی افرادی که کاملا جسمی زنانه دارند اما هویت مردانه درون این افراد نهفته است. شمار این افراد در کودکی بیشتر است اما با گذشت مراحل کودکی و نوجوانی، این اختلال یا برطرف شده و یا مورد سرکوب جامعه اطراف کودک قرار میگیرد. بنابراین عده بسیاری که دچار این اختلال هستند، برای پیگیری اختلال خود به روانپزشک مراجعه نمیکنند و درنتیجه تعداد این افراد در هیچآماری قابلسرشماری نیست.
در حال حاضر میل زنان به تغییر جنسیت بیش از مردان است
همانطور که گفتیم آمار مشخصی از ترنسها در دست نیست اما اسفند سال پیش رئیس سازمان پزشکی قانونی درباره نسبت آماری افراد دارای ملال جنسیتی گفته بود: «در مقایسه با کشورهای غربی آمار ما زیاد نیست اما در مقایسه با سالهای گذشته این موضوع در زنان بیشتر شده است. تا چهار، پنجسال پیش مردان بیشتر درخواست تغییر جنسیت داشتند اما این آمار در سالهای اخیر بهسمت زنان بیشتر شده است و ما هم این زنگ خطر را برای متولیان تصمیمگیر هم در مجلس، مجامع فرهنگی و هم در دولت بهصدا درآوردهایم. بنابر ارزیابی اولیهای که ما انجام دادهایم و شاید مهمترین علتی که تاکنون به آن رسیدهایم، استفاده بیحدوحصر و خارج از چهارچوب از فضای مجازی است. البته ما براساس موازین علمی دستورالعمل سختی برای این درخواست در نظر گرفتهایم و مدت یکسال این افراد تحتدرمان قرار میگیرند و تا اطمینان پیدا نکنیم که نیاز به تغییر جنسیت وجود دارد، مجوزی صادر نمیشود، البته این توصیه را نیز به افرادی که چنین قصدی دارند میکنیم که براساس بررسیهای پژوهشی که انجام دادهایم بسیاری از افرادی که تغییر جنسیت میدهند بعدا دچار تبعات روانی ناشی از آن میشوند که متاسفانه حتی آنها را بهسمت اقدام به خودکشی نیز میبرد.»
لزوم تشخیص بهموقع اختلال تراجنسی در کودکی
لاله کوهستانی، روانپزشک فعال در زمینه اختلال تراجنسی در گفتوگو با «فرهیختگان» پیرامون ریشه و چرایی این اختلال میگوید: «معضلات این افراد از اینجا شروع میشود که با هویت جنسی خود مشکل دارند، هویت جنسی احساس فرد از زن یا مرد بودن خود است که از 3-2 سالگی شکل میگیرد. یعنی بچهای که 5 ساله باشد و از او بپرسید دختر است یا پسر به راحتی میتواند پاسخ دهد ولی افرادی که دچار اختلال هویتی میشوند، در حقیقت یک ناهماهنگی و ناهمخوانی بین هویت بیولوژیکی و زیستی که با آن متولد میشوند با هویتی که خود تجربه و حس میکنند، دارند که معمولا از کودکی یا نوجوانی شروع میشود و در کودکی به شکلهای مختلف خود را نشان میدهد مثلا یک پسربچه است که دوست دارد چادر سر کند، اسباببازی دخترانه و عروسک دوست دارد، بازیهای خشن و ورزشهای پسرانه را دوست ندارد و از این دست فعالیتها کنارهگیری میکند یا حتی دوست دارد پوشش دخترانه داشته باشد، لباسهای دخترانه دوست دارد و این همچنان ادامه مییابد. این حس در 80 درصد از بچهها در سن نوجوانی تغییر میکند یعنی همه تبدیل به گروه با مشکل اختلال هویت جنسی یا نارضایتی جنسیتی نمیشوند. همراه با رشد فرد این قضیه هویت حل میشود و متناسب با آن جنسیتی که با آن متولد شدند که از لحاظ کروموزومی آقایان xy هستند و خانمها xx هستند، با این هماهنگ میشود ولی درصدی که اصلاح نمیشود این ادامه مییابد و در دوران مدرسه خود را نشان میدهد. معمولا بچههای شادی نیستند، خود را از جمع همتاهای خود جدا میکنند، گاهی مواقع دچار افت تحصیلی میشوند، مورد تمسخر قرار میگیرند، خیلی مواقع این موضوع را با خانواده در میان نمیگذارند و نمیدانند چنین مشکلی وجود دارد. گمان میکنند تنها خود آنها این مشکل را دارند. در سنین نوجوانی این بارزتر میشود تا به بزرگسالی میرسد و ممکن است ادامه پیدا کند و در طول زندگی اگر درمان نشود عوارضی همچون افسردگی، اضطراب و سوءمصرف مواد احتمال خودکشی در این افراد بیشتر میشود. توصیه میشود از ابتدا که خانوادهها متوجه این قضیه میشوند باید به مشاورها و روانپزشکها و روانشناسانی که در این حیطه کار کردهاند مراجعه کنند. پروتکلهایی در سطح جهان وجود دارد و روی این قضیه کار میشود. طبق این پروتکلها گفته شده کسی باید در این قضیه درمان و تشخیص را انجام دهد که کار کرده باشد و تجربه خاصی درباره کار با این افراد داشته باشد. هر روانپزشک و هر روانشناسی نمیتواند در این قضیه اظهارنظر کند.»
