در استقبال از صداقت محسن یگانه و کنایه‌ای به پلی‌بک‌‌خوان‌ها
یگانه،با‌‌همه‌نقدهایی‌که‌ممکن است به‌اجراهای‌ناتمام قبلی‌اش واردشوداما این‌باربه‌احترام موسیقی باکیفیت،ناتمام رهاکردمسیری که‌همکارانش‌آن‌را ادامه‌می‌دهند.
  • ۱۴۰۱-۰۴-۲۵ - ۰۲:۳۰
  • 00
در استقبال از صداقت محسن یگانه و کنایه‌ای به پلی‌بک‌‌خوان‌ها
بهت قول میدم سخت نیست
بهت قول میدم سخت نیست

سیدمهدی موسوی‌تبار، خبرنگارگروه فرهنگ: کنسرت‌های موسیقی انگار نمی‌توانند بدون حاشیه یا یک اتفاق عجیب به حیات خودشان ادامه دهند. هنوز زمان زیادی از واکنش نامناسب گرشا رضایی در زاهدان به مخاطبانش نگذشته که خبر خداحافظی احتمالی محسن ابراهیم‌زاده منتشر شد. چند شب پیش بود که این خواننده موسیقی پاپ در کنسرت مراغه‌اش به مشکل جدی و حاد حنجره‌اش اشاره کرد و خبر داد به‌نظر می‌رسد که به اجبار باید حالاحالاها موسیقی را کنار بگذارد و تحت درمان برای حنجره‌اش قرار بگیرد. کنسرت‌های موسیقی در هفته قبل یک اجرای ناتمام خبرساز هم داشت. شامگاه ۲۲تیرماه بود که محسن یگانه در کنسرت بوشهرش و هنگام نواختن آهنگ «بهت قول میدم» صدایش گرفت و کنسرت را ادامه نداد. او دو سانس اجرا در بوشهر داشت و بعد از اجرای چهار قطعه در سانس دومش، کنسرت را ناتمام گذاشت و خطاب به مخاطبانش گفت: «نمی‌دانم چه کلمه‌ای برای عذرخواهی پیدا کنم که درخور شأن باشد. خیلی وقت است کنسرت‌هایم را کنسل نکرده‌ام، حتی تا پنج دقیقه قبل استیج هم فکر نمی‌کردم این اتفاق رخ دهد.» یگانه راست می‌گفت که خیلی‌وقت است کنسرت‌هایش را کنسل نکرده یا ناتمام نگذاشته است. آخرین‌باری که کنسرت یگانه ناتمام ماند به اجرایش در شیراز برمی‌گردد. اسفند95 بود که یگانه به‌دلیل بیماری سرماخوردگی و مشکل حنجره، کنسرتش را قطع کرد و بعدها با انتشار پستی در صفحه مجازی‌اش درباره این ماجرا توضیح داد. این‌بار و در بوشهر ماجرا تفاوت داشت. محسن یگانه در این کنسرت ضمن تشکر از آنهایی که بلیت خریده بودند و به کنسرتش آمده بودند گفت: «...همه بلیت‌ها را هم پس می‌دهم یا همه این جمع در کنسرت بعدی بوشهر بلیت‌شان را جدا رزرو می‌کنیم، هرچه ضرر و زیان این برنامه باشد هم خودم به‌شخصه به تهیه‌کننده پرداخت می‌کنم.» یگانه سابقه لغو یا ناتمام‌ماندن کنسرتش را دارد اما این کلمات پیش از این از دهان این خواننده بیرون نیامده بود و شنیدن چنین جملاتی در فضای موسیقی امروز ایران که به‌شدت اقتصادمحور شده و پول، حرف اول را در آن می‌زند با هر نیتی امیدوارکننده است.
درباره احترام به مردم یا مخاطب، پیش از این و در مطلبی با عنوان «این مردمِ یه وقتایی نازنین» به تفصیل صحبت کردیم و صحبت‌های احسان کرمی و گرشا رضایی را به‌عنوان دو نمونه از رفتار گزینشی در نسبت با مردم مورد بررسی قرار دادیم.
