نخستین اقدام بایدن در سفر به عربستان لغو احتمالی ممنوعیت صادرات تسلیحات تهاجمی به این کشورخواهد بود.
  • ۱۴۰۱-۰۴-۲۲ - ۰۲:۰۰
  • 00
سفر بایدن و پایان ادعاهای حقوق بشری
سفر بایدن و پایان ادعاهای حقوق بشری

در آستانه سفر جنجال‌برانگیز بایدن به عربستان‌سعودی آنچه توجهات را به خود جلب کرده مساله اهداف پنهان این سفر است. خاورمیانه‌ای که برای دهه‌ها آزمایشگاه پیاده‌سازی سیاست‌های مخرب مختلف آمریکایی‌ها از کشورسازی گرفته تا اشغال نظامی، کودتا و جنگ‌های پایان باز بوده است. نخستین جلوه سفر بایدن به عربستان پس از به قدرت رسیدن او در کاخ سفید کنار گذاشته شدن دستورکار «حقوق بشر» در سیاست دولت آمریکاست. بایدن درحالی به عربستان می‌رود که تا پیش از آن دموکرات‌ها به‌دنبال دست داشتن بن‌سلمان و حاکمیت سعودی در ماجرای قتل خاشقچی در ترکیه به‌دنبال قطع صادرات سلاح به عربستان و قرار دادن بن‌سلمان ذیل عنوان قانون تحریم حقوق بشری مگنیتسکی1 بوده‌اند. این درحالی است که به گفته منابع متعدد در آمریکا حداقل 20 نماینده دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا در نامه‌ای به آنتونی بلینکن2، وزیر خارجه ایالات‌متحده از دولت بایدن خواسته‌اند که در روابط خود با ریاض خصوصا به‌علت نقش این کشور در عدم رعایت مسائل حقوق بشری و اخیرا در عدم همراهی با آمریکا به‌منظور کنترل قیمت نفت در بحبوحه جنگ اوکراین و رد درخواست واشنگتن در روابط خود با ریاض تجدیدنظر کند. علاوه‌بر این سناتورهای تاثیرگذار در آمریکا همچون برنی سندرز، امی کلوبوچار و کُری بوکر نیز پیش‌تر درخواست‌های مشابهی را مطرح کرده بودند. جالب اینکه در کارزار انتخاباتی خود، بایدن وعده داده بود که در صورت انتخاب شدن عربستان‌سعودی را به دولتی حاشیه‌ای در نظام بین‌الملل تبدیل کند و اجازه سوءاستفاده از کارت بازی آمریکا را به ریاض ندهد. اگرچه با همه این احوالات و نارضایتی داخلی اکنون بایدن بار دیگر به‌دنبال برقراری یک پازل ناامنی جدید در خاورمیانه است.
در این میان برنامه حضور بایدن در شورای همکاری خلیج‌فارس در جده عربستان پس از سفر به رژیم‌صهیونیستی و دیدار با یائیر لاپید در روز چهارشنبه نشان از اتفاقات دیگری دارد که کاملا ناشی از انحراف مسیر این کشور و بازگشت به سیاست دوگانه فروش امنیت-ناامنی در غرب آسیاست. براساس گزارش رویترز نخستین اقدام بایدن در سفر به عربستان لغو احتمالی ممنوعیت صادرات تسلیحات تهاجمی به عربستان‌سعودی خواهد بود. درحالی‌که در آن‌طرف مرزهای عربستان نه کسی از یمن یاد می‌کند و نه اهمیتی دارد که حداقل 233 هزار یمنی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم در جریان بمباران‌های عربستان کشته ‌شده‌اند. گفته می‌شود در چندین نشست در ریاض و واشنگتن در ماه‌های اخیر، مقامات ارشد سعودی از همتایان آمریکایی خود خواسته‌اند که روند کنونی حمایت نظامی-دفاعی عربستان‌سعودی را به فروش تسلیحات تهاجمی برگردانند. لذا نه‌تنها بزرگ‌ترین فاجعه انسانی قرن در یمن اهمیتی برای سیاست آمریکا در منطقه ندارد که بیش از هر چیز آنچه قربانی روابط آمریکا