درباره عوارض عمل تغییر جنسیت بیشتر بدانیم
این متخصص اعصاب و روان درباره عارضههای سنگینی که گفته میشود از پیامدهای عمل تغییر جنسیت است، میگوید: «فرد دارای اختلال پس از درخواست انجام عمل تغییر جنسیت و طی مراحل مختلف، درنهایت به کمیسیون سه نفره(متشکل از دو روانپزشک و یک متخصص پزشکی قانونی) میرود. اگر تشخیص قطعی شود که این فرد جزء این گروه نارضایتی جنسیتی است، بعد از این وارد پروسهای یک ساله میشود. در تمام دنیا توصیه شده فردی که میخواهد درمان شود باید یک سال در جلسه درمان فردی یا گروهی درمانی قرار گیرد و در این مدت یک سال تغییر پوشش بدهد. یعنی در قالب هویت جدید زندگی کند. این جزء درمان است چون ممکن است فرد بعد از اینکه این پوشش را تجربه کرد، حس او برگردد و احساس کند آنقدر راحت نیست یا آنقدر مشکلاتی در جامعه ایجاد میشود که وارد پروسه تطبیق جنسیت نمیشود. این یک سال در همهجای دنیا براساس رفرنسهای روانپزشکی توصیه شده است. بعد از یک سال به پزشکی قانونی برمیگردد که نتیجه ارزیابیها، آگاهی خانواده و اطلاعاتی که درمورد هورمون تراپیها(باید تا آخر عمر هورمون مصرف کنند)، عوارض آن و انواع جراحیها، اینکه دیگر نمیتوانند بارور باشند و... انجام میشود. بعد از جراحی هم بیضهها و هم تخمدانها در دو جنس تخلیه میشود، بنابراین میتوانند ازدواج داشته باشند و فرزندخوانده داشته باشند یا به روشهای کمکباروری به شکلهای مختلف اهدای جنین میتوانند فرزنددار شوند. نهایتا تصمیمگیری میشود که ایشان با این درمانها آمادگی جراحی دارد یا خیر. اگر موافقت شد این رای به دادگاه اعلام میشود و دادگاه قاضی رای میدهد که ایشان امکان تغییر جنسیت را دارد. وقتی این مجوز را گرفت میتواند به متخصصان مربوطه مراجعه کند. جراحیها یکسری جراحی تخلیه است که مجدد یکسری هورمونتراپی برای ایجاد علائم ثانویه جنسی مخصوصا در ترنسهایی که خانم به آقا هستند، وجود دارد که باعث رشد موهای صورت میشود، چهره مردانهتر میشود، فرم بدن تغییر میکند و جراحیهایی که روی اندام تناسلی کار میشود تا تبدیل انجام شود. اگر همهچیز تحت نظر متخصص باشد و هورمون تراپیها با دزهای مشخص باشند، این عمل آنقدر خطرناک نیست. زمانی خطرناک است که یک خانمی تخمدان خود را خارج نکرده ولی هورمونهای مردانه با دز بالا استفاده کند یا آقایی بیضه دارد ولی هورمونهای زنانه با دز بالا مصرف میکند. مصرف خودسرانه به هیچعنوان توصیه نمیشود. این هورمونها نیز مثل هر دارویی عارضه دارد. آسیبهایی مثل مشکلات کبدی ایجاد کند که اگر تحت نظر پزشک انجام شود به صورت مرتب خون و آزمایشهای کبد چک میشود که چنین عارضههایی ایجاد نشود وگرنه اگر کسی خودسرانه با دزهای نامشخص مصرف کند عوارض دارد و توصیه نمیشود.»