میان هنرمند و مخاطب، قوانین نوشته‌شده و نانوشته‌ای وجود دارد. این قوانین در کنسرت‌ها و بین خواننده و حاضران در سالن عینی‌تر است و قابل اندازه‌گیری. بدیهی است که خواننده حتی در چهارچوب نظام عرضه و تقاضا هم باید بهترین کیفیت کارش را به منصه‌ظهور بگذارد؛ کیفیتی که در آلبوم‌ها و قطعاتش ارائه‌داده و حالا باید همان یا بهتر از آن را در کنسرت‌هایش به نمایش درآورد. کم‌فروشی یا غش در معامله، اتفاقا در کنسرت‌ها و نمایش‌ها بیشتر خودش را نشان می‌دهد. کنسرت‌ها برای اکثر خوانندگان همانند شمشیر دولبه عمل می‌کند و فرصتی است برای سنجش قدرت و توانایی واقعی صدایشان. فعلا کاری نداریم با خوانندگانی که به زور دستگاه، قطعات خود را تولید می‌کنند و امکان و توانایی بازخوانی همان قطعه در یک محیط دیگر را ندارند. پیش از این و به کرات، صحبت از خوانندگانی کردیم که پلی‌بک می‌کنند و به خیال‌شان که مردم هم متوجه نمی‌شوند. خطاب به مخاطبان پلی‌بک‌خوانی هم نوشته‌ایم و گفتیم که «اشک کباب، باعث طغیان آتش است» و اگر نروند بلیت اجراهای این خوانندگانِ«پلی‌بکی» را نخرند آنها هم حساب کار دست‌شان می‌آید و تفاوت دوغ و دوشاب هم با وضوح بیشتری خودش را نشان می‌دهد.
کاری که محسن یگانه در کنسرت اخیرش کرد می‌تواند مبدایی باشد برای هنرمندان دیگر و به‌طور خاص، خوانندگانی که می‌خواهند به هر قیمتی در عرصه موسیقی ایران بمانند و فعالیت کنند. مخاطب این نوشته، می‌تواند مدیربرنامه‌ها هم باشد اما به‌دلیل اینکه امیدمان بیشتر به هنرمندانی است که یا خودشان را تثبیت کرده‌اند یا آنقدر باهوشند که می‌دانند برای ماندن در بازار موسیقی ایران، باید به مخاطب احترام بگذارند. پس دادن هزینه بلیت‌ها و رزروکردن اسامی افراد حاضر در سالن برای اجراهای بعدی، کمترین کاری است که محسن یگانه کرد. کار مهم‌تر او، صداقت با شنونده و بیننده‌ای است که از هزینه‌های دیگر جاری زندگی‌اش زده و کالای فرهنگی را هم در سبد هزینه‌های هر ماهش افزوده و آمده تا فارغ از مشکلات دیگرش، کمی هم تفریح کند. بارها گفته‌ایم که قرار نیست کنسرت‌های موسیقی صرفا برای طبقه مرفه و پایتخت‌نشینان باشد و هر شهر و روستایی باید از نزدیک با موسیقی‌های خوش و گوش‌نواز و اجراهای حرفه‌ای آشنا شود و آن را غیرقابل دسترسی نبیند و نداند. اینکه می‌گویند هنرمند بدون مخاطبش بدون معناست حرف درستی است. نقاشی را در نظر بگیرید که برای خودش قلم به دستش می‌گیرد و روی بوم چیزی می‌کشد یا شاعری را که برای دلش می‌سراید. در این فرضیه هنر پدید می‌آید اما محدود و بی‌معنا. هنر در نسبتش با مخاطب است که معنای عمیق یا گسترده‌ای به خودش می‌گیرد و البته که این ارتباط دوسویه است.
پس دادن بلیت‌ها یا استقبال‌نکردن از برخی آثار هنری بی‌کیفیت باید تبدیل به یک رویه شود و هنرمند بداند که قرار نیست هر اجرایی را به مخاطب تحمیل کند و اصطلاحا مشتری هم هیچ حقی ندارد. اگر در حوزه خودرو، چنین رفتاری در کشور ما نمی‌شود و چوبش را جان‌های ازدست‌رفته می‌خورند و خانواده‌های بازماندگان؛ اما در هنر که چهارچوب فکری بالاتر و عمیق‌تری دارد و روح انسان را هدف قرار می‌دهد باید به حقوق مشتریان احترام گذاشت؛ احترامی که باعث می‌شود این چرخه ادامه پیدا کند و اتفاقا این صنعت موسیقی است که از آن متنعم می‌شود.
کنسرت‌ها و موسیقی ما در وضعیتی نیستند که بخواهند توسط عده‌ای سودجو و منفعت‌طلب، ابزاری برای کسب درآمد بیشتر شوند و در این راه از اعتبار هنر موسیقی ایران خرج کنند. محسن یگانه، با همه نقدهایی که ممکن است به اجراهای ناتمام قبلی‌اش وارد شود، اما این‌بار به احترام موسیقی باکیفیت، ناتمام رها کرد مسیری را که بسیاری از همکارانش آن را ادامه می‌دهند و خوشحال هستند و از تمام بلیت‌هایشان در مدت زمان کوتاهی. ناتمام گذاشتن کنسرت یگانه، درواقع تمام احترامی بود که او می‌توانست به مخاطبان و هنر موسیقی بگذارد؛ هنری که باعث رشد امثال یگانه و چاوشی و ابراهیم‌زاده و گرشا رضایی شده و اگر کمی عقلانیت موجود باشد باید از آن محافطت شود، حتی اگر به قیمت گذشتن از اعتبار فردی هنرمند باشد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