با ریاض می‌شود انسان‌های بی‌گناه در یمن هستند یا به‌تعبیر دیگر اولویت نفت بر انسان! در بحبوحه سیاستگذاری‌های آمریکا، نه بحران انسانی در غزه در دستورکار ارزش‌های به‌اصطلاح آمریکایی است و نه فاجعه انسانی یمن. از دیگر برنامه‌های بایدن در سفر به عربستان آن‌گونه که در ماه می گذشته در پایگاه خبری «آکسیوس» عنوان شد احتمال نهایی کردن ماجرای انتقال کنترل یا به‌تعبیر بهتر دلالی کردن بر سر انعقاد قرارداد فروش دو جزیره «تیران» و «صنافیر» مصر در دریای سرخ به سعودی‌هاست. این معامله به تعبیر دیگر رژیم‌صهیونیستی را بیش‌ازپیش به ریاض نزدیک خواهد کرد، چه اینکه ریاض به این ترتیب باید تعهد دهد که آزادی و امنیت ناوبری کشتی‌هایی را که در مسیر بندر ایلات اسرائیل در دریای سرخ هستند، تضمین کند. این توافق به‌عنوان یکی از گرانیگاه‌های حضور صهیونیست‌ها در منطقه منجر به باز شدن حریم هوایی سعودی به روی پروازهای رژیم‌صهیونیستی می‌شود.
از سوی دیگر شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج‌فارس و رژیم‌صهیونیستی درحال تشکیل اتحادیه‌ای نظامی علیه ایران در منطقه هستند. در این میان این طرح «ناتوی کوچک» جدید بیش از آنکه مقابله با تهدید ایران باشد به‌نوعی تلاش آمریکا برای کشاندن پای اسرائیل به منطقه و از سوی دیگر سرپوش گذاشتن بر پیمان صلح ابراهیمی بوده که در نطفه خفه‌شده است. به تعبیر دیگر آمریکا به‌طور خزنده به‌دنبال طراحی سیاست «رهبری پنهان صهیونیست‌ها» در خلیج‌فارس است. همسوی با سیاست رهبری پنهان صهیونیست‌ها در خلیج‌فارس، تلاش عمده برای فروش امنیت از قبل ناامنی به کشورهای منطقه برای روی‌گردان شدن آنها از پیمان درون‌زای نظم منطقه‌ای از یک‌سو و از سوی دیگر تکمیل حلقه محاصره اقتصادی روسیه در محور ژئوپلیتیک انرژی خلیج‌فارس است. در این میان آمریکا نه‌تنها مایل به پایان دادن به جنگ‌های پایان باز منطقه‌ای نیست، بلکه درحال تشویق به ادامه بحران برای واگذاری خلیج‌فارس به محور امنیتی اسرائیل است. لذا نه‌تنها این سیاست به‌دنبال تثبیت سیاست تحریم روسیه است که با تکمیل پازل امنیتی برون‌زای ضدایرانی-ضدچینی به‌دنبال استفاده از سلاح انرژی در سیاست مقابله با پکن و اخلال در سیاست یک کمربند-یک جاده یا همان طرح کلان راه ابریشم جدید چین در آینده است. در این شرایط آمریکا بار دیگر نشان داده است که حتی به خواسته‌های داخلی نمایندگان خود درخصوص تجدیدنظر در روابط با سعودی‌ها نیز وقعی نمی‌گذارد. آنچه قربانی سیاست ناامن‌سازی آمریکا می‌شود در درجه اول ادعاهای حقوق بشری آمریکایی‌ها در منطقه است. این درحالی است که بار دیگر ناامنی کارت بازی‌ای در دست آمریکا برای اعمال پازل خود در منطقه‌این بار با اسب تروای رژیم‌صهیونیستی است. در این وضعیت آنچه الگوی تکرارشونده حضور و مداخله مستقیم و نیابتی آمریکایی‌ها در خاورمیانه بوده است، خاورمیانه به‌عنوان آزمایشگاه سیاست‌های مخرب و ویران‌کننده کاخ سفید است.
پی‌نوشت‌ها:
1.  Magintsky Act
2.  Saudi-Blinken-draft-letter - DocumentCloud

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