وجود یک نقص قانونی مهم در درمان ترنسها
کوهستانی که خود عضو کمیسیونهای روانپزشکی قانونی در این زمینه بوده است، از نقص قانونی مهمی دراینباره خبر میدهد: «درمورد نارضایتیهای جنسیتی تعاریف مختلف داریم یعنی آنقدر عناوین زیاد شده که به گروه زیادی از این فرم میگوییم دارای جنسیت نامنطبق، یعنی از هویت خود احساس رضایت نمیکنند ولی معیارهای احساس نارضایتی جنسیتی کامل را ندارند یعنی فرد در عین حال که با هویت خود مشکل دارد ولی عملکرد روزانه او خوب است، کار و زندگی خود را دارد و اینها معمولا مورد جراحی نخواهد بود. نارضایتی جنسیتی زمانی است که مشکل فرد با هویت خود آنقدر شدید شود که یا عملکرد او مختل شود و نتواند تحصیل یا کار کند، یا استرس مداوم و روزانه با خود داشته باشد و این فکر از ذهن او خارج نشود. اگر این دو مورد نباشد و این مساله را نداشته باشد واقعا مورد جراحی نیست و فقط درمانهای مشاوره و رواندرمانی توصیه میشود ولی در ایران درمانهای بینالوسط نداریم. در کشورهای دیگر ممکن است فرد براساس شدت هورمون تراپی تحتنظر متخصص غدد باشد، احساس رضایت میکند یا پوشش خود را تغییر میدهد ولی در ایران کسی که این تشخیص را میگیرد و وارد پروسه درمان میشود، این حالتهای بینالوسط را ندارد و نهایتا باید وارد جراحی شود و شناسنامه او عوض شود. این امکان وجود ندارد کسی ظاهر مردانه داشته باشد و شناسنامه او زنانه باشد، یا برعکس! در کشورهای دیگر این بهعنوان یک درمان است و به این دلیل آمار جراحی خیلی پایینتر است. چون خیلیها راضی هستند و با این درمانهای جایگزین احساس رضایت میکنند. در ایران اما کسی که وارد این پروسه میشود، انتهای کارش جراحی است و باید این مسیر را طی کند. نمیتواند در همان وضعیت بماند و بگوید من فقط پوشش خود را عوض میکنم و به زندگی خود ادامه میدهم. این جرم محسوب میشود. غیر از دورهای که تحت درمان است و با مجوز یک روانپزشک یا روانشناس این تغییر پوشش را بهعنوان قسمتی از درمان خود میداند.»
از مدرسه تا سربازی؛ همه مشکلات ترنسها در جامعه امروز ایران
این روانپزشک همچنین درباره مشکلات جامعه ترنسها به «فرهیختگان» گفت: «متاسفانه چند سالی است بیمهها هزینه این درمان را متقبل نمیشوند و هزینهها آزاد حساب میشود. هزینه جراحیها بالاست. این هم یک مشکل اضافهتری است مضاف بر اینکه خانوادهها حمایت نمیکنند. تا جایی که من اطلاع دارم قبلا بیمه متقبل میشد حتی بهزیستی به آنها کمکهای مالی میکرد ولی اخیرا هم بهزیستی بودجهای برای کمک ندارد و بیمهها هم هزینهها را متقبل نمیشوند. با توجه به اینکه حمایت خانوادهها خیلی ضعیف است و این افراد کار مشخصی با توجه به مسائل هویتی ندارند، مشکلات کمی در جامعه ندارند و این مسائل مالی و جراحی پرهزینه نیز به این مشکلات اضافه میشود. هزینه انجام عمل حدودا بین 80 تا 100 میلیون تومان است واین رقم متغیر است؛ چراکه جراحیها مختلف است و ممکن است عوارضی هم داشته باشد، به علاوه تا آخر عمر باید هورمونها را مصرف کنند و اینها جزء هزینهها محسوب میشود. مهم این است که اطلاعرسانی شود و جامعه اطلاعات خوبی در این زمینه داشته باشد. خانوادهها اطلاعات دقیقی داشته باشند و در مدارس این قضیه آموزش داده شود و اولیای مدارس در این زمینه بدانند. خیلی از این بچهها اخراج میشوند، مسخره میشوند، توقیف میشوند فقط به خاطر اینکه چنین مشکلی دارند یا خانوادهها از این افراد انتظار دارند رفتارهای معکوسی انجام دهند. مثلا پسری که تشخیص داده شده دچار نارضایتی جنسیتی است توصیه نمیشود به سربازی برود و این برای خود فرد و جامعه آسیبرسان است. گاهی مواقع خانوادهها این افراد را ترغیب میکنند که اگر سربازی بروید مرد میشوید. این قبیل رفتارها باعث میشود فرد آسیب مهمی در زندگی ببیند و تجربه ناخوشایندی داشته است. البته ما در نظام وظیفه بند قانونی داریم برای مواردی که مشکلات هویت جنسیتی دارند یا اختلالاتی که مغایر با شئونات نظامی است و با این بند آنها میتوانند معاف شوند. از همه مهمتر این است که اطلاعات در مورد این افراد ناکافی است. این افراد از سمت خانواده خود طرد میشوند و در این زمان عملا امنیت درستی ندارند، تحصیل خوبی ندارند وقطعا به سمت مواد کشیده میشوند. اینکه جامعه بتواند اینها را پوشش دهد، اطلاعات وقتی در سطح مدارس و دانشگاهها کافی نباشد با این افراد برخورد نامناسب میشود و اینها ممکن است جذب افرادی سودجو بشوند و این برای این افراد و سایر افراد جامعه آسیبرسان است.»