توماج خسرویبیگدلی، پزشک: براساس سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی کشور یکی از مهمترین وظایف دولتها تشویق سرمایهگذاران و کارآفرینان به حضور فعال در اقتصاد کشور و اشتغالزایی است.
پزشکان بهعنوان شغل یا هر عنوان دیگر بخش جالبتوجهی از اقتصاد کشور را به خود اختصاص دادهاند تا جایی که توریسم درمانی بهعنوان یکی از برنامههای وزارت بهداشت در جذب گردشگر به کشور معرفی شده و رونق این صنعت تا امروز علاوهبر ارزآوری، رونق اقتصادی صنایع گردشگری و وابسته را نیز بههمراه داشته است. بهطور مشخص از نگاه منتقد انحصار در برخی شهرهای بزرگ هزینههای زیادی را به مردم تحمیل کرده، هزینههایی که عامل تمام نگاه منفی به جامعه زحمتکش پزشکی شده است. در راستای سیاستهای ابلاغی مجلس و دولت در سالهای اخیر با افزایش تعداد پزشکان کشور این امید در جوانپزشکان ایجاد شده بود که میتوانند در این بازار رقابتی حضور پیدا کنند.
سازمان نظام پزشکی بهعنوان متولی صدور پروانه پزشکان در دهه 60 آییننامه اجرایی قانون اجازه تاسیس مطب در هیاتوزیران را به جامعه پزشکی ابلاغ کرد که گاه تاسیس مطب در برخی شهرهای بزرگ نیازمند حضور پزشک بهمدت 7-6سال در شهرستانهاست. تمامی مستندات گروهی که این آییننامه را در زمان جنگ تصویب کردند با هدف خدمت به مردم در شهرهای کوچک بوده ولی شرایط ۱۴۰۱ بسیار متفاوت از سال۱۳۶۳ است. با یک جمع و تفریق ساده در دفترچههای آزمون سراسری میتوان بهراحتی فهمید که هر استان در 10سال اخیر چه تعداد پزشک سهمیه مناطق در دانشگاههای کشور داشته و بهطور مثال در استان سیستان و بلوچستان بهتنهایی این عدد حدود۳۰۰پزشک برای پنج سال بوده است. همواره یکی از مشکلات پزشکان جوان حضور نداشتن پزشکان سهمیه مناطق محروم در محل خدمتشان بوده تا جایی که امروز پزشکان بدون سهمیه در استانهای محروم مشغول خدمت به مردم هستند ولی متعهدان مناطق محروم در محل خدمت خود حضور ندارند. نبود عدالت توزیع نیروها در محل خدمت و رانتهای عجیبوغریب تا جایی که پزشکان سهمیه مناطق محروم از کلینیکهای آمریکا سر در میآورند، باعث شده کمبود پزشک در مناطق محروم دستاویزی جهت سرکوب مطالبات پزشکان جوان باشد. امروز شرایط جامعه پزشکی کشور بهکلی تغییر پیدا کرده است و هر سال ۱۰هزار نفر به جامعه پزشکی افزوده میشود. قطعا برای همه آنها در شهرهای بزرگ محل خدمت وجود ندارد و خودبهخود بسیاری برای تاسیس مطب به شهرهای کوچکتر فکر خواهند کرد و البته میتوان گفت این موضوع تا امروز هم رخ داده و بسیاری از پزشکان پس از اتمام طرح نیروی انسانی وزارت بهداشت چون توان رقابت در شهرهای بزرگ را ندارند در مناطق محروم میمانند.
در سالهای اخیر با وجود بازار رقابتی در پزشکی گروهی از پزشکان باسابقه که بیشتر هم مقام اجرایی دارند با روشهای مختلفی از حضور جوانپزشکان به بازار کار آزاد جلوگیری کردهاند و علت را هم میتوان تعارض منافع احداث یک مطب جدید در کنار مطبهای قدیمی عنوان کرد. از دست دادن بازار کار و درآمد برای هیچکسی و در هیچ صنفی قابلقبول نیست ولی ایجاد محدودیت برای وجود انحصار در هر شغلی علاوهبر ایجاد رانت، موجب تحمیل هزینههای گزاف به مردم میشود.
تمایل ورود پزشکان جوان به بازار کار بهحدی زیاد شده است که برخی از همان دوره دانشجویی اقدام به راهاندازی یک صفحه مجازی برای آینده کاری خود میکنند و بپذیریم یا نپذیریم، وجود تقاضا در جامعه مادامیکه با محدودیت عرضه همراه باشد پرداخت بیماران را در مواردی بیشتر خواهد کرد. مادامیکه یک مرکز جراحی سرپایی در یک شهر وجود داشته باشد تعرفه خدمات جراحی آن شهر توسط آن مرکز مشخص میشود و نه وزارت بهداشت یا بیمه یا دولت، ولی افزایش مراکز درمانی علاوهبر کاهش پرداختی مردم کیفیت خدمات را نیز بالا میبرد. زنجیر بستهشده به پای جوانپزشکان به اسم امتیاز پروانه مطب آن هم با سختگیریهای غیرواقعی فعلی درواقع مجوزی است برای رانتداران؛ که با وضع قوانین سختگیرانه پزشک جوان را با ساعتی 50-40 هزارتومان به بیگاری بگیرند. شاید در شرایط کنونی جامعه این زنجیرها و این بیگاریها در ناامید شدن پزشکان جوان از حضور در کشور بیشترین نقش را داشته است. مگر میشود آرزوی یک پزشک برای احداث مطب در تهران را با ساعتی ۵۰هزارتومان پرداختی با تاخیرهای فراوان از او بگیریم و انتظار داشته باشیم پزشک فقط به امید فکر کند! اقتصاد آزاد و تجارت جهانی یعنی تعیین همهچیز توسط بازار، توسط عرضه و تقاضا، نظارت بر مشاغل و نه ممانعت از کارآفرینی. چشمپزشکی که بهسبب مشکلات خانوادگی مجبور به حضور در تهران باشد باید به ۱۰سال بیگاری در کلینیکهای خصوصی تن بدهد و بیش از نیمی از دستمزدش نیز کسر شود و بعد مجوز تاسیس مطب شخصی به او داده شود و این است که جوان پزشک عطای طبابت در کشورش را به لقایش میبخشد.
درحالیکه از سالهای ۹۶ تا امروز فقط ۴۰ هزار شماره نظامپزشکی به مجموعه پزشکان عمومی اضافه شده است حتی اگر ۲۰درصد از مجموع این پزشکان بتوانند با برداشتن محدودیتها وارد بازار کار بشوند زمینه اشتغالزایی برای حداقل۳۰هزار خانواده بهطور مستقیم ایجاد میشود. احداث مطبها و کلینیکهای جدید علاوهبر رونق داروخانه و کالای پزشکی و خدمات پزشکی موجب رونق مشاغل خدماتی که مستقیم و غیرمستقیم با مطب ارتباط دارند نیز میشود.
صدایی که میشنوید از طبقهای است که حتی حضور فیزیولوژیک آنها نیز در این سالها انکار شده و مشکلات آنها هرگز در هیچ تریبونی حتی منعکس هم نشده، چون نگذاشتهاند تریبونی به بردگان سلامت برسد. یکی از این راهحلها برداشتن انحصار تاسیس مطب در شهرهای بزرگ است تا همه بتوانند در کنار هم رقابت کنند و مردم فرصت انتخاب داشته باشند.
صدای شنیدهشده از وزارت اقتصاد بسیار امیدبخش و نوید یک حمایت برای پزشکانی است که به جای خرید وسایل مطب و جستوجو در سایتهای کالای پزشکی ناامیدانه بهدنبال گروههای مهاجرتی کشورهای مختلف هستند،اما گویا عدهای نمیگذارند